چگونگی تشخیص خبر درست از نادرست
در نوامبر ۲۰۱۶ پژوهشگران دانشگاه استنفورد هشدار دادند که : بسیاری از دانشجویان آمریکا توانایی تشخیص "گزارشخبری"، "مقاله فنی" و "آگهی خبری" را از هم ندارند. این کمبود سواد رسانهای میتواند پیامدهای ناگواری داشته باشد.چگونگی تشخیص خبر درست از نادرست را در اینجا ببینید
اگر میخواهید توانایی خود را در تشخیص خبر درست از شایعه و خبرهای ساختگی تقویت کنید باید این ۵ پرسش را در هنگام خواندن خبر از خود بپرسید.
۱- خبر را چه کسی نوشته است؟
در خبر درست همیشه نامی واقعی از یک خبرنگار یا روزنامهنگار واقعی، که قابل پیگیری باشد به عنوان مرجع و منبع خبر گفته میشود ولی در خبرهای ساختگی، شایعه یا تبلیغاتی، چنین چیزی وجود ندارد.
وقتی نام نویسنده یا گوینده را در خبر میبینید حتما بیوگرافی او را نیز دنبال کنید. اینگونه در مییابید که آیا این "گزارش خبری" است و یک خبرنگار به قصد اطلاع رسانی آن را نوشته است یا یک "مقالهی فنی" است که یک کارشناس مطلع از موضوع خبر، آنرا نوشته است و یا اینکه چیز دیگری از قبیل تبلیغات، شایعه و یا خبر ساختگی است!
۲- خبر چه چیزی میخواهد بگوید؟
خبر واقعی وقتی درباره موضوعی جنجالی باشد معمولا آنرا به نقل از منابع واقعیِ معتبر که قابل پیگیری باشند، میگوید. در حالیکه خبر ساختگی منبع دروغین، آدرس اینترنتی ساختگی، عنوان کلی غیر قابل پیگیری، و یا با استناد به مطالب مشابه غلط انداز دیگر میگوید که با اندکی کندوکاو و ژرفنگری، نادرستی آن قابل تشخیص است.
۳- خبر چه زمانی منتشر شده است؟
حتما به تاریخ انتشار خبر دقت کنید اگر به کلمههای "خبر فوری" در خبر بر میخورید بیشتر دقت کنید زیرا احتمال ساختگی بودن یا تبلیغاتی بودن آن بیشتر است.
۴- خبر در کجا منتشر شده؟
خبر درست و مهم، حتما در خبرگزاریها و سایتهای مشهورِ دارای اعتبار نیز منتشر میشود.
اگر خبر را برای نخستین بار در شبکههای اجتماعی میبینید باید پیش از بازنشر و فرستادن آن برای دیگران، تلاش کنید تا درستی آن را بیازمایید.
۵- از خواندن خبر چه احساسی به شما دست میدهد؟
خبر ساختگی مثل همهی تبلیغات دیگر برای برانگیختن احساس شما طراحی شده است. پس اگر با خواندن خبری بسیار ناراحت شدید، دِرَنگ کنید و نفس عمیقی بکشید. ادعایی که در خبر وجود دارد را دست کم در سه خبرگزاری و یا رسانهی معتبر تحقیق کنید و سپس تصمیم بگیرید که خبر را ساختگی یا واقعی به حساب آورید. نباید همه چیز را زود باور کرد. هیچ چیزی بهتر از تفکر انتقادی در روبرو شدن با خبر نیست.
#سواد_رسانهای
45.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #ببینید| مستند کوتاه پدرخوانده
زمان:10دقیقه
🖇مستند «پدرخوانده»، به معرفی سازندگان و گردانندگان پشت پرده صحنه سعودی و ضد ایرانی «ایران اینترنشنال» میپردازد.
#رسانه
#رسانه_های_معاند
🧕🌐🔊
@basaer_resane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📡چگونه میشود به رسانهها اعتماد کرد وقتی حتی با تغییر زاویهی دوربین و تقطیع بخشی از حقیقت، میشود از یک اتفاق واحد چندین روایت متفاوت تولید کرد؟
🔴زاویه دیدمان را درست کنیم.
#جنگ_روایت_ها
🧕🌐🔊
@basaer_resane
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کینه شبکه ضاله بهایی منوتو از شهدا؛ از توهین این شبکه#ضاله بهایی به خانواده و همسران معزز شهدا تا تخریب و تحریف هشت سال دفاع مقدس ایرانیان!
جنگ را ایرانیها شروع کردند و این دفاع، اصلا مقدس نیست!
🔴جالبه خود عراق وسازمان ملل کل دنیا ازعان کردن که صدام به ایران حمله کرده. حالا، از فرقه دین ستیز زاییده انگلیس و صهیون توقع بیشتر از این نمیره که بگی شهدای مدافع حرم هیچ احترامی نزد مردم ندارند؛ اینها به خاطر پول رفتند!
خانواده شهدا چرا موافق حکومت هستند؟!
🔴 برای تشکیلات فرقه ضاله بهایی که خانواده هیچ جایگاهی ندارد،
خانواده برای شما فرقه ضاله چه مفهومی دارد جز حلال کردن حرام خدا در ترکیب خانواده، در بهائیت، چیز دیگه ای هم هست؟ که در مورد خانواده شهدانظر میدهید.
🧕🌐🔊
@basaer_resane
🇮🇷@gooninews
🔴چه کسی اخراج افغان ها را اول بار مطرح کرد
تربیت شده دانشگاه جاسوس پرور انگلیس
@basaer_resane
🔴 از تیپ ابوذر در دفاع مقدس که همه افغانستانی بودند کمتر برای ما گفته اند.
از تیپ فاطمیون هم مطلعید.
🧕🌐🔊
@basaer_resane
گزارش ۲ رسانه غربی؛ اینستاگرام عامل احساس حقارت و بدبختی!
🔻مجله آمریکایی تایم در گزارشی نوشت: نتايج یک مطالعه بر روى جوانان و نوجوانان نشان میدهد اینستاگرام بدترین شبکه اجتماعی از لحاظ تاثیرات منفی بر روی سلامت روان جوانان است.
🔺طبق این تحقیق کاربران این شبکه اجتماعی ۶۳٪ بیشتر از کاربران دیگر شبکههای اجتماعی احساس بدبختی میکنند.
#شبکه_اجتماعی
#اینستاگرام
🧕🌐🔊
@basaer_resane
📽 انحصارطلبی یهودیان در فیلمسازی
◽️ در سال ۲۰۰۶ شرکتهای دیزنی، تایموارنر، ان بی سی یو نیوسال، فاکس استودیو (بنگاه خبری) و ویاکام، 79 درصد از تولید فیلم و در حدود ۵۵ درصد پخش فیلم را بهطور جهانی در انحصار داشتند. همین انحصار نشان داد، که تکصدایی تنها با صدای بلند در مقابل صداهای کوتاه خودنمایی میکند.
◽️ مهاجران یهودی روس، از اشتتلها و گتوها به هالیوود آمدند و تصمیم گرفتند در این مکان جادویی اشرافیتی شرقی بیافزایند؛ مکانی بیهیچ ربطی به واقعیتهایی که آنها یا هرکس دیگری قبلاً در زندگیهایشان دیده بودند.
◽️در مجموع براساس پژوهشی در سال ۱۹۳۶، از ۸۵ فعال تولید فیلم، 53 نفر یهودیاند و علاوه بر تعداد از نظر نفوذ هم برتری دارند. مجموع اینها باعث شد، اف اسکات فیتز راجلد، عیب جویانه هالیوود را «جشنواره یهودیان و تراژدی غیر یهودیان» بخواند.
🗞 علی اصغر سیاحت، هفته نامه افق حوزه
#فیلم
#سینمای_غرب
✳️ منتظران ظهور
💠داستان"نمک خوردن ونمکدان شکستن"💠
👌👌💖 بسیار زیبا، حتما بخوانیدو نشر دهید و چنانچه اشکتون جاری شد التماس دعای فرج دارم...
📜حسن بن محمّد بن قاسم گويد:
در يکى از محلات اطراف کوفه که (حماليه) نام داشت با شخصى به نام عمّار درباره امام زمان (عليه السلام) گفت وگو مى کردم.
او گفت: روز قافله ى از قبيله طيّ به کوفه آمد، آنها از ما خريد نمودند.
من به يکى از کارگرانم گفتم: برو ترازو را از خانه آن علوى بياور!
رييس قافله که مردى تنومند بود گفت: آيا اين جا علوى نيز هست؟
گفتم: چه مى گويى؟ بيشتر اهل کوفه سادات علوى هستند!
او گفت: علوى واقعى همانى بود که ما در بيابان مجاور آن شهر ديديم.
گفتم: ماجرا چيست؟
گفت: ما در حدود 300 نفر يا کمتر اسب سوار 🏇 بوديم که از جايى گريختيم. سه روز در بيابان تشنه وگرسنه بدون هيچ آذوقه ى سرگردان بوديم تا اين که عدّه ى گفتند: بهتر است قرعه کشى کرده ويکى از اسب ها را بکُشيم.
همه اين پيشنهاد را پذيرفتيم. وقتى قرعه کشيده شد به نام اسب من افتاد. من قبول نکردم وگفتم: که شما تقلّب نموده ايد.
دوباره قرعه کشى نمودند وباز به نام اسب من افتاد، باز من آن ها را متّهم به تقلّب نمودم. اما در مرتبه سوم که در عين ناباورى مجدداً قرعه به نام اسب من افتاد مجبور شدم که قبول کنم.
بسيار ناراحت بودم، زيرا اسبم حداقل هزار دينار ارزش داشت، وآن را از پسرم بيشتر دوست داشتم.
گفتم: اجازه بدهيد کمى در اطراف با اسبم سوارى کنم، زيرا تاکنون دشتى چنين هموار نديده ام.
گفتند: اشکالى ندارد، سوار اسبم شدم، حدود يک فرسخ تاختم به تلّى رسيدم که کنيزى در دامنه آن مشغول جمع آورى هيزم بود. از او پرسيدم که کيستى؟ واز کدام خانه ى؟
او گفت: من کنيز سيّدى هستم که در اين واداى سکونت دارد.
بعد بلا فاصله از آنجا دور شد. من عباى خود را به علامت بشارت وشادمانى بر سر نيزه کردم. آنگاه به طرف يارانم تاختم وبه آن ها گفتم: مژده بدهيد! گروهى از مردم در نزديکى ما زندگى مى کنند.
همگى به طرف آن تلّ حرکت کرديم، وقتى به آن جا رسيديم خيمه ى را ديديم که در وسط آن واداى برپا شده بود، مردى که از همه زيباتر به نظر مى رسيد با چهره ى باز در حالى که گيسوانش آويخته بود ولبخندى بر لب داشت در کنار خيمه ايستاده بود.
وقتى به او نزديک شديم، به ما خوش آمد گفت.
من گفتم: اى آبروى عرب! ما تشنه ايم.
او کنيز خود را فرا خواند وگفت: هرچه آب دارى بياور!
آن کنيز دو ظرف پر از آب آورد. آن مرد يکى از آن ها را گرفت کمى نوشيد ودست خود را به آب زد وآن را به ما داد. همه 300 نفر ما يک به يک از همان يک ظرف نوشيديم وسيراب شديم. وقتى ظرف را باز گرداندند، ديديم که هنوز کاملا پر است.
وقتى سيراب شديم گفتيم: اى آبروى عرب! ما گرسنه ايم.
او خود وارد خيمه شد وسبدى را که مملو از غذا بود بيرون آورد، وآن را در مقابل ما نهاد ودست خود را به آن زد وفرمود: ده نفر ده نفر جلو بياييد.
ده نفر ده نفر مشغول خوردن غذا شديم وهمه کاملا سير شديم، سوگند به خدا! هنوز سبد کاملا پر مانده بود.
آنگاه رو به او نموديم وگفتيم: اگر اجازه مى فرماييد مى خواهيم به راهى که قصد آن را داريم برويم.
او با دست خود به شاهراهى اشاره کرد وفرمود: منظورتان اين راه است؟
ما تعجب کرديم، زيرا اصلا هدف مشخصى نداشتيم وراه را نمى شناختيم وفقط براى اين که او نفهمد که ما فرارى هستيم چنين گفتيم. اما او راه نجات را به ما نشان داد.
از او خداحافظى نموديم، وقتى کمى دور شديم.
يکى از افراد گفت: شما از خانه وخانواده دور شده ايد که چيزى به دست بياوريد حالا که به همه چيز رسيده بوديد چرا آن را تصرف نکرديد؟
منظور او آن بود که بازگرديم وآن مرد را غارت کنيم، گروهى موافق وگروهى مخالف بوديم، در نهايت تصميم گرفتيم که او را غارت کنيم.
بازگشتيم، وقتى ما را ديد که بازگشته ايم شمشير⚔ خود را حمايل نموده، نيزه اش را به دست گرفت، بر اسب خاکسترى سوار شد ودر گوشه ى ايستاد
وفرمود: چه خيال بدى در سر داريد؟ بدانيد که زشتى آن به خود شما بازخواهد گشت.
گفتيم: درست حدس زده ى، وهرچه دلمان مى خواست به او گفتيم.
آنگاه چنان خشمگين شد که از خشم او همه به وحشت افتاديم، سپس خطى بين ما وخود کشيد وفرمود: به جدّم رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) قسم! هر که از اين خط بگذرد گردن او را خواهم زد.
از صداى او چنان ترسيديم که همه پا به فرار گذاشتيم. به خدا قسم! که علوى واقعى او بود، نه اينان که اينجا هستند.
📚بحار الانوار، ج 52، ص 75 ـ 77
❣مهدی(عج) جان...
آقاجان، دعایم کن که نمک خورده ام از خیمه ی اهل بیت(ع) نمکدان نشکنم...😭
20.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مالک زر ماکارونی،
خداوند همیشه پشتیبان تلاش گران میباشد. وقتی انسان همواره وپی در پی بدون خستگی تلاش میکندخداوند او را به عرش میرساند.
🧕🌐🔊
@basaer_resane