#احیا گرفتهام که تو اِحیا کنی مرا
قَدرم اگر با تو مقدر شود خوش است
#شب_بیست_و_سوم
#بهترین_مقدرات در تقدیرتان
شبتون منور به انوار قرآن
@khamenei_shohada
شــهیدان هوایـے
دگـر داشتند
ز غیـرت دلـے
شـعلہ ور داشتند
شهیدان ڪہ دل
را بہ دریـا زدند
عجـب پشت پایے
بہ دنیـا زدند
#شهید_سید_سجاد_خلیلی
#صبحتون_شهدایی 🌷
ว໐iภ ↬ @khamenei_shohada
هدایت شده از بصیـــــــــرت
#رهبر_انقلاب:
هر یڪ نفرے ڪه #روز_قدس توے خیابان مےآید، به سهم خود دارد به امنیت ڪشور و امنیت ملت و حفظ دستاوردهاے انقلابش ڪمڪ میڪند.
#همہ_مےآییم
#قدس_لنا
#راهے_قدسیم
@khamenei_shohada
4_5818735157619721305.apk
4.09M
دعای فرج همراه با صوتی دلنشین
🔸در آخرین جمعه ی ماه مبارک رمضان، همه با هم برای تعجیل فرج دعا کنیم!
@khamenei_shohada
گفته اند:
"اَلمُؤمنُ کالجبلِ الراسخ"
اما به گمانم
کوه با آن عظمتش،
سر، خَم می کند
به پای #قدمهای استوارتان
#راهى_قدسيم✊️
#شهید_جاویدالاثر_محمد_اينانلو
ว໐iภ ↬ @khamenei_shohada
🌸🍃🌸🍃
🌸🍃
📖دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان
◾اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین.
◽خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه وپاکم نما در آن از عیب ها وآزمایش کن دلم را در آن به پرهیزکارى دلها اى چشم پوش لغزشهاى گناهکاران.
@khamenei_shohada
🌸🍃
🌸🍃🌸🍃
#حاج_احمد_متوسلیان:
آرزو میڪنم یڪ زمانے برسد ڪہ ڪربلا، نجف، مڪہ، مدینہ و #قدس_عزیز را آزاد ڪرده باشیم.
ڪربلا و نجف ما دست ڪافرین
مڪہ و مدینہ ما دست منافقین
و #قدس عزیز ما دست ظالمین است
📢📢📢📢📢📢📢
سلام
از امشب داستانی واقعی از یادداشتهای یک تکفیری را برای شما عزیزان در کانال بارگذاری مینمائيم
امیدواریم همچون گذشته مارا همراهی کنید
با فوروارد مطالب باعث پویایی هر چه بیشتر کانال خودتان باشید
اجرتون باشهدا
التماس دعا
@khamenei_shohada
هدایت شده از بصیـــــــــرت
#کانال بصیرتی شهدایی خامنه ای شهدا
شهرت در گمنامیست #شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید
🍀🌸آهــای رفیـــــق مبــادا در پیــچ و خــم زنـدگـی #شهــــــدا رو فــــراموش کنیــــم.🌸🍀
یادمان هست که مدیــون #شهـــیدان هســتیم..
http://eitaa.com/joinchat/935919616C50ed9177bb
بصیـــــــــرت
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 9⃣2⃣ 🌺 برخورد با دزد 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 نشسته بودي
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠
🌺 قسمت 0⃣3⃣
🌺 شروع جنگ(قسمت اول)
صبح روز دوشنبه سي و كم شهريور 1359 بود. ابراهيم و برادرش را ديدم.
مشغول اثاث كشي بودند.
ســلام كردم وگفتم: امروز عصر قاســم با يك ماشــين تــداركات ميره
كردستان ما هم همراهش هستيم.
با تعجب پرســيد: خبريه؟! گفتم: ممكنه دوباره درگيري بشــه. جواب داد:
باشه اگر شد من هم ميام.
ظهر همان روز با حمله هواپيماهاي عراق جنگ شروع شد. همه در خيابان
به سمت آسمان نگاه ميكردند.
ســاعت 4 عصر، سر خيابان بوديم. قاسم تشــكري با يك جيپ آهو، پر از
وسايل تداركاتي آمد. علي خرّمدل هم بود. من هم سوار شدم.
موقع حركت ابراهيم هم رسيد و سوار شد. گفتم: داش ابرام مگه اثاث كشي نداشتيد؟!
گفت: اثاثها رو گذاشتيم خونه جديد و اومدم.
روز دوم جنگ بود. قبل از ظهر با ســختي بســيار و عبــور از چندين جاده
خاكي رسيديم سرپل ذهاب.
هيچكس نميتوانست آنچه را ميبيند باوركند. مردم دسته دسته از شهر فرار ميكردند.از داخل شهر صداي انفجار گلوله هاي توپ و خمپاره شنيده ميشد.
مانــده بوديم چه كنيم. در ورودي شــهر از يك گردنه رد شــديم. از دور
بچه هاي ســپاه را ديديم كه دســت تكان ميدادند! گفتم: قاسم، بچه ها اشاره
ميكنند كه سريعتر بياييد!
يكدفعه ابراهيم گفت: اونجا رو! بعد سمت مقابل را نشان داد.
از پشت تپه تانكهاي عراقي كاملاً پيدا بود. مرتب شليك ميكردند. چند
گلوله به اطراف ماشين اصابت كرد. ولي خدا را شكر به خير گذشت.
از گردنه رد شديم. يكي از بچه هاي سپاه جلو آمد و گفت: شما كي هستيد!؟
من مرتب اشاره ميكردم كه نياييد، اما شما گاز ميداديد!
قاسم پرسيد: اينجا چه خبره؟ فرمانده كيه؟!
آن رزمنده هم جواب داد: آقاي بروجردي تو شهر پيش بچه هاست. امروز صبح عراقيها بيشتر شهر را گرفته بودند. اما با حمله بچه ها عقب رفتند.
حركــت كرديم و رفتيم داخل شــهر، در يك جاي امن ماشــين را پارك
كرديم. قاسم، همان جا دو ركعت نماز خواند!
ابراهيم جلو رفت و باتعجب پرســيد: قاســم، اين نماز چي بود؟! قاسم هم
خيلي باآرامش گفت: تو كردســتان هميشــه از خدا ميخواســتم كه وقتي با
دشــمنان اســلام و انقلاب ميجنگم اسير يا معلول نشــم. اما اين دفعه از خدا
خواستم كه شهادت رو نصيبم كنه! ديگه تحمل دنيا رو ندارم!
ابراهيــم خيلي دقيق به حرفهاي او گــوش ميكرد. بعد با هم رفتيم پيش
محمد بروجردي، ايشان از قبل قاسم را ميشناخت. خيلي خوشحال شد.
بعد از كمي صحبت، جائي را به ما نشان داد وگفت: دو گردان سرباز آنطرف
رفتند و فرمانده ندارند. قاسم جان، برو ببين ميتوني اونها رو بياري تو شهر.
با هم رفتيم. آنجا پر از ســرباز بود. همه مســلح و آماده، ولي خيلي ترسيده
بودند. اصلاً آمادگي چنين حمله اي را از طرف عراق نداشتند.
قاسم و ابراهيم جلو رفتند و شروع به صحبت كردند. طوري با آنها حرف
زدند كه خيلي از آنها غيرتي شدند.
آخر صحبتها هم گفتند: هر كي مَرده و غيرت داره و نميخواد دست اين
بعثيها به ناموسش برسه با ما بياد.
سخنان آنها باعث شد كه تقريباً همه سربازها حركت كردند.
قاسم نيروها را آرايش داد و وارد شهر شديم. شروع كرديم به سنگربندي.
چند نفر از سربازها گفتند: ما توپ 106 هم داريم.
قاسم هم منطقه خوبي را پيدا كرد و نشان داد. توپها را به آنجا انتقال دادند و شروع به شليك کردند.
با شــليك چند گلوله توپ، تانكهاي عراقي عقب رفتند و پشــت مواضع
مستقر شدند. بچه هاي ما خيلي روحيه گرفتند.
غروب روز دوم جنگ بود. قاســم خانه اي را به عنوان مقر انتخاب كرد كه به ســنگر سربازها نزديكتر باشد. بعد به من گفت: برو به ابراهيم بگو بيا دعاي توسل بخوانيم.
شب چهارشنبه بود. من راه افتادم و قاسم مشغول نمازمغرب شد. هنوز زياد
دور نشــده بودم كه يك گلوله خمپاره جلوي درب همان خانه منفجر شــد.
گفتم: خدا رو شكر قاسم رفت تو اتاق. اما با اين حال برگشتم. ابراهيم هم كه
صداي انفجار را شنيده بود سريع به طرف ما آمد.
وارد اتاق شديم. چيزي كه ميديديم باورمان نميشد. يك تركش به اندازه
دانه عدس از پنجره رد شده و به سينه قاسم خورده بود. قاسم در حال نماز به
آرزويش رسيد!
محمد بروجردي با شــنيدن اين خبر خيلي ناراحت شد. آن شب كنار پيكر قاسم، دعاي توسل را خوانديم.
فردا جنازه قاسم را به سمت تهران راهي كرديم.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۷۷ الی۸۰
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
ادامه دارد......
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#روز_شمار_دفاع_مقدس 🗓 ۱۷ خرداد • ولادت شهید سیدرضا حسینی فرمانده سپاه سقز (استان تهران، شهرستان ت
#روز_شمار_دفاع_مقدس
🗓 ۱۸ خرداد ماه سال ۱۳۹۷ هجری شمسی
• ولادت شهید محمدرضا جعفرآبادی (استان مرکزی، شهرستان آشتیان، روستای جعفرآباد) (۱۳۴۱ ه.ش)
• ولادت شهید محمود پیربداغی (استان مرکزی، شهرستان اراک) (۱۳۴۳ ه.ش)
• ولادت شهید حسن کمانی (استان مرکزی، شهرستان خمین) (۱۳۴۹ ه.ش)
• شهادت شهید حجت گلستانی (استان آذربایجان غربی، شهرستان ارومیه) (۱۳۶۰ ه.ش)
• شهادت شهید رضا حقیقی آرانی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۴ ه.ش)
• تهدید ایران بر مسدود كردن تنگه هرمز (۱۳۶۵ ه.ش)
• شهادت شهید محمود نعمتیان (استان اصفهان، شهرستان کاشان، روستای جوشقان استرک) (۱۳۶۷ ه.ش)
• شهادت شهید جهانگیر نویدی (شهرستان میاندوآب، روستای یاریجان سفلی) (۱۳۶۸ ه.ش)
• شهادت شهید حاج شیخ علی مزاری (استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۹ ه.ش)
• شهادت شهید مدافع حرم احمد مکیان (استان خوزستان، شهرستان ماهشهر) (۱۳۹۵ ه.ش)
• شهادت شهید مدافع حرم محمد اسدی (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۹۵ ه.ش)
• ترور ۱۹ ایرانی بی گناه توسط گروهک تروریستی منافقین در ایران
• شهادت شهید مدافع حرم سید مصطفی صادقی (۱۳۹۶ ه.ش)
#کانال_بصیرتی_شهدایی_خامنه_ای_شهدا
.
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#شهید_احمد_مکیان #شهید_مدافع_حرم سالگرد_شهادت 👇👇👇👇👇 @khamenei_shohada
شهید احمد مکیان یکی از روحانیون و ورزشکاران جوان خوزستانی است که در شهرک طالقانی ماهشهر دیده به جهان گشود و سپس در خانوادهای مذهبی و روحانی در آبادان تربیت یافت، پدر این شهید والامقام از روحانیون معروف آبادان به شمار میرود.
🌷این جوان خوزستانی به دفاع از حریم حرم در سوریه به این کشور اعزام شد و پس از نبرد با تکفیریها سرانجام فدایی حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه(س) شد و نامش به عنوان یکی از شهدای مدافع حرم آبادان و ماهشهر به ثبت رسید.
🌷شهید مکیان یکی از حافظان قرآن کریم خوزستانی و طلبه مدرسه علمیه امام رضا (ع) قم است که در سن 21 سالگی در روز سه شنبه 18 خرداد ماه سال 1395 هجری خورشیدی برابر با یکم ماه مبارک رمضان سال 1437 هجری قمری در سوریه به فیض عظیم شهادت نائل شد.
🌷پیکر پاک این شهید مدافع حرم در روز یکشنبه (23 خرداد مصادف با 6 ماه مبارک رمضان) با حضور مردم شهیدپرور خوزستان در آبادان تشییع شد و نامش به عنوان یکی از شهدای مدافع حرم ماهشهر به ثبت رسید.
او یکی از رزمندگان لشکر فاطمیون بود که بنابر وصیت شهید احمد مکیان، پیکر پاک این شهید در قم و در جوار همرزمان افغانستانی اش به خاک سپرده شد.
روحش شاد ویادش گرامی
#شهید_رمضان
#سالگرد
#کانال_خامنه_ای_شهدا
@khamenei_shohada
🍃خاطــرهی مدافـــع حـــرم🍃
نشسته بودیم تو جلسه.. همه طرح ها و مواردی که باید گفته می شد مطرح شد.. همه توجیه شده بودند... بعضی با دلهره و بعضی هم مشتاقانه روی نقشه به محور و اهداف عملیات نگاه میکردند...
آخرین حرفی که فرمانده زد این بود ، به قرارگاه پیشنهاد دادیم که نام عملیات بنام نامی خانم ، یا فاطمه الزهرا باشه و رمز عملیات هم یا زهرا..
یه حال خوشی داشتیم... چند شب بعد یعنی شب ۱۲ بهمن همون شبی که بچه ها تدارک جشن انقلاب دیده بودن آماده باش خوردیم و قرار شد ساعتهای پایانی شب حرکت کنیم برای همین همه برنامه ها لغو شد ولی چون قرار بود حاج میثم مطیعی اون شب مهمون ما باشه ، فقط قرار شد یه برنامه مختصر عزاداری و توسل انجام بشه ، همه نشسته بودند شهدا هم بودند...
حاج میثم شروع کرد بی مقدمه و هماهنگی قبلی روضه حضرت زهرا رو خوند و بینش گفت شاید بعضی فاطمیه نباشن این روضه امشب نوش جونتون... شب حرکت کردیم ...
تا نزدیک سنگرهای دشمن رسیدیم در تاریکی و ظلمات محض... سربند یازهرایم را بستم.. رمز عملیات گفته شد....اگر آماده اید: یازهرا، یازهرا
آر پی جی زن بلند شد فریاد کشید یازهرا و شلیک کرد..
بعد از عملیات وقتی پیکر شهدا را می دیدم اکثرا از ناحیه پهلو و سینه تیر خورده بودند....😔
عنایت حضرت زهرا به بچه های رزمنده به وضوح دیدنی بود بعضی ها با گریه بعضی ها با بغض از عنایت خانم می گفتند...
گر نگاهی به ما کند زهرا
درد مارا دوا کند زهرا
#یازهرا(س)😔
#کانال_خامنه_ای_شهدا
@khamenei_shohada
❇❇❇❇❇❇❇❇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سید حسن نصرالله: حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس است؛ اسمش رویش است؛"قدس"
🔹این ویدئو را صفحه اینستاگرام سردار سلیمانی دقایقی پیش به مناسبت روز جهانی قدس منتشر کرد.
🆔 @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
📢📢📢📢📢📢📢 سلام از امشب داستانی واقعی از یادداشتهای یک تکفیری را برای شما عزیزان در کانال بارگذاری مین
《#دفترچه_نیم_سوخته_یک_ تکفیری_1》
✅ سلام بر دوستان گلم
دو شبه که حسابی ذهنم درگیر دفترچه ای هست که یکی از بچه ها واسم از منطقه حلب آورده. این دفترچه نیم سوخته را از جیب یکی از تروریست های تکفیری در حومه حلب پیدا کرده بودند که حاوی مطالب قابل توجهی هست. چون نیم سوخته هست و علاوه بر زبان عربی محلی اماراتی، بخشی هم به زبان عِبری نوشته و حاوی یه سری علامات و ارقام است، ترجمه اش طول میکشه. تلاش مکنم در پنج شماره خدمتتون تقدیم کنم:
👈 ص1: الحمدلله... له الحمد... امروز بعد از مدتها انتظار به پادگان الریف رسیدیم. برادر ابی خدیجه خیلی باهام حرف زد. راضیش کردم که دوره سه ماهه عقیدتی را مختصرتر شرکت کنم. چون فهمید که خیلی وقت ندارم..❗️
👈 ص2: ناراحت نیستم از اینکه هنوز کارهای گزینش حل نشده اما دلم قرصه که موندگارم. کاش مادرم نمیدونست که باهاش دعوام شده. کاش بهش گفته بودم که تصمیمم چیه تا تحت تاثیر شبکه های مرتدین و منافقان قرار نگیره... امیدوارم عملیات ها نزدیک تر باشه تا دیگه مجبور نباشم به ابوعلا سر بزنم و اون هم مدام گیر بده که چرا ریشت از یک مُشت کمتره.
👈 ص3: برادرا دارن میرن واسه عملیات اما من هنوز کارام تکمیل نشده... تا جایی که فهمیدم امشب قراره عملیات تا عمق منطقه سوقیه و بستان القصر کشیده بشه. نمیدونم چرا به این پسر بلغاری که قراره تا چند دقیقه دیگه به بهشت برود اینقدر عطر و مشک میزنند. مگه اونجا از این خبرا نیست؟ شیخ ابوعدنان که میگفت که همه شهدایی که با مرتدین جنگیده اند خوشبو و با بدن سالم به بهشت میروند! ... اما من دلم نمیخواد بدنم بسوزه...😔
👈 ص4: بالاخره کارای پذیرشم تموم شد و به کلاسهای عقیدتی راه پیدا کردم. تعدادمون در هر کلاس حدودا پنجاه نفره. اجازه سوال نداریم. میگن سوال سبب میشه که ذهنمون درگیر بشه و از ایمانمون کم بشه!! ... دو بار اومدم سوال بپرسم اما ترسیدم و قورتش دادم... شیخ این کلاس در بخش آموزش شرعیات، شیخ ابوطاهر اهل سعودی است... گفت من گذرنامه ام را آتش زده ام و حتی به سمت قبله هم نماز نمیخوام!! میگفت چون الان مرتدها و بت پرست ها به طرف قبله نماز میخونند...😳
👈 ص5: داره یک هفته میگذره اما هنوز از برادرانی که رفته بودن عملیات منطقه سوقیه و بستان القصر خبری نداریم. کسی هم چیزی نمیپرسه اما معلومه که خبرهای خوبی نیست و تقریبا نوعی از وحشت همه را فرا گرفته... زمزمه هایی هست که میگن به کمین خوردیم و از یه گردان 90 نفره، حدودا 20 تا 30 نفر بیشتر برنگشتن!... امروز تونستم به بازار برم و برای خودم کمی میوه بخرم... در اینجا خوردن موز حرام اعلام شده! دلیلش نمیدونم چیه با اینکه خیلی خوشمزه است و فقط مشکلش اینه که میگن نفّاخ هست❗️❗️
👈 ص6:کلاس ها فشرده است... در کلاس شرعیات که اجازه سوال نداریم... در کلاس جهاد هم مدام حالت تهوع به من و چند نفر دیگه دست میده... امروز شیخ ستار محمد داشت از ثواب مزمزمه کردن اجزاء و قطعات بدن صلیبی ها و مرتدین حرف میزد... تا یک ساعت تهوع داشتم...امروز اسلحه ای که قراره مانوسم باشه را دریافت کردم...❗️❗️
ادامه دارد...
〰〰〰🌷🍃🌷〰〰〰
🌸یا فاطمـــة الزهرا سلام الله علیــــها(امُ الشــهداء)🌸
قربانِ شهـیدِ
روزہ داری ڪہ شده
در معرڪہ با گلولہ هـا ، افطارش
#شهـید_جواد_تیموری
#شهـید_حادثہ_تروریستی_مجلس
#شبتون شهدایی
@khamenei_shohada
چه خونها از پرم باید بریزم
از آن چشم ترم باید بریزم
دلم وقتی هوایت کرده باشد
چه خاکی بر سرم باید بریزم؟
🌹 #شهید_محسن_حججی⚘
#صبحتون شهدایی
@khamenei_shohada
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#دعای_روز بیست و چهارم ماه رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ إنّي أسْألُكَ فيه ما يُرْضيكَ وأعوذُ بِكَ ممّا يؤذيك وأسألُكَ التّوفيقَ فيهِ لأنْ أطيعَكَ ولا أعْصيكَ يا جَوادَ السّائلين.
خدايا من از تو ميخواهم در آن آنچه تو را خوشنود كند و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بيازارد واز تو خواهم توفيق در آن براى اينكه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمايم اى بخشنده سائلان.
🌸
🍃🌸@khamenei_shohada
🌸🍃🌸
#شهادت_مامور_ناجا در درگیری با #قاچاقچیان_مسلح
🔹در درگیری شب گذشته پلیس جیرفت با قاچاقچیان مسلح #استواریکم_فردین_سنجری #شهید و #سروان_محمدرضا_بهزادی_پور #مجروح میشود.
#شهادتت_مبارک_برادرم
💢تصویر شهید درگیری شب گذشته در جیرفت منتشر شد
🔹شهید مدافع وطن استواریکم #فردین_سنجری شب گذشته در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر به شهادت رسید
#کانال_خامنه_ای_شهدا
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
عوامل شهادت استوارفردین سنجری دستگیر شد 👇👇👇 @khamenei_shohada
💢 دستگیری عوامل شهادت استوار فردین سنجری
🔹 صبح امروز عوامل شهادت استوار فردین سنجری در جنوب استان کرمان دستگیر شدند.
🔹سرهنگ ماشاالله ملایی خبر از دستگیری ۲نفر از عوامل شهادت سنجری توسط نیروهای اطلاعات و عملیات نیروی انتظامی جیرفت در جنوب استان کرمان خبر داد و گفت: خون شهید هیچگاه پایمال نخواهد شد
#مردان_بی_ادعا
#شهادتت_مبارک
@khamenei_shohada