eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.3هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
2هزار ویدیو
68 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدا افتادند تا مـــــا #بلـــــندتر بایستیم پس بنـــــگر ڪہ ڪجا ایستاده اے اے رفیـــــق... #شهید_قدیر_سرلک #شهید_محمدحسین_محمدخانی #صبحتون_شهدایی 🌷 ว໐iภ ↬ @khamenei_shohada🕊🕊
#شهید_سید_مصطفی_چمران #شهید_عارف #ولایتمدار @khamenei_shohada
بخشی از شهید در سال 1311 در تهران،، بازار آهنگرها، سرپولك متولد شد. تحصيـلات: وي تحصيلات خود را در مدرسه ، نزديك ، آغاز كرد و در و دوران متوسطه را گذراند؛ در دانشگاه تهران ادامه تحصيل داد و در سال 1336 در رشتة الكترومكانيك فارغ التحصيل شد و يكسال به تدريس در دانشكدة‌ فني پرداخت وی در تمام دوران تحصیل شاگرد اول بود در سال ۱۳۳۷بااستفاده از تحصیلی شاگردان به امریکا اعزام شد وپس ازتحقیقات علمی در جمع معروفترین دانشمندان جهان در دانشگاه برکلی آمریکا باممتازترین درجه علمی موفق به اخذ _پلاسما گردید @khamenei_shohada
4_345384571111473479.mp3
13.15M
‌ ‌ 🎧🎧🎧🎧🎧 🎼دوري بچه های شهدای مدافع حرم...😔😔 🎤 ↘↘↘↘↘ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
~🇮🇷~ 🌹بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🇮🇷🌷نام : 🌷نام خانوادگی: دانش آشتیانی 🌷نام پدر: غلام 🌷تولد: ۱۳۴۰ 🌷محل تولد : تهران 🌷شهادت: ۱۳۵۷/۶/۱۷ 💢 محبوبه در آغوش مادری مؤمن و متعهد و در سایه وجود پربرکت پدری فرهیخته، دوران کودکی را گذراند. ✴️ محبوبه در یک خانواده روحانی و مسلمان متولد شد. پدرش روحانی بود و در حادثه انفجار حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. ⚜او در سنین نوجوانی، به عنوان یک دختر مبارز و مسلمان به صفوف فشرده مردم مسلمان ایران پیوست و در تظاهرات پر شکوه علیه رژیم شاه به شهادت رسید. ⚡️پدرش علاقه خاصی داشت که فرزندانش از تربیت اسلامی برخوردار باشند؛ به همین دلیل آنها را به مدارسی می فرستاد که جو آنها مذهبی و مبارزاتی بود. 💢یکی از این مدارس، مدرسه رفاه بود که محبوبه دوره ابتدایی و راهنمایی را در آنجا گذراند مدرسه‌ای که معلمانش همه الگو و اسوه‌های تقوا و علم و معرفت بودند. ⚜او همگام با قیل و قال مدرسه، از رشد سیاسی اعتقادی و مطالعاتی قوی برخوردار شد و ذهن خلاق و جستجوگرش به خوبی پرورش یافت. 💢محبوبه ضمن تحصیل در این مدرسه، در خانواده نیز آموزش های لازم را می دید . و هماهنگی این آموز ش ها با برنامه های مدرسه موجب گردید. ⚜که از همان ابتدا در محیطی اسلامی رشد کند و پایه های اعتقادی او مستحکم شود. فضای انقلابی جامعه و آشنایی با حرکت های اسلامی مبارزاتی موجب گردید. که او در نوجوانی با مسائل اجتماعی آشنایی کافی پیدا کند و برای یافتن پاسخ های مناسب به سئوالات بی شمار خود، به مطالعه دقیق و اصولی قرآن و نهج البلاغه اهتمام جدی داشته باشد. 💢و از طریق شرکت در مراکز اسلامی مترقی، بر دانش خود بیفزاید . او همچنین به کارهای فرهنگی نیز می پرداخت او پایین تر از خیابان سیروس، کتابخانه ای را اداره می کرد. و برای بچه های محروم جنوب شهر کتاب می برد. برای آنها یک برنامه مطالعاتی دقیق را قرار داده بود، برایشان داستان های اسلامی را تعریف می کرد. ⚜ به این ترتیب، یک حرکت اجتماعی عمیق و به دور از جنجال گروه ها را در میان کودکان و نوجوانان آغاز کرده بود. ⚜زندگی محبوبه مبتنی بر تربیت اصیل اسلامی و برگرفته از فرهنگ عمیق اسلامی بود؛ لذا این شیوه باید الگوی نسل نوجوان و جوان قرار گیرد. ⚜ او در صف اول حرکت‌های دانش‌آموزی و اسلامی قرار داشت. سال دوم دبیرستان آخرین سال تحصیلی بود که نام محبوبه، دانش‌آموز سنگر علم و مبارزه ر ا برای همیشه ثبت کرد. با حضور در جمع مردم تظاهرکننده در میدان ژاله (شهدا) هفدهم شهریورماه سال ۱۳۵۷ هجری شمسی در جمعه‌ای خونین، گل وجود محبوبه چون شقایقی سرخ پرپر شد و ژاله خونش، میدان ژاله را رنگین ساخت. پیکر پاکش در بهشت زهرا (س) مأوا گرفت. چند سال بعد نیز نامزد(شهید حسن اجاره دار) و پدر بزرگوارش (شهید غلام رضا دانش) نیز در حادثه هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰ش به شهادت رسیدند و با خون خود انقلاب اسلامی را بیمه کردند. ⚜یکی از دوستان شهید محبوبه دانش (خانم آیت اللهی) که آخرین کسی بوده که او را قبل از شهادتش دیده، پس از شهادت محبوبه تفالی به قرآن زده بود و این آیه برای آن شهیده امده بود : ✨« وَ أَمَّا الَّذینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدینَ فیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ إِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ»؛ ✨« و اما آن‌ها که سعادتمند شدند، در بهشت جاودانه خواهند ماند، تا آسمان‌ها و زمین برپاست، مگر آنچه پروردگار تو اراده کند». 💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 برای نشر آثار شهدا به مابپیوندید ⬇️⬇️⬇️⬇️ 🌸یا فاطمـــة الزهرا سلام الله علیــــها(امُ الشــهداء)🌸 @khamenei_shohada
تو یه توی ... پیکر پاک پس از چند ماه بی نشانی به وطن بازگشت. @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
تو یه #یاقوتی توی #تابوتی... پیکر پاک #شهید_مدافع_حرم_سید_فاضل_موسوی_امین پس از چند ماه بی نشانی ب
تو یه توی ... پیکر پاک شهید مدافع حرم سید فاضل موسوی امین پس از چند ماه بی نشانی به وطن بازگشت. پیکر پاک شهید مدافع حرم فاضل (مهدی) موسوی امین معروف به «ابوریحانه» پس از پنج ماه غربت و بی نشانی به کشور بازگشت.  امین از شهدای حرم اهواز و کوی رزمندگان است که در بهمن ماه سال ۱۳۹۶ در به شهادت رسید. آیین از پیکر پاک این شهید مدافع حرم عصر روز چهارشنبه ۳۰ خرداد ماه از ساعت ۱۹:۳۰ در بین المللی اهواز برگزار می‌شود. آیین با شهید موسوی امین نیز ساعت ۲۱ چهارشنبه در زادگاهش شهرک رزمندگان آغاز می‌شود. همچنین پیکر پاک شهید سید فاضل موسوی امین صبح روز پنج شنبه ۳۱ خرداد ماه ساعت ۸ صبح از مقابل مسجد امام خمینی(ره) کوی رزمندگان (شهرک اهواز) تشییع می‌شود. @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 8⃣4⃣ 🌺 فقط برای خدا ‌ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 رفته بودم د
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 9⃣4⃣ 🌺 محضر بزرگان ‌ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 ســال اول جنگ بود. به مرخصي آمدم. با موتور از سمت ميدان سرآسياب به سمت ميدان خراسان در حرکت بوديم. ابراهيم عقب موتور نشسته بود. از خياباني رد شــديم. ابراهيم يکدفعه گفت: امير وايسا! من هم سريع آمدم کنار خيابان. با تعجب گفتم: چي شده؟! گفت: هيچي، اگر وقت داري بريم ديدن يه بنده خدا! من هم گفتم: باشه،کار خاصي ندارم. بــا ابراهيم داخل يك خانه شــديم. چند بار ياالله گفــت و وارد يك اتاق شديم. چند نفر نشسته بودند. پيرمردي با عباي مشکي بالاي مجلس بود. به همراه ابراهيم ســلام كرديم و درگوشه اتاق نشستيم. صحبت حاج آقا با يکي از جوانها تمام شد. ايشــان رو کرد به ما و با چهره اي خندان گفت: آقا ابراهيم راه گم کردي، چه عجب اينطرفها! ابراهيم سر به زير نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نميکنيم خدمت برسيم. همينطــور کــه صحبت ميکردنــد فهميدم كه ايشــان، ابراهيــم را خوب ميشناسد. حاج آقا کمي با ديگران صحبت کرد. وقتــي اتاق خالي شــد رو کرد به ابراهيم و با لحنــي متواضعانه گفت: «آقا ابراهيم ما رو يه كم نصيحت کن!» ابراهيم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند كرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنيد. خواهش ميکنم اينطوري حرف نزنيد. بعد گفت: ما آمده بوديم شــما را زيارت کنيم. انشــاءالله در جلسه هفتگي خدمت ميرسيم. بعد بلند شديم، خداحافظي کرديم و بيرون رفتيم. در بيــن راه گفتم: ابرام جون، تو هم بــه اين بابا يه كم نصحيت ميکردي، ديگه سرخ و زرد شدن نداره! باعصبانيت پريد توي حرفم و گفــت: چي ميگي امير جون، تو اصلاً اين آقا رو شناختي!؟ گفتم: نه، راستي کي بود !؟ جواب داد: اين آقا يکي از اولياي خداســت. اما خيليها نميدانند. ايشــون حاج ميرزا اسماعيل دولابي بودند. سالها گذشت تا مردم حاج آقاي دولابي راشناختند. تازه با خواندن كتاب طوبي محبت فهميدم که جمله ايشان به ابراهيم چه حرف بزرگي بوده. ٭٭٭ يكي از عملياتهاي مهم غرب كشــور به پايان رســيد. پس از هماهنگي، بيشتر رزمندگان به زيارت حضرت امام رفتند. با وجودي كه ابراهيم در آن عمليات حضور داشت ولي به تهران نيامد! رفتم و از او پرسيدم: چرا شما نرفتيد!؟ گفت: نميشه همه بچه ها جبهه را خالي كنند، بايد چند نفري بمانند. گفتم: واقعاً به اين دليل نرفتي!؟ مكثي كرد وگفت: ما رهبر را براي ديدن و مشاهده كردن نميخواهيم، ما رهبر را ميخواهيم براي اطاعت كردن. بعد ادامه داد: من اگه نتوانستم رهبرم را ببينم مهم نيست! بلكه مهم اين است كه مطيع فرمانش باشم و رهبرم از من راضي باشد. ابراهيم در مورد ولايت فقيه خيلي حساس بود . نظرات عجيبي هم در مورد امام داشت. ميگفــت: در بين بزرگان و علمــاي قديم و جديد هيچ کس دل و جرأت امام را نداشته. هر وقت پيامي از امام راحل پخش ميشد، با دقت گوش ميکرد و ميگفت: اگر دنيا و آخرت ميخواهيم بايد حرفهاي امام را عمل کنيم. ابراهيم از همان جواني با بيشتر روحانيان محل نيز در ارتباط بود. زمانــي که علامه جعفري در محله ما زندگي ميکردند، از وجود ايشــان بهره هاي فراواني برد. شــهيدان آيت الله بهشــتي ومطهري را هم الگويي كامل براي نسل جوان ميدانست. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۱۲۴ الی۱۲۶ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ادامه دارد..... @khamenei_shohada
💠💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠💠 🌺 قسمت 0⃣5⃣ 🌺 زیارت ‌ 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ سال اول جنگ بود. به همراه بچه هاي گروه اندرزگو به يكي از ارتفاعات در شــمال منطقه گيلان غرب رفتيم. صبح زود بود. ما بر فراز يكي از تپه هاي مشرف به مرز قرار گرفتيم. پاسگاه مرزي در دست عراقيها بود. خودروهاي عراقي به راحتي در جاده هاي اطراف آن تردد ميكردند. ابراهيم كتابچه دعا را باز كرد. به همراه بچه ها زيارت عاشورا خوانديم. بعداز آن در حالي كه با حسرت به مناطق تحت نفوذ دشمن نگاه ميكردم گفتم: ابــرام جون اين جاده مرزي رو ببيــن. عراقيها راحت تردد ميكنند. بعد با حسرت گفتم: يعني ميشه يه روز مردم ما راحت از اين جادهها عبور كنند و به شهرهاي خودشون برن! ابراهيم انگار حواســش به حرفهاي من نبود. با نگاهش دوردســتها را ميديــد! لبخندي زد و گفت: چي ميگــي! روزي ميياد كه از همين جاده، مردم ما دسته دسته به كربلا سفر ميكنند! در مســير برگشت از بچه ها پرسيدم: اســم اين پاسگاه مرزي رو ميدونيد؟ يكي از بچهها گفت: "مرز خسروي" بيست سال بعد به كربلا رفتيم. نگاهم به همان ارتفاع افتاد. همان كه ابراهيم بر فراز آن زيارت عاشورا خوانده بود! گوئي ابراهيم را ميديدم كه ما را بدرقه ميكرد. آن ارتفاع درست روبروي منطقه مرزي خسروي قرار داشت. آن روز اتوبوسها به سمت مرز در حركت بودند. از همان جاده دسته دسته مردم ما به زيارت كربلا ميرفتند! هر زمان که تهران بوديم برنامه شبهاي جمعه آقا ابراهيم زيارت حضرت عبدالعظيم بود. ميگفت: شب جمعه شب رحمت خداست. شب زيارتي آقا اباعبدالله (ع) است. همه اولياء و ملائك ميروند كربلا، ما هم جايي ميرويم كه اهل بيت گفته اند: ثواب زيارت كربلا را دارد. بعــد هم دعاي كميــل را در آنجا ميخواند. ســاعت يك نيمه شــب هم برميگشت. زماني هم كه برنامه بسيج راه اندازي شده بود از زيارت، مستقيماًمي آمد مســجد پيش بچه هاي بسيج. يك شــب با هم از حرم بيرون آمديم. من چون عجله داشــتم با موتور يكي از بچه ها آمدم مسجد. اما ابراهيم دو سه ساعت بعد رسيد. پرسيدم: ابرام جون دير كردي!؟ گفت: از حرم پياده راه افتادم تا در بين راه شــيخ صدوق را هم زيارت كنم. چون قديمي هاي تهران ميگويند امام زمان(عج) شــبهاي جمعه به زيارت مزار شيخ صدوق مي آيند. گفتم: خب چرا پياده اومدي!؟ جواب درستي نداد. گفتم: تو عجله داشتي كه زودتر بيائي مسجد، اما پياده آمدي، حتماً دليلي داشته؟! بعد از كلي سؤال كردن جواب داد: از حرم كه بيرون آمدم يك آدم خيلي محتاج پيش من آمد، من دســته اســكناس توي جيبم را به آن آقا دادم. موقع سوار شدن به تاكسي ديدم پولي ندارم. براي همين پياده آمدم! ٭٭٭ ايــن اواخر هــر هفته با هــم ميرفتيم زيارت، نيمه هاي شــب هم بهشــت زهرا(س) ،سر قبر شهدا. بعد، ابراهيم براي ما روضه ميخواند. بعضي شــبها داخل قبر ميرفت. در همان حال دعاي كميل را با ســوز و حال عجيبي ميخواند وگريه ميكرد. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 📚کتاب سلام بر ابراهیم، صفحه ۱۲۷ الی۱۲۸ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 ادامه دارد...... @khamenei_shohada
جوان هایی که در در مقابل های خونخوار ایستادند به یاد ۱۷ هزار شهید به یاد 🌹🌹 @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
جوان هایی که در #دهه_شصت در مقابل #تروریست های خونخوار ایستادند به یاد ۱۷ هزار شهید #ترور به یاد #
جوان هایی که در دهه شصت در مقابل تروریست های خونخوار ایستادند به یاد ۱۷ هزار شهید به یاد پاسدار بسیجی "" شهادت : مرداد ۶۰ درگیری مسلحانه تهران / خیابان ایرانشهر مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا {س} قطعه ۲۴ / ردیف ۹۱ / شماره ۷ : « دهه‌ ۶۰ دهه‌ خشن‌ترین تروریسم در کشور است در طول چند سال هزاران نفر از آحاد مردم از مسئولین، از قشرهای مختلف به ‌وسیله‌ تروریست ‌ها به رسیدند از کاسب معمولی تا جوان تا فعال تا ‌های بزرگی که در تعیین ‌کننده بودند در دهه‌ ۶۰ ملّت ایران و جوان های ما آنچنان ایستادند که بر همه‌ اینها پیروز شدند، این خیلی مسئله‌ مهمی است من می کنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمّلند و راجع به دهه‌ ۶۰  می کنند جای شهید و عوض نشود در دهه‌ ۶۰ ملّت ایران واقع شد ها و و های آنها و قدرت هایی که آنها را به وجود آورده بودند و دائماً در آنها می دمیدند به ملّت ایران جفا کردند، بدی کردند ملّت ایران در موضع دفاع قرار گرفت اما کرد و پیروز شد و بحمداللّه آن توطئه‌ های آنها را خنثی کرد این دهه‌ ۶۰ جوان های ما ایستادند امام بزرگوار با آن چهره‌ نورانی با آن قلب خداباور با آن عزم ایستاد و بر همه‌ این مشکلات فائق آمد » ۱۳۹۶/۳/۱۴ سلام و هدیه به امام و شهدا و هدیه به شهدای ترور به خصوص الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین @khamenei_shohada
وعده ما اولین سالگرد شهید مدافع حرم پاسدار ورزشکار ، فردیس مسجد جامع المهدی عج ساعت ۱۶ لغالیت ۱۸ @khamenei_shohada🕊 🕊
🌸به راستی بر این لبخند زیبا چه شرحی می توان نوشت؟ ((لبخند یک #شس از #ش) 🌷 #شبرای رسانه بودن برای شهدا به ما بپیوندید ⬇⬇⬇⬇⬇⬇ #ک @khamenei_shoh
بصیـــــــــرت
🌸به راستی بر این لبخند زیبا چه شرحی می توان نوشت؟ ((لبخند یک #شهید پس از #شهادت )) 🌷 #شهیـــــد_ر
🌸به راستی بر این لبخند زیبا چه شرحی می توان نوشت؟ ((لبخند یک  پس از  )) واقعاً چه شرحی بر این عکس می توان نگاشت. پس سکوت اولی تر است 🌷 شهادت : مصادف با شهادت امام حسن مجتبی (ع)... 19 /8 /64 وصیت نامه : من میروم،تا با خون خود، خون برادرم هادی و تمامی شهدا را زنده نگه دارم . 🌹مزار: گلزار شهدای بهشت زهرا(س)... قطعه: 26 ردیف: 35 شماره: 33 🍃🌷 @khamenei_shohada
📚 به روایت همسرشهید قسمت1⃣ 〰🌹〰🌹〰🌹〰 دختر قلم را میان انگشتهایش جابجاکرد و روی کاغذی که تمام شب مثل میت به او خیره مانده بود نوشت 《 ازجنگ بدم می آید》 باهمه غمی که دردلش بود خنده اش گرفت ، مگر کسی هست که ازجنگ خوشش بیاید ؟ چه میدانست !حتمانه.خبرنگاری کرده بود،شاعری هم، حتی کتاب داشت ، اما چندان دنیاگردی نکرده بود 《لاگوس رادرافریقامی شناخت چون آنجادنیاآمده بود و پاریس و لندن را ،چون لباسهایش راازآنجامی خرید .بابا بین افریقا و چین تجارت می کرد و آنهاهرطوردلشان می خواست خرج می کردند.بااین همه، اوآنقدر لبنانی بود که بداند لبنان برای جنگ همانقدر حاصلخیز است که برای زیتون و نخل!هرچند نمی فهمید چرا؟ 🔻نمی فهمیدم چرامردم بایدهم رابکشند.چه میشود کرد که اینطور نباشد.غمگین بودم از جنگ داخلی،از مصیبت. خانه ما در صور زیبا بود ،دوطبقه با حیاط و یک بالکن روبه دریا که بعدها اسرائیل خرابش کرد.شب ها دراین بالکن می نشستم گریه می کردم و می نوشتم. 〰🌹〰🌹〰🌹〰 ازاین جنگ که از اسلام فقط نامش راداشت بادریاحرف می زدم،با ماهی ها، باآسمان.اینهابصورت شعرومقاله درروزنامه چاپ می شد. مصطفی اسم مراپای همین نوشته هادیده بود.من هم اسم اوراشنیده بودم امافقط همین .درباره اش هیچ چیز نمی دانستم ،ندیده بودمش، اماتصورم ازاوآدم جنگجوی خشنی بود که شریک این جنگ است. 〰🌹〰🌹〰🌹〰 ماجرا از روزی شروع شدکه سیدمحمدغروی، روحانی شهرمان، پیشم آمدو گفت : آقای صدر می خواهدشماراببیند. من آنوقت ازنظرروحی آمادگی دیدن کسی رانداشتم مخصوصا این اسم را.امااوخیلی اصرارکردکه آقای موسی صدر چنین و چنانند ،خودشان اهل مطالعه اندو.... قبول کردم وبه اکراه ،یک روز رفتم مجلس اعلای شیعیان برای دیدن امام موسی صدر. ⬅️ ادامه دارد... 👉 @khamenei_shohada
این روز‌هاکه تب جام جهانۍبالاست یادمان هست قهرمانۍابدی این ملت را که همه دنیایک طرف ایستادندو شیربچه‌هاۍشجاع ما یک طرف! اما باکوله‌باری از توکل ومردانگی رفتندو بردندجام دوجهان را🌹 @khamenei_shohada
4_646301975712891505.mp3
4.83M
•✦ @khamenei_shohada✦• 5⃣3⃣⇦قسمت سی و پنجم 📚 کتاب #من_زات اسارت معصومه آباد @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#روز_شمار_دفاع_مقدس 🗓 ۲۹ خرداد ماه سال ۱۳۹۷ هجری شمسی • ولادت شهید محمدرضا علیزاده دهخدایی (است
🗓 ۳۰ خرداد ماه سال ۱۳۹۷هجری شمسی • ولادت شهید محمد طائی (استان کرمان، شهرستان کرمان) (۱۳۳۳ ه.ش) • ولادت شهید محسن امیرکانیان (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۴۴ ه.ش) • شهادت شهید حسین آشوری (استان مرکزی، شهرستان محلات) (۱۳۶۱ ه.ش) • درگیری منافقین با مردم و نیرو‌های انقلابی (۱۳۶۰ ه.ش) • شهادت شهید محمدرضا یوسفیان (استان خراسان رضوی، شهرستان تربت حیدریه) (۱۳۶۵ ه.ش) • رد شرط‌‌های پایان جنگ تحمیلی از سوی عراق (۱۳۶۶ ه.ش) • تصرف ماووت توسط عراق (۱۳۶۷ ه.ش) • شهادت شهید احمد جهاندار لاشکی (استان مازندران، شهرستان نوشهر) (۱۳۶۷ ه.ش) • شهادت شهید ابوالفضل صایبی بیدگلی (استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۷۰ ه.ش) • انفجار بمب در حرم مطهر امام رضا (ع) و شهادت زائران توسط منافقین کوردل در عاشورای حسینی (۱۳۷۳ ه.ش) @khamenei_shohada
چہ مهربانانہ انتظارِ پرواز را در نگاهتان میشود دید ڪہ تفسیرِ بلندے از دوستے را متبلور میڪند ... 😔 ว໐iภ ↬ @khamenei_shohada
تقوا از لازم‌تر است آن ‌را مےپذیرم اما می‌گویم: آن‌ڪس ڪہ تخصص ندارد و کارے را مے‌پذیرد ،بے تقواست. @khamenei_shoha
○°✨🍃✨°○🌟○°✨🍃✨°○ 📃الهی نامه ومناجات 🍁 خدایا، خسته و دلشکسته‌ام. ☘ مظلوم از ظلم، پژمرده از جهل اجتماع، 🍁 ناتون در مقابل طوفان حوادث، ☘ ناامید در برابر مبهم و مجهول، 🍁 تنها، بیکس و فقیر در کویر سوزان زندگی، ☘محبوس در زندان آهنین حیات. 🍁دل غمزده و دردمندم، آرزوی آزادی می‌کند ☘ و روح پژمرده‌ام خواهش پرواز دارد. الهی نگاهی😭 💙شهید دکتر چمران 💛محل تولد تهران 💚سال شهادت 1360 🌺اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم🌺 ╚════ ೋღ❤ღೋ ════╝ برای نشر آثار شهدا به مابپیوندید 🔽🔽🔽🔽 🌸یا فاطمـــة الزهرا سلام الله علیــــها(امُ الشــهداء)🌸 @khamenei_shohada
‌ ‌ ‌ ﴾﷽﴿ يك دست جام باده و يك دست جعد يار رقصى چنين ميانه ى ميدانم آرزوست ٣١ خرداد ماه ، #سالروز_شهادت_دكتر_مصطفي_چمران گرامى باد. @khamenei_shohada
مصطفی چمران ساوه‌ای (۱۳۱۰ تهران – ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ دهلاویه)[۲][۳] معروف به دکتر چمران و شهید چمران، فیزیک‌دان، سیاسی (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)،[۴] وزیر دفاع ایران در دولت مهدی بازرگان و دولت موقت شورای انقلاب از همراهان موسی صدر در تشکیل جنبش امل (لبنان)، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی، از فرماندهان ایران در جنگ ایران و عراق و بنیان‌گذار ستاد جنگ‌های نامنظم در جریان جنگ ایران و عراق بود.