※₪〰🌷 ✯ 🌷〰₪
•✦ #میخواهم_مثل_تو_باشم ✦•
#قسمت_سوم 3⃣
" ڪمڪ بہ فقــــرا "
❉ داود یه دفترچه داشت که توش نشانیِ خانوادههای شهدا و رزمندگان رو نوشته بود. بهشون سرکشی و مشکلات اونا رو مرتفع می کرد...
❉ بعد از شهادتِ داود یکی از اهالی محل می گفت: مدتها بود که میدیدم سرِ هر ماه، بستۀ پولی رو میاندازند توی حیاط خونهمون؛ بعد از سه چهارماه کنجکاوی کردن ، فهمیدم که این شهید داود حیدری هستش که مخفیانه به ما کمک میکنه ..
🌷 #شهید_داود_حیدرے
با روایان نور ، صفحه ۱۴۰
📝 #پیام_رفتاری_شهید :
رسیدگی و کمک به فقرا، انفاق در راه خدا.
※✫※✫※✫※✫※
#امام_حسن_عسکری_ع:
✨ 《دو خصلت است که بالا دست ندارد :
ایمان به خدا، و نفع رساندن به برادران.》
📚 تحف العقول، ص 1080
✫┄┅═══════════┅┄✫
🔮 ڪانال بصیرتی وشهدایی خامنه ای شهدا
※₪〰🌷 ✯ 🌷〰₪※
@khamenei_shohada
•✦ #میخواهم_مثل_تو_باشم ✦•
#قسمت_یازدهم 1⃣1⃣
" تـــــواضع فروتنـــــے "
❉ شهيد بابايی از اتومبيلهای شيك و پر زرق و برق اصلاً خوشش نمی آمد و براي اياب و و ذهاب اگر يك وانت هم در دسترسش بود، از آن استفاده ميكرد. خدمت به مردم و به خصوص خدمت به رزمندگان برايش از هر كاری شيرينتر بود...
❉ يكبار با هم در جزيره مجنون بوديم و يك وانت در اختيار داشتيم، هنگام غروب آفتاب مرا صدا زد و گفت:
حسن مگر وانت نداری؟
گفتم: _چرا
گفت: ما الان كاری نداريم، بيا برويم اين بسيجیها را از سنگرها به مقرشان برسانيم...
❉ گفتم: اينها تمام مسلح هستند و شما شخصيت بزرگی هستيد، ممكن است مشكلی براي شما بوجود بيايد...
❉ با خنده و با لهجه قزوينی گفت:
پسر جان آنكس كه بايد ببرد می برد. بيا برويم!
❉ خلاصه در اوقاتی كه كاری نداشتيم، به اصرار ايشان میرفتيم و برادران بسيجی را در جزيره جابهجا میكرديم و ايشان كه هميشه لباس بسيجی به تن داشت، رزمندگان بسيجي را در آغوش میگرفت و با شوق میبوسيد و
❉ میگفت:
شما لشكريان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) هستيد قدر خودتان را بدانيد...
راوے : همرزم شهید
🌹 #شهید_عباس_بابایی
※✫※✫※✫※✫※
#امام_حسن_عسکری_ع:
✨دو خصلت است ڪه بالا دست ندارد :
ایمان به خدا، و نفع رساندن به برادران.
📚 تحف العقول، ص ۱۰۸۰
✫┄┅═══════════┅┄✫
🔮 ڪانال بصیرتی و شهدایی امام خامنه اے وشهدا🔮