eitaa logo
با شمیم تا شفق
258 دنبال‌کننده
450 عکس
60 ویدیو
5 فایل
شکوفه سادات مرجانی بجستانی هستم ش.میم شفق یعنی سرخی شام و بامداد یعنی بعد از تاریکی روشنی است یعنی فلق یعنی امیدواری یک مادرِ کتاب‌دوستِ گل‌پرورِ فیلم‌بین که مبتلاست به نوشتن @shokoofe_sadat_marjani https://zil.ink/shokoofe.sadat.marjani
مشاهده در ایتا
دانلود
. من هنوزم که می‌خوام از جا بلند بشم می‌گم «یا علی» برای اینکه وقتی افتادم و مُردم دلم خوش باشه شما هستی که باز بلندم کنی @bashamimtashafagh با شمیم تا شفق
. خاطرات یک حلزون یک انیمیشن به سبک استاپ‌موشن است که برای مخاطب بزرگسال در نظر گرفته شده است و درجه R داره پس برای بچه‌ها مناسب نیست. یک اثر کمدی سیاه که رگه‌های انتقادی درست و به جایی هم داره از جمله سواستفاده از مذهب، گرایشات جنسی، از بین رفتن ارزش‌های انسانی و ... راستش کیف کردم از ظرافتش در طعنه و مقایسه رمان‌های قدرتمند با کتاب‌های آبکی روانشناسی داستان فراز و فرود دو قلوهای گریس و گیلبرت در یک خانواده با علایق عجیب رو بیان می‌کنه دیالوگ بدترین قفس‌ها اون‌هایی هستن که خودمون برای خودمون درست می‌کنیم درد و ناراحتی همیشه هست ولی زندگی همینه دیگه باید سینه سپر کنی و باهاش روبه رو بشی زندگی مثل یه پارچه بافتنی هر تار و پودش یک خاطره و تجربه است زندگی یعنی مزه مزه کردن لذت ‌های کوچیک @bashamimtashafagh با شمیم تا شفق
. آمیلیا قرار است عروس یکی از ثروتمندترین افراد جزیره شود اما درست شب قبل از مراسم صمیمی‌ترین دوستش به قتل می‌رسد. داستان قصد دارد قضاوت از نگاه دیگران را به ما نشان دهد اینکه درون و‌ بیرون افراد می‌تواند متفاوت باشد. اینکه ثروت خوشبختی نمی‌آورد. اینکه نباید زندگی خودمان را با بقیه مقایسه کنیم اما راستش آن‌طور که باید موفق نیست. شما اسم نیکول کیدمن را از فیلم حذف کنید فیلم اصلا دیده هم نمی‌شد مخاطب باید غافلگیر شود اما نمی‌شود یک داستان سینمایی را انقدر کش داد که تبدیل به مینی سریال کرد و‌ پایان‌بندی را در عجولانه‌ترین حالت ممکن رقم زد. @bashamimtashafagh با شمیم تا شفق
. خیلی از افراد یا سمت صد سال تنهایی مارکز نمی‌روند یا اگر بروند و تمامش کنند به احتمال فراوان یک بار آن را از نیمه بسته‌اند. صد سال تنهایی به خاطر سبک رئالیسم جادویی بودنش برخی را گیج می‌کند سریال صد سال تنهایی که فعلا فصل اول آن در هشت قسمت ساخته شده و فصل دومش با همین تعداد وعده آمدن داده به مخاطب مارکز کمک می‌کند دیگر از داستانش نترسد و کتاب را روان‌تر دست بگیرد خوزه آرکادیو عاشق اورسلاست و با وجود مخالفت‌های خانواده‌ها باهم ازدواج می‌کنند. مادر اورسلا معتقد است اگر آن‌ها بچه‌دار شوند بچه‌شان یک هیولا خواهد بود. داستان هفت نسل از یک خانواده رادر شهر خیالی ماکوندا برای ما به تصویر می‌کشد عالی بود. همه ‌چیز درست و به قاعده. شاید این بهترین راه اثبات یک نوشته اصولی و دقیق با سایر نوشته‌ها باشد برای سنین پایین مناسب نیست @bashamimtashafagh با شمیم تا شفق
سلام رفقا یه مشکلی برای ایتای من به وجود اومده چند تا از کانال‌هایی که عضو بودم و ندارم از طریق یکی از دوستان خوبم متوجه این مشکل شدم که انگار من از کانال بیرون انداخته شدم ممنون میشم اگر عضو کانالتون بودم و رفتن من گزارش شده بهم اطلاع بدید سپاس @bashamimtashafagh با شمیم تا شفق
. ماشین شما توقیفه خانم باید پارکینگ بخوابه
. _ماشین شما توقیفه.باید پارکینگ بخوابه. گوشی توی دستم مثل گچ خشک شد.یک لشکر حرف در سرم دویدند«آخر هفته می‌خوایم بریم بجستان،حلماسادات و‌ چه جوری کلاس ببرم،به احسان چی بگم،اونجا که دوربین نداشت» شب قبلش در خلوتی آخر وقت به جای اینکه به راست بپیچم به چپ پیچیدم و یک ثانیه بعد که فهمیدم چه اشتباهی کردم تصمیم گرفتم به‌ جای دنده عقب همان مسیر را بروم.همه‌ افکار و تصمیمات درست و غلطم پنج ثانیه شد‌‌.گفتم:«خداروشكر به خیر گذشت» اما نگذشته بود.پلیس آن‌طرف خط تلفن برای همان پنج ثانیه می‌خواست ماشین را بخواباند. ترسیده بودم.برای همین کوبش‌های قلبم را بیشتر حس می‌کردم.احسان گفته بود قانون جدید شهر سختگیری است.بچه‌ها را به تنها رفیقم سپردم و راهی شدم. سرهنگ روی صندلی کمر کشیده‌ای نشسته بود.آخر حرف‌هایم گفتم:«باور کنید من اهل خلاف نیستم.‌اصلا نمره منفی ندارم» سرهنگ لبش کج شد:«آره از خلافی که کردی مشخصه چطور آدمی هستی» گفتم:«شما همه آدم‌ها رو با یک اشتباه قضاوت می‌کنید؟» یک آن یاد خدا افتادم.اگر هزار خطا و اشتباه از من می‌دید،باز یک کاور آبرو روی سرم می‌کشید و تاکید داشت حتی خودم هم حق برداشتنش را ندارم. باید اسمم را می‌نوشتم تا کلاس آموزشی یک روزه بگذرانم و ماشین را به جای گاراژ خانه به پارکینگ پلیس منتقل کنم. زیر لب غر می‌زدم:«یه دفعه قانونمند شدن.تبریک می‌گم ما در ایالت بردسکن زندگی می‌کنیم» ماشین خوابید و من برای اولین بار به پارس سفیدمان زل زدم.این آدمی‌زاد چیست که حتما باید از دست بدهد تا یادش بیوفتد باید توجه کند. دو روز بعد وقتی بعد از کارهای آزادی سوار تاکسی شدم راننده گفت:«ماشینت و خوابوندن.بهت نمیاد خلاف کنی» گفتم:«جوون‌تر که بودم عشق سرعت بودم هنوزم البته هستم سبقت توی جاده خوراکم بود.بچه‌دار که شدم از سرم افتاد. دفعه اولم بود» گفت:«آره آبجی.خداروشکر بار اولت بود شاید این اتفاق باید می‌افتاد که هیچ‌وقت بار دومی در کار نباشه.آخه بعضی وقت‌ها می‌بینی بار آخر میشه» حرفش مثل صدای ناقوس کلیسا در سرم صدا کرد. «من و می‌بینی چقدر آروم می‌رم.خیلی خلاف می‌کردم.دفعه آخر پلیس فقط سه ماه دنبالم بود تا ماشین و بخوابونه.کلاس آموزشی که نشستم کم‌کم دیدم یک ثانیه کافیه که یا رو جا بیوفتی یا بمیری.شاید الان ناراحت باشی منم بودم.بعد فهمیدم نه کار درستیه حداقل واسه آدمایی مثل من که خیلی خوب بود» حرف‌های مرد مثل پروانه روی دلم نشست.آرام و بی‌تکلف. پشت فرمان نشستم «دلم برات تنگ شده بود.انگار گاهی دوری لازمه.برو بریم که از این به بعد باید قدر ثانیه‌ها مراقب هم باشیم» @bashamimtashafagh با شمیم تا شفق
. خیلی از نمی‌تونم‌ها در واقع نمی‌خواهم‌ها است از پادکست رواق @bashamimtashafagh با شمیم تا شفق
. غیر از هنر که تاج سر آفرینش است دوران هیچ منزلتی جاودانه نیست پروین و دوست داشتم فیلمی که بوی ادبیات می‌داد تمیز بود و همین خیلی ارزشمنده بازی مارال بنی آدم در نقش پروین خیلی به اندازه و درست بود. فضای فیلم و موسیقی هم جز نقاط قوت فیلم بود. نقدی که به فیلم دارم تعدد صحنه و تدوین ضعیفش بود. اما در مجموع اگر کسی ادبیات رو دوست داشته باشه از دیدن فیلم لذت می‌بره فیلم در مورد برشی از جوانی شاعر معاصر و نامدار ایرانی، مرحومه پروین اعتصامی است @bashamimtashafagh با شمیم تا شفق
. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: رجب شهر اللّه و شعبان شهری و رمضان شهر امّتی. رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است. دوازدهم بهمن امسال مصاف شد با اول شعبان المعظم شاد و من به فال نیک گرفتم @bashamimtashafagh با شمیم تا شفق