eitaa logo
همراه با شهدا🌷
4هزار دنبال‌کننده
212 عکس
297 ویدیو
0 فایل
همراه با شهدا | علی شاکری اینجا از شهدا می‌ آموزیم تا راه تربیت خدایی و شهدایی را به درستی طی کنیم. ¦ #تربیت‌شهدایی ¦🕊️ 👤 راه ارتباطی @Ashna_69 📿 کانال ختم های درخواستی: @khatm_bashohada ممنون که با لینک انتشار میدهید🌹 کانال‌دیگرما👇 @Honarmjd
مشاهده در ایتا
دانلود
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده. با تقوا داشتن در زندگی سر انجام شهادت روزی ما میشود...🌷 🕊@bashohada1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ما با اسرائیل طرفیم که همه قدرت های اروپایی پشتش هستن ولی...! 🕊@bashohada1
🔴شهدا آنان را نزد امام حسین(علیه السلام)یاد میکنند!!! 🔸هرگاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آن‌ها شما را نزد اباعبدالله علیه‌السلام یاد میکنند... 🌷شهید مهدی زین الدین 🕊@bashohada1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣 سخن ترین لحظات جبهه...😔 🎙روایتگر اقای کاجی 🕊@bashohada1
🌷ای شهیــــــــــــد، ای آنکه بر کرانــه ازلی و ابــدی وجود برنشستــه ای. دستـــــی برآر و ما قبــرستــان نشینــان را از این منجلــاب بیــــــــــرون کش...! 🕊@bashohada1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 در عالم خواب از حاج قاسم پرسیده شد لحظه شهادت چگونه بر شما گذشت؟ پاسخ حاج قاسم😭 🕊@bashohada1
🟢 فرمانده یا نوکر...!؟ 🕊@bashohada1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد با سعادت رسول اکرم (صل الله علیه و اله)و امام صادق (علیه السلام) را خدمت شما عزیزان تبریک عرض میکنم💐💐💐 🕊@bashohada1
🟣 جوانی که هیچ اعتقادی به شهدا نداشت! 🔸سر مزارش نشسته و توی حال خودم بودم. جوانی با ظاهری خیلی شیک و امروزی آمد نشست کنار سنگ مزار فرزندم و شروع کرد به فاتحه خواندن! پرسید: شما که هستید؟ گفتم مادر شهید هستم؛ کاری داشتید؟ گفت: من مشکلی داشتم که این شهید برایم حل کرد. گفتم: چطور مادر؟ گفت: هفته پیش به گلزار آمدم دیدم آقایی با عکس شهید اینجا نشسته است. من اصلاً علاقه و اعتقادی به شهدا، گلزار و این مسائل نداشتم. با خودم گفتم اگر این شهید مشکل مرا حل کند پس معلوم است شهیدان حساب و کتابی دارند. 🔹همان شب شهید شما با همان لباس رزم و پوتین به خوابم آمد و رو به من کرد و گفت: «چون به شهداء توسل کردی آمدم تا مشکل تو را حل کنم. برو خیالت راحت باشد که مشکل تو کاملاً حل شده و دیگر هیچ غصه‌ای نخور.»‌فردای آن روز مشکلم حل شد. از آن روز تا به حال هر بار که به گلزار بیایم بر سر مزار پسر شما می آیم. 🌷خاطره ای از شهید علی اکبر نظری 🕊@bashohada1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 حاج قاسم اون دست قطع شدتو هرگز فراموش نمیکنم...! 🕊@bashohada1
🟣 هوای دل مردم و داشت حتی وسط ماموریت!!! 🔸همان اول انقلاب دادستان ارومیه شده بود. من و حمید را فرستاد برویم یک ساواکی را بگیریم.پیرمرد عصا به دستی در را باز کرد. گفت « پسرم خونه نیست.» گزارش که  می دادیم، چند بار از حال پیرمرد پرسید . می خواست مطمئن شود نترسیده. 🌷خاطره ای از شهید مهدی باکری 🕊@bashohada1
🟢 آمدیم، نبودی...! ⏱۱دقیقه 🔹یکی از فرماندهان جنگ میگفت: خدا رحمت کند حاج عبدالله ضابط را. برایم تعریف می کرد: خیلی دلم میخواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما سید مرتضی را ببینیم. خلاصه نشد. بالاخره آقای سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمونها پر کشید. تا اینکه یک وقتی آمدیم در منطقۀ جنگی با کاروانهای راهیان نور. 🔸شب در آنجا ماندیم. در خواب، شهید آوینی را دیدم و درد و دل هایم را با او کردم؛ گفتم آقا سید، خیلی دلم میخواست تا وقتی زنده هستی بیام و ببینمت، اما توفیق نشد. به من گفت ناراحت نباش فردا ساعت 8 صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم. صبح از خواب بیدار شدم. منِ بیچاره که هنوز زنده بودن شهید را شک داشتم گفتم: این چه خوابی بود، او که خیلی وقت است شهید شده است. گفتم حالا برم ببینم چی میشه. بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت 8:30.دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن میشدم که خواب و خیال است. سربازی که اون نزدیکیها در حال نگهبانی بود نزدیک آمد و به من گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: آره، با یکی از رفقا قرار داشتیم. گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهایش جوگندمی است. محاسنش هم این جوری است. 🔹گفت: رفیقت اومد اینجا تا ساعت 8 منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره پیش من اومد و به من گفت: کسی با این اسم و قیافه مییاد اینجا، به او بگو آقا مرتضی اومد و خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت. اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان. رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته: آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت! سید مرتضی آوینی. (و کسانی را که در راه خدا کشته می شوند، مرده نخوانید، بلکه زنده اند؛ ولی شما نمی دانید. بقره، 154) 🕊@bashohada1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شهیدی که نذر خانواده ای که فرزند نداشتند را اجابت کرد! 🕊@bashohada1
🟣 شهدا از ما عمل میخواهند!!! 🔸شهدا از ما اشک نمی خواهند، عمل می خواهند. ما برای خوشحالی آقا چه کردیم؟ غیبت کردیم؟ دروغ گفتیم؟نگاه به نامحرم کردیم؟ چه کردیم؟ 🔹شهدابه شما قول می دهم دلم را از غیر خدا بشویم و فقط به خدا امیدداشته باشم وتا زنده ام در راه خدا تلاش کنم تا همه وجودم را برای خودش فدا کنم... 🕊@bashohada1
🟡 از همه چیز بگذر حتی آبروت! 🔹برای رسیدن به پله ای که شهید بر آن ایستاده است، باید گامی به بلندای گذشتن از همه چیز برداشت، حتی گذشتن از آبرو...! 🕊@bashohada1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دستور العمل شهیدی که پسر سرطانی را نجات داد!!! 🌷شهید صالحی خوانساری 🕊@bashohada1
🟣 کفاره گناهان این ماه! 🔸شهر دار ارومیه که بود، دوهزار و هشت صد تومان حقوق می گرفت. یک روز بهم گفت« بیا این ماه هرچی خرجی داریم رو کاغذ بنویسیم، تا اگه آخرش چیزی اضافه اومد بدیم به یه فقیر.» همه چی را نوشتم ؛ از واکس کفش گرفته تا گوشت و نان و تخم مرغ. آخر ماه که حساب کردیم، شد دوهزار و ششصد و پنجاه تومان. بقیه ی پول را داد لوازم التحریر خرید، داد به یکی از کسانی که شناسایی کرده بود و می دانست محتاجند. گفت« اینم کفاره ی گناهای این ماهمون...!» 🌷خاطره ای از شهید محمود کاوه 🕊@bashohada1
🟢 شهادت یک لباس تک سایز است! 🔸شهادت یک لباس تک‌سایز است. هر وقت و هر زمان اندازه‌ات را به لباس شهادت رساندی، هر جا که باشی با شهادت از دنیا می‌روی... 🕊@bashohada1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣حاجتی که با توسل به شهید خیلی سریع برآورده شد! 🕊@bashohada1
🟡 دست قطع شده! 🔻داییش تلفن کرد گفت «حسین تیکه پاره رو تخت بیمارستان افتاده، شما همین طور نشسته ین؟» گفتم «نه. خودش تلفن کرد. گفت دستش یه خراش کوچیک برداشته پانسمان می کنه می آد. گفت شما نمی خواد بیاین. خیلی هم سرحال بود.» گفت:« چی رو پانسمان می کنه؟ دستش قطع شده!» همان شب رفتیم یزد، بیمارستان. به دستش نگاه می کردم.گفتم:«خراش کوچیک! » خندید. گفت « دستم قطع شده، سرم که قطع نشده.» 🌷خاطره ای از شهید حسین خرازی 🕊@bashohada1
🥀 از دیروز تا امروز!! 😔 دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز تلاش می‌کنیم ناممان گم نشود جبهه بوی ایمان می‌داد و اینجا ایمانمان بو می دهد... آنجا روی درب اطاقمان می نوشتیم : یا حسین فرماندهی از آن توست. اینجا می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید. الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم و بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم. 🌷شهدا را به یاد بسپاریم نه به خاک... 🕊@bashohada1
🟢 ماجرای طنز از یک رزمنده‌ی‌درس خوان! 🔹وسايل نيروهايم را چك مي‌كردم. ديدم يكي از بچه‌ها با خودش كتاب برداشته؛ كتاب دبيرستان. گفتم «اين چيه؟» گفت: «اگر يه وقت اسير شديم، مي‌خوام از درس عقب نيفتم.» كلي خنديدم.😂 🕊@bashohada1
🌷انسان اگه آماده شهادت شده باشه، خود شهادت می آید سراغش... 🕊@bashohada1