🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـد
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدا... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_روح_الله_کافی_زاده
🌷
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"با شُهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@bashohada760
╰┅─────────┅╯
فرازی از وصیت نامه سردار شهید عبدالرسول زرین(معروف به گردان تک نفره وبهترین تک تیرانداز ):
ای مسئولین و ای کسانی که مسئولیت کارهای اجرایی در دست شماست بدانید این کارها مسئولیت و تعهد است در قبال اسلام و خدای نکرده اگر هوای نفس بر شما غلبه کند به زمین می خورید ، مثل بنی صدر و امثالهم و اگر با توکل بر خدا همه کارهایتان اعم از نفس کشیدن و خشم و غضب و دوستی تان و جنگ و جهاد و حرف زدن و اعمالتان برای او باشد در دنیا و آخرت سربلند خواهید بود که اگر مسئولین از روی هوای نفس خود کار کنند به #خون_شهدا و #خانواده_شهدا و معلولین و مصدومین و مجروحین خیانت نموده اند و نه دنیا را دارند و نه آخرت را .
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"با شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@bashohada760
╰┅─────────┅╯
📌 شهیدی که داعشی ها جگرش را بیرون کشیدند
🔹️ از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریہ بروم؟!
◇ گفـتم :با چه خـاطرجمعے چنین حرفی میزنے؟؟
◇ گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم.
◇ میگفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم حضـرت عـباس (ع) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود. با قمر بنیهاشم (ع) عهـد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (س) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم.
◇ مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم، عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شـد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفــت.
🔹️ تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد.
#شهید_حمید_قاسم_پور
#شهید_مدافع_حرم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"با شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@bashohada760
╰┅─────────┅╯
وصال
در ۲:۱۰دقیقه عصر
به کوشش:مرتضی صدری
منیره صفرپور
رضا وقتی حرکت کردکه دشمن ناهار خورده وآماده،پشت تیرباروخمپاره ۶۰منتظر شکاربود.دلش راضی نشد.رفت.
دردل ذکر می گفتم ودعایش میکردم.چاره دیگری نداشتم.از تیربارچی عراقی که روی مسیر جاده زوم کرده بود.خبری نبود .دلم داشت آرام میگرفت اما دقایقی نگذشته بودکه ناگهان صدای انفجارخمپاره وگلوله تانک وصدای نفس نفس شنیدم .پیش خودم گفتم حتماساعت دوعصر شده ونگهبان بعدی داره میاد.سرکی کشیدم.قصد داشتم به استقبال نگهبان جدید بروم
اطراف رابرانداز کردم.سنگری مخروبه نزدیک سنگر کمین بود.فهمیدم فردی در همین نزدیک هاست.یک لحظه خیز گرفتم.چند قدمی ام بر روی دیواره سنگر دراز کشیده بود.به خودم جرات دادم واورا به گودی سنگر کشاندم.
رضا بود.
وای خدای من ،انبوه ترکش های ریز ودرشت ،تیز وبرنده وبی رحم دشمن،تمام وجودش را خون آلود کرده بود.سر وصورتش پراز خون وبالای گونه راستش ورم کرده بود وخون فواره می زد. دستش شکسته وساعتش آویزان بود. عقربه های ساعتش روی
۲و۱۰ دقیقه عصر
جا خوش کرده بود.قلب ساعتش هم از کار افتاده بود.
@bashohada760
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـد
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدا... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهید_عبدالحسین_جاوری
🌷
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"با شُهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@bashohada760
╰┅─────────┅╯
🇮🇷ستارگان درخشان شهرضا🇮🇷
با عرض سلام و تحیات
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان🌷🌷🌷🌷🌷🌷
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا
بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
امروز
مصادف است با سالگرد شهادت
شهید سرافراز
ارژنگ نادری۶۰/۹/۲۴🌷
هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد
وعجل فرجهم...
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
@bashohada760
🔹 یک جا زمین سیاه شده بود،
بس که خمپاره خورده بود.
نمیذاشتن حاج حسین بره اونجا...
میگفتن؛ نمیشه اون جا بارون خمپاره میاد.
🔹 میگفت؛ طوری نیس
میرم یه نگاه به اون ور میکنم، زود بر میگردم.
نمیذاشتن می گفتن؛ اون جا با قناصه
می زننتون...
🔹 می ترسیدیم، ولی باید این کار رو می کردیم.
با زبان خوش بهش گفتیم:
جای فرمانده لشگر این جا نیست.
گوش نکرد...
محکم گرفتیمش، به زور بردیم ترک
موتور سوارش کردیم.
🔹 داد زدم؛ یالا دیگه راه بیفت.
موتور از جا کنده شد.
مثل برق راه افتاد خیالمون راحت شد...
🔹 داشتیم بر می گشتیم،
دیدیم از پشت موتور خودش رو
انداخت زمین،
بلند شد دوید طرف ما. فرار کردیم
و از دور دیدیم باز هم #لبخند میزنه...☺️
#حاج_حسین_خرازی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"با شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@bashohada760
╰┅─────────┅╯
وقتی از خونه رفت بیرون به من گفت: باباجون، حلال کن دلم لرزید هیچ وقت موقع خداحافظی این طوری صحبت نمی کرد همیشه می گفت: منو دعا کنین گفتم: این چه حرفیه که میزنی؟ خندید و رفت به مادرش گفتم: نمی دونم چرا حسین این طوری حرف زد هنوز به سر کوچه نرسیده بود که برگشت و برای ما دست تکان داد با صدای بلند گفتم: حاج حسین، مواظب خودت باش ولی جوابی نداد او رفت و مرا برای همیشه از دیدن چهره ماهش محروم کرد.
#شهید_حسین_اسکندرلو
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"با شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@bashohada760
╰┅─────────┅╯