eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
386 دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
12.3هزار ویدیو
38 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ 💠آیت الله؛ 🔸شما جوانید؛ از دوران جوانی کار کنید! خواندن هر روزه قرآن را ترک نکنید، آن را به هدیه کنید. 🔸اگر یک گِلی را کنار دسته گُل بگذاری، روز اول اثری نمی بینی، اما اگر یک ماه این گِل کنار آن گُل بود، بعد که برداشتی می بینی بوی گُل می دهد. دل من و تو نیز این گونه است؛ یک روز قرآن بخوانی، مثل گِلی است که یک روز کنار گُل است، اما اگر یک سال هرروز قرآن بخوانی، آن قرآن را هم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه کنی، آن وقت او به کَرَمش با ما چه معامله خواهد کرد؟ 👌این است مقام و منصب؛ این است راه ارتباط با ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف. شما تصور می کنید او از نظرها پنهان است، ولی خبر ندارید که چشم ها از دیدن او محروم است، اما اشعه انوار او بر همه این دل ها می تابد. خود ایشان فرمودند: ما شما را فراموش نمی کنیم، ما مراعات شما را از دست نمی دهیم؛ بنابراین همه شما تحت نظر او هستید؛ پس سعی کنید از این نظر بیگانه نشوید. 🔸 نماز را اول وقت بخوانید، رابطه را با خدا حفظ کنید، قرآن را هر روز بخوانید، به او هدیه کنید. با این دو عمل، هم به مبدا عالم مرتبطید، هم به حجت او؛ آنگاه سعادت دنیا و آخرت نصیب همه شماست. 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اثر دعا و نفرین والدین در زندگی انسان ☘ حجت‌الاسلام عالی
چه گره پوتینهایی در جنگ بسته شد و هرگز باز نشد،تا گره چادر مادران و همسران ودختران ما باز نشود چه پاهایی بر روی مین ها ،رفت،تا بی‌حجابی وبی حیایی بر روی زمین ها راه نرود کجاییم؟؟چه کردیم؟؟؟چه جوابی داریم؟؟ شهدا زنده اند،وما مرده ایم، میراث سپرده اند،ایا میراث داریم؟؟؟ https://eitaa.com/bashohadatashahadattt ....🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح آغازدیگری است برای دویدن در روزگار در پیچ و خم های تردید... نمی دانند که زندگی، آتشی همیشه فروزنده است، و سرد نمی شود هرگز... زندگی جریان دارد هنوز در ناودان های بلند، در آب راهه های کوچک... صبح می آید که زندگی را تقسیم کند در شهر و لبخند را تقـدیم کند به لب ها... صبح می آید و هوای تازه می آورد، اکسیژن پاک می آورد، تا آوندهای گرد گرفته نفس بکشند دوباره... زندگی جریان دارد هنوز، شب نمی پاید، صبح می آید. آرزو میکنم روزخوبی در پیش رو داشته باشين، سرشار از عشق و امید... منتظر خبرهای خوب و شادیهای پایدار باشید الهی که همگی عاقبت بخیر باشیم https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے 🌿' 📚 •﴿رفیق‌شھیدم‌ابراهیم‌هادے‌‌﴾•
اگر دلت راه داده‌ای به شهدا ، پسش‌ مگیر بگذار در این تلاطم روزگار همان دل بماند♥️!
پیکر این شهید در سوریه جا ماند تا حاج قاسم اذیت نشود. دلش نمی‌خواست پیکرش بعد از شهادت برگردد. می‌دانست حاج قاسم که خود شهدای کرمان را به خاک می‌سپارد، طاقت ندارد پیکر یار دیرینش را در خاک بگذارد. حسین نمی‌خواست حاج قاسم را اذیت کند. آخر هم به آرزویش رسید و پیکرش بعد از شهادت پیدا نشد و جاویدالاثر ماند مدافع حرم ...🌷🕊 _شهدایی...🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مناجات زیبای دکتر چمران خدایا🙏 از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت اما شکایتم را پس میگیرم ... من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد .. گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ، معنایش این نیست که تنهایم ... معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ... با تو تنهایی معنا ندارد ! مانده ام تو را نداشتم چه میکردم ...! ❤️دوستت دارم ، خدای خوب من شادی روح شهدا صلوات اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم 🌹🌹🌹🌹🌹 ✨🕊🌹🌹🕊👇👇 ‌https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
💔 استجابت دعای حضرت معصومه در حق شهید مدافع حرم هیئتی که می رفت مشکلات عقیدتی داشتند. روی فکر احمد هم تأثیرش را گذاشته بود. با آنکه هر شبهه ای که مطرح می کردند می آمد و جوابش را می گرفت، اما کم کم نسبت به رهبر  انقلاب بی میل شده بود. وقتی که قرار بود مقام معظم رهبری قم بیایند، می خواستیم برویم مراسم استقبال، هر چه من و مادرش اصرار کردیم نیامد. خیلی ناراحت شدم. وقتی چشمم به گنبد حضرت معصومه (س) افتاد، گریه کردم و گفتم: «یا حضرت معصومه! من سلامت فکری و عقیدتی بچه ام را از شما می خواهم. کاری کنید که منحرف نشود». وقتی از مراسم برگشتیم. احمد خانه نبود. وقتی آمد خیلی شاد و سرحال بود. با دوستانش رفته بودند مراسم استقبال. به حدی نزدیک شده بودند که آقا به ایشان سلام کرده بود. بعد از آن مراسم بود که دیدگاهش نسبت به رهبری تغییر کرد و از حامیان سر سخت رهبری شدند. راوی: پدر ✨🕊🌹🌹🕊👇👇 ‌https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
💔 حرف آخر... خدا نکند در صحرای قیامت شرمنده دختران شهدا باشیم ✨🕊🌹🌹🕊👇👇 ‌https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ اینم یه خبر خوب برا کسانیکه یاد شهدا رو زنده نگه میدارن 🍃 حاج حسین کاجی 🎙 ✨🕊🌹🌹🕊👇👇 ‌https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
وقتی تماس می‌گرفت، بعد از دوسه کلمه احوال‌پرسی، معمولا اولین حرفش دخترش بود. با آب و تاب تعریف می‌کرد که کوثر چقدر بزرگ شده و چه کار‌های جدیدی انجام می‌دهد.😊 به دوستان خودش هم که زنگ می‌زد، اگر دختر داشتند، با آن‌ها درباره اینکه «دختر من بهتر است یا دختر تو» بحث می‌کرد. عشق «محمودرضا» به دخترش، مثل عشق همه‌ی پدر‌ها به دخترشان بود، اما محمودرضا پُز دخترش را زیاد می‌داد.👌 یک‌بار در شهرک شهید محلاتی قرار گذاشته بودیم. آمد دنبالم و راه افتادیم سمت اسلامشهر. توی راه گفت: کوثر را برده آتلیه و ازش عکس گرفته. مرتب درباره‌ ماجرای آن روز و عکاسی رفتنشان گفت. وقتی رسیدیم اسلامشهر، جلوی یکی از دستگاه‌های خودپرداز نگه داشت. پیاده شد. رفت پول گرفت و آمد، تا نشست توی ماشین گفت: «اصلا بگذار عکس‌ها را نشانت بدهم»😍 ماشین را خاموش کرد. لپ‌تاپش را از کیفش بیرون آورد و عکس‌های کوثر را یکی‌یکی نشانم داد.❤️ درباره بعضی هایشان خیلی توضیح داد و با دیدن بعضی هایشان هم می‌زد زیر خنده. شبی که برای استقبال از پیکر محمودرضا رفتیم اسلامشهر، در منزل پدرخانمش جلسه‌ای بود، چند نفر از مسئولان یگانی که محمودرضا در آن مشغول خدمت بود هم آن‌جا حاضر بودند. یکی از همان برادران به من گفت: «محمودرضا رفتنش این دفعه، با دفعات قبل فرق داشت. وقتی داشت می‌رفت، پیش من هم آمد و گفت: فلانی این دفعه از کوثر دل بریده‌ام و می‌روم. دیگر مثل همیشه شوخی و بگوبخند نمی‌کرد و حالش متفاوت بود.💔 راوی: احمدرضا بیضائی (برادر شهید) شهید مدافع حرم محمود رضا بیضایی🌹 ✨🕊🌹🌹🕊👇👇 ‌https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
شوخ‌طبعی شهید ابراهیم هادی در يكي از روزها خبر رسيد كه ابراهيم و جواد و رضا گوديني پس از چند روز مأموريت از سمت پاسگاه مرزي در حال بازگشت هستند. از اينكه آنها سالم بودند خيلي خوشحال شديم. جلوي مقر شهيد اندرزگو جمع شديم. دقايقي بعد ماشين آنها آمد و ايستاد. ابراهيم و رضا پياده شدند. بچه ها خوشحال دورشان جمع شدند و روبوسي كردند. يكي از بچه ها پرسيد: آقا ابرام، جواد كجاست؟! يك لحظه همه ساكت شدند. ابراهيم مكثي كرد، در حالي كه بغض كرده بود گفت: جواد! بعد آرام به سمت عقب ماشين نگاه كرد. يك نفر آنجا دراز كشيده بود. روي بدنش هم پتو قرار داشت! سكوتي كل بچه ها را گرفته بود. ابراهيم ادامه داد: جواد...جواد! يك دفعه اشك از چشمانش جاري شد. چند نفر از بچه ها با گريه داد زدند: جواد، جواد! و به سمت عقب ماشين رفتند! همينطور كه بقيه هم گريه ميكردند، يكدفعه جواد از خواب پريد! نشست و گفت: چي، چي شده!؟ جواد هاج و واج، اطراف خودش را نگاه كرد. بچه ها با چهره هايي اشك آلود و عصباني به دنبال ابراهيم ميگشتند. اما ابراهيم سريع رفته بود داخل ساختمان! 📚سلام بر ابراهیم۱/ص۱۴۶ ✨🕊🌹🌹🕊👇👇 ‌https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ بابا ! تو نیستی و من هر شب شیرین‌زبانی‌هایم را به رخِ قاب عکسِ زیبایت می‌کشم💔 بابا ! دلم برات تنگ شده برای اون خنده‌هات خیلی دلم تنگ شده بابام رفته سوریه گفت زودی بر میگرده اما... هنوز که برنگشته💔! 🕊دلتنگی‌های فاطمه حلما خانم، نازدانه شهید مدافع‌حرم رضا حاجی زاده🌹 ✨🕊🌹🌹🕊👇👇 ‌https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
بسم‌رب‌الشهد‌دالصدیقین 🍃 با یکی از رفقایش به سمت نانوایی محله می رفتند که می بینند چند نفر از اراذل اوباش به نانوایی حمله کردند و با کتک زدن شاطر میخواهند دخل را خالی کنند. 💢 ترس و وحشت عجیبی بین مردم بود و کسی جرئت نداشت کاری کند محمد رضا سریع خودش را وارد معرکه کرد تا کاری کند، 📛 اما یکی از اراذل شیشه نوشابه خالی که آنجا بوده را به زمین کوبیده و با ته بطری شکسته به او حمله و گردن او را می شکافد. زخمی به عمق یک بنده انگشت در بیمارستان سینا جراحی شد و سر و گردنش بیشتر از هجده بخیه خورد. آن موقع فقط چهارده سالش بود که میخواست کند و جانش را هم به خطر انداخت.💔 ✨🕊🌹🌹🕊👇👇 ‌https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
با اینکه کوچه ای که در آن سکونت داشتند کوچه‌ای طولانی بوده است.. ولی ایشان هیچ وقت موقع رفتن به محل کارشان در اول صبح موتور را درب منزل روشن نمی‌کردند.. برای اینکه صدای موتور همسایه‌ها را اذیت نکند موتور را دست گرفته و تا سر خیابان می‌بردند و بعد آن را روشن کرده و سوار می‌شدند... شهید حمید سیاهکالی مرادی🕊🌹 ✨🕊🌹🌹🕊👇👇 ‌https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
🔴 وقتی این جسم را در منطقه عملیاتی پیدا کردند در جیبش کاغذی را یافتند که در آن نوشته بود: بی سر و سامان تو ام ... https://eitaa.com/bashohadatashahadattt ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌱وقتی نهضت حسینی باشد قاسم‌ها سبقت می‌گیرند از هم برای جرعه‌ای از "أحلی‌ من‌ العسل"... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
🔴صدور حکم متهمان پرونده اهانت به همسر شهید 🔹رئیس کل دادگستری استان مرکزی: علیرغم گذشت شاکیه و از منظر جنبه عمومی جرم به اتهام‌های اخلال در نظم عمومی از طریق هیاهو و جنجال و سر و صدا در محیط درمانی، مزاحمت برای بانوان در اماکن عمومی و حضور بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی، حکم به محکومیت متهمین به تحمل یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق تعزیری و جزای نقدی صادر شد.
🕊سال 46 در خانواده ی مذهبی و روحانی در قم به دنیا آمد. با شروع حوادث انقلاب و جهت یاری مردم به سبزوار رفتند. پدرش نماینده دور اول مجلس از سوی مردم سبزوار گردید. ناصرالدین در شاخه جوانان حزب جمهوری مشغول فعالیت شد و در این مدت، چهار بار برنده مسابقات قرآن کریم شد. با سپری کردن دوران دبیرستان در دانشگاه امام صادق(علیه السلام) پذیرفته شد. خودش می گفت: من دانشگاه امام صادق را به دانشگاه امام حسین تبدیل کردم و مدرک قبولی را از دستان آقا اباعبدالله گرفتم. از عملیات بدر در جبهه حضور داشت و در عملیات کربلای 5 در حالی که نوزده سال بیشتر نداشت در 21/12/65 به شهادت رسید. دست نوشته ها و وصیتنامه او بسیار عجیب است. ❤️مقام معظم رهبری درباره ی این شهید بزرگوار می گوید: نوشتجات این شهید عزیز را مکرر خوانده ام و هر بار بهره و فیض تازه ای از آن گرفته ام. شهید🕊🌹
احتمالا تصویر این شهید بزرگوار را در فضای مجازی زیاد دیده باشیم؛ شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خداوند. 🙏 شهید ‎سیف‌الله شیعه‌زاده» ❤️ از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانواده‌ای ندارد. کم سخن می‌گفت و... ‏با سن کم سخت‌ترین کار جبهه یعنی «بیسیم‌چی» بودن را قبول کرده بود سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از به شهادت رساندن وی، برای به دست آوردن رمز و کدهای بیسیم، سینه و شکمش را شکافتند!! ولی چیزی نصیب آن‌ها نشد ...! یادمان باشد روی سفره چه کسانی نشسته‌ایم و این نظام اسلامی امانت شهدای مظلوم است.....🌹
✨ 🔹خواندن روزانه زیارت عاشورا رو ترک نکنید! حرف خدا،اهل بیت،علما،بزرگان دین ،شهدا و ....هست.. جدی بگیرید و ترکش نکنید. بعد مدتی،کم کم آثارش رو میبینید... 🏴_____________________ «»
پاسدار شهید سعید نظربیگی تاریخ تولد :۱۳۴۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۱ محل شهادت : قصر شیرین ایشان به مدت ۱۶ سال مفقود الاثر بوده و بعد از ۱۶ سال پیکر وی پیدا و به وطن بازگشت . شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید🕊🌹
☑️شهادت یک بسیجی در تنکابن 🔹سپاه مازندران: در بامداد امروز ‌بسیجی حامد لزر‌غلامی از بسیجیان حوزه امام علی(ع) شهر شیرود در قالب تور ایست و بازرسی که با مجوز شورای تامین شهرستان اقدام شده بود در جهت تامین امنیت مردم، به وسیله یک خودروی سواری مشکوک زیر گرفته شد که به دلیل شدت جراحات وارده دعوت حق را لبیک گفت. 🔹این حادثه در مقابل امام زاده سید حسین(ع) شیرود اتفاق افتاد. پس از وقوع حادثه، ضارب توسط نیروهای امنیتی دستگیر و برای سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضایی شد.
🌹شهید وحید رضا رسولی🌹 هر وقت می‌خواستیم دیده‌بوسی کنیم، سریع پیشانی‌اش را جلو می‌آورد و می‌گفت: «مامان، پیشونیم رو بوس کنید!» وابستگی زیادی به من داشت. هر صبح که می‌خواست به سر کار برود، حتی اگر خواب بودم بیدارم می‌کرد و دست می‌گذاشت به روی پیشانی‌اش. می‌گفت: «اینجا رو ببوس تا برم!» تمام خانواده دیگر عادتش را می‌دانستند. هیچ‌وقت نمی‌گذاشت صورتش را ببوسیم. از سرکار که بر می‌گشت خسته بود و پیشانی‌اش خیس از عرق بود. با آن حال پیشانی‌اش را می‌بوسیدم. تمام سال‌هایی را که در نیروی انتظامی خدمت می‌کرد، به همین عادت گذشت. انگار می‌دانست که تنها همان نقطه ارزش بوسیدن دارد! روزی که به شهادت رسید و پیکرش را به شهرمان آوردند، کفن را که کنار زدم، دیدم تنها یک جای بدنش تیر خورده است. تیری درست بر روی پیشانی🩸🌹 • ۵/۲۴ سالگرد شهادت🕊 • ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
به سید می‌گفتن: اینا ڪی هستند مياري هيئت؛ بهشون مسئوليت میدی؟! می‌گُفت: ڪسی ڪه تو راه نیست، اگه بیاد توی مجلس اهـل بیٺ و یه گوشه بشینـه و شما بهش بها ندی، میـره و دیگه هم برنمی‌گرده اما وقتی تحویلش بگیری، جذب همین راه میشه! زیر علمت امن ترین جای جهان است ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃