پیر ما گفت شهادت هنر مردان است
عقل نامرد در این دایره سرگردان است
پیر ما گفت که مردان الهی مردند
که به دنبال رفیق ازلی میگردند
🌷 #هفته_دفاع_مقدس گرامی باد
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 مملکت امام زمانی
به دانشآموزای این شکلی نیاز داره ...💔😭💔
🍃🌺🍃🌺🍃
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌸
🌹✨✨ بسم رب الشهدا و الصدیقین✨✨ ✨🌹
✍گلچینی از وصیت نامه شهید مصطفی احمدی روشن:
❤️🌹خدایا اگر روزی رسد که محبت علی(ع) را از من گرفتی ،جان من در بدنم نباشد .
خدایا حال میدانم که علی (ع) چرا چیزی را جز دل چاه برای درد دل انتخاب نکرد
خیلی چیزها نمی توان به هیچ کس گفت : خدایا جان آن امام زمان (عج) را سالم بدار که او امید شیعه است.در طول ۱۴۰۰ سال شیعه را کشتند به خاطر مولایشان،به خاطر «عشق چهارده تن »چرا؟!
💔🌹#به یاد شهید علم ،شهید مصطفی احمدی روشن
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
💠کانال علمی فرهنگی مذهبی سیاسی اجتماعی جنت المهدی۳۱۳👇••🇮🇷••
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@jannatolmahdi313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
⚠️باماهمراه باشید.
⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را #بالینک منتشر کنید.ودوستان و آشنایان و افراد خانواده تان را به کانال دعوت کنید.🌷
👈🏻تازه می خواست ازدواج کنه؛
به شوخی بهش گفتم:«خیلی دیر جنبیدی! تا بخوای ازدواج کنی و انشاالله بچهدار بشی و بعد بچه بعدی، دیگه سنت خیلی میره بالا!» یه نگاهی بهم کرد و دوباره مثل همیشه یه حرفی زد که کلی رفتم تو فکر؛ گفت:«سید، خدا جبران کنندهس.»
گفتم:«یعنی چی؟!» گفت:«فکر میکنی برای خدا کاری داره بهم دوقلو بده؟! سیدجان، اگه نیت خدایی باشه خدا جبران کنندهس.»
وقتی خدا بهش دوقلو عنایت کرد تازه فهمیدم چی میگه.....
✍🏻به روایت یکی از دوستان شهید مدافع حرم "محمد پورهنگ"
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در بیروت، وارد مسجدی شدیم، مُهر برداشتم، دیدم روش نوشته؛ تربت طهران!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍شیطان در این دنیا چطور انسان را سرگرم میکند؟...
علامه جوادی آملی حفظه الله تعالی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🌷الّلهُـمَّ ؏جـِّل لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج🌷
🌹🍃🌹🍃
پیر ما گفت شهادت هنر مردان است
عقل نامرد در این دایره سرگردان است
پیر ما گفت که مردان الهی مردند
که به دنبال رفیق ازلی میگردند
🌷 #هفته_دفاع_مقدس گرامی باد
🌹🍃🌹🍃
مسئول ثبت نام به قد و قواره پسر نگاهی انداخت و پرسید: " کلاس چندمی؟"
پسر جواب داد: دوم راهنمایی مسئول ثبت نام خندید و گفت: " چیه! می خوای از درس خوندن فرار کنی؟"
پسرک کیفی که همراه داشت را روی میز گذاشت و کتابهای درسی اش را بیرون آورد و آرام گفت: "نه کتابامم با خودم می برم که تو جبهه درس هم بخونم".
#هفته_مقدس
#سال_تحصیلی_جدید
🌹🍃🌹🍃
🟣شهید مدافعحرم #قربان_نجفی
🎙راوے: همسر شهید
شهید نجفی اخـــلاق بسیار خوبی داشت و با همه خوشبرخورد بود و کمتر عصبانی میشد. به هر جایگاهی که رسید، به دلیل اخلاق خوبش بود.
حاج قربان بلندنظر بود و سعه صدر داشت. همیشه دلش میخواست دیگران را بزرگ کرده و به آنها عزّت و شخصیّت دهد و نسبت به همه حُسنظن داشت.
هر کسی از بستگان و همسایهها که نیاز به دارو و درمان داشت، حاج قربان با هزینه خود وی را به درمانگاه میبُرد.
فردی زحمتکش بود و در کنار معلّمی، نوغانداری و کشــــاورزی میکرد و مغــــازه داشت و بنــــده نیز پا به پای ایشان کــــار میکــــردم.
هنر دستش خیلی خوب بود و در کنار آن چندین اختراع ابزار جنگی نیز داشت که در سپاه نینــــوا گرگان به نامش ثبت شده بود و در دفاع از حــــرم نیز از برخی از آنها استفاده میکرد.
حاج قربان شجــــاع و جســــور بود؛ جان یازده داعشی را گرفت و به من میگفت «این را به کسی نگو؛ چون دوست ندارم ریــــا شود.»💔
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_گفت:بفرما! اینم حاجتت بگیر...!😭
فقط بهمامانتبگودیگهاینحرفهارونزنهکه دلممیشکنه...!😭💚
#شهید_علی_اسماعیل_پور
#علی_زین_العابدین_پور
#روایتگری_شهدا
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_ساعت_عاشقی 💚
#نماهنگ | من میخوام مثل کبوترا بگردم
دور گلدسته و گنبد طلاییت
یا رضا صدا بزن منو از اینجا
یا رضا (ع) صدا بزن شدم هواییت
قبل اذان صبح بود. با حالت عجیبی از خواب پرید.گفت:
حاجی خواب دیدم. قاصد امام حسین عليه السلام بود. بهم گفت: آقا سلام رساندند و فرمودند: به زودی به دیدارت خواهم آمد. یه نامه از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود: چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟
همینطور که داشت حرف میزد گریه می کرد. صورتش شده بود خیس اشک. دیگه تو حال خودش نبود.
چند شب بعد #شهید شد.
#امام_حسین عليه السلام به عهدش وفا کرد...
شهید#محمدباقر_مؤمنیراد
🌹🍃🌹🍃
💠 ایمنی از شبهات در زمان غیبت
🔹 آیت الله مجتبی تهرانی (ره) :
🔺 شفاف میگويم براي اينكه در زمان غيبت امام زمان (عجل الله فرجه) يكسري شبهات در شما اثر نكند، دستور اين است، سند روايت هم خيلي معتبر است:
🌕 هر روز بگوييد: یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ
🔹 دو سه ثانيه هم بيشتر طول نمی كشد، لذا اين را هر روز بخوانيد تا دلتان به امام زمان (عجل الله فرجه) قرص شود.
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 فرق آدم نماز خوان و بی نماز فقط ۳۴ دقیقه است اما در آخرت ...
👤حجت الاسلام ماندگاری
#میلاد_پیامبر_اکرم و
#هفته_وحدت مبارک
🌹🍃🌹🍃
نماز اول وقت سیره شهدا 🌷🌷
🤲الهی در این لحظات ملکوتی مناجات به اسماء اعظمت قسمت میدهیم گرفتاریهای همه بندگانت را به مصلحت خویش حل نما ...
خدایا روزهایمان را بارها با اسماء زیبایت مزین کردیم ..
گفتم و گفتیم فتّاح
یعنی کلید قلب من در دستان توست؟
بوی ناب بهشت می دهد همه ی نام های قشنگ تو ...
می گذارمشان روی زخم های دلم ...
🌱گفته بودیم اَلجَـبّار یعنی کسی که جبران می کند همه ی شکستگی های دلت را ...
گفته بودیم الشّافی یعنی کسی که شفا می دهد تمام زخم های عمیق و نا علاج را ...
🌱هوای دلم سبک می شود با زمزمه ی نام های زیبایت...
الهی به عظمت این نامهای زیبا گناهانمان را ببخش و مارا لحظه ای به حال خودمان وامگذار ...
امین یارب العالمین
#التماس_دعای_ظهوروشهادت
#نمازرا_به_نیت_ظهور_میخوانیم
#درحق_هم_زیاددعاکنیم
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 شرط قیام امام عصر ارواحنا فداه در بیان امام صادق علیه السلام
#امام_زمان
#هفته_وحدت
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«یا الله »❤️🌸
✨آیه ای برای شروع کارهای مهم 👌
التماس دعا🙏
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
گردان آماده
#قسمت_دویست_و_سی_و_دو_
«بابا ولم کن! بالاخره جنازه ی حاجی رو که باید بیارم، اون حاجی برونسی بود می فهمی؟ حاجی برونسی!»
«آقا جون هیچ راهی نداره اگر بری جلو خودتم شهید می شی شهید شدنت هم فایده ای ندارد.»
چند بار دستم را کندم آخرش حریف نشدم دو سه نفر دیگر هم آمدند کمکش، بردنم عقب. انگار تا ابد نمی خواستم آرام بشوم.
تو این گیر و دار یکهو علی قانعی ۱ از گرد راه رسید شاید آخرین نفری بود که از چهارراه برگشت، دویدم
طرفش.
«علی چه خبر؟!»
سنگین و بغض دار گفت: «حاجی رفت.»
صدام را بلند کردم
«تو خودت دیدی که حاجی رفت؟!»
«آره، من خودم دیدم.»
باید مطمئن می شدم گفتم:«چطوری دیدی حاجی رو؟ با کدوم لباس بود؟»
پاورقی
۱ معاونت اطلاعات و عملیات لشکر
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
گردان آماده
#قسمت_دویست_و_سی_و_سه_
خسته و ناراحت گفت:« بابا جون خودم دیدم لباس فرم تنش بود من داشتم از خاکریز می اومدم ،عراقیا هم دنبالم بودن، یک لحظه که از خاکریز اومدم پایین، دیدم یک شهیدی افتاده و لباس فرم تنشه، خیلی شبیه حاجی برونسی بود، وقتی برگردوندمش دیدم خودشه، خود حاجی؛ وحیدی هم چند قدم اون طرفتر افتاده بود.»
کسی پرسید:«مطمئنی حاجی شهید شده؟!»
«آره مطمئنم،طرف چپ بدنش، سرتاسر ترکش خمپاره خورده بود،معلوم بود در دم شهیدشده،یعنی اصلاً هیچ دردی نکشیده»
شاید بشود گفت مهم ترین سمت را تو لشکر، قانعی داشت، حرفش مدرک بود کمی بعد گرد غم و اندوه به چهره ی تمام لشکر نسشته بود.
شهادت شهید برونسی هم، مثل دوران زندگی اش خیلی کار کرد، بچه ها جای این که ضربه بخورند، روحیه شان قوی تر شده بود می گفتند: «با چنگ و دندون هم که شده باید این جاده رو حفظ کنیم.»
تمام رفت و آمد ما از همان جاده ده پانزده متری بود که اگر از دست می دادیمش شکست مان حتمی بود.دشمن همه ی هست و نیستش را کار گرفته بود که ما را بریزد توی آب،آتشش هر لحظه شدیدتر می شد؛ با هلیکوپتر می زد، خمپاره اندازها و توپخانه اش یک آن آرام نمی گرفت از جناحین مرتب پاتک می کرد. بچه ها ولی عزم را جزم کرده بودند جاده را از دست ندهند می گفتند:« این جاده جاده ای هست که خون شهید
برونسی به خاطرش ریخته شده»
حکمت آوردن گردان آماده را حالا می فهمیدیم، تا شب تمام پاتک های دشمن را دفع کردیم، شب از نفس افتاد.
بچه های ما انگار تازه به نفس آمده بودند می خواستند بروند جنازه شهید برونسی و بقیه ی شهدا را بیاورند. فرمانده ها ولی، راضی نمی شدند،کار به جای باریک کشید، قرار شد با فرمانده ی لشکر تماس بگیریم، گرفتیم،گفت:«اصلا صلاح نیست،دشمن الان منتظر شماست چون می دونه چند تا شهید سر چهار راه دارین، اگربرین ،
فقط
به
تعداد شهدای ما اضافه می
شه.»
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
آن شب به یادماندنی
#قسمت_دویست_و_سی_و_چهار_
به هر قیمتی بود دندان روی جگر گذاشتیم،
فردای آن شب، چند تا اسیر گرفتیم ازشان بازجویی کردیم؛ حرف فرمانده لشکر درست بود نه تنها با تیربارهاشان منتظرمان بودند، دور تا دور جنازه ها را هم مین ریخته بودند. یعنی برای کاشتن مین وقت پیدا نکرده بودند، همین طور مین ریخته بودند روی زمین!
خدا رحمتش کند بارها می گفت:« دوست دارم مثل مادرم، حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله عليها مفقود الاثر باشم.»
آرزوش بر آورده شده بود.دو سه ماه بعد "۱ . روح پاکش را تو مشهد مقدس تشییع کردیم.
همسر شهید
زندگی و خانه داری با حقوق کم، مشکلات خاص خودش را دارد، یازده سال از شهادت عبدالحسین می گذشت. بار زندگی و بزرگ کردن چند تا بچه ی قدونیم قد، رو دوشم سنگینی می کرد وقتی به خودم آمدم، دیدم من مانده ام و یک مشت قرض هایی که به فامیل و همسایه داشتیم، نزدیک شدن عیدهم،تو آن شرایط دشوار،مشکلی بود که بیشتر از همه خودنمایی می کرد.
روزها همین طور می گذشت و یاد قرض و قوله ها،گاهی همه فکرم را به خودش مشغول می کرد. بعضی از قرض ها مال خود شهید برونسی بود که بنیاد شهید عهده دار آنها نشد. هر چه سعی به قناعت داشتم و جلوی خرج ها
را می گرفتم باز هم نمی شد؛ خودمان را به زور اداره می کردم چه برسد که بخواهم قرض ها را هم بدهم.
پاورقی
۱ _ تاریخ تشییع ۹/۲/۱۳۶۴
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌹🍃🌹🍃