درسی که شهید آبشناسان به صدام داد
مردم دشت عباس به او لقب «شیر صحرا» داده بودند. این لقب برای او چنان با مسما بود که رادیوهای دشمن هم با این لقب از او نام میبردند.
فرمانده رشید لشکر ۲۶ نوهد (نیروی ویژه هوابرد) تیمسار سرلشگر شهید حسن آبشناسانکه نامش لرزه بر پشت دشمن میانداخت و جسارتش شهره خاص و عام بود. فرمانده شهیدی که با وجود خلق حماسههای بسیار، آن چنان که شایسته اوست به نسل امروز معرفی نشده است.
توانایی خیرهکنندهای در فنون نظامی و شگردهای رزمی داشت. فرمانده نظامی که دانش و توان انسانیاش رشکبرانگیز بود… کسی که شخص «صدام حسین» برای سرش جایزه تعیین کرده بود.
در روزهایی که عراق اکثر شهرهای ایران را موشک باران میکرد، این فرمانده شجاع ایرانی نامهای به صدام نوشت: «اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب میداند و نظریهپرداز جنگی است، پس به راحتی میتواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوهای که میپسندد، بجنگد؛ نه اینکه با بمب افکنهای اهدایی شوروی محلههای مسکونی و بیدفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد.»
در جواب این نامه، صدام ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژهاش به دشت عباس فرستاد تا عبدالحمید به فرمانده نامدار ایرانی نحوه انجام یک جنگ تخصصی را نشان بدهد. این فرمانده ایرانی سالها قبل در اسکاتلند، عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهنوردی ارتشهای منتخب جهان، دیده و شکست داده بود. آنجا گروه او اول و عراقیها هفتم شده بودند. حالا در میدان جنگ حقیقی، حسن دوباره مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار گرفت و بعد از یک درگیری طولانی، لشکرش را شکست داد و خودش را هم اسیر کرد
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِڪَ الفــَرَج
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
.
" شهادت " ، نوعی " مدیریت " است !!
آدمهای " معمولی " ،
خیلی هم که " موفق " باشند ،
" زندگی " خود را " مدیریت " می کنند !!
اما "" شـــــهــــــــــــــــــــدا "" ،
" مـــــرگـــــ " خود را نیز ، "" مدیریت "" میکنند ...!!
" شــــــــــهــــــــــــــــــــادت " ، یعنی ،
"" زندگی مان "" را کجا ، " خرج کنیم "
که " زندگی دیگران " " معــــــــــنــــــــــے " پیدا کند !!
#شهید_مجید_هداوند
.
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
🌸❆❆
🔹اگر انسان در مواقع شدت و خطر، در صحنه های گناه خدا را یاد کند و آنرا بر فعل حرام ترجیح دهد خدا می داند که چه لذتی نصیبش می شود.
📚 در محضر بهجت
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
➥
🔴 توسل به امام زمان در مشکلات و سختی ها
🔵 در کتاب صحیفه مهدیه خواندن این زيارت حضرت بقيّة اللَّه ارواحنا فداه برای مشکلات و موارد ترسناک توصیه شده است:
🟢 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا مُحَمَّدَ بْنَ الْحَسَنِ الْحُجَّةَ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا صاحِبَ الْأَمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا صاحِبَ التَّدْبيرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ أَيُّهَا الْإِمامُ الْمُنْتَظَرُ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ أَيُّهَا الْقائِمُ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ أَيُّهَا الْخَلَفُ الصَّالِحُ لِلْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومينَ الْمُطَهَّرينَ.اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا إِمامَ الْمُسْلِمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا وَلِيَّ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا خَليفَةَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا فِلْذَةَ کَبِدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا حُجَّةَ اللَّهِ. اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا بَضْعَةَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا جادَّةَ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا غَوْثَ الْمُسْتَغيثينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا غَوْثَ الْمَلْهُوفينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا عَوْنَ الْمَظْلُومينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا قُطْبَ الْعالَمِ. اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا إِمامَ الْمَسيحِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا عَديلَ الْخَيْرِ، أَدْرِکْني، أَدْرِکْني، أَدْرِکْني، أَعِنّي وَلاتُعِنْ عَلَيَّ، وَانْصُرْني وَلاتَنْصُرْ عَلَيَّ، کُنْ مَعي وَلاتُفارِقْني، تَوَکَّلْتُ عَلَي اللَّهِ شاکِراً وَمُصَلِّياً وَهُوَ حَسْبي وَنِعْمَ الْوَکيلُ، وَصَلَّي اللَّهُ عَلي سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ.
📚 صحیفه مهدیه بخش ۱۱ دعای ۴ به نقل از المجموع الرائق ج ۱ ص ۴۵۱
#امام_زمان
#توسلات_مهدوی
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
#خودسازیباشهدا
✅ شهید صدرزاده :
اگر یک روز فکرِ شهادت از ذهنت دور شد و آن را فراموش کردی؛
حتما فردای آن روز را روزه بگیر...
#شهید_صدرزاده🌱
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸دختری که با عنایتِ عجیبِ شهدا، متحول شد!
من اینقدر تحت تأثیر موسیقی بودم، طوری که از خودم بیخود میشدم و خدا هیچ جایی توی زندگیِ من، نداشت!
تا اینکه یه روز...💫
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
❌ دردشان فقط #سپاه نیست...
✅ از #سپاهیان_اسلام عصبانیاند!
⛔️ از قیام #قوم_مشرق زمین میترسند!
💯 چهل سالی میشود (یا با ارفاق، بیش از دو دهه است) که غرب آسیا دیگر جولانگاه غارت و چپاول چشمآبیهای جنگل اروپا و انگلوساکسونهای وحشی نیست؛
🔹 به برکت بیداری یاران #مقاومت...
🔹 به برکت قیام #مردی_از_قم و یاران آسمانی #خراسانی عزیز...
🔥 بیهوده دستوپا نزنید، بزودی #قدس آزاد میشود و به آغوش امت بازمیگردد.
#مرحله_سیوف #آتش_مشرق #ایران
:
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
🌴ظهور بسیار نزدیک است🌴
🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺
♦️دست گذاشتن دشمن روی سپاه یک معنای روشن دارد: آنها نمیخواهند ایران امنیت داشته باشد.
اما به کوری چشم دشمنان احمق، هر ایرانی غیور، یک سپاهی است🇮🇷💪💪💪🇮🇷
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای حاج قاسم
پس چرا داغ شما سرد نمی شود؟
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #کلیپ_استوری | انتظار همیشگی
🔻 رهبر انقلاب: انتظار لازمهاش آمادهسازی خود هست. بدانیم که یک حادثهی بزرگ واقع خواهد شد و همیشه منتظر باشید. هیچ وقت نمیشود گفت که حالا سالها یا مدتها مانده است که این اتفاق بیفتد، هیچ وقت هم نمیشود گفت که این حادثه نزدیک است و در همین نزدیکی اتفاق خواهد افتاد. همیشه باید مترصد بود، همیشه باید منتظر بود. #انتظار ایجاب میکند که انسان خود را به آن شکلی، به آن صورتی، به آن هیئت و خُلقی نزدیک کند که در دوران مورد انتظار، آن خُلق و آن شکل و آن هیئت متوقع است. این لازمهی انتظار است.
⛅ #مهدویت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَرَجْ
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
#متن_خاطره
🌷 پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می گفت: یکی شان آمد به خوابم و گفت: جنازه ی من رو فعلاً تحویل خانواده ام ندید...! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر می کردم کدام یک از این دو نفر بوده ، نفهمیدم ؛ گفتم ولش کن ، خواب بوده دیگه و فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت .این بار فوراً اسمش رو پرسیدم. گفت: امیر ناصر سلیمانی. از خواب پریدم ، رفتم سراغ جنازه ها. روی سینه ی یکی شان نوشته بود (شهید امیر ناصر سلیمانی).
🍃بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده اش در تدارک مراسم ازدوج پسرشان بوده اند ؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد.
📚 خاطره ای از شهید امیر ناصر سلیمانی
⚘ شادی روح شهدا صلوات
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه من اقا سیدعلی
#لبیک_یا_خامنه_ای
❤️🌙❤️🌙❤️
✍پرهیز از اسراف
🔸تکه نان خشکی🥖 را روي زمين ديد. خم شد و آن را برداشت. در كنار كوچه نشست و با آجر به آن نان کوبيد و خرده های آن را در مقابل پرندگان ریخت تا نان #اسراف نشود...
🔹(بارها از بزرگان شنیده ایم که اسراف، بخصوص در #نان که غذای اصلی مردم است سبب سلب رحمت و گرفتاری دنیا و آخرت خواهد شد.)
❌بکوشیم تا اسراف نکنیم❌
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>:
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🌻#یوزارسیف
💥#قسمت37
که ناگهان صدای اهسته نا مفهوم اقا رضا من را از عالم خودم بیرون اورد:یوسف,یوسف زنده ای؟تیرنخوردی ؟؟اگر زنده ای حرفی بزن پسرک....
به ارامی اما با بغض جواب دادم :بله...زنده ام اما جام خیلی تنگه نمیتونم تکان بخورم.
اقارضا اهسته خدیجه خانم بیچاره را تکانی داد,که جسم بی جان خدیجه خانم به یک طرف خم شد وبی اختیار سرش به صندلی جلویی گرفت وبه همان حالت ماند,ارام از زیر بدن خمیده ,خدیجه خانم ,خودم را به طرف اقا رضا کشیدم,اقا رضا با فرزی اما به ارامی ,جسم نحیف مرا به سمت خودش کشید وسر همسرش را صاف کرد وبرای اخرین بار به چشمان خیره واما بی جان او که هزارن هزار حرف از مظلومیتش داشت,نگاه کرد ودرحالیکه بغضش میشکست واشکش جاری شده بود,اخرین وداع را با همسر وفرزند بیگناه وشهیدش انداخت وبه من اشاره کرد که به صورت خمیده وسینه خیز به سمت در برویم,وضع خیلی اسفناکی بود خصوصا وقتی که مجبور بودیم برای رسیدن به دراتوبوس از روی جسدهای همسفرانمان بگذریم که تا ساعتی قبل زنده بودند وبه امید رسیدن به ایران ارزوها در دل داشتند.
به سرعت وبا کمترین صدایی خودمان را به در رساندیم واقا رضا مرا زیر بغلش زد وبا یک حرکت ,خمیده در تاریکی خود را به بیرون پرتاب کرد وپرتاب شدن ما همزمان شد با رگباری شدیداز تیروترکش که به سمت اتوبوس به باریدن گرفت ,اقا رضا به سرعت و با تمام توانی که در بدن داشت درتاریکی بیابان ,از اتوبوس فاصله گرفت وبه سمتی میرفت که خلاف جهت تکفیریها بود ودر کمتر از دقیقه ای اتوبوس با تمام شهدای درونش وشاید برخی از,انها زخمی بودند وهنوز جانی در بدن داشتند,در شعله ای سهمگین سوخت وما که در پناه تپه ای کوچک وشنی پنهان شده بودیم ,درشعله های اتشی که اطراف را روشن کرده بود ,کمی دورتر از اتوبوس,دسته ای از تکفیریها را دیدیدم که با هر شعله ای از اتش که گر میگرفت ,قهقه ی مستانه شان بلند وبلند تر میشد...
ادمیانی که در حقیقت ادم نبودند وشیاطینی بودند که در جلد انسان حلول نموده بودند....
#ادامه دارد...
📝نویسنده...ط,حسینی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
<<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>>
🌻#یوزارسیف
💥#قسمت38
سلفیها که از اتش هنرنمایی شیطانیشان سرمست شدند ,سوار بر ماشینهایشان به سمتی حرکت کردند وبا رفتن انها من واقا رضا از پناهگاهمان خارج شدیم وبا پای پیاده,درتاریکی شب ,با دلی داغدار عزیزانی که مظلومانه به دست تکفیریها کشته شده بودند,طی مسیر کردیم,گاهی اشک راه دیدگانمان را میگرفت ودنیای تاریکمان را تاریک تر میکرد وگاهی نفسمان به تنگ میامد وساعتی استراحت میکردیم,اقا رضا دست راستش تیر خورده بود اما خیلی عمیق نبود وبا شالی که بر کمرش,بسته بود ,دستش را باند پیچی کرد,ان شب انقدر رفتیم تا از دور کور سو نور ابادی در چشممان امد,اقا رضا مرا زیر بغل زد تا زودتر طی مسیر کنیم ودر پناه دیواری مخروبه ,چشمانمان گرم شد...
من درست به خاطر ندارم اما اقا رضا میگفت بالاخره پس از گذشتن سه روز,از ان حادثه با هر بدبختی که بود خود را به مرز,رساندیم,مادرم اوراق هویت من را درجیب لباس زیرینم پنهان کرده بود ,بعداز طی مراحل قانونی از مرز گذشتیم و وارد کشور ایران شدیم.
با ماشینهای باری که در مرز,بودند به زاهدان امدیم وچون پول وپله ای در بساطمان نبود ,اقا رضا تصمیم گرفت مدتی در زاهدان مشغول کار شود تا بتواند سرمایه ای به اندازه ی رسیدن به مشهد فراهم کند بااینکه زخم دستش خوب نشده بود وزخم دلش هنوز التیام نیافته بود ,کار میکرد وکارمیکرد وهرکاری انجام میداد.
یک ماه در زاهدان ماندیم وبه هر کاری روی اوردیم ودقیقا روز سی ویکم ورودمان به ایران ,همزمان شد به رسیدن به دیار غریب الغربا,امام رضا ع... دل در دلم نبود در عالم کودکی خیال میکردم تا به شهر مشهد وارد شوم,گنبد وبارگاه اقا امام رضا ع را درجلوی خود میبینم ,اما وقتی که در گاراژ از ماشین پیاده شدیم جز جمعیت زوار ودود ودم ماشین ودستفروشهای اطراف جدولها چیزی که مرا به بارگاه امام راهنمایی کند دیده نمیشد,پرسان پرسان با فارسی دری راه حرم امام را پیاده طی میکردیم که بالاخره بعد از ساعتی پیاده روی گنبد طلایی اقا امام رضا ع شروع به درخشیدن در پیش چشممان کرد وانگار داشت به سمت ما چشمک میزد...
#ادامه دارد....
📝 نویسنده ....ط,حسینی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
کسی که در این دنیا چشم بصیرت ندارد و چشم بصیرتش باز نشده، در آن دنیا هم کور محشور میشود؛چون چشم بصیرت را نه در رحم ساختند و نه در آن دنیا به انسان میدهند، چشم بصیرت چیزی است که در همین دنیا باید ساخته شود. این اختصاص به چشم بصیرت ندارد، گوش بصیرت هم همین طور است، قلب بصیرت هم همین طور است.
📚انسان شناسی قرآن صفحه ۸۷
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
🌹بخشی از توبه نامه شهید 13 ساله علیرضا محمودیپارسا🌹
🍀پناه میبرم از این که...
از این که حسد کردم...
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمیدانستم.
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم.
از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم.
از این که مرگ را فراموش کردم.
از این که در راهت سستی و تنبلی کردم.
از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم.
از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم.
از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند.
از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم.
از این که دیگران را به کسی خنداندم،غافل از این که خود خندهدارتر از همه هستم.
از این که لحظهای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم.
از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضعتر نبودم.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
این جوریه ڪه میگن:
"الرفیق ثم الطَریق"
حواستون باشه چه ڪس رو
برای رفاقت انتخاب میڪنید...!
#جان_فدا♥️
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
🌹
داداش شهیدم ابراهیم هادی
این جوریه ڪه میگن: "الرفیق ثم الطَریق" حواستون باشه چه ڪس رو برای رفاقت انتخاب میڪنید...!
#خط_سلیمانی ✍
💠خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر #فقیر، اما #متدیّن و عاشق اهلبیت و پیوسته در مسیر پاکی💖 بهرهمند نمودی.
✍ برشی از وصیتنامه #شهید_سلیمانی
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت (ره):
✍صورتش پر از خاک بود.خیلی از بچهها شهید شده بودند. امید به پیروزی نداشت و این را باید از بقیه مخفی میکرد. همه، حواسشان به او بود. فرماندۀ لشکر بود. رفت توی سنگر، گوشی را برداشت.
هنوز خوابم نبرده بود. به عقربههای ساعت خیره شده بودم. تلفن زنگ زد. این وقت شب؟! گوشی را برداشتم. صیاد شیرازی بود.میگفت: «عملیات گره خورده و اگر ادامه بدهیم، بهضرر ماست!» اول با امام قدسسره تماس گرفته بود. ایشان فرموده بودند: «تلفن بزنید به آقای بهجت، بگویید دعا کنند.» به آقا گفتیم؛ گفتند: «بگویید دعا کردهام!» با حیرت بهمیدان نبرد خیره شده بود، باورش نمیشد! دشمن داشت از چیزی فرار میکرد...
@bashohadatashahadattt
📚 این بهشت، آن بهشت، ص34
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.:
*🕗ساعت عاشقــــ❤️ــــے*
⃟⃟✨ 💚💚
*سخت است که ببینم همه رفتندحرم*
*و من از دور برای تو غزل میسازم*
*باز در تلخی ایامِ خودم* *رویای*
*#عرفه کرب و بلا را چو* *عسل میسازم* ...
.*یاامام_رضاجانم❤️* ✋
*اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ* *موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و* *حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے* *الصّدّیق الشَّهید* *صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً* *مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً* *مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ* *ما صَلّیَتَ عَلےاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ*
🕊️🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 خداوند
همیشه حواسش به ما هست و بهترین چیزها را برای ما میخواهد، حتی اگر به گونه ای باشد که ما دوست نداشته باشیم،
یا اینکه می توانیم نگران باشیم و انتظار بدترین چیزها را داشته باشیم.
مردم می گویند که می ترسم شغلم را از دست بدهم،می ترسم که ازدواج موفقی نداشته باشم،می ترسم فرزندم راه درستی نرود. میترسم بیماری مرا از پا درآورد.
💥آنها متوجه نیستند که در حال انتخاب ترس به جای ایمان هستند.
ترس و ایمان هر دو از ما می خواهند که باور داشته باشیم اتفاقی قرار است بیافتد که ما از آن بی خبریم؛
اما انتخاب با ماست که ترس را انتخاب کنیم 💫یا ایمان را.
چیزی که روی آن تمرکز کنید،به وقوع خواهد پیوست.
🌿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالأرْضِ... »
(سوره اعراف، آیه 96)
🌻 «و اگر مردم شهرها ایمان آورده و از دستورات خدا اطاعت میکردند ، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین بر ایشان می گشودیم»
•🌿•🌺آرامشمعنوی🌺•🌿•
🌿💐🌿
@bashohadatashahadattt
📌 اثر نماز شب بر شهدا در بیان شهید حسین یوسف الهی و نورانیت شهید اکبر موسایی پور
🔹 در شناسایی های قبل از والفجر هشت بودیم در شلمچه حاج قاسم به حسین گفت که اکبر موسی پور و حسین صادقی نیامده اند به قرار گاه خبر بده احتمالا اسیر شده باشند.
◇ حسین گفت: امشب را صبر می کنم تا فرادا از همه چیز مطلع می شویم صبح آمد و گفت:
◇ دیشب هر دو نفرشان را خواب دیدم هر دو شهید شده اند در خواب اکبر به من گفت: ما ۱۲ شب دیگر با حسین می آییم.
◇ می گفت: در خواب که دیدم شان اکبر جلو بود و خیلی نورانی و حسین عقب تر و کم نور تر
◇ بعد پرسید: اگر گفتی چرا این گونه بود.
گفتم: خودت بگو
◇ گفت: اکبر هیچ وقت نماز شبش ترک نمی شد و در سخت ترین شرایط حتی در شناسایی های داخل آب نماز شبش را می خواند؛ اما حسین بعضی وقت ها که خسته بود نماز شبش را نمی خواند.
◇ پرسیدم: تو چه کردی که توانستی آنها را در خواب بینی؟
◇ گفت: کاری نکردم فقط یک حمد برای خواب دیدن شان خواندم و دیدمشان
📚 کتاب رندان جرعه نوش؛ خاطرات حمید شفیعی
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
📌 عافیتطلبی...
🍃 گفتم: از «مَهدی» چه خبر؟
گفت: منتظریم تا که بیاید
گفتم: برای تعجیل در ظهورش چه میکنی؟
گفت: دعا!
گفتم: مردم کوفه نیز برای دیدار با اباعبدالله، هم نامههای بسیار نوشتند و هم بسیار دعا کردند، اما لحظهٔ آمدنش هیچکس یار نبود! چون پشت دعا و نامههای کوفیان نه حرکتی بود و نه قیامی؛ و در انتها هم به ایستادن مقابل امام زمان خویش رضایت دادند…
🔸مردم کوفه بهجای پذیرش آزادی و آزادگی، زیر سایهٔ ظلم و جهلبودن را پذیرفتند. آنها در واقع عافیتطلبی در دنیا را به ایستادگی مقابل ظلم ترجیح دادند.
#تلنگر
🕊باشهداتاشهادت🕊
@bashohadatashahadattt
در خانه هایی که نماز شب خوانده می شود و قرآن تلاوت می گردد آن خانه ها نزد آسمانیان همچون ستاره ها درخشانند.(وافی، ج2، ص23)
رسول خدا(ص)فرمودند:
🌲🌲🌲🌲🌲🌲🌲
نماز شب وسیله ای است برای خشنودی خدا و دوستی ملائکه. (بحارالانوار، ج87، ص 161)
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
سلام طاعات و عباداتون قبول درگاه حق تعالی...
هر شب نماز شب را هدیه میکنیم به روح شهدای والامقام
امشب ثواب نماز شب را به روح شهدای (دوم ) بهمن ماه هدیه میکنیم ان شاءالله مورد شفاعتشان قرار بگیریم.
التماس دعای فرج
🤲🤲🤲🤲