eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
385 دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
12.3هزار ویدیو
38 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی تک ورها همان طور که داشت نفس نفس می زد، گفت:« آقای برونسی... بیسیم....» حرف تو دهانش بود که حجازی دوید طرف سنگر ،مخابرات، من با آن پای مصنوعی ام تا آمدم بروم و ببینم قضیه چیست، ارتباط قطع شده بود ۱. اوضاع بچه های مخابرات خیلی به هم ریخته بود حدس زدم باید اتفاقی برای عبدالحسین افتاده باشد. جریان را پرسیدم گفتند:« برونسی ،وحیدی ارفعی و چند تا فرمانده ی ،دیگه تو چهار راه خندق هستن» گفتم :«خب این که ناراحتی نداره» «آخه از رده های بالا دستور دادن که اونا بکشن عقب، ولی حاجی برونسی قبول نکرده» حیرت زده گفتم: «قبول نکرد؟!» جای تعجب هم داشت تو بدترین و بهترین شرایط عبدالحسین کسی نبود که از فرمان مافوق تمرد کند. همیشه اطاعت محض داشت. سلسله مراتب فرمانده ی را می شمرد و می گفت: «اطاعت از مافوق اطاعت از حضرت امامه.» رو همین حساب ها مسأله برام قابل هضم نبود علت را از بچه ها پرسیدم گفتند: دشمن الان از هر طرف شدید حمله کرده،، نوک دفاع ما درست تو چهار راه خندق متمرکز شده، دو تا گردان تو جناح راست و چپ هستن که هنوز عقب نشینی نکردن آقای برونسی، می گفت اگر ما چهار راه خندق رو خالی کنیم بچه های دیگه همه شون یا شهید میشن یا اسیر پاورقی ۱- آخرین صحبتهای سردار شهید برونسی را روی نوار ضبط کرده بودند بعدا که نوارش را گوش دادم این موضوع را دقیق تر فهمیدم که آن بزرگوار چه ایثار و فداکاریی از خودش نشان داده است. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃