#سمیه_کردستان (ناهید فاتحی کرجو)
▪️... اوایل زمستان سال ۱۳۶۰ به شدت بیمار شد و به درمانگاهی در میدان مرکزی شهر سنندج مراجعه کرد. اما از ساعت مراجعتش خیلی گذشته بود و خانواده نگران شده بودند. خواهرش به دنبالش میرود و بعد از ساعت ها پرس و جو پیدایش نمی کند. خبری از ناهید نبود! انگار که اصلاً به درمانگاه نرفته بود! آن وقت ها پدر ناهید در جبهه خرمشهر بود و مادر نگران و دست تنها، به تنهایی همه جا دنبال او می گشت. تا این که بالاخره از چند نفر که ناهید را می شناختند و او را آن روز دیده بودند شنید که: چهار نفر، ناهید را دوره کرده، به زور سوار مینی بوس کردند و بردند!
▪️بعد از ربوده شدن ناهید، خانواده او مرتب مورد تهدید قرار می گرفتند. افراد ناشناس به خانه آن ها نامه می فرستادند که: اگر باز هم با سپاه و پیشمرگان انقلاب همکاری کنید، بقیه بچه هایتان را هم میکُشیم.
▪️چند وقتی از ربوده شدن ناهید گذشته بود که خبر گرداندن دختری در روستاهای کردستان با دستانی بسته و سری تراشیده به جرم این که «این جاسوس خمینی است!» همه جا پخش شد. یک روستایی گفته بود: آن ها سر دختری را تراشیده بودند و او را در روستا می گرداندند. گفته بودند آزادت نمی کنیم مگر این که به خمینی توهین کنی!
او ناهید بود که با شهامت و ایستادگی قابل تحسین از مقتدای انقلابی خود حمایت کرده و زیر بار حرف زور آنها نرفته بود. مردم روستا در آن شرایط سخت که جرأت حرف زدن نداشتند، به وضعیت شکنجه وحشیانه این دختر اعتراض کرده بودند. اما هیچ گوش شنوا و مرد عملی پیدا نشده بودکه ناهید، دختر جوان و انقلابی را از چنگال ستم آن ها رهایی بخشد.
▪️از روز ربوده شدن او یازده ماه می گذشت که پیکر بی جان و مجروح و کبود او را با سری شکسته و تراشیده در سنگلاخ های اطراف روستای هشمیز پیدا کردند. روایت دیگر حاکیست که اشرار برای وادار کردن ناهید به توهین نسبت به حضرت امام روح الله اورا زنده به گور کرده بودند.
تاريخ شهادت: ۱/۹/۶۱
محل شهادت: روستای هشميز كردستان
عمليات: توسط ضد انقلاب
آرامگاه: تهران- گلزار شهدای بهشت زهرا(سلام الله علیها)
#مهسا_امینی
#شیلر_رسولی
#کردستان_مظلوم
📖 کتاب سیری در زمان - جلد سوم
🖊تحقیق وپژوهش:استاد مهدی امینی
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
#سمیه_کردستان (ناهید فاتحی کرجو) ▪️... اوایل زمستان سال ۱۳۶۰ به شدت بیمار شد و به درمانگاهی در مید
یکی از شهدای بزرگوار جنگ تحمیلی، #شهیده_ناهید_فاتحی است که زیر دست منافقین کوردل و زیر شکنجه های آنها به شهادت رسید؛ شکنجه هایی که باعث شد تا به ناهید لقب #سمیه_کردستان را بدهند؛ زیرا او هم به مانند حضرت سمیه زیر شکنجه به شهادت رسید.تاریخ شهادت سمیه کردستان روز نخست آذرماه سال شصت و یک ذکر شده است.
وقتی انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، غرب کشور دچار هرج و مرج شد؛ گروهک های ضد انقلاب مثل کوموله و دموکرات که فکر می کردند نظام نمی تواند جلوی آنها باایستد قد علم کردند. غرب کشور شلوغ شد. تشکیلات مارکسیستی به شدت فعالیت میکردند و حتی اجازه نمی دادند که نیروهای ارتش و سپاه وارد کردستان شوند.
ناهید فاتحی کرجو که از فعالان انقلابی در غائله کردستان به شمار میرفت، با برادران سپاه پاسداران در سنندج همکاری داشت و چند تن از اعضای کوموله نقش مهمی ایفا کرد. درپی همین شناساییها بود که #ناهید_هدف_اول_منافقین شد و آنها به دنبال فرصتی برای انتقام جویی از وی بودند.«کوموله»ها ناهید ۱۶ ساله را به شدت شکنجه می کردند.#موهای_سرش_را_تراشیده بودند و #همه_ناخن_های_دست_و _پایش را کشیده بودند. تمام سر و بدنش به علت ضربات ناشی از شکنجه کبود بود. کوموله به ناهید گفته بود اگر به (امام) خمینی دشنام بدهی تو را آزاد می کنیم. سرانجام سمیه کردستان را شبانه به بیابانهای اطراف روستا میبرند و جلوی چشمان خودش برایش قبر حفر کرده و او را#زنده_زنده_دفن میکنند. ناهید شانزده ساله زنده زنده دفن میشود.