💌 #کــلامشهـــید
دنیا همین است؛ تا آدم عاشقِ دنیاست و به این دنیا چسبیده، حال و روزش همین است. اما اگر انسان سرش را به سمتِ آسمان بالا بیاورد و کارهایش را برای رضای خدا انجام دهد، مطمئن باش زندگیاش عوض میشود و تازه معنی زندگی کردن را میفهمد.
#شهید_ابراهیم_هادی...🌷🕊
@bashohadatazoohor
آقا گفت : شهید میشی
بنّا بود،چون #کر_و_لال بود، خیلی جدی نمیگرفتنش.
یه روزکنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید،نوشت”
#شهید_عبدالمطلب_اکبری!
خندیدیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و نوشته اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت.
فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش
فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن.
دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم!
وصیت نامهش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
یک عمر هر چی گفتم؛به من میخندیدن!
یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم،فکر کردن من آدم نیستم و مسخرهم کردن!
یک عمرکسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم
اما مردم! ما رفتیم
بدونید هر روز با آقام امام زمان(عج)حرف میزدم.
آقاخودش گفت:تو شهید میشی...
🕊☘🕊
.
@bashohadatazoohor
🌹دلنوشته دختر #شهید_رئیسی
♦️امروز داشتیم یک دسته از دارو ها را جابجا می کردیم. مامان گفتند ببین روی این کرم ها چی نوشته بلند خواندم کرم ترک پا ، کرم ....، ...
دلم تکان خورد دیدم مامان زیر دست هایشان بی صدا گریه می کنند.
مدت زیادی بود که به خاطر سفر های زیاد و پشت هم و سفر با ماشین تو جاده های سخت زانو های بابا درد های زیادی داشت . گاهی حتی نشستن در نماز براشون سخت میشد . به زحمت نماز می خواندند. این هفته های قبل از شهادت درد پا اذیت میکرد. یک دکتری آمده بود چسب درد زده بود . نمی دونم چسب درد رو بد زده بود، چسب بد بود یا پوست حاجاقا خیلی حساس بود که اطرافش پر از تاول شده بود. کار به اورژانس و پانسمان و...کشید. من با شنیدن این خبر خیلی بهم ریختم. از تصور دردی که می کشند خیلی اذیت بودیم. حساسیت فصلی پوستی هم اضافه شده بود . پاشنه پاشون ترک میزد. این همه کرم برای همان بود.
وقتی می رفتند تبریز هنوز پاشون پانسمان داشت.
پوست حساس لطیف و پانسمان و تاول ها همه در چند ثانیه سوخت .
بعد تر ها فهمیدیم بخشی از پای ایشان در ورزقان جا مانده بود و دوستانمان همانجا به خاک سپرده اند.
پیکر اربا اربا سهم روضه های شب هشتم محرم بود برای حاجاقا....
ما را بخرد کاش
#دلم_برای_رئیسی_سوخت
#شهید_عزیزم 💔
🌷شادی روح پاک شهدا صلوات
@bashohadatazoohor
🌹 زن مقاوم خوزستان درگذشت
بیبی لوعه، شیرزن دارخوینی در سن ۱۱۰ سالگی چشم از دنیا بست. بیبی را اکثر رزمندگانی که در دارخوین، خرمشهر و آبادان در طول دفاع مقدس حضور داشتند، میشناسند، همانی که وقتی ارتش بعث عراق به خوزستان حمله کرد، خانه و کاشانهاش را رها نکرد و دوشادوش رزمندگان ایرانی به دفاع از خاک میهن پرداخت.
بیبی زمان جنگ ۶۵ سال داشت و خاطرات جالبی را از زمان جنگ در ذهن داشت، از شستن لباس سربازان، غذا درست کردن برای آنان، پناه دادن به سربازان فراری ارتش بعثی و ... به او لقب مادر رزمندگان داده بود.
او همه صحنههای نبرد نابرابر جنگ علیه ایران را در منطقه دارخوین به خوبی به یاد داشت از ستون پنجمی که روی دکل مخابرات میرفت و به توپخانه عراق گرا میداد یا از شهادت مظلومانه سربازان ایرانی که گاهی کارون پیکرشان را با خود میبرد. او برای سربازان وطن عزادار بود. میگفت: «دلم برای خانوادههای این جوانها آشوب است، مادرانی که انتظار پیکر فرزندانشان را میکشند ولی نمیدانند کارون آنها را با خود برده است.»
🌺برای شادی روحش صلوات
@bashohadatazoohor
شهادت میخوای؟!
پس بدان ڪه . . . •|°|
تنها ڪسانی #شهید می شوند ڪه شهید باشند…•|°|
به این سادگی ها نیستـــــ
باید قتلگاهی رقم زد•|°|
باید ڪُشت!!
←منیت را→
←تڪبر را→
←دلبستگی را→
←غرور را→
←غفلت را→
←آرزوهای دراز را→
←حسد را→
←ترس را→
←هوس را→
←شهوت را←
←حب دنیا را←
باید از خود گذشت•|°|
باید ڪشت «نَفس» را
شهادت #درد دارد!•|°|
دردش ڪُشتن " لذت " هاست...
باید #ڪشته شویم تا شهید شویم!
بايد اقتدا كرد به شهدا
@bashohadatazoohor
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای خواب “ام عماد” پس از شهادت #شهيد_جهاد_مغنيه🌷
@bashohadatazoohor
دکتر #شهید_علی_حیدری از شهادت خود خبر داشت
🔹صوتی از دکتر علی حیدری، که به چند روز پیش از شهادت او مربوط میشود، در اختیار تسنیم قرار گرفته است.
🔹در این فایل صوتی، شهید حیدری بیان میکند که احتمالاً خود نیز به شهادت خواهد رسید و در ادامه وصیت خود را اعلام میکند.