eitaa logo
شهدای مستجاب الدعوه
181 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
479 ویدیو
7 فایل
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾ ال عمران @Zohor_313_Zohor نشر_پیامهاے_این_ڪانال_صدقه‌ے_جاریه_است
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا گفت : شهید میشی بنّا بود،چون بود، خیلی جدی نمیگرفتنش. یه روزکنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید،نوشت” ! خندیدیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و نوشته‌‌ اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت. فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. ‏دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم! ‏وصیت نامه‌ش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود: ‏ بسم الله الرحمن الرحیم ‏یک عمر هر چی گفتم؛به من می‌خندیدن! ‏یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم،فکر کردن من آدم نیستم و مسخره‌‌م کردن! ‏یک عمرکسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم ‏اما مردم! ما رفتیم ‏بدونید هر روز با آقام امام زمان(عج)حرف می‌زدم. ‏آقاخودش گفت:تو شهید میشی... 🕊☘🕊 . @bashohadatazoohor
آقا گفت : شهید میشی بنّا بود،چون بود، خیلی جدی نمیگرفتنش. یه روزکنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید،نوشت” ! خندیدیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و نوشته‌‌ اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت. فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. ‏دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم! ‏وصیت نامه‌ش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود: ‏ بسم الله الرحمن الرحیم ‏یک عمر هر چی گفتم؛به من می‌خندیدن! ‏یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم،فکر کردن من آدم نیستم و مسخره‌‌م کردن! ‏یک عمرکسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم ‏اما مردم! ما رفتیم ‏بدونید هر روز با آقام امام زمان(عج)حرف می‌زدم. ‏آقاخودش گفت:تو شهید میشی... 🕊☘🕊 . @bashohadatazoohor
✅ معجزه شفای پسر بچه ای که سرطان داشت نوزدهم فروردین ماه یک هزار و سیصد و شصت و شش شهید عبدالمطلب اکبری به وصال یار رسید این شهید بزرگوار مستجاب الدعوه است. 🔸ایشان فوق العاده به شهید ارادت می ورزید، او گفت قبل از دیدن کرامت این شهید من چندان اعتقادی به دین و خدا و... نداشتم خداوند پسری به ما عنایت نمود در دو یا سه سالگی شاهد کسالت فرزند شدیم و با مراجعه به پزشک و انجام آزمایشات متعدد افت شدید پلاکت خون که نشانه سرطان خون می باشد تایید شد. 🍂 باید آماده از دست رفتن فرزندمان بودیم نه خواب نه خوراک شب و روزمان شده بود گریه و زاری تا اینکه در روز ترخیص فرزندمان جهت آوردن به خانه که پس از قطع امید از درمان صورت گرفت یکی از هم شهری ها گفت حالا دارید بچه تون را می برید خانه قبلش یه سر بروید گلزار شهدای شهید آباد آنجا شهیدی هست که هست...من هم گفتم چشم با وجودی که اعتقاد چندانی نداشتم بچه را آوردیم سر قبر شهید هم من هم مادرش گریه کردیم و از شهید درخواست کمک.. 🔸رفتیم منزل شب دیدم بچه ام حالش بهتر شد صبح بردیم آزمایش اورژانسی کردیم ناباورانه دیدیم پلاکت رشد نموده دوباره برگردانیم همان بیمارستان در شیراز آزمایش دوم روند رشد بهتر و ادامه امیدوار کننده بعد از یک هفته شرایط پلاکت صددرصد طبیعی و بهبودی کامل را نشان داد به طوری که کادر درمانی کاملا شوکه شدند و الان فرزندم در شرایط کاملا سالم است. ❣و به بنده گفت الان این عکس پلاک را جهت تزیین و اهدا به فرزندم که در منزل، این شهید را عمو خطاب می کند @bashohadatazoohor