eitaa logo
شهدای مستجاب الدعوه
163 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
429 ویدیو
7 فایل
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾ ال عمران @Zohor_313_Zohor نشر_پیامهاے_این_ڪانال_صدقه‌ے_جاریه_است
مشاهده در ایتا
دانلود
بی عدالتی است یادمان رود پدرش برای ما رفت 💔 و برای اون فقط عکسی گذاشت😭 (: @bashohadatazoohor
آتــشــی در سـیــنـــه دارم جـــاودانــی عـمــر مــن مـرگیـسـت نـامـش زنــدگـانـی رحمتـی کـن کـز غـمـت جـان مـی‌سپـارم بـیــش از ایـن مـن طـاقـت هـجـران نـدارم @bashohadatazoohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 🌹 به یاد شهدا ؛ 🔰 شهید احمد کاظمی: 💠 اگر می‌خواهید تأثیر گذار باشبد، اگر می‌خواهید به عمر و خدمت و جایگاهتون ظلم نکرده باشید راهی ندارید به جز اینکه.... @bashohadatazoohor
17.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نحوه‌ی به شهادت‌رسیدن سرهنگ شهید مدافع‌حرم سعید شاملو 🎙به‌روایت شهید مدافع‌حرم حسن اکبری @bashohadatazoohor
دواۍ‌دلتنگۍ‌فقط‌دیدن‌ِیارِ🤍 اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا بنویسید در ڪتاب ها ما در خواب ناز بودیمـ ڪہ او رفت‌🥀💚 🖤 🥀به وقت @bashohadatazoohor
🌱چطور می‌توانیم از عنایات شهدا بهره‌مند شویم؟ شهدایی که بالای سر ما می‌چرخند تا به ما کمک کنند تازه ملائکی هم دراختیار دارند. ولی خدا اذن نمی‌دهد، چرا!؟ چون ما باید یک دکمه را بزنیم! و آن دکمه اخلاص است. یعنی کار باید لله باشد و دنبال دیده شدن و منم منم نباشیم! #شهیدانه ♥️ #استاد_رائفی_پور @bashohadatazoohor
. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے 🌿' ۱۳۰ــفحه 📚 @bashohadatazoohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان/ خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان/ لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان . . . سالروز حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) و مبارک باد
« 💛🌞 » - هࢪ ڪس ڪه رو به روی علی قد علم ڪند باید سفࢪ به سوی دیار عَدَم ڪند... @bashohadatazoohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 از جواد به رفقا: دل به موندنی‌ها ببندید نه به رفتنی‌ها! حُبِّ دنیا به دردتون نمیخوره... با خدا ببندید... 🌷 @bashohadatazoohor
🌹ماجرای امداد غیبی که اشک شهید همت را در آورد 🌷شب عملیات مسلم بن عقیل(علیه السلام) اوضاع خیلی به هم ریخته بود و نیرو ها شدیدا مشغول اجرای دستورات فرماندهان خود بودند .در همین گیر و دار، ناگهان چشمم به همت افتاد. دیدم ساکت و آرام همین طور که به آسمان نگاه می کند، اشک می‌ریزد. تعجب کردم. گفتم: «حتما مشغول راز و نیاز با خداست و داره از خدا برای پیروزی توی عملیات کمک می گیره.» به هر حال کنجکاوی باعث شد که بروم سراغش، از او پرسیدم: «چیه حاجی چرا گریه میکنی؟» به آسمان اشاره کرد و گفت: «به ماه نگاه کن.» نگاهی به ماه انداختم و گفتم: «خب، چی شده؟» گفت:«ماه لحظه به لحظه بچه ها رو همراهی می کنه. هر جا اونا توی دید دشمن قرار می گیرن، ماه می ره زیر ابر و جایی که از دید دشمن بیرون میان و نیاز به روشنایی دارن، ماه میاد و همه جارو روشن میکنه. می بینی لطف خدا رو که چطور شامل حال ما می‌شه؟ حالا فهمیدی برا چی اشکم در اومده؟» او رفت و این امداد غیبی را از پشت بیسیم به اطلاع فرمانده گردان ها هم رساند و آن ها را متوجه حرکت ابر و ماه کرد.دقایقی بعد صدای گریه ی همه ی آن ها ار پشت بی سیم شنیده می شد. 📚خاطره‌ای از «محمد جوانبخت»برگرفته از کتاب «برای خدا مخلص بود»؛ روایت هایی از زندگانی شهید محمد ابراهیم همت @bashohadatazoohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6014880034785853942.ogg
2.21M
🌸سالروز ازدواج آسمانی حضرت امام علی(ع) و حضرت زهرا مبارکباد 🌸 @bashohadatazoohor
⭕️ سال ۶۶ وقتی ‎فرقه منافقین به بیمارستانی در اسلام آباد حمله کردند التماس های زن باردار را نشنیدند، 🔹‌ شکمش را شکافتند تا ببینند برنده شرط بندی سر جنسیت جنین کدامشان است، داعش وطنی داشتیم وقتی داعش مد نبود. 🔹‌ تاریخ پر از جنایات شماست. بلند بگو ننگ بر منافق... @bashohadatazoohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌در قیامت یقه بی حجاب ها و مروجان بی حجابی را خواهم گرفت. 🌱 🌹 🇮🇷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @bashohadatazoohor
🔴شباهت و شهادت عجیب دو خلبان در یک روز! 🔹این دو شهید، هر دو در تاریخ پنجم مهرماه سال۱۳۵۹ در حین بازگشت از ماموریت به شهادت رسیده‌اند اما نکته جالب اینجاست که علاوه بر تاریخ شهادت‏، تقریبا همه اطلاعات شناسنامه‌ای و شغلی این ۲نفر از جمله نام پدر، نام مادر، سال استخدام در ارتش، درجه نظامی، نوع هواپیما و حتی نوع شهادت ‌‌«اصابت موشک به هواپیما در حین بازگشت از ماموریت جنگی» یکسان است‎. شهید 🕊🌹 @bashohadatazoohor
🌸یک خانمی که خیلی هم در مسیر شهدا نبوده در گیر مشکلات بسیار زیادی در زندگی بود و زندگیش رو به نابودی و از هم پاشیدگی بوده و در نا امیدی تمام هیچ راه حلی برای مشکلاتش پیدا نمیکرد در روز تشییع پیکر شهید مدافع حرم با دلی شکسته و نا امید از همه جا رو به عکس شهید نموده و چنین گفته: 🌸ای شهید سجاد عفتی اگر شما واقعا شهید راه خدا و امام حسین هستید از خدا بخواهید مشکلات زندگی من حل شود من هم به شما قول میدهم اگر مشکلات زندگیم با توسل به شما حل شود مسیر زندگیم را تغییر میدهم و با حجاب چادری می شوم. 🌸راوی این توسل به شهید قسم می خورد که به فاصله چند روز ،معجزه وار تمامی مشکلات این خانم و خانواده اش حل شده و ایشان طبق قولی که به شهید داده کاملا با حجاب شده و مسیر زندگیش به سمت شهدا تغییر کرده است... معجزه این شهید بزرگوار را خیلی ها عیننا مشاهده نمودند. و حالا این خانم هر چند وقت یکبار برای تشکر و عرض ادب با گل و گلاب به زیارت این شهید بزرگوار می رود... ‎‎‌‌ شهید مدافع حرم🕊🌹 @bashohadatazoohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱شهید را شب در عالم رویا دیدم. از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می‌گویند حق است. از شب اول قبر و سوال و ... 🕊 ♥️ @bashohadatazoohor
`💜عارف 💜 🕊🥀☘ یكی ازشاگردان خاص آیت‌الله حق شناس بود و سیر و سلوك معنوی را از ۱۰ سالگی و در محضر ایشان آغاز كرد. مسیری كه در موقع شهادتش در حالی كه تنها ۱۹ سال سن داشت، از او یك عارف واصل ساخته بود. یك بار حضرت آیت‌الله حق‌شناس نماز خواندن ایشان را می‌بیند. آن موقع احمدعلی در سنین نوجوانی بود. بعد به حجت‌الاسلام حاج حسین نیری (برادر احمد) می‌گوید: من به حال و روز این جوان غبطه می‌خورم. آیت‌الله حق‌شناس شب قبل از خاكسپاری این شهید بزرگوار خطاب به برادرش گفتند: من یك نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم كلید مسجد را داشت. به محض اینكه در را باز كردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم كه یك جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلكه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر كه رفتم دیدم احمدآقا است. بعد كه نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت تا زنده‌ام به كسی حرفی نزنید... از عفاف چشم به این مقام رسید... @bashohadatazoohor
احمد نیری دلیل رشد معنوی خود را اینطور برای دوستش تعریف می کند ... یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت: احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اونجا رودخانه است برو اونجا آب بیار من هم راه افتادم. راه زیادی نبود از لابه‌لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم و همانجا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم: «خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این گناه می‌گذرم.» بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین‌طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» 👇👇👇ادامه @bashohadatazoohor
`من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم!» احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت: «تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.» @bashohadatazoohor
⚜در ثواب هدیه صلوات به این شهید بزرگوار سهیم باشیم🤲 🇮🇷https://fatehe-online.ir/334143🌷 فوروارد کنید# 🌻🌻« احمد علی نیری»🌻🌻 در یکی از متن های به جا مانده در دفتر خاطرات احمد آقا در مورد امام حسین(ع) آمده: «روز اربعین وقتی به هیئت رفتم در خودم تاریکی می دیدم. مشاهده کردم قفسی در اطراف من ایجاد شده و زندانی شده ام! اما وقتی سینه زنی و عزاداری آغاز شد مشاهده کردم  که قفس از بین رفت. این هم از کرامات مجلس سیدالشهداء(ع) است.» @bashohadatazoohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدرس مزار عارف شهید احمد علی نیری: بهشت زهرا،قطعه۲۴_ردیف۲۶_شماره۳۲ @bashohadatazoohor