4.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌در قیامت یقه بی حجاب ها و مروجان بی حجابی را خواهم گرفت.
#حجاب🌱
#شهید_جواد_محمدی🌹
🇮🇷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
@bashohadatazoohor
🔴شباهت و شهادت عجیب دو خلبان در یک روز!
🔹این دو شهید، هر دو در تاریخ پنجم مهرماه سال۱۳۵۹ در حین بازگشت از ماموریت به شهادت رسیدهاند اما نکته جالب اینجاست که علاوه بر تاریخ شهادت، تقریبا همه اطلاعات شناسنامهای و شغلی این ۲نفر از جمله نام پدر، نام مادر، سال استخدام در ارتش، درجه نظامی، نوع هواپیما و حتی نوع شهادت «اصابت موشک به هواپیما در حین بازگشت از ماموریت جنگی» یکسان است.
شهید #محمدرضا_کرمی🕊🌹
@bashohadatazoohor
#شـــــــهید_مستجاب_الدعوه
🌸یک خانمی که خیلی هم در مسیر شهدا نبوده در گیر مشکلات بسیار زیادی در زندگی بود و زندگیش رو به نابودی و از هم پاشیدگی بوده و در نا امیدی تمام هیچ راه حلی برای مشکلاتش پیدا نمیکرد در روز تشییع پیکر شهید مدافع حرم #سجاد_عفتی با دلی شکسته و نا امید از همه جا رو به عکس شهید نموده و چنین گفته:
🌸ای شهید سجاد عفتی اگر شما واقعا شهید راه خدا و امام حسین هستید از خدا بخواهید مشکلات زندگی من حل شود من هم به شما قول میدهم اگر مشکلات زندگیم با توسل به شما حل شود مسیر زندگیم را تغییر میدهم و با حجاب چادری می شوم.
🌸راوی این توسل به شهید قسم می خورد که به فاصله چند روز ،معجزه وار تمامی مشکلات این خانم و خانواده اش حل شده و ایشان طبق قولی که به شهید داده کاملا با حجاب شده و مسیر زندگیش به سمت شهدا تغییر کرده است... معجزه این شهید بزرگوار را خیلی ها عیننا مشاهده نمودند. و حالا این خانم هر چند وقت یکبار برای تشکر و عرض ادب با گل و گلاب به زیارت این شهید بزرگوار می رود...
شهید مدافع حرم🕊🌹
#سجاد_عفتی
@bashohadatazoohor
🌱شهید را شب در عالم رویا دیدم. از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) میگویند حق است. از شب اول قبر و سوال و ...
#شهیدانه 🕊
#شهیداحمدعلینیری ♥️
@bashohadatazoohor
`💜عارف #شهید_احمدعلی_نیری💜
🕊🥀☘#شهید_نیری
یكی ازشاگردان خاص آیتالله حق شناس بود و سیر و سلوك معنوی را از ۱۰ سالگی و در محضر ایشان آغاز كرد. مسیری كه در موقع شهادتش در حالی كه تنها ۱۹ سال سن داشت، از او یك عارف واصل ساخته بود. یك بار حضرت آیتالله حقشناس نماز خواندن ایشان را میبیند. آن موقع احمدعلی در سنین نوجوانی بود. بعد به حجتالاسلام حاج حسین نیری (برادر احمد) میگوید: من به حال و روز این جوان غبطه میخورم. آیتالله حقشناس شب قبل از خاكسپاری این شهید بزرگوار خطاب به برادرش گفتند: من یك نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم كلید مسجد را داشت. به محض اینكه در را باز كردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم كه یك جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلكه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر كه رفتم دیدم احمدآقا است. بعد كه نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت تا زندهام به كسی حرفی نزنید...
از عفاف چشم به این مقام رسید...
@bashohadatazoohor
#شهید احمد نیری دلیل رشد معنوی خود را اینطور برای دوستش تعریف می کند ...
یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت: احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اونجا رودخانه است برو اونجا آب بیار من هم راه افتادم. راه زیادی نبود از لابهلای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم و همانجا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم: «خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این گناه میگذرم.»
بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همینطور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
👇👇👇ادامه
@bashohadatazoohor
`من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم!»
احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»
@bashohadatazoohor
⚜در ثواب هدیه صلوات به این شهید بزرگوار سهیم باشیم🤲
🇮🇷https://fatehe-online.ir/334143🌷
#لطفا فوروارد کنید#
🌻🌻«#شهید احمد علی نیری»🌻🌻
در یکی از متن های به جا مانده در دفتر خاطرات احمد آقا در مورد امام حسین(ع) آمده:
«روز اربعین وقتی به هیئت رفتم در خودم تاریکی می دیدم. مشاهده کردم قفسی در اطراف من ایجاد شده و زندانی شده ام!
اما وقتی سینه زنی و عزاداری آغاز شد مشاهده کردم که قفس از بین رفت.
این هم از کرامات مجلس سیدالشهداء(ع) است.»
@bashohadatazoohor
10.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آدرس مزار عارف شهید احمد علی نیری:
بهشت زهرا،قطعه۲۴_ردیف۲۶_شماره۳۲
@bashohadatazoohor
2.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید احمد علی نیری
❤️دوستان عزیز
با نشر مطالب ،در جهت معرفی این شهید عزیز ،در ثواب آن شریک باشید
ارسال مطالب بدون لینک کانال ،جایز نمی باشد. ☺️
@bashohadatazoohor
📔کتاب عارفانه📔
زندگینامه و خاطرات عارف #شهید احمد علی نیری
مولف / مترجم: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
ناشر: #شهید ابراهیم هادی
سال چاپ: 1399
@bashohadatazoohor