eitaa logo
با شهدا
1هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
489 ویدیو
5 فایل
کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس ،شهدای ترور ،مدافعان وطن و مدافعان حرم @bashohda تاریخ ساخت کانال 1397/02/04 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇 🌸یه شب حسین به اومد. جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ بود. 🌸دیدم بعضی ها میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم نبود.داشت می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من هستم. من رو در گرفت و گفت، راستش من خیلی بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید کردم. بعدها شهید رو در دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز . ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... 😍 📚کتاب سرو قمحانه، ص 132 🌷 @bashohda کانال باشهدا
آقا حامد سال ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود. وقتی ایام محرم می شد یکی از چرخ های مخصوص حمل باندها رو برای خودش بر میداشت و وظیفه حمل اون چرخ رو به عهده می‌گرفت. با عشق و علاقه خاصی هم این کار رو انجام می داد. وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار میدادیم که حامد منتظر می شد همه کم کم برن... تا کار شستن دیگ ها رو شروع کنه... با گریه و حال عجیبی شروع به کار می کرد... بهش میگفتن آقا حامد شما افسری و همه میشناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن. می گفت: "اینجا یه جایی هست که اگه سردارم باشی باید شکسته شوی تا بزرگ بشی" و همینطور می گفت: "شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها حاجتم رو خواهم گرفت" که بالاخره این طور هم شد. هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
مدام می گفت مادر من را دعا کن. من مادر هستم نمی توانستم دعای شهادت کنم، تنها از خدا می خواستم هرچه لیاقتش هست به او بدهد. وقت رفتن، گفت مادر اگر بروم بدرقه ام می کنی؟ گفتم تو بدرقه شده خداهستی لیاقت داده که به سوریه بروی. خواستم بدرقه کنم دیدم قدش آنقدر بلند است که فقط چند سانت تا چهارچوب فاصله دارد. نگاهش نکردم، گفتم نکند شیطان وسوسه ام کند که داری چه کار می‌کنی؟ چرا اجازه می‌دهی پسرت برود. ولی اجازه ندادم این افکار در سرم باشد، گفتم پسرم برو خدا به همراهت. تاریخ تولد:۱۳۷۳/۱۲/۱۸ تاریخ شهادت:۱۳۹۷/۶/۱۸ محل شهادت: سوریه_حلب_شقیدله... نام جهادی: هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
بخشی از مرتضی عطایی: برای فرج امام زمان(عج) بسیار دعا کنید که فرجمان در فرج آقا و مولایمان صاحب الزمان(عج) می‌باشد... شادی روح پرفتوح شهید عطایی هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
اقا علیرضا اصلا اهل غیبت کردن نبودن و حالشون عوض میشد .هر جایی که میدیدند مجلس غیبت شده سریع از اونجا خارج میشدند یا با یه شوخی حرف رو سریع عوض میکردند . تو جمع خانواده اونقدر شوخ بودند وشیطنت داشتند که الان وقتی نیستند کاملا جای خالبشون رو همه حس می کنند و یهو یاد ایشون و شوخیهاش زنده میشه .همه میزنند زیر خنده ولی باز طولی نمیکشه که بغض و اشک جای خنده رو میگیره همیشه بعد از سرکار باید فاصله سرویس تا خونه رو که حدود یک و نیم کیلومتر بود میدوئید با تمام خستگی که از محل کار داشت و گاها تو تابستونها باید تو افتاب داغ این مسیر رو طی میکرد وقتی میرسید خونه انگار هیچ اثر خستگی در ایشون نبود .و هیچ وقت خسته گیش رو تو خونه نمیورد و همیشه با رویی باز با منو پسرم برخورد میکرد تو دید همکاراش و مردم یه ادم خشک بود .اما فقط باید تو خونه میدیدیش مثل یه بچه 4ساله شیطون بود بعضی وقتها بهش میگفتم محمدامین بزرگ شه میشینه با دهن باز شیطونیهای تو رو نگاه میکنه. هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
آسمانی ها ؛ بہ شهـادت نمی رسند ! این خاڪـی هـا هـستند ڪہ لایق شهـادت اند . . . هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
❣️ 🌹 همسرش میگفت: برگه ماموریتش را امضا نکرد تا نگویند مدافعان حرم برای پول میروند ... 🌷 هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
✍🏻 دل نوشته ای زیبا از عباس دانشگر: دنیا بوی خون گرفته است. ظلمت ظلم ظالم بر عالم پرده افکنده است. آه ای کودک سوری... ای کودکان یمن و عراق و ای مسلمانان به خون کشیده شده... قدری تحمل کنید، قدری بیشتر دوام بیاورید دستان من یارای کمک به شما را ندارد... دلم به اندازه تمام شما آتش می گیرد، خدایا زنده نباشم ونبینم این ظلم را پنج هزار کودک سوری در آلمان ربوده می شوند؛ به همین سادگی… واز این اخبار دیگر برای ما طبیعی است. انگار ما هم مثل BBC و CNN که این اخبار را در ردیف عادی قرار می دهند ما هم چند ثانیه ای متأثر می شویم و دیگر هیچ... آی بشر...آی انسان... فأین تذهبون؟ به کجا می رویم ؟ حق زیر چکمه باطل لگد مال میشود و صدای شکستن پهلوی مادرمان هر روز شنیده می شود و صدای هلهله لشکر شمر گوشمان را از ندای هل من ناصر ارباب کر کرده است. چه ستمی، چه ظلمی بالاتر از این می توان کرد؟ مسلمانان را سر می برند، می سوزانند، تکه تکه میکنند، در انظار دوربین های جهانی و بعد مخابره می کنند!!! آن قدر که تو می بینی اما چشمانت را عادت می دهند... خدایا دلم تنگ است. هم جاهلم هم غافل نه در جبهه سخت می جنگم نه در جبهه نرم. کربلای حسین (ع) تماشاچی نمی خواهد... یا حقی یا باطل...؟! راستی من کجا هستم؟ خدایا یا مرا از زمین بردار یا دست من زمین گیر را بگیر. گناه غرقمان کرده و غفلت دلمان را سیاه کرده! نشانه اش می خواهی؟ همین بی تفاوتی ست. حیوان اگر ببیند می رنجد ولی انسان به جایی می رسد که نمی رنجد. خدایا کمکم کن. مرا آزاد کن از بند نفسیات و هوس ها. هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
مشگل گشایی شهید از مردم...❤️ پدرش از بدهکاری هایی میگوید که یکسال بعد از شهادتش هنوز قرض هایی که شهید داشت را پس میدهند میگوید: از زمان تشییع جنازه تا کنون بیش از ۷۰۰ نفر به منزلمان آمده اند و بدهی هایشان را تسویه کردند از این همه بدهی تعجب کردم و با یکی از دوستانش در پادگان صحبت کردم تا بپرسم در مقابل این همه طلب آیا سعید به کسی مقروض نبودع؟ که جوابشان منفی بود گفتند هرکسی در پادگان غصه ای داشت با سعید دردو دل میکرد و اگر کسی نیز توداری میکرد سعید از چهره اش غصه اش را میفهمید و در صورت نیاز سعی در رفعش میکرد سعید پدرانه رفتار میکرد محل‌ شهادت اربیل‌عراق_شهرباقرسه هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
✍️ 🌷لباس های راپل و پوتین هایش را خودش تهیه کرد و همه چیز خرید تا از سپاه چیزی نگیرد. 🌷 سفارش کرده بود؛ که، اگر شهید شد😔 و مراسمی برگزار شد. از سپاه هیچ کمکی قبول نکنند❌ .آخر هم مادرش به وصیت اش📝 عمل کرد. 🌷قضاوت کننده های مجازی و حقیقی ،مواظب باشند؛ چگونه روایت می کنند و در پایان چگونه قضاوت👨‍⚖️ می کنند.با کج و قوس روایت کردن ِ 🗣میدان رفتن ِ این علی اکبرها، خود را مدیون نکنید.😒 🌷هر شهید🥀 مصداق یک ویژگی است، نام گذاری این مصداق هم با شما، که چه نیرویی باعث می شود؛ در درمای هشت درجه زیر صفر، ۴۰۰ متر سینه خیز بروی تا دل دشمن؛ تا جاده شناسایی شود.😊 🌷هرشهید حسرت 😞دارد، اما؛ حسرت ابوامیر، امیر حسین ۵ ساله است که هرگاه دلش سنگینی می کند، چیزی جز سنگ ِ سرد ِ شهدای گمنام، وزن دلش💔 را کم نمی کند. جایی که شامه ای از عطر و بوی پدر😭می دهد. 🌷شاید گاهی برای بازکردن مسیر صعب العبور شهادت😓 باید توی سرمای استخوان سوز، سینه خیز بروی و خوش رقصی کنی... 🌷 هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
🍃داداشش می‌گفت: یبار به نیابت از بابک رفتیم . موقع برگشت به خودم میگفتم یادش بخیر هروقت میرفت زیارت یه چیزی با خودش برام میاورد😔 🌼رسیدیم خونه، شب دیدم بابک با یه ساک🛍 بزرگ داره میاد. وقتی رسید یه کتاب بهم داد و گفت اینو برای تو آوردم. تشکر کردم و گذاشتمش رو میز کنار دستم📚 🍃صبح که بیدار شدم دیدم روی همون میزه‼️با تعجب کتاب رو برداشتم دیدم روش نوشته ارتباط باخدا، به مادرم گفتم این کتاب از کجا اومده؟ گفت مال گذاشتمش دم دست..💔 🌷 هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
💛 شبی تو خواب دیدمش.... بهم گفت: به بچه ها بگو سمت گناه هم نرن... اینجا خیلی سخت می گیرن...! بابت مداحی هیچ صله‌ای دریافت نمی‌ کرد می‌گفت صله من رو باید خود آقا بدهد ... اتاقشان به حرم خیلی نزدیک بود، شب شهادت حضرت زهرا(س) رو به حرم حضرت زینب (س) ایستاده بود و رو به خانم گفت: 15سال نوکری کردم، یک شبش رو قبول کن و امشب سند شهادتم رو امضا کن.✨ فرداش در عملیات انتحاری که در نزدیکی حرم صورت گرفته بود حین کمک رسانی به مصدومان از ناحیه پهلو و بازوی چپش 40 ترکش خورد و شد...🕊 آخر وصیتنامه اش نوشته بود: «وعدۂ ما بهشت...» بعد روی بهشت را خط زدہ بود اصلاح کردہ بود : وعدۂ ما "جَنَّتُ الْحُسِیْن علیہ‌السلام" 🌷طلبه، بسیجی، ذاکر اهل بیت(ع)، خادم شهدا ... تاریخ شهادت: ۲ اسفند ۹۴🕊 هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
📝 | شهیدی که برات شهادتش را از آیت‌الله بهجت گرفت! 🔻 آیت الله بهجت دست روی زانوی او گذاشت و پرسیدند: اسم شما چیست؟ گفت: فرهاد. 🔸آقای بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدی بگذاريد. شما در شب امامت امام زمان(عج) ‌به شهادت خواهيد رسيد. شما يكی از سربازان امام زمان(عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنید. 🔺شهید عبدالمهدی کاظمی؛ شهیدی که طبق گفته آیت الله ، در شب امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴ درسوریه به شهادت رسید. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
📝 | شهیدی که بی سر و دست به وطن بازگشت 🔻مادر شهید امیررضا علیزاده می‌گوید: هر چند دلم نمی‌خواست امیررضا وارد شود ولی در مقابل اصرارهای او و اینکه می‌دانستم از کودکی عاشق سپاه است مانع ورودش نشدم و پس از گرفتن دیپلم وارد دانشگاه افسری امام حسین(ع) سپاه شد و بعد از آن مدت سه، چهار ماهی به تفحص شهدا رفت. 🔹پدر شهید علیزاده ادامه می‌دهد: آخرین مرحله در تاریخ ۱۵ فروردین سال ۹۲ به سوریه اعزام شد و در این مرحله در طول یک ماه خبری از او نداشتیم و آخرین بار سه روز قبل از شهادت تماس گرفت و گفت ۳ روز بعد می‌آیم و دقیقاً ۳ روز بعد یعنی ۳۷ روز پس از آخرین اعزام در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۹۲ در شهر حلب سوریه به شهادت رسید و پیکر با سر و دست بریده را به زادگاه او آوردند و در جمع باشکوه همشهریانش تشییع شد." 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
به پاسِ هر وجب خاڪے از اين مُلڪ چه بسيار است آن سَرها ڪه رفته! زِ مَستے بر سرِ هر قطعه زين خاڪ خدا داند چه افسَرها ڪه رفته... هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
📝 | شهیدی که به سید اتمی منطقه معروف بود 🔻 در سال ۱۳۹۴ عزم جهاد و از پدر کسب اجازه کرد ولی پدر راضی نمی‌شد. به همین خاطر دختر شش ساله شهید پیش پدر بزرگ وساطت کرد. او به پدربزرگ گفت که بابا مصطفی برای رفتن به سوریه نذر کرده و از خانه در اسلامشهر تا قم پیاده رفته است و به من گفته که به جز او دیگر پسری ندارید و همین حساسیت باعث شده رضایت ندهید. بابا از من خواست بیایم و واسطه شوم. پدر شهید هم که اصرار‌ها و صحبت‌های نوه را می‌شنود، قبول کرده و رضایت می‌دهد که سید مصطفی مدافع حرم حضرت زینب (س) شود. 🔹به سید‌مصطفی در منطقه، سید اتمی می‌گفتند. مصطفی مسئول پشتیبانی و لجستیک بوده و مهمات به دست بچه‌ها می‌رسانده است، روز شهادت مصطفی مهمات‌ها را می‌رساند و همکارش از او می‌خواهد سریع از محل دور شود گویا گروه تروریستی النصره به بچه‌ها مسلط بودند. سید‌مصطفی سمت ماشین می‌رود، اما نمی‌تواند بچه‌ها را در آن شرایط تنها بگذارد. در هنگام جابجایی نیروها به پشت خط بیسیم سید می‌افتد، تا خم می‌شود که بیسیم را بردارد، دو ترکش به ایشان اصابت می‌کند. سید هم همانجا می‌افتد. 🔺تروریست‌ها منطقه را گرفتند و نیرو‌ها نتوانستند پیکر‌ها را به عقب بیاورند. دو سه هفته بعد که منطقه به دست نیرو‌های خودی افتاد، برای بازگرداندن پیکر‌ها رفتند، اما پیکر سید مصطفی را پیدا نکردند. | هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
📝 | وصیت از شهید مدافع حرم علی اصغر الیاسی 🔻خواهر شهید الیاسی با اشاره به وصیت برادرش می‌گوید: " سه تا وصیت داشت اول گفت پیرو خط رهبری باشید. دومین حرفش این بود که امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنیم و سومین حرفش درباره بود. 🔸خیلی به حجاب اعتقاد داشت و خودش هم هیچ وقت لباس نامناسب نپوشید. همیشه تیپ مردانه می زد و می گفت مردان هم مثل زنان باید حجاب داشته باشند." 🔹مادر شهید الیاسی از لحظه باخبر شدن شهادت فرزندش می‌گوید: " وقتی در اینترنت خبر شهادتش را شنیدم باور نمیکردم، پدرش که خواست پیگیر خبر شود، گفتم: دست نگه دار، خود اصغر برمی‌گردد. اول فکر می‌کردیم شایعه است، به مجلس امام حسین علیه السلام که رفتیم همه برای ما گریه می‌کردند من و خواهرش بقیه را دلداری می‌دادیم. به مجلس اباعبدالله (ع) رفتم، سینه زدم اما برای پسرم گریه نکردم تا دشمن شاد نشود." 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
📝 | بخشی از زندگی‌نامه و شخصیت شهید زکوی زاده 🔻شهید مجتبی زکوی‌زاده در همه حال شوخ طبع بود. چشمان روشن و صورتی نورانی و شاداب داشت، هر وقت از مقابل ساختمان بنیاد شهید باغملک عبور می‌کردیم با شوخی می‌گفت خانم این آدرس را حفظ کن بعد از شهادت من مسیرت زیاد به اینجا می‌خورد، من متوجه می‌شدم که حرفش جدی است، اما برای اینکه ناراحتم نکند با شوخی و خنده می‌گفت. حتی در خود سوریه دوستانش می‌گفتند برخی اوقات که در منطقه‌ی عملیاتی راه را گم می‌کردیم، در عین عصبانیت همه‌ی ما، شهید زکوی با لبخند می‌گفت نترسید راه ما به سمت بهشت است گم نمی‌شویم. 🔺شهید مجتبی زکوی‌زاده در کار کشاورزی عصای دست پدرش بود. وی بخاطر اینکه سروان تکاور شاغل در تیپ تکاوران سپاه بهبهان بود در بهبهان زندگی می‌کرد اما در زمان برداشت محصولات کشاورزی به روستا می‌آمد و کارهای کشاورزی پدرش را انجام می‌داد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
📝 | وقتی دفاع از وطن اولویت تمام کارهایت می‌گردد 🔻شهید مهدی ذاکر حسینی در رابطه با ازدواج می‌گفت تا زمانی که این داعشی‌ها و تکفیری‌ها از بین نروند من سعی می‌کنم ازدواج نکنم، چون احتمال شهادت هست. می‌گفت دوست ندارم در رختخواب بمیرم و می‌خواهم در راهی بروم که شهادت در آن هست و حداقل اثری از ما در جامعه بماند. وی اعتقاد داشت اگر ما نرویم تروریست‌ها وارد کشور می‌شوند و مملکت‌مان را نابود می‌کنند. 🔺مهدی ذاکر حسینی یک بار گردنش صدمه دیده و چند تا از دندان‌هایش به خاطر مبارزه با داعش شکسته بود. بار دیگر برای ضربه زدن به داعش جلو رفته بود و آن ها تعقیبش کردند و موتورش را با خمپاره زده بودند. مهدی از موتور افتاده و دندانش شکسته بود ولی خودش را از دست آن‌ها نجات داده بود. او همیشه این جراحت‌ها را داشت. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
همیشہ همسرداری اش خاص بود ؛ وقتی می خواستیم با هم بیرون برویم ، لباس هایش را می چید و از من می خواست تا انتخاب ڪنم ؛ از طرف دیگر توجہ خاصی بہ مادرش داشت . هیچ وقت چیزی را بالاتر از مادرش نمی دید ، تعادل را رعایت می ڪرد ؛ بہ خاطر دل همسرش دل مادرش را نمی شڪست ؛ و یا بہ خاطر مادرش بہ همسرش بی احترامی نمی ڪرد... راوی : هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
📝 | می‌ترسم خوبی‌ات تو را از من بگیرد 🔻دختر شهید عباسی با اشاره به جانبازی پدر در دوران هشت سال دفاع مقدس می‌گوید: " ایشان جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی بود. ریه‌هایش مشکل داشت و دندان ها و موهایش ریخته بود. عاشق جبهه بود. همین عشقش او را به سوریه کشاند. یک بار به او گفتم می دانم اگر به سوریه بروی بر نمی‌گردی، گفت شهادت دُر گرانبهایی است که به هر کسی نمی‌دهند. گفتم تو آنقدر خوبی که می‌ترسم این خوبی‌ات تو را از من بگیرد. 🔺شهید منصور عباسی در فکر رفتن به سوریه نبود؛ اما یک خواب باعث شد، برود. خواب دیده بود راه سبزی جلویش هست که انتهای آن حرم حضرت زینب (س) قرار دارد، دوستان شهیدش را در خواب دیده بود که گفته بودند حاج منصور مراقب باش جا نمانی. | هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
| این خالکوبی یا فردا پاک می شود یا خاک می شود 🔻شهید مجید قربانخانی به خاطر خالکوبی هایش طوری در سوریه وضو می گرفته که معلوم نباشه. اما شب آخر بی خیال می شود و راحت وضو می گیرد. 🔸یکی از بچه ها که تازه مجید را در سوریه شناخته بود به او می گوید: مجید جان تو این همه خوبی حیف نیست خالکوبی داری؟ مجید هم در جوابش می گوید: این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود. 🔺پدر شهید می گوید: "مجید بچه زبر و زرنگی بود و درآمد خوبی داشت. اما عجیب دست و دلباز بود و اگر مستمندی را می دید، هرچه داشت به او می بخشید. فکر هم نمی کند که شاید یک ساعت بعد خودش به آن پول نیاز پیدا کند. گاهی در یک روز کلی با نیسانش کار می کرد، اما روز بعد پول بنزینش را از من می گرفت! ته توی کارش را که در می آوردی میفهمیدی کل درآمد روزش را بخشیده است. واقعا دل بزرگی داشت و همیشه تک کلامش این بود" (( خدای بزرگ می رساند)) | هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
| جهاد با قلم علمایی و خون شهدایی ▪️همسر شهید علی تمام زاده می گوید: روحانی شوخ طبعی بود و مثل همه، عزیزانش را دوست داشت. من و فرزندانم نمی خواستیم او را از دست بدهیم به همسرم می گفتم شما طلبه هستید و مجاهدت دینی می کنید و همیشه به ایشان روایتی از پیامبر(ص) را می گفتم که قلم علما افضل و برتر از خون شهداست اما ایشان می خندیدند و و می گفتند ببینم چه می شود.... ▪️در روزگاری که بازار فرقه ها داغ شده بود، شهید علی تمام زاده نقش آفرین شد، مقابله با فرقه های منحرف فکری و دینی و نگارش مقالات و نوشته هایی در مجلات و پایگاه های مجازی، تنها بخشی از فعالیت های او بود. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
| جهاد با قلم علمایی و خون شهدایی ▪️همسر شهید علی تمام زاده می گوید: روحانی شوخ طبعی بود و مثل همه، عزیزانش را دوست داشت. من و فرزندانم نمی خواستیم او را از دست بدهیم به همسرم می گفتم شما طلبه هستید و مجاهدت دینی می کنید و همیشه به ایشان روایتی از پیامبر(ص) را می گفتم که قلم علما افضل و برتر از خون شهداست اما ایشان می خندیدند و و می گفتند ببینم چه می شود.... ▪️در روزگاری که بازار فرقه ها داغ شده بود، شهید علی تمام زاده نقش آفرین شد، مقابله با فرقه های منحرف فکری و دینی و نگارش مقالات و نوشته هایی در مجلات و پایگاه های مجازی، تنها بخشی از فعالیت های او بود. | هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
📝 | ورود به سپاه، عشق دوران کودکیش بود ▪️شهید علیرضا بریری و همسرش هشت سال زندگی مشترک را تجربه کردند و خداوند بعد از شش سال به آنها فرزندی عطا کردند که نامش را محمد امین گذاشتند محمد امین بعداز شهادت پدرش خیلی اظهار دلتنگی می کند. ▪️همسر شهید علیرضا بریری خاطره‌ای از شهید سلیمانی تعریف می کند: در یک مراسمی سردار حضور داشتند پسرم که حدودا ۵ ساله بود از ایشان درخواست هدیه ای کرد، سردار یک انگشتر به پسرم داد، امام چون انگشتر برایش بزرگ بود با ناراحتی بچه گانه آن انگشتر را به سردار پس داد و گفت این انگشتر بزرگانه است، من انگشتر بچگانه می خواهم. ▪️سرانجام پیکر این شهید عزیز پس از حدود سه سال که از شهادتش می گذشت در منطقه خان طومان تفحص و از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد. | هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا