eitaa logo
با شهدا
960 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
489 ویدیو
5 فایل
کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس ،شهدای ترور ،مدافعان وطن و مدافعان حرم @bashohda تاریخ ساخت کانال 1397/02/04 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
! 💠جدا شدن احمد کاظمی و مهدی باکری در ظاهر از همدیگر خللی در دوستیشان بوجود نیاورده بود. در تیپ نجف هر وقت گفته میشد آقا مهدی معاون احمد آقاست، کاظمی میگفت: «نه! آقا مهدی فرمانده منه!». تا آخر ادامه داشت... در عملیات خیبر اردوگاه لشکر عاشورا و لشکر نجف در کنار هم بود و وسطشان فقط داشت و سنگرهای دو لشکر هم نزدیک این خاکریز بود. هر وقت آقا مهدی کاری با احمد کاظمی داشت دیگر معطل نمیشد. خودش بلند میشد از خاکریز میگذشت میرفت احمد آقا و ایشان هم چنین میکرد. لحظه های سخت و سرنوشت ساز عملیات خیبر بود و باران تیر و ترکش میبارید. بر اثر انفجار گلوله های توپ و تانک، حفره بزرگی ایجاد شده بود. این حفره، سنگر آقا مهدی بود و سنگر قرارگاه تاکتیکی لشکر عاشورا توی جزیره. حاضر بود برای جانش را هم بدهد. هر وقت فرصت میکرد، میگفت: « کاری کن که .» این جمله را احمد بارها به مهدی گفته بود و من هم با گوشهای خودم شنیده بودم. زیر باران گلوله و ترکش آمد. تا را داخل حفره دید چهرهاش را پوشاند و گفت: – مهدی! چه جای باصفایی برا خودت انتخاب کردی... . احمد خیال جدا شدن از مهدی را نداشت و ماند داخل همین حفره. گفت: «اینجا هم قرارگاه تاکتیکی آقا مهدی است و هم من.» ولی این حفره هیچ امنیت نداشت و نمیشد اطمینان کرد. به اصرار بچه ها سنگر کوچکی ساختیم. خود احمد آقا و آقا مهدی هم آمدند و در ساختن سنگر کمکمان کردند. نمیشد داخل سنگر سرپا ایستاد؛ کوچک بود و کم ارتفاع. عملیات که تمام شد، برمیگشت عقب. میرفت شهرهای مختلف آذربایجان به سر میزد. به مجروحان جنگ و جانبازان سرکشی میکرد... : اشنائی ها ، این بار خودم می برم ، ص ۴۰ و ۴۱ @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
هر چه بهش گفتند فایده ای نداشت. زیر بار گردان عبدالله نمی‌رفت. روز بعد، صبح زود رفته بود تیپ. به فرمانده گفته بود: چیزی رو که ازم خواستین قبول می‌کنم. از همان روز شد فرمانده . با خودم می‌گفتم: نه با این که اون همه سر سختی داشت توی قبول کردن فرماندهی، نه به این که خودش پاشده اومده پیش فرمانده تیپ. بعدها، با که کردم، علتش رو برایم گفت : شب قبلش (سلام الله علیه) را خواب دیده بود؛ حضرت بهش کرده بودن. شهید @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
| ، وقتی دید با فرماندهی زمینی میسر نیست، از آسمان فرماندهی کرد. و حالا ، ، و تمام عالم منتظر آسمانی اند برای @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔸حاج قاسم پیش از سفر به سوریه در سفر به و زیارت حضرت معصومه (س) گفته بودند: اگر شدم انگشترم💍 را به همراه خودم دفن کنید 🔹زیرا به دلیل قرائت همه من و تبرک "حرم های مطهر ائمه" و دیگر مکان های مقدس که به همراهم بوده بسیار بالایی برای من دارد😍 🔸در یکی از اعزامی به غرب کشور🇮🇷 از حاج قاسم سوال کردم که اگر به شما پست و بالاتری پیشنهاد کنند چه تصمیمی خواهید گرفت⁉️ گفت: نیروی قدس سپاه آخرین مسئولیت من است☝️ ♥️ @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔰حاج روح الله سلطانی فرماندهی قابل اتكا در ميادين نظامی بود. 🔹اگر شهيد نمي شد، قطعا در آينده مديريتی خود زودتر از ديگران ارتقا پيدا مي كرد✅ و ايشان براي يكي دو سال آينده به جانشيني و يا لشكر نائل مي شدند، اين شخصيت وجودی در ايشان بود. 🔸سلطانی در منطقه با توجه به كه داشت در اين زمينه برجسته عمل نمود. اينها همه نشانگر توانايی های اين شهيد🌷 در مسئوليت هایی بود كه عهده دار آن بود. 🔹همين پيشرفت ها موجب شد تا از لشكر ٢٥ كربلا، جهت شركت در دوره دافوس كه عالی ترين دوره نظامی می باشد معرفی گردد. بی دليل نبود به او لقب دادند ... 📚 منبع: كتاب هراز تا فراز، مجموع خاطرات شهيد حاج روح الله سلطانی 🌷 معاونت عملیات لشگر ۲۵ کربلا پیرانشهر، نوار مرزی شمال غرب درگیری با تیم های ترور و خرابکاری گروهک پژاک @bashohda کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم