#مسجدوجماعت
#وحشت_ازنمازجماعت
مدتی بود که ما را در تنگنا قرار داده بودند و در هر بیست و چهار ساعت یک لیوان آب آشامیدنی به ما می دادند. بچه ها با وجود تشنگی زیاد، کمی از آب را می خوردند و بقیه ی آب ها را جمع می کردند و در موقع مناسب با آن وضو می ساختند. وقتی که در صفوف به هم پیوسته به نماز می ایستادیم، برایمان بسیار لذت بخش بود و عراقی ها وحشت می کردند؛ #نمازی در دل دشمن با وضویی که به دشواری انجام شده بود. ما با آن همه محدودیت، نمازمان را با #عظمت اقامه می کردیم.
۱۰۱-خاطره ی جمال علوی
📚قصه ی نماز آزادگان، ص ۲۳۱
#شهدا #دفاع_مقدس #خاطرات #خاطرات_جانبازان_و_آزادگان
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم