آخریش هم اتاقِ من
گفتم: «دکتر جان، جلسه رو ميذاريم همینجا، فقط هواش خيلي گرمه. اين پنکه هم جواب نمیده. ما صد، صد و پنجاهتا کولر اطراف ستاد داريم، اگه يکيش را بذاريم اين اتاق...»
گفت: «ببين اگه ميشه براي همه سنگرا کولر بذاريد بسمالله، آخريش هم اتاق من.»
منبع: تبیان
شهید دکتر مصطفی چمران
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌸 وصیتنامه
ای آنکه وصیت نامه ام را می خوانی بدان که از کودکی آرزوی بسیار داشته ام و آن هم تنها رسیدن به لقاءالله و جهاد فی سبیل الله بوده و هست، دوست داشتم که در جنگ مانند حسین (ع) شهید شوم، هر چند که در آن زمان نبودم به ندای حسین (ع) لبیک بگویم اما اکنون هستم، می توانم به ندای حسین لبیک بگویم و گفته ام و به آرزوی خود نیز که شهادت است رسیدم و چون که باید زمینه ای برای شیفتگان الله فراهم کنیم تا بتوانیم از آن عبور نماییم،
خواهران و برادران مسلمانم قدر رهبر کبیر امامت امت را بدانید و روحانیون مبارز و همیشه در صحنه را حامی باشید، به نماز جمعه و جماعت و دعای کمیل و توسل و … اهمیت دهید، نماز شب را بپا دارید، جبهه های نبرد حق علیه باطل را یاری کنید، در جبهه ها شرکت کنید چون که امام واجب شرعی اعلام فرموده اند، خواهران حجاب خود را رعایت کنید، که دشمن از همین حجاب شما می ترسد و بدن آنان به لرزه می افتد، خواهرم حجاب تو از خون سرخ من افضل است، از منافقین کوردل می خواهم که دست از این اعمال زشت و کثیف خود بردارند و به اسلام عزیز روی آورند.
🌷شهید حاج حبیب الله افتخاریان🌷
#شهدا #وصیت_نامه #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#لبخندهای_خاڪی
🍃در سالهای دفاع مقدس ...
#چای مرهمِ #خستگی جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چای داشتند.
🍃روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت (فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ) بودیم که در آن صحبت از #کنترل مناطق عملیاتی بود.
🍃حاج همت به آقا مهدی گفت :
نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها #سخت میگیرند و اجازه نمیدهند راحت عبور و مرور کنند مگر #ترکی بلد باشند
🍃آقای مهدی در پاسخ گفت:
شما #یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟! حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را میشناسم حتی حدّ خط #لشڪر_عاشورا را هم میشناسم!
🍃آقا مهدی با تعجب پرسید چطور چگونه میشناسید؟
حاج همت در جواب گفت :
شناختن حد و حدود لشکر شما
کاری ندارد، اصلاً #مشڪلی نیست!
🍃هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه #کتریهای_چای_لشکر شما روی آتش میجوشد ...
همگی خندیدیم 😂😂
#سرداران_دفاع_مقدس
#شهید_ابراهیم_همت
#شهید_مهدی_باکری
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
آرمانگرایی در عین واقعگرایی
وقتی به کاری نزدیک میشد تا آخر ادامه میداد و به کم هم قانع نبود. آدمی بهشدت آرمانی بود. از سوی دیگر واقعگرا هم بود؛ یعنی آن آرمان را میآورد در سطح واقعیتها و بهطور کامل و به یک شکلی تفکیکش میکرد تا بتواند آن را مرحلهبهمرحله محقق کند و از خودش مایه میگذاشت و بیشترین هزینه را میداد.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
راوی: سرکار خانم فاطمه تندگویان، خواهر شهید
شهید محمدجواد تنگویان
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
تویوتای آخرینمدل
یکشب دوستان آمدند و ما را برداشتند و بردند به يکي از بنگاههاي مشهد و يک تويوتاي آخرینمدل خريدند. هرچه پرسيدم براي کي؟ گفتند: کاري نداشته باش. فرداي آن روز آن ماشين را آوردند جلوي در حزب جمهوري اسلامي که الا بالله بايد اين را با ماشين شهيد هاشمينژاد عوض کني. رفتم خدمت آقا و قضيه را عرض کردم. بهقدری سيد ناراحت شد که گفت: «تصورش را هم نمیکردم که اینقدر پايين فکر کني!»
گفتم: «آقا! اين را میخواهند هديه بدهند. آن را براي شما خريدهاند. آخر اين ماشين که داريد حسابي تق و لق است». من خودم با ماشين ايشان همراهشان رفته بودم بهشهر. وسط راه ده دفعه کاپوت ماشين را بالا زديم، روغن ريختيم و خلاصه مکافاتي کشيديم. آقا گفتند: «برو دنبال کارت و ماشين را به دست خودشان.» و روي اين جمله تأکيد کردند، بنده هم گفتم: چشم!
منبع: راسخون
راوی: جواد نعیمی
شهید سیدعبدالکریم هاشمینژاد
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
هیچوقت نشنیدیم غیبت کسی را بکند
هیچوقت از مرتضی نشنیدیم که غیبت کسی را کند. حتی دوست نداشت اطرافیانش پشت سر کسی صحبت کنند. اگر کسی جلوی او از کسی بد میگفت، با خنده و شوخی بحث را عوض میکرد. حتی دوست نداشت پشت سر کسانی که در حقش ظلم کرده بودند هم بدگویی شود. بار غصهها و مشکلات را بهتنهایی بهدوش میکشید، اما درباره کسی بدگویی نمیکرد.
منبع: خبرگزاری تسنیم
شهید مدافع حریم اهلبیت علیهمالسلام، مرتضی حسینپور شلمانی
#شهدا #خاطرات #مدافعان_حرم
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
ادبِ نوکری
داشتم باهاش حرف میزدم که مداح شروع کرد به خوندن؛ «السلام علیک یا اباعبدالله علیهالسلام»
اشک توی چشاش حلقه زد.صورتش رو از من برگردوند. داشت گریه میکرد.
گفت: «الآن دارن روضه امام حسین عليهالسلام رو میخونن. حرفامون باشه برای بعد.»
منبع: منبرک
سردار شهید محمد فرومندی
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺑﻪ #ﺣﻀﺮﺕ_ﺁﻗﺎ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ #ﻭﻻﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﻭﺭﻭﺩﯼ ﻣﻨﺰﻝ ﻧﺼﺐ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ #ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﻭﻻﯾﺖ ﺑﺪﮔﻤﺎﻥ، ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭘﺎ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﮑﺎﻥ »ﻭ ﻣﯽﮔﻔﺖ : « #ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺁﻗﺎ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﺩ،ﻣﺪﯾﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺎﻥ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ . #ﺁﻗﺎ ﯾﻌﻨﯽ #ﻋﻠﯽ ﻭ #ﻋﻠﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ( ﻉ ) ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻭﺻﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
#شهیداحمداعطایی
#شهدا #کلام_شهدا #مدافعان_حرم
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
هویت حسینی؛ هویت شهداي گمنام
داشتیم پیکر شهدامون رو با کشتههای بعثی تبادل میکردیم که ژنرال حسن الدوری رئیس کمیته وفات ارتش عراق گفت: «چند تا شهید هم پیدا کردیم که تحویلتون میدیم تا به فهرستتون اضافه کنین.»
یکی از شهدایی که عراقیها پیدا کرده بودند، پلاک نداشت.
سردار باقرزاده پرسید: «از کجا میگید این شهید ایرانیه؟ اینکه هیچ مدرکی برای شناسایی نداره!»
ژنرال بعثی گفت: «با این شهید یک پارچه قرمزرنگ پیدا کردیم که روش نوشته بود «یا حسین شهید» فهمیدیم ایرانیه...»
شادی روح شهدای گمنام صلوات
منبع: منبرک
راوی: محمد احمدیان
شهید گمنام
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
دیدار با نخستوزیر با لباس کردی!
شهید ناصر همیشه در صف مقدم بود و مسئولیت فرماندار و نیز فرمانده نظامی را برعهده داشت. یک روز قرار بود شهید رجایی به منطقه بیاید، بدون اینکه از قبل هماهنگ شده باشد. اتفاقاً در آن روز درگیری هم شده بود. معمولاً مرسوم است فرماندار بهعنوان نماینده دولت از نخستوزیر استقبال کند، اما وقتی سؤال میشود میگویند: فرماندار در عملیات شرکت کرده است!
بعد از مدتی، ناصر با لباس کردی و تجهیزات نظامی و لبهای خشک، با اسلحه کلاش به دست میآید و شهید رجایی او را در آن وضعیت بغل میکند و میگوید: «مسئولان ما چقدر مردمی هستند.»
منبع: خبرگزاری فارس
شهید ناصر کاظمی
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
تمیز کردن فریزر
فردای عید غدیر بود. قرار بود قبل از اعزام مجددش و رفتن به مأموریت به کارهای اداری و غیر اداریاش بپردازد و سر و سامانش بدهد. مدتی در اتاق مشغول بودم. جانمازش مانند همیشه روبهقبله باز بود. بلند شدم و بیرون رفتم. چشمهایم از تعجب گرد شد؛ حاجآقا جلوی در فریزر بود و مشغول تمیز کردن آن.
گفتم: «مگه شما بیرون نبودید؟ کی آمدین من متوجه نشدم؟! چرا زحمت میکشید؟»
نگذاشت حرفم را ادامه بدهم؛ لبخندی زد و گفت: «دیدم کمرت درد میکند گفتم قبل از رفتن دستی به این فریزر بکشم شما اذیت نشی.»
منبع: تارنمای ابر و باد
شهید مدافع حریم اهلبیت (ع) سردار حسین همدانی
#شهدا #خاطرات #مدافعان_حرم
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
دلم نمیخواست راه تمام شود
تازه نامزد کرده بود. زنگ زد گفت: «ماشینم خرابشده اگر میتوانی بیا ماشین را به تعمیرگاه ببریم.»
با یک وانت رفتم پیشش و ماشین را با یک طناب بستیم و مسیر ۲۰ دقیقهای را ۲ ساعته طی کردیم.
در راه بهقدری شوخی کرد و آنقدر ماشین بیچارهاش را مسخره کرد، کلی خندیدیم و خوش گذشت دلم نمیخواست راه تمام شود!
شوخطبعی بهشرط اینکه با ناسزا نباشد، یکی از نشانههای مؤمن است.¹ مؤمن باید شوخطبع و خوشبرخورد باشد. طوری که همراهش، از همراهی با او خسته نشود. شبیه برخوردی که این شهید بزرگوار داشت.
۱)تحف العقول، ص ۴۹
منبع: سایت ابر و باد
شهید مدافع حریم اهلبیت (ع) هادی شجاع
#شهدا #خاطرات #مدافعان_حرم
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#یاد_یاران
روزها روزه، شبها عبادت
اصفهان بودیم. رفتیم جلسه اخلاق آیتالله میردامادی در مسجد عبدالغفور. محمد ارادت خاصی به ایشان داشت. همیشه به جلسات ایشان میرفت. ایشان در ضمن صحبتها از اوصاف یاران پیامبر (ص) گفت: «کسانی که روزها روزه میگرفتند و شبها را به عبادت میپرداختند.»
محمد بعد از جلسه گفت: «بیا باهم شروع کنیم!» گفتم: «چی رو؟» گفت: «اینکه تا وقتی میتوانیم شبها رو عبادت کنیم و روزها را روزه بگیریم!» گفتم: «مگه میشه؟!» اما بعد تصمیم گرفتیم که انجام دهیم. هفته بعد دوباره محمد را دیدم. باهم در مورد همان قضیه صحبت کردیم. گفت: «اولش سخت بود، اما الآن عادی شده. شبها قرآن و دعا و نماز و... بعد از سحری و نماز صبح هم استراحت میکنم.» کارهای محمد عجیب بود. هر کاری که برای تهذیب نفس لازم بود انجام میداد.
شهدا تهذیب نفس را جدی میگرفتند. ما هم باید آن را جدی بگیریم و برایش برنامه داشته باشیم!
منبع: کتاب یا زهرا، ص ۸۷
شهید محمدرضا تورجیزاده
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
فرماندهای که حاج قاسم خیلی روش حساب میکرد
پارسال در موکب حرم حضرت زینب (س) داشتم با آقای خزاعی مکتب صحبت میکردم. ناگهان حرفش را قطع کرد و داد زد: «سلام دلاور، سلام فرمانده.» دیدم دوید رفت و مردی را بغل کرد که دستش به گردنش آویزان بود و شبیه برادران افغان بود. بعد آوردش داخل موکب و برایش چای آورد. مرد هم با تواضع خاصی چای رو خورد و مثل آدمهای خجالتی خداحافظی کرد و رفت زیارت. گفتم: «این شخص را معرفی کنید.»
گفت: «آقای توسلی فرمانده دلاور فاطمیون.» میگفت در بزرگیاش همین بس که در یک عملیات که چند گردان با هم عملیات کرده و همه گردانها بهجز گردان فاطمیون شکست خورده بودند، از حاجقاسم سلیمانی سؤال شد که نبرد را ادامه بدهیم یا عقبنشینی کنیم. حاجقاسم پاسخ جالبتوجهی داده و پرسیده بود: «آقای توسلی در عملیات هست؟» پاسخ شنیده بود: «بله، به عنوان فرمانده گردان فاطمیون عمل میکند.» حاج قاسم پاسخ داده بود: «پس ادامه بدهید که انشاءالله پیروزید...»
منبع: خبرگزاری رجانیوز
شهید مدافع حریم اهلبیت علیهمالسلام، علیرضا توسلی، فرمانده تیپ فاطمیون
#شهدا #خاطرات #مدافعان_حرم
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#عاشقانه_ای_با_شهدا🌹
#هدیه_عروسی🌸
هرچه به عنوان هدیه ی🎁 عروسی بهمان دادند، جمع کردیم کنارهم.
به من گفت"ما که اینارو لازم نداریم،حاضری یه کار خیر باهاش بکنی؟"☺️
گفتم"مثلا چی؟" گفت"کمک کنیم به جبهه" گفتم"قبول!"
بردمشان درمغازه ی لوازم منزل فروشی. همه شان را دادم، ده ,پانزده تا کلمن گرفتم برای جبهه...🌼
#شهید_مهدی_باکری🌹
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
برادر بزرگتر و برادر کوچکتر
برای تهیه مهمات باید حاج احمد متوسلیان رو میدیدم. بهطرف اتاق فرماندهی رفتم. در باز بود، اما حاج احمد نبود. یکی از دوستان گفت: «مطمئن نیستم، اما شاید بدونم کجاست.»
بهطرف دستشوییها راه افتادیم. درست حدس زده بود. حاج احمد درحالیکه سطل آب به دست داشت، مشغول نظافت دستشوییها بود. داغ شدم. رفیقمون رفت تا سطل رو از دستش بگیره. حاج احمد یکقدم عقب کشید و به نظافت مشغول شد.
نگاهی کرد و گفت: «یادت باشه! فرمانده هنگام جنگ برادر بزرگتر همه است و در بقیه مواقع کوچکتر از همه...»
منبع: سایت ابر و باد
جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
الگوی سادگی
همسر شهید کچویی که سالها شاهد خلوص او در این راه بوده است، میگوید: محمد طعم فقر و محرومیت را چشیده بود و همواره سعی داشت الگوی سادگی و بیآلایشی را در زندگی خود پیاده کند. او دنیا را با تمام زیباییهای ظاهریاش رها کرده و مصداق کامل آیه «الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»¹ بود.
روزی به من گفت: «۲ قطعه فرش دارم که بسیار مرا ناراحت میکنند. اگر موافقی، آنها را بفروشیم و به ازدواج دو جوان کمک کنیم.» هنگامیکه فرشها را فروخت، خوشحال و آسوده شد.
۱)همانان كه بهشت را به ارث میبرند و در آنجا جاودان میمانند. (سوره مؤمنون/آیه ۱۱)
منبع: خبرگزاری هابیلیان
شهید محمد کچویی
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
💮تنها #هدیه_آقامهدی برای من....
در طول ۴ سال زندگی مشترکمان جنگ بود و اصلاً فرصت نبود که خرید کنیم، تنها #هدیهای که آقا مهدی برای من گرفت، یک روسری ژوژت که گوشهاش گلدوزی شده بود، با یک #سجاده از مشهد بود؛ هنوز هم آن را #یادگاری نگه داشتم؛ برای دیدار امام یا سفر مشهد که میرفت، #کتاب میخرید...
* آرزویی که هیچ وقت برآورده نشد...
همیشه از #آقامهدی دور بودم؛ #دلتنگیهایم زیاد بود، همیشه حسرت میخوردم و خواهم خورد که چند روزی در کنار هم باشیم؛ اما وقتی میآمد، فقط چشمهای خسته و لباسهای خاکیاش او را میدیدم...
حتی لحظهای نمیتوانستم فکر کنم که یک روزی آقا مهدی از من دور باشد؛ او جرأت این را نداشت که از #شهادتش حرفی بزند، وقتی حرفی میزد، شروع میکردم به گریه کردن....
#عاشقانههای_شهدا
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷شهید دفاع مقدس مسعود ملا🌷
نام: مسعود ملا
نام پدر:مرتضی
ولادت:1344/1/22 ( تهران )
شهادت:1367/4/25 ( تنگه ابوقریب )
مداح دلسوخته اهل بیت {ع} وبسیجی دریادل و شجاع حزب الله
نحوه شهادت:
در تنگه ابوغریب گردان عمار با دو تیپ زرهی عراق درگیر شد. گروهان مسعود ملا محاصره شدند و مسعود تعدادی از نیروهایش را عقب فرستاد، خود مسعود با یک سری از بچه ها ماندند وسط عراقی ها و نبرد تن به تن.
در میان این درگیری عراقی ها مسعود را به رگبار بستند و پهلو و سینه اش زخمی شد و بعد اسارت...
دشمن بعثی ملعون دستان مسعود ملا رو بست پشت نفربر و در حالی که مسعود زنده بود و فریاد یازینب(س) یازینب(س) داشت تا سه راهی فکه کشاندند و بعد آرزوی سوم مسعود محقق شد.
دشمن بعثی ملعون در حالی که مسعود ملا، بر لب فریاد یا حسین(ع) یا حسین(ع) داشت؛ دوره اش کردند و سر از بدن، آنهم از قفا جدا کردند
عارف و ذاکر دلسوخته مداح اهل بیت{ع} بودند.
مسعود ملا از عجایب و نوادر دفاع مقدس بود و الگویی بود برای بچه های گردان عمار لشکر بیست و هفت محمدرسول الله(ص)
#شهدا #زندگینامه #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
وصیت نامهء شهید مسعود ملا:
پروردگارا هم جراحت هم اسارت و هم شهادت را روزی من کن و نگذار شرمنده مولایمان سیدالشهدا (ع) بشوم
🌷شادی روحش صلوات
#شهدا #وصیت_نامه #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
لباسِ تکسایزِ شهادت
یادم هست یک روزی شهید آوینی، شهید گنجی و بنده در جایی نشسته بودیم. شهید گنجی خطاب به شهید آوینی گفت: «حاج مرتضی! دیگر باب شهادت هم بسته شد.» آوینی در جواب گفت: «نه برادر، شهادت لباس تکسایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید، هر وقت به سایز این لباس تکسایز درآمدی، پرواز میکنی، مطمئن باش!» من که میان این دو بودم گفتم: «حاج مرتضی، پس من چی؟ من کی پرواز میکنم؟» شهید آوینی در جواب گفت: «تو در کولهات چیزهایی داری» و نام چند منطقه جنگی را که در آنها مستند ساخته بودم آورد و بعد ادامه داد: «در کولهات چیزهای دیگری هم هست که نمیدانم چیست، هر وقت کولهات سبک شد، پرواز خواهی کرد.»
مدتی پسازاین گفتوگو مرتضی آوینی به شهادت رسید و به فاصله یک سال دیگر نیز گنجی شهید شد. البته من هم منتظرم ببینم کی کولهام سبک میشود...
منبع: پایگاه اطلاعرسانی حوزه
راوی: رضا برجی، مستندساز و از همراهان شهید آوینی
شهید سید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
وفای به عهد
روزی که مصطفی به خواستگاری من آمد، مادرم به او گفت: «این دختر صبحها که از خواب پا میشود، در فاصلهای که دستش را شسته و مسواک میزند، یک نفر تختش را مرتب کرده است و لیوان شیر را جلوی در اتاقش آوردهاند و قهوه را آماده کردهاند. شما میتوانید با این دختر ازدواج کنید؟»
مصطفی که خیلی آرام گوش میکرد؛ گفت: «من نمیتوانم برایش مستخدم بگیرم، ولی قول میدهم تا زندهام، وقتی بیدار شد، تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم روی تخت.»
تا وقتی شهید شد این کار را میکرد. خودش قهوه نمیخورد، اما چون میدانست ما لبنانیها عادت داریم، درست میکرد و وقتی منعش میکردم، میگفت: «من به مادرتان قول دادهام تا زندهام این کار را برای شما بکنم.»
منبع: خبرگزاری فارس
شهید دکتر مصطفی چمران
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
آخریش هم اتاقِ من
گفتم: «دکتر جان، جلسه رو ميذاريم همینجا، فقط هواش خيلي گرمه. اين پنکه هم جواب نمیده. ما صد، صد و پنجاهتا کولر اطراف ستاد داريم، اگه يکيش را بذاريم اين اتاق...»
گفت: «ببين اگه ميشه براي همه سنگرا کولر بذاريد بسمالله، آخريش هم اتاق من.»
منبع: تبیان
شهید دکتر مصطفی چمران
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
حلما کوچولو
روزهای آخر فقط در حال نوشتن بود. خیلی خاکی و تودار بود. همهاش خنده روی لبانش بود. چند روز مانده بود که بابا بشود. خیلی ذوق داشت حلما کوچولویش را ببیند. اما مدام از یک کار نیمهتمام حرف میزد که باید انجام بدهد و بعد برگردد. بالاخره کاری که باید میکرد را انجام داد و برگشت، ولی بدون دیدن دخترش.
حواسمان باشد خون شهیدان پایمال نشود!
منبع: تارنمای ابر و باد
شهید مدافع حریم اهلبیت علیهمالسلام میثم نجفی
#شهدا #خاطرات #مدافعان_حرم
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
21.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥﷽🎥
شعر خوانی #حاج_کلامی_زنجانی
«شعر ترکی بهمراه ترجمه فارسی»
#جبهه جنگ
سال ۱۳۶۵
موقعیت شهید اجاقلو «قجریه»
#شهدا #فیلم #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
پیام من فقط این است
ڪہ در زمان غیبت
اطاعت محض از
ولایت فقیه داشته باشید...
"شهید محمد ابراهیم همت"
#شهدا #کلام_شهدا #عکس #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم