#شهدا
پاسدار معمولی
دامادم میگوید شبهایی که در خرمشهر مستقر بودیم، یک شب نوبت سیدمحمد بود که دو ساعتی پاس دهد. علیرغم وضع جسمی نامناسب عازم محل نگهبانی شد، در همان حال فردی از بچههای بسیجی با او همکلام میشود از او میپرسد: «جهان آرا کیست؟ تو او را میشناسی؟» و سیدمحمد جواب میدهد: «پاسداری است مثل تو.» او میگوید: «نه؛ جهان آرا ۴۵ روز است که با تعداد کمی نیرو جلوی دشمن را گرفته است.» سیدمحمد جواب میدهد: «گفتم که او هم یک پاسدار معمولی است.»
فردای آن روز آن فرد برای گرفتن امضا برگه مرخصیاش راهی اتاق فرماندهی میشود. میبیند که او همان پاسدار در حال پاس شب گذشته است.
منبع: پرچمداران
راوی: پدر شهید
شهید سید محمد جهانآرا
#شهدا #دفاع_مقدس #کلام_شهدا #خاطرات
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#پند_نامه_شهدا
بیت المال
✨شهید علی صیاد شیرازی✨
🌹 هم زمانش را نوشته بود، هم مکانش را. چند دقیقه، کجا، تهران یا شهرستان. شده بود پانزده برگه ی امتحانی. لیست تمام تلفن های شخصی را که از اداره زده بود، نوشته بود. حساب این چیزها را دقیق داشت. حساب همه اش را.🌹
یادگاران، جلد 11 کتاب شهید صیاد، ص 64
#شهدا #دفاع_مقدس #کلام_شهدا #خاطرات
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#شهید_محسن_حججی
#قرآن_خوانی #نصیحت #باور_به_خدا
✍️هر روز در پادگان می دیدمش. می خواستم از کارش سر در بیاورم.آدمی که مدت ها با هم شیطنت می کردیم . یک دفعه از این رو به آن رو شده بود.حرف های خوبی می زد. حال خوشی داشت. تا به هم می رسیدیم،ازش می خواستم نصیحتم کند،حتی با چند جمله یا یک نکته. سفارش می کرد: هر روز #قرآن بخون، حتی شده یه صفحه یا یه آیه. خیلی تو روحت اثر می ذاره؛ اما وقتی با معنی می خونی تو فکرت هم اثر می ذاره.
#سوره_قیامت را دوست داشت وزیاد از آن حرف می زد؛ مخصوصا شش آیه اولش .می گفت: وقتی خدا می گه اثر انگشت رو درست کرده، حس می کنی خدا همیشه دنبالت هست.باید #خدا رو با تمام وجود باور کرد.
🍀راوی:محمد ناصحی،دوست شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۲ ص ۱۴۹
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
#شهدا #خاطرات #مدافعان_حرم #خاطرات #زندگینامه
@bashohda کانال تلگرام باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#شهید_محسن_حججی
#راهیان_نور #غروب_شلمچه
✍️...خیلی دوست داشتم بروم #راهیان_نور. نشد تا اینکه دوران #دانشجویی قسمتم شد. مدام بهم پیام می داد. خیلی خوشحال شده بود. می گفت یادت باشه این سفری که رفتی سفر عادی نیست؛ تا می تونی استفاده کن. یک بار پیام داد که حس می کنم الان جای خیلی خوبی هستی. کنار #شهدای_تازه_تفحص_شده بودم. گفت #کجایی؟ گفتم کنار #شهدای_ گمنامم. خیلی خوشحال شد که در آن لحظه به من پیام داده است. گفت: برام خیلی # دعا_کن. چند ساعت بعد بهش پیامک زدم محسن من الان # شلمچه ام. گفت غروب #شلمچه خیلی قشنگه. وقتی این پیام ها را می داد بیشتر به #عظمت_جایی_که_رفته_بودم پی بردم.
🍀راوی:فاطمه حججی خواهر شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص ۴۹
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
#شهدا #خاطرات #مدافعان_حرم #خاطرات #زندگینامه
@bashohda کانال تلگرام باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#شهید_محسن_حججی
#غیرت #حجاب #چادر
✍️...روی #حجابمان غیرت به خرج می داد. می گفت: مانتو هر چقدر هم بلند وگشاد باشه؛ آخرش #چادر نمی شه؛ #میراث_خاکی_حضرت_زهرا_چادره.شما با #حجاب باشید،چهار نفر هم که به شما نگاه کنند یه #ذره_حجابشون رو خوب می کنن.
🍀راوی:فاطمه حججی،خواهر شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص ۴۸
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
#شهدا #خاطرات #مدافعان_حرم #خاطرات #زندگینامه
@bashohda کانال تلگرام باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#نماز_اول_وقت
#نمازدرکوهستان
✍️بچه های دیگه شاید فقط تو همین دانشكده #نماز خوندن ایشون رو دیده باشند.
ولی من در کوهستان هم دیدم. تا #اذان شد، سریع #قبله را پیدا کرد و ایستاد به نماز.
#شهید_دکتر_مجید_شهریاری
📚کتاب شهید علم، ج ۱،ص۵۹
#شهدا #دفاع_مقدس #کلام_شهدا #خاطرات #وصیتنامه
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#سیره_شهدا
✍️صفای باطن و تقوا و صمیمیتی که در عیسی وجود داشت ، موجب می شد از تبلیغات به شدت اجتناب کند .
وقتی آمده بودند از او فیلم و عکس بگیرند ، او امتناع می کرد ،
اصرار دوستان هم بی نتیجه بود ، می گفت ،
اینجور کارها ارزش و اهمیت سنگر نشینی و جهاد در راه خدا را از بین می برد و آدم را مغرور می کند....
#شهیدعیسی_خدری
📚امام سجاد و شهدا ، ص42
#شهدا #دفاع_مقدس #عکس #کلام_شهدا #خاطرات #وصیتنامه
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#وصیت_شهدا
✍️امید است ، کلیه برادران و خواهران و پدران و مادران مسلمان ، مواردی که امام امت به عنوان اتمام حجت ، و #شهدا برای امت ، باز گو می کنند ، مو به مو به اجرا در آورند.....
#شهیدمحسن_حاج_بابا
#شهدا #دفاع_مقدس #عکس #کلام_شهدا #خاطرات #وصیتنامه
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
✳خاطرهای از شهید عباس بابایی
💢عباس همیشه علاقه داشت تا گمنام باقی بماند. او از تشویق، شهرت و مقام سخت گریان بود. شاید اگر كسی با او برخورد میكرد، خیلی زود به این ویژگیاش پی میبرد.
زمانی كه عباس فرمانده پایگاه اصفهان بود یك روز نامهای از ستاد فرماندهی تهران رسید. در نامه خواسته بودند تا اسامی چند نفر از خلبانان نمونه را جهت تشویق و اعطای اتومبیل به تهران بفرستیم. در پایان نامه نیز قید شده بود كه « این هدیه از جانب حضرت امام است.» عباس نامه را كه دید سكوت كرد و هیچ نگفت. ما هم اسامی را تهیه كردیم و چون با روحیه او آشنا بودم، با تردید نام او را جزء اسامی در لیست گذاشتم میدانستم كه او اعتراض خواهد كرد. از آنجا كه عباس پیوسته از جایی به جای دیگر میرفت و یا مشغول انجام پرواز بود. یك هفته طول كشید تا توانستم فهرست اسامی را جهت امضاء به او عرضه كنم.
ایشان با نگاه به لیست و دیدن نام خود قبل از اینكه صحبت من تمام شود، روی به من كرد و با ناراحتی گفت: برادر عزیز! این حق دیگران است؛ نه من.
گفتم: مگر شما بالاترین ساعت پروازی را ندارید؟ مگر شما شبانهروز به پرسنل این پایگاه خدمت نمیكنید؟ مگر شما...؟ ولی میدانستم هرچه بگویم فایدهای نخواهد داشت. سكوت كردم و بیآنكه چیزی بگویم، لیست اسامی را پیش رویش گذاشتم. روی اسم خود خط كشید و نام یكی دیگر از خلبانان را نوشت و لیست را امضا كرد. در حالی كه اتاق را ترك میكردم. با خود گفتم كه ای كاش همه مثل او فكر میكردیم.
(راوی: امیرعلی اصغر جهانبخش)
#شهدا #دفاع_مقدس #خاطرات
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
✳خاطرهای از شهید مهدی باکری
💢چندروز بود كه صبح زود تا ظهر پشت خاكريز ميرفت و محور عملياتي لشگر را تنظيم ميکرد. هواي گرم جنوب؛ آن هم در فصل تابستان، امان هركسي را ميبريد. يكي از همين روزها نزديك ظهر بود كه آقا مهدي به طرف سنگر بچهها آمد و با آب داغ تانكر، گرد و خاك را از صورت پاك كرد و سر و صورتش را آبي زد و وضو گرفت و به داخل سنگر رفت. آقا رحيم با آمدن آقاي باكري سر پا ايستاد و ديده بوسي كردند. در همين حين آقا رحيم متوجه لبهاي خشك آقا مهدي شد. رحيم به سراغ يخچال رفت و يك كمپوت گيلاس بيرون آورد، در آنرا باز كرد و به آقا مهدي داد. آقا مهدي خنكي قوطي را حس كرد، گفت: امروز به بچهها كمپوت دادهاند؟
آقا رحيم گفت: نه آقا مهدي! كمپوت، جزء جيره امروزشان نبوده.
باكري، كمپوت را پس زد و گفت: پس چرا، اين كمپوت را براي من باز كردي؟
رحيم گفت؟ چون حسابي خسته بوديد و گرمازده ميشديد. چندتا كمپوت اضافه بود، كي از شما بهتر؟
آقا مهدي با دلخوري جواب داد: از من بهتر؟ از من بهتر، بچههاي بسيجي هستند كه بيهيچ چشمداشتي ميجنگند و جان ميدهند.
رحيم گفت: آقا مهدي! حالا ديگر باز كردهام، اين قدر سخت نگير، بخور.
آقا مهدي گفت: خودت بخور رحيم جان! خودت بخور تا در آن دنيا هم خودت جوابش را بدهي.
#شهدا #دفاع_مقدس #خاطرات
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#شهید_محسن_حججی
#کتاب #نمایشگاه_کتاب #معرفت #ایمان #کار_فرهنگی
✍️...وقتی در #کتاب_شهر کار می کرد،گفت:یک #نمایشگاه زدیم بیاید ببینید.رفتیم،بیشتر #کتاب ها راجع به #زندگی_شهدا و #اهل_بیت(ع) بود.
می گفت اگر #کتاب بخونید،#معرفتتون زیاد می شه؛اون وقته که #ایمانتون قوی می شه. خودش #کتاب_هنر_اهل_بیت را زیاد می خواند. یک کانال هم زده بود توی #تلگرام به اسم گروه #فرهنگی_هنری_میثاق. بیشتر از #شهدا و #مدافعان_حرم مطلب می فرستاد.
🍀راوی:فاطمه حججی،خواهر شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص۵۰
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
#شهدا #خاطرات #مدافعان_حرم #خاطرات #زندگینامه
@bashohda کانال تلگرام باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم