⚘﷽⚘
میگفت عید اصلی ما شیعیان عید غدیره.
سعی کنید تو عید غدیر دید و بازدید بیشتری داشته باشید و تو خونه هاتون سفره ی عید بندازین و این سنت رو احیا کنید.
صله رحم با سادات رو فراموش نکنید.
#شهیدمدافعحرممحمدبلباسے
🦋【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】🦋
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
🔴روایت کمتر دیدهشده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات/ بهمناسبت پنجم مرداد؛ سالروز عملیات مرصاد
♦️منافقین میخواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلامآباد تا کرمانشاه با هر وسیلهای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند.
♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همهی خلبانها در پناهگاه آماده بودند. توجیهشان کردم که اوضاع در چه مرحلهای هست. دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همینجور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همینطور از روی جاده میرفتیم، نگاه میکردیم، مردم سرگردان را میدیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنهی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشتهاند «گردنهی مرصاد».
♦️یکدفعه نگاه کردم، مقابل آنور خاکریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همینجور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار میآورند تا از این خاکریز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را میزنند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. میتوانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: اینها را میبینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهای دو تا کبریها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یکدفعه دادوبیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودیاند. چیچی بزنیم اینها رو؟!
♦️خوب اینها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودیها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشستهایم و ما هم پیاده شدیم و من هم بهخاطر اینکه درجههایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چهجوری به اینها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجهام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من میترسم؛ من اگر بزنم، اینها خودیاند، ما را میبرند دادگاه انقلاب.
♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل اینکه متوجه بودند که ما داریم بحث میکنیم راجع به اینکه میخواهیم بزنیم آنها را، منافقین سر لولهی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودیها را؟ اینها بچهی کرمانشاه بودند، با لهجهی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را میرسیم. سوار هلیکوپتر شدند و رفتند.
♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلولهها که داخل بود، مثل آتشفشان میرفت بالا. بعد هم اینها را هرچه میزدند، از این طرف، جایشان سبز میشدند، باز میآمدند.
بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند.
♦️بعضی از آنها فراری میشدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار میکشیدیم، نمیآمدند. میرفتیم دنبال آنها، میدیدیم مردهاند. اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی اینها، دخترها مثلاً فرماندهی میکردند. از بیسیمها شنیده میشد: زری، زری! من بهگوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آنها خراب بود.
♦️بههرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیهی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیهی شریفه میفرماید: «با اینها بجنگید، من اینها را به دست شما عذاب میکنم و دلهای مؤمن را شفا میدهم و به شما پیروزی میدهم.» و نقطهی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیفترین و خبیثترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.»
📚رمز عبور، ۱، صفحهی ۱۱۳
هدیه به روح مطهر شهدا #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #وصیتنامه
@bashohda
کانال باشهدا
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ المعصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
سالروز اکمال دین،اتمام نعمت، و هنگامه اعلان وصایت و ولایت امیر المومنین علیه السلام بر شیعیان و پیروان ولایت خجسته باد.
هدیه به روح مطهر شهدا #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #وصیتنامه #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
لوح ویژه عید غدیر به همراه سخنانی از شهید حاج قاسم سلیمانی با عنوان «مدار جاودانگی» منتشر شد
🌕 شهید سلیمانی: هر كس به مدار مغناطيسی علیبنابیطالب(ع) نزدیکتر شد، اين مدار بر او اثر میگذارد او کمیلبنزیاد میشود، او ابوذر غفاری میشود، او سلمان پاک میشود...
هدیه به روح مطهر شهدا #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #وصیتنامه #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
💢 سقای عملیات مرصاد
🔹هفـده سالش هنوز تمام نشده بود کـه در عملیات مرصاد شرکت کرد. برایمان از عملیات اینگونه تعریف می کرد کــه چـون هنوز آمـوزش نظامی ندیده بـود، مسئولیت آوردن آب را به او داده بودند. به او گفتند تو جدّت سقّا بوده، پس برو با قاطر برایمان آب بیـاور.
🔹دو بار برای بردن آب می رود و بر میگردد. سری سوم، چون مسیر طولانی بود، خسته شد. از فرمانده اش خواست تا نفر دیگری را به جایش بفرستد تا او کمی استراحت کند و برای سری بعد مجددا خودش برود. هنوز دویست متری از دور شدن دو رزمنده ای که به جای سید نورخدا رفته بودند، نگذشت که تیرخوردند و شهید شدند. نمی دانستیم که خداوند سید نورخدا را برای چه روزی ذخیره کرده است!
🔹“شهید سید نورخدا موسوی” از مرزبانان نیروی انتظامی هفدهم اسفند 1387 در درگیری با گروهک تروریستی ریگی جانباز و پس از ده سال مجروحیت شانزدهم آبان 97 به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #وصیتنامه #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
✨شہیدیکهبا#امامزمانارتباطداشت🧡
کر،ولالبود !
بادستیهقبرکشید ،
کنارقبرپسرعمویشهیدش . . .
بعدبهخودشاشارهکرد🙋🏻♂️!
.
خندیدیم . . .😄!
گفتیم تو کجا ؟! شهادت کجا ؟!
کربلای ۸ شهید شد.. :)💔
.
نوشتهبود:
عمریحرفزدم،بهمنخندیدید🚶🏻♂️!
امابدانیدآقایمبامنحرفمیزد✋🏼!.
همانجاکهاشارهکردهبود ،
خاکشکردیم . . .🥀🕊
.
#شهیدعبدالمطلباکبری🌱
هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #وصیتنامه #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
🌸🍃 #طرّاح بستن تنگه مرصاد(چهار زِبَر) در عمليّات مرصاد کدام شهيد بود!؟
✅ #شهيدرضانادري در روز ميلاد امام رضا(ع) در شاهرود به دنيا آمد و به همين دليل نامش شد #رضا.
💐مادر، قبل از تولد ديده بود كه #حضرات_معصومين بالاي سرش آمده اند و مژده تولّد اين نوزاد را به او داده اند. براي همين بسيار اين پسر را دوست داشت.
در مدرسه جزو #نوابغ بود. در تحصيل و تهذيب و ورزش از همه جلوتر بود.
در جبهه نيز كارهاي او فوق العاده بود.
بچه هاي #اطلاعات_عمليات اين موضوع را به خوبي تأييد مي كنند. طرح هاي او در #شلمچه بسيار عجيب بود. دشمن را گمراه مي كرد ... مسئول تيم شناسايي و اطّلاعات تيپ قائم(عج الله) بود.
📖دلنوشته هاي او #شاهكار_ادبي است. آخرين متن خود را براي عيد قربان سال ۱۳۶۷ نوشت! همان روزي كه قرباني حضرت حق شد.
در #عمليات_مرصاد كاري كرد كه تحسين #شهيدصيّاد را نيز در برداشت.
شهيد رضا نادري اولين كسي بود كه تنگه مرصاد را بست و منافقين را غافلگير كرد. از همان نقطه هم به سوي آسمان پرواز كرد.
🔆 #شهيدرضانادري آخرين جمله وصيّت نامه را براي سنگ قبرش نوشته بود:
🌸🍃«اي برادر به كجا مي روي، كمي درنگ كن! آيا با كمي #گريه و خواندن يك #فاتحه بر مزار من و امثال من، #مسئوليتي را كه ما با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ايم فراموش خواهي كرد يانه!؟
ما #نظاره مي كنيم كه تو چه خواهي كرد!!»
🌹 در سالروز شهادت، شادي روح پاکش صلوات!
📙برگرفته از کتاب کمی درنگ کن
هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #وصیتنامه #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
#سیره_شهدا #شوخی
شوخی با امدادگران ...
یک بار کـه با یکی از امـدادگـرهـا ، برانـکاردِ لوله شدهای را برای حمل مجروح باز کردیم، چشممان به عبارت حمل بار بیش از ۵۰کیلو ممنوع افتاد.از قضا مجروح نیز خوش هیکل بود. یک نگاه به او و یک نگاه بهعبارت داخل برانکارد میکردیم. نه میتوانستیم بخندیم و نه میتوانستیم او را از جایش حرکت بدهیم.
بنده خدا این مجروح نمی دانست چه بگوید.
بالاخره حرکت کردیم و در راه، کمی میآمدیم و کـمی هـم می خندیدیم .افراد شـوخ طبـع ، دست از برانکـارد خون آلود حملِ مجروح هم برنداشته بودند .
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
دو روایت از خلبان شهید عباس دوران
صدام حسین برای تحقیر کردن خلبانان ایرانی در یک مصاحبه تلویزیونی به خبرنگار خارجی گفت: «به هر جوجه کلاغ ایرانی که بتواند به ۵۰۰ مایلی نیروگاه بصره نزدیک شود حقوق یک سال خود را جایزه خواهم داد.»
به گزارش ایسنا، علی غفوری از جمله نویسندگان و پژوهشگران جنگ تحمیلی عراق عیله ایران است او در کتاب «عقابهای سرزمین ایران» جلد اول، چاپ دوم( ۱۳۹۵) صفحه۱۱۷ روایت کرده است:
🔺روایت اول/ پاسخگویی بعد از دوساعت
در دوران جنگ تحمیلی نیز صدام حسین برای تحقیر کردن خلبانان ایرانی در یک مصاحبه تلویزیونی به خبرنگار خارجی گفت: «به هر جوجه کلاغ ایرانی که بتواند به ۵۰۰ مایلی نیروگاه بصره نزدیک شود حقوق یک سال خود را جایزه خواهم داد.» تنها دو ساعت و نیم بعد از این مصاحبه صدام، عباس دوران و حیدریان و علیرضا یاسینی نیروگاه بصره را بمباران کردند.
🔺روایت دوم/ ققنوس ایرانی به میهن بازگشت
صبح روز ۳۰ تیرماه ۱۳۶۱ خلبان شهید عباس دوران که در تعداد پرواز جنگی در نیروی هوایی رکورد داشت و عراق برای سرش جایزه تعیین کرده بود، پس از بمباران پالایشگاه بغداد هواپیمایش را که آتش گرفته بود به هتل محل برگزاری اجلاس سران غیرمتعهدها کوبید و با شهادت خود، کاری کرد که اجلاس سران غیرمتعهدها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشد. پیکر پاک شهید عباس دوران به همراه ۵۷۰ شهید دیگر در روز دوم مردادماه ۱۳۸۱ به خاک پاک میهن بازگشت.
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
در محضر شهید
اى حسين ابن على بن ابى طالب (ع) كه سرزمين ايران به رهبرى وارث فرزند شما امام خمينى شده است.
جوانان سلحشور و اكبر گونه ما، مردان دلير و شجاع عباس گونه ما، پيران برومند حبيب گونه ما، روحانيون آگاه و مسولین ابوذر گونه ما، زنان و دختران زينب وار ما چه حماسه ها و ايثارها در سرزمين ايران مى آفرينند.
اى مولا، اى آقا، اى حسين(ع)، اين همه نعمت از بركت مكتب خونين توست كه اين شيرمردان و شيرزنان از خودشان تحول ايجاد نمايند.
خداوندا ترا قسم ميدهم به پاكي خون تمام شهيدان، به جويندگان و پويندگان راه حق ياریمان بفرما.
خداوندا ما را براى رسيدن به اهداف عالى انسانى توفيق ايمان عطا فرما.
خدايا اسلام و مسلمين را پيروز بگردان. آمين يا رب العالمين / به اميد پيروزى حق بر باطل
#شهید_محبوب_سلیمانی
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
دکتر چهل وپنج روز بهش استراحت داده بود. آوردیمش خونه.
عصر نشده، گفت: بابا! من حوصلهم سر رفته.
گفتم: چی کار کنم بابا؟
گفت: منو ببر سپاه، بچهها رو ببینم.
بردمش. تا ده شب خبری نشد ازش. ساعت ده تلفن کرد، گفت: من اهوازم. بی زحمت داروها مو بدید یکی برام بیاره!
الانم مسئولی داریم که حاضر نیست از خونهش بیاد بیرون و وظیفهش رو انجام بده، که مبادا بیمار بشه!!!
از کجا به کجا رسیدیم؟
#شهید_حسین_خرازی
#درس_اخلاق
.#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #عکس
@bashohda
کانال باشهدا
🌺🌺ولادت با سعادت امام موسی کاظم (ع) خجسته باد🌺🌺
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #خاطرات #عکس
@bashohda
کانال باشهدا