eitaa logo
با شهدا
1هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
489 ویدیو
5 فایل
کانال باشهدا شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس ،شهدای ترور ،مدافعان وطن و مدافعان حرم @bashohda تاریخ ساخت کانال 1397/02/04 شرایط تبلیغات در کانال زیر https://eitaa.com/joinchat/1449066547Cb7701b4b48
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 شهید محسن حججی ✍️ چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است. هر چه به زمان رفتن نزدیک‌تر می‌شوم، قلبم بی‌تاب تر می شود… نمی دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم. نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکری خدای منان را به جای بیاورم.. نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پرعشق رساند. بدون شک شیرحلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است…عمریست شب و روز را به عشق شهادت گذرانده‌ام و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه بندگی می‌رسم. خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم، اما نمی دانم که چقدر توانسته‌ام موفق باشم. چشم امیدم فقط به کرم خداوند و اهل بیت است و بس. امید دارم این روسیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده بد پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند… که اگر چنین شد؛ الحمدلله رب العالمین. اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید... اوست که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند... 🔸قسمتی از وصیت نامه شهید هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
🌹 شهید فضل‌الله محلاتی هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
🌹 شهید محمّد بروجردی 🔰 شهید محمد بروجردی به روایت امام خامنه ای من شهید بروجردی را از اوایل پیروزی انقلاب شناختم. اواسط سال 1358 من در جایگاه فرماندهی سپاه قرار گرفتم و رفتم در سپاه مرکزی مستقر شدم. برادرانی از آشنایان سپاه، کسانی که در سپاه بودند، به من مراجعه کردند و گفتند خوب است که شهید بروجردی را بگذارید اینجا. ظاهراً منطقه غرب کشور بود. موافقت کردم و شهید بروجردی را فرستادیم آنجا و از آن وقت با کار ایشان آشنا شدم. در طول دو یا سه سال، شهید بروجردی را می‌دیدم که در اشتغالات گوناگون و مأموریت‌های مختلف سپاه، نقش داشت. تشکیل قرارگاه حمزه یکی از کارهای بسیار مهم بود. یادم می‌آید در سال‌های 60 و 61 بود که حضور ضد انقلاب در منطقه غرب کشور، یک حضور بسیار فعالی شده بود. از طرف عراق تغذیه می‌شدند، هم تغذیه مالی و هم تغذیه تبلیغاتی و هم تغذیه تسلیحاتی. خیلی شیطنت می‌کردند. حضورشان در منطقه غرب کشور، واقعا مشکلات بزرگی برای مردم آن منطقه بود. مرحوم شهید بروجردی در این زمینه‌ها بسیار فعال بود. یک‌بار در سال 59 یا اوایل 60 رفتم منطقه غرب، ایشان آن وقت در باختران بود و از نزدیک شاهد کار او بودم، اما چیزی که من از شهید بروجردی در آنجا احساس کردم و یک احترام عمیقی از او در دل من به وجود آورد این بود که دیدم این برادر، با کمال متانت و با کمال نجابت، به چیزی که فکر می‌کند مسئولیت و وظیفه است. برخی با احساسات شخصی و گروهی فکر می‌کردند یک نفر که با او موافق‌اند، او را تقویت کنند و یکی را که با او مخالف‌اند، با او مخالفت کنند. با کارهایش برخورد کنند. به هیچ وجه این‌طور چیزی نبود. اما شهید بروجردی هیچ‌گونه حرکتی که از آن حرکت، آدم احساس کند که در آن کارشکنی یا مخالفتی هست، انجام نمی‌داد و این علاقه من به این شهید را خیلی بیشتر کرد. من تصور می‌کنم روحیه آرامش و نداشتن حالت ستیزه جویی با دوستان و گذشت و حلم در مقابل کسانی که تعارض‌های کاری با او داشتند، نشانه آن روح عرفانی شهید بود. معاشرتی که بتوانم جزئیات حالات عرفانی او را به دست بیاورم، متأسفانه نداشتم ولی برخوردها و رفتارها نشان‌دهنده معنویات و روحیات افراد است. 1366/7/15 هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
✨ 》 . . . .•👤|حاج حسین یکتا پای👣 آدم جایی میره که دلش♥️رفته! دلها رو مواظبـ👀باشیم تا پاها جای بَد نره!🚶🏻‍♂️ . . •{ماملت‌شھادتیم.. ماملت‌امام‌حسینیم..!✌️❤️}• هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
•صَدّام،جارو برقیه😳😂• صبح روز عملیات والفجر10 در منطقه حلبچه همه حسابی خسته بودند😪 روحیه‌ مناسبی در چهره بچه‌ها دیده نمی‌شد ، از طرفی حدود 100اسیر عراقی را پشت خط برای انتقال به پشت جبهه به صف کرده بودیم😕 برای اینکه انبساط خاطری در بچه‌ها پیدا شود و روحیه‌های گرفته آنها از آن حالت خارج شود🤓 جلوی اسیران عراقی ایستادم و شروع به شعار دادن کردم و بیچاره‌ها هنوز لب باز نکرده از ترس شروع به شعار دادن می‌کردند😆😂 مشتم را بالا بردم و فریاد زدم:«صدام جارو برقیه» و اونا هم جواب می دادند😎 فرمانده گروهان برادر قربانی کنارم ایستاده بود و می خندید، منم شیطونیم گل کرد و برای نشاط رزمنده ها فریاد زدم:«الموت لقربانی»🤪 اسیران عراقی شعارم را جواب می‌دادند بچه‌های خط همه از خنده روده بر شده بودندو قربانی هم دستش را تکان می‌داد که یعنی شعار ندهید😐 او می‌گفت: قربانی من هستم «انا قربانی» و اسیران عراقی هم که متوجه شوخی من شده بودند رو به برادر قربانی کردند و دستان خود را تکان می‌دادند و می‌گفتند😬 «لا موت لا موت» یعنی ما اشتباه کردیم😅😂😂 😁🤣 هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
تہ‌ صف‌ بودم، بہ‌ من‌ آب‌ نرسید.🙁 بغل‌ دستیم‌ لیوان‌ آبش‌ را‌ داد‌ دستم... 🍶گفت‌ من‌ زیاد‌ تشنہ‌‌ام‌ نیست،نصفش‌ را‌ تو‌ بخور💕 فرداش‌شوخے‌شوخے‌بہ‌بچہ‌ها‌گفتم از‌فلانےیاد‌بگیرید، دیروز‌نصف‌آب‌لیوانش‌را‌بہ‌من‌داد. یکے‌گفت: لیوان‌ها‌همہ‌اش‌نصفہ‌بود... :)🙃🖐🏻 -یادگار ♥️ هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
🌿 در وصیت نامہ‌اش‌ نوشتہ‌ بود: من‌ ڪجا و شھدآ ڪجا! خجالت میڪشم‌ مانند شھدآ وصیت ڪنم" من‌ ریز‌ه‌خوار سفره آنهآ هم‌ نیستم..!" ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
🌸 اوایل آشنایی من و محمدرضا، وقتی دم به دم همدیگر دادیم یادم می‌آید که به دلیل تسلط من بر حرفه عکاسی زیاد در این مورد صحبت می کردیم. محمد به این رشته علاقه داشت و می‌گفت: به عکاسی علاقه مندم و در مقابل تو هیچ هنری ندارم. وقتی می دیدم اینطوری مودبانه حرف می‌زند و افتاده حال است به شوخی می‌گفتم: چقدر مودب هستی آقا جون شهید بازی در نیار. او جواب می داد: ما هنر شهادت نداریم. هر بار این این جمله را از او می شنیدم در دلم نهیبی می‌زدم و نگاهی به چهره‌ محمد می‌کردم و در دلم می‌گفتم: احساس می‌کنم تو هنرش را داری. به خودش هم چند بار گفتم. جوابش این بود: «من آرزوی شهادت دارم اما خداوند صلاح ما را بهتر می‌داند.» شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان «راوی دوست شهید» هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
🌹شهید حاج حسین همدانی 🔸بخشی از وصیت نامه شهید: سپاس خدای را که نعمت‌ها فراوان بر ما ارزانی داشت و فراوان شکر که در عصر خمینی (ره) حیاتمان قرار داد، همه پدران و مادران ما در آرزوی این دوران بودند و ندیدند اما ما دیدیم. دوران احیای اسلام عزیز و عزتمندی ملت‌های مسلمان، مقاومت مجاهدان سپاه اسلام، عصر تحول و شکوه و عظمت در جهان اسلام، عصر بیداری ملت‌ها، عصر زوال طاغوت‌ها، عصر فروپاشی قدرت‌های استکباری و عصر برگشتن به خویشتن. خدا را هزاران شکر به خاطر نعمت‌هایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شده‌اند. زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئه‌ها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملت‌ها که سرآمد همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند. خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت‌ برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع). مگر می‌توان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامه‌دهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنه‌ها و کمین‎ها عبور می‎دهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم. هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
🌹شهید حاج حسین همدانی 🔸«.. تلفنش زنگ زد. برای چند لحظه ساکت شد و بعد برق شادی میان چشمانش جهید. گفت: «فردا نمی‌رم، سوریه». هر دو خوشحال شدیم. من به خاطر نرفتن او خوشحال شدم، اما نمی‌دانستم او به خاطر چه موضوعی شاد شد. پرسیدم: «خیر باشه، چی شنیدی؟» گفت: «از این خیرتر نمی‌شه، فردا قرار ملاقات مهمی با حضرت آقا دارم. بعد از دیدن ایشون می‌رم». بساط گردو شکستن را پهن کرد و مشغول شد. با تعجب پرسیدم: «چه کار می‌کنی؟ مگه فردا صبح زود نمی‌خوای بری دیدار آقا؟» با خوشرویی جواب داد: «سارا خانم، صبحونه گردو با پنیر دوست داره، می‌خوام برای این چند روزی که نیستم، براش گردو بشکنم». سارا خوابیده بود وگرنه با دیدن این صحنه، مثل من آشوبی به جانش می‌افتاد که خواب را از چشمانش می‌گرفت. خورشید صبح دوشنبه تا طلوع کند، حسین پلک روی هم نگذاشت. آن شب برای او حکم شب قدر را داشت. توی اتاق شخصی اش رفته بود و هر بار که پنهانی به او سر می‌زدم عبا به دوش روی سجاده اش نشسته بود و مناجات می‌کرد و گاهی گریه. ساعت ۸ بدون هیچ اثری از خستگی و بی خوابی راهی بیت رهبری شد. وقتی برگشت سر از پا نمی‌شناخت. گفت: «حاج خانم نمی‌خوای ساکم رو ببندی؟» گفتم: «به روی چشم حاج آقا، اما شما انگار توشه ات رو برداشتی». لبخندی آمیخته با هیجان زد و گفت: «آره، مزد این دنیایی ام رو امروز از حضرت آقا گرفتم، ایشون فرمودند: آقای همدانی، توی چهار سالی که شما توی سوریه بودین، به اسم دعاتون می‌کردم»؛ و در حالی که جای وصیت نامه اش را نشان می‌داد گفت: «حس می‌کنم که خدا هم ازم راضی شده». ▫️برشی از خاطرات همسر شهید هدیه به روح مطهر شهید
🌹👆نحیف بود و لاغر مادرش میگفت اخه پسرم تو چکاری از دستت برمیاد و میتونی تو جبهه انجام بدی ❤️نمیدانست فرزندش مغز متفکر برنامه ریزی و عملیات های مهم و استراتژیک و معاون فرمانده نیروی زمینی ست. او کسی نیست جز غلامحسن افشردی معروف به حسن باقری فرمانده شجاع و کارآمد دوران جنگ هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
🌹۹ بهمن‌ماه سالروز شهادت جنگ تحمیلی شهید و فرمانده قرارگاه کربلا شهید در عملیات منطقه گرامی باد. هدیه به روح مطهر شهید @bashohda کانال باشهدا
داشتم خونه رو مرتب می کردم حسین گوشه‌ی آشپزخونه نشسته و به نقطه‌ای خیره شده بود اونقدر غرق افکار خودش بود که هر چی صداش کردم، جواب نداد رفتم جلوش و گفتم: حسین... حسین ... کجایی مادر؟! یهو برگشت و بهم نگاه کرد گفتم: حسین جان! کجایی مادر؟! خندید و گفت: سر قبرم بودم مامان... از تعجب خنده‌ام گرفت. بهش گفتم: قبرت؟!.. قبرت کجاست مادر جون؟! گفت: بهشت زهرا سلام الله علیها ردیف ۱۱ قطعه ۲۴ شماره ۴۴ چیزی نگفتم و گذشت ... وقتی شهیــــد شد و دفنش کردیم به حرفش رسیدم؛ با کمال تعجب دیدم دقیقاً همون جایی دفن شده که اون روز بهم گفته بود پشتم لرزید، فهمیدم اون روز واقعاً سر قبرش بوده... ✍️به روایت مادر شهید منبع: کبوترانه پریدید... 📎محمدحسین فقط سیزده سالش بود و انقدر بزرگــــ بود، ما کجای کاریم؟!!! هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
💌 🔔 مناجات عارفانه 🌹شهـــید مصطفی چمران: خدایا! مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان میکنم ببخش! هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
🔴 ابوالفضل سرلک مسئولیت مهمی در قرارگاه حلب داشت ... اما دو روز پیش از شهادت به یکی از دوستانش گفته بود؛ خواب دیدم حاج قاسم خودش با ماشین آمده دنبالم و میگه : ابوالفضل آماده‌شو باهم برویم... همسرش هم که همراه دو فرزند خردسالش در شهر حلب زندگی می‌کردند ؛ ‏بعد از اینکه خبر شهادت ابوالفضل را می‌دهند، می‌گوید : اصلاً از شنیدن خبر شهادت تعجب نکردم چون در حال جمع کردن وسایل بودم ...! خودش دو روز پیش خواب دیده بود حاج قاسم آمده دنبالش ... اللهم‌ارزقنا توفیق‌الشهاده‌ فی سبیلک ... هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
در محضر شهید فرازی از وصیت : جنازه مرا بر روی مین ها بیاندازید، تا منافقین فکر نکنند، ما در راه خدا از جنازه مان دریغ داریم. به دامادیِِ دو ماهه من ننگریید، دامادیِ بزرگی در پیش داریم. خدا کند که حکومت سرنگون گردد، اما منحرف نگردد، چون انحراف، خیانت به خون شهداست. بگذارید بگویند حکومت دیگری هم به جز حکومت علی (ع) بود به نام خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد، ما از سرنگونی نمی هراسیم بلکه از انحراف میترسیم. من در این راهی که انتخاب کرده ام، سختی بسیار کشیده ام. خیلی محرومیت ها لمس نموده ام. همه هدفم این است که زحماتم از بین نرود. از خدا میخواهم که حتماً این کارها را از من قبول کند و اجرم را بدهد. اجر من تنها با شهادت ادا میشود و اگر در این راه شهید نشوم، همه زحماتم هدر رفته است. 🔻 تولد: ۱۳۳۸/۰۷/۰۸ تهران شهادت: ۱۳۶۰/۰۹/۲۰ 🔸 مزار: تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۱۱۹، شماره ۸ هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
✾شهید برونسی یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه آمد، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای شهید می‌آید، در خواب با کسی صحبت می‌کرد و می‌گفت، (س) ✾چند بار صدایشان کردم اما اصلاً متوجه نمی‌شدند در حال و هوای خودشان بودند. وقتی توانستم بیدارشان کنم، ناراحت شد به سمت اتاق دیگری رفت، من نیز پشت سرش رفتم ✾دیدم گوشه‌ای نشست، اسم حضرت فاطمه(س) را صدا می‌زد و از شدت گریه شانه‌هایش می‌لرزد؛ آرام‌تر که شد، به من گفت: چرا بیدارم کردی، داشتم اذن شهادتم را از بی بی فاطمه(س) می‌گرفتم😭 همسرشهید هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
👆 وقتی ساواک، طیبه را دستگیر کرد و به دست هایش دستبند زده بودند، گفته بود:مرا بکشید ولی را برندارید. 🌹شهیده طیبه واعظی هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
در بهار آزادی جای شهدا خالی 🇮🇷 هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
⭐️ سلام بر شهیدان گمنام 🔺 تصویری از حضور رهبر انقلاب بر مزار شهدای گمنام قطعه ۴۰ بهشت زهرا سلام‌الله علیها هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
چی بودیم و چی شدیم!؟/رفتار جالب شهید غلامعلی پیچک در کودکی 🔺تو مملکتی که یه روزی پسربچه‌ای توش بود به نام غلامعلی پیچک. مامانش از بقالی سر کوچه واسش بستنی خرید. 🔹 پسربچه بستنیشو تو آستینش قایم کرد آورد خونه؛ مامانش می‌گفت: وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهم و گفت: مامان بستنیم آب شد ولی دل بچه‌های تو کوچه آب نشد. 🔹حالا آدمای همین مملکت بعضیامون به جایی رسیدیم که عکس غذاها و نوشیدنی‌ها و لحظه به لحظه‌ سفر و مهمانی و سفره یلدا و میوه نوبرمون رو می‌فرستیم توی اینستا و ... 🔹برامون هم فرقی نمی‌کنه مخاطبمون داراست یا نداره، گرسنه‌ست یا سیره ... 🔺اندکی تأمل هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
🔰 فرازی از وصیت نامه شهید؛ ماندنى فقط خداست، پس چه بهتر از اينكه در راهى جان خود را فدا كنيم كه رضاى خدا در آن است و اما پيامى به شما ملت شهيد پرور دارم.. مبادا دست از امام برداريد هميشه و در همه حال دعاگوى او باشيد. او بود كه اسلام را نجات داد. او رهبرى مقام و پايدار است. فرمانده گردان ولی عصر شهید مهدی ناصری🌷 شهادت: ۱۳۶۶/۱٠/۱ ، شلمچه شهید هادی ناصری نیز برادر شهید مهدی ناصری می باشد. هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
🌷 بخشی‌از‌وصیت‌نامه‌شهیدذاکرحسینی: به قول و وعده های تان عمل کنید و کارهایتان را خالصانه برای خداوند انجام دهید و از ریا بپرهیزید ما شیعه هستیم و باید ظلم ستیز بوده و از مظلوم دفاع کنیم وظیفه همه مسلمانان و شیعیان است که در هر جای دنیا صدا ی مظلومی را شنیدند به آنجا بروند و از حقوق مظلومان و اهل بیت سلام الله علیهم دفاع کنند چراکه دفاع از مظلوم حد و مرز نمی شناسد و اسلام مرز ندارد و باید برای گرفتن حق مظلوم جنگید و این جنگ انشاالله به قیام آقا حضرت مهدی وصل می شود شهدای این جنگ شهدای خاص هستند.💔 شهید مدافع حرم سید مهدی ذاکر حسینی🌹 هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا
عنایت حضرت زهرا (س) به شهید محمد حسن فایده🌹 پانزده نفری در محاصره دشمن گیر کرده بودیم. از فشار تشنگی، بی حال و خسته خواب مان برد. بیدار که شدیم محمد حسن گفت: توی خواب حضرت زهرا (س) را دیدم. به من آب دادند و قمقمه یکی از شهدا را پرکردند.😍 فوری رفتیم سر وقت قمقمه های شهدا. یکی شان پر بود از آب خنک. انگار همین الان داخلش یخ انداخته بودند. همه سیراب شدیم از مهریه حضرت زهرا (س).❤️ راوی: غلام علی ابراهیمی کتاب خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار ۱۳۹۵، خاطره ۷۰ به نقل از کتاب افلاکیان، نویسنده: خدیجه ابول اولا صفحه ۲۸۴٫ هدیه به روح مطهر شهدا @bashohda کانال باشهدا