سلام دوستان
مهمون امروزمون حاج حسن هست🥰✋
*پدرِ موشکیِ ایران*🕊️
*شهید حسن طهرانی مقدم*🌹
تاریخ تولد: ۶ / ۸ / ۱۳۳۸
تاریخ شهادت: ۲۱ / ۸ / ۱۳۹۰
محل تولد: تهران
محل شهادت: ملامرد تهران
*🌹 فرمانده موشکی بود🚀 اصلاً موشک، عشقش بود، هر جا موشک بود، ایشان را میتوانستی پیدا کنی🍃همیشه میگفت باید بدنی قوی داشته باشیم. چون وقتی می خواهید یک کابل موشک را بالا بکشید، اگر توان نداشته باشید، مهره ها بلافاصله جابجا می شوند🍂چه بسا خیلی ها هم مهرههایشان جابهجا شد و زانودرد گرفتند🥀راوی← رفته بودیم برای بازدید از موشک های فوق پیشرفته ی روسی🚀 حسن رو کرد به کارشناس روسیه و گفت: اگه می شه فن آوری این موشک رو در اختیار ما قرار بدید!🍃ژنرال ها و کارشناسان روسی خندیدند و گفتند: امکان نداره این فن آوری فقط در اختیار کشور ماست.‼️حسن خیلی جدی و محکم گفت: ولی ما خودمون این موشک رو می سازیم"‼️و دوباره صدای خنده ی اونا بلند شد🍁وقتی برگشتیم ایران،خیلی تلاش کردیم نمونه شو بسازیم،ولی نشد🥀حسن رفت مشهد و به امام رضا متوسل شد💛 وقتی برگشت، دست به کار شدیم و موشک رو ساختیم🚀که به مراتب از مدل روسی،بهتر و پیشرفته تر بود.🍃با تلاش او و یارانش اکنون ایران جزو قدرت های اول موشکی جهان به حساب می آید🚀او بر اثر انفجار زاغه مهمات💥به همراه تعدادی از یارانش به شهادت رسید*🕊️🕋
*شهید حسن طهرانی مقدم*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos_313*
4_607315432285668139.mp3
3.44M
❣ شهیدی که نگذاشتند وارد بهشت شود!!!
#واعظ استاد رفیعی 🎤
🥀🕊🥀🕊🥀
http://eitaa.com/joinchat/3469017138C966326f2fc
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از تبادلات لیستی بنری سنتری ۱۱۰ تبادل
❌ویژه بانوان✂️لینک فعالترین کانال #خیاطی درایتا👇
☆بدون الگو و رایگان ☆
https://eitaa.com/joinchat/1011744797C1e389cc03f
☑️ #پیشنهادویژه😎
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🏵درمان با «طــღــب سنتی اسلامی» و مزاج شناسی
eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181
🏵آموزش صوتولحن، تجوید، مقامات، نکاتکلیدی و...
eitaa.com/joinchat/1224540183C87e58b0536
🏵رفاقت با شهدا
eitaa.com/joinchat/3469017138C966326f2fc
🏵ماگ های جذاب فانتزی شخصیتی ، هنر دست ریحانه ویژه هدیه دادن
eitaa.com/joinchat/1758068790Cb493204a3a
🏵کربلایی حمید علیمی
eitaa.com/joinchat/2217869376Cc902ad0e09
🏵طب الرضا (علیهالسلام)
eitaa.com/joinchat/3868459062C85b3e03417
🏵به یاد شهید محسن حججی
eitaa.com/joinchat/566231045Cfe7366a1db
🏵پوشاک شیک وارزون با ارسال رایگان کد مرسوله
eitaa.com/joinchat/3587637297Cc96c9001ca
🏵به خدا ایمان داشته باش
eitaa.com/joinchat/3243507833Cdc73dda6ee
🏵استوری مذهبی،پروفایل مذهبی
eitaa.com/joinchat/2619277407C3eb442ccfb
🏵قوربونه کبوتر هایه حرمت یا امام رضا
eitaa.com/joinchat/3017080947C43562be84f
🏵آشتی باخدا 2
eitaa.com/joinchat/1130168404C9e93fa7632
🏵ترسناک ترین چنل در ایتا[ورود افراد 18- اکیدن ممنوع]
eitaa.com/joinchat/1408630881Cc37b077998
🏵درس حکمت ومعرفت
eitaa.com/joinchat/4280746001Ce24584ec87
🏵غذا ،سالاد،تزئینات
eitaa.com/joinchat/969867344C9d4c0c0809
🏵{{{همــســـفــرباشهــــــدا"زندگی نامه ؛خاطرات و وصیتنامه شهدا "}}}
eitaa.com/joinchat/1842610292C843b74de1b
🏵طب حضرت نرجس خاتون (س)
eitaa.com/joinchat/3718774908C141321400b
🏵متن های زیبا و احساسی
حکایت های آموزنده☆
eitaa.com/joinchat/1791098897Ce5bf9412fe
🏵اذکار روزانه وتقویم نجومی اسلامی
eitaa.com/joinchat/1501757468C885d27dfb4
🔴میخوای رفیق شهیدداشته باشی؟
نفس، یقه ات روگرفته وِلِت نمیکنه؟
خب بیااینجا👇مهمان شهدا باش💁🏻♂
eitaa.com/joinchat/1350369280Cba31a11fa4
#بهترین کانال مـــدافعان حرم☝️😍
➖➖➖ 🔷🔶🔹🔸🔷🔶 ➖➖➖
لیست ویژه2آذر؛ @Listi_Baneri_110
رفاقت با شهدا
#داستان از زبان شهید جعفر صحرایی...
صدا و موج انفجار بقدری زیاد بود که دیگر چیزی بخاطر نمیاوردم؛ نمیدانم چند روز یا چند هفته گذشت ولی همین که چشمانم را باز کردم خودم را در بیمارستان "ساسان" تهران دیدم با سرو سینه ای بانداژ شده و از همه عجیب تر نگاه های هاج واج پرستار بود که به من خیره شده بود!! با صدای ضعیف از مکان و اتفاقات پرسیدم، پرسیدم اینکه چرا اینطور نگاه میکنی؟ پرستار گفت شما در تهران و بیمارستان هستید اما آقای صحرایی قطعا خدا شمارا دوست داشته که زنده مانده اید...
علاوه بر دردی که میکشیدم صحبت های پرستار نیز من رو کلافه کرده بود، پرسیدم خداوند همه بندگان خودش رو دوست داره نه فقط من. پرستار سکه های 50ریالی خونین رو رو بروی من گذاشت( یکی از سکه ها زیاد خم شده بود) پرستار مکثی کرد و گفت آقای صحرایی یک ترکش کوچک اما تیز مستقیم سمت قلب شما نشانه رفته بود که با خواست خدا یکی از سکه ها جلو آن را گرفته بود.
من ناگهان خشکم زد نه بخاطر اینکه سکه ها جلوی ترکش را گرفته بودند تعجبم بخاطر این بود که من همیشه کیف پولم را در جیب شلوار میگذاشتم و هیچوقت آن را داخل جیب پیراهن نظامی نمیگذاشتم. همان لحظه از ته دل از یک طرف بخاطر لطف خدا و از طرف دیگر که شهادت نصیبم نشده بود بغض کردم. پرستار یکی از سکه هار بعنوان یادگاری نصرت الهی برای رزمندگان اسلام برداشت و من نیز مخالفتی نکردم.
سکه ها نگذاشتند تا جعفر به پیش هم رزمانش برود اما وقتی که کبوتر باشی حتی در زمان صلح نیز پرواز خواهی نمود. شهید جعفر صحرایی در شهریور سال 92 در یک ماموریت بر ار صانحه رانندگی به فیض شهادت نائل شد.
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
تنها فرزندم زهرا و تنها يادگار حاج مهدي در تب مي سوخت و تلاش هايم براي پايين آوردن دماي بدنش اثري نداشت. نگران بودم. اگر بلايي سرش مي آمد، خودم را نمي بخشيدم.
بالاي سرش نشستم و قدري قرآن خواندم. در همين حال قسمتي از پارچه اي كه روي جنازه ي همسرم انداخته بودند و چند نفر با خواست خدا به وسيله ي تبرك جستن به آن پارچه شفا يافته بودند، افتادم. پارچه را آوردم و كنار زهرا خوابم برد. در عالم رؤيا ديدم حاج مهدي در كنار بستر زهرا نشسته و او را بغل گرفته است. او مرا از خواب بيدار كرد و با لبخندي گفت: «چرا اين قدر ناراحت هستي؟» گفتم: «زهرا تبش پايين نمي آيد، مي ترسم بلايي سرش بيايد.»
حاج مهدي گفت: «ناراحت نباش. زهرا شفا پيدا كرده و ديگر تب ندارد.» از خواب بيدار شدم. به اطرافم نگاه كردم. كسي نبود. دست بر پيشاني زهرا گذاشتم، تب نداشت. آري او شفا يافته بود.
🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada