eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
676 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃خیلی زرنگ بود و عاشق فلسفه. همیشه می دانست که چه بگوید و چطور بگوید. گفت: اگر برم سوریه حقوقم کمتر از حقوق فعلیم میشه. گفتم: اشکال نداره عوضش با برکت میشه. 🍃گفت: اگر برم و برگردم شاید یه مدت بیکار باشم و نتونم برگردم سر کار قبلیم. گفتم: از کجا معلوم که اگه نری تو همین جای فعلی نگهت دارن؟ گفت: می دونم با دوتا بچه خیلی سخته. میخوای نرم؟ 🍃سرم رو پایین انداختم و چیزی نگفتم. گفت: جدی میگم اگه تو راضی نیستی نمیرم به شرطی که توی قیامت وقتی حضرت زهرا(س) پرسید چرا برای دفاع از حریم دخترم نرفتی خودت جوابشو بدی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_313 یار امام زمان چه کسانی هستند؟ _آیا ما هم میتوانیم یار امام زمان باشیم!؟ _استادعالی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 محاسبه‌ی‌نفس‌شهید علی بلورچی .. رتبه ۵ کنکور🌿 ✅ الگویی برای محاسبه نفس .. 🥀🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🤚🏻 بـی تــو تمـــام قافیــــه هـا لنـگ میزند دنیا بــه شیشــه ‌ی دل مـن سنگ میزند ساعتـ بوقتـ غربتتانـ گشته استـ ڪوڪ حـــالا مـــدام در دل مـــن زنگ میــزنــد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی بچه ها گیر دادند که از خاطرات فرزندش محمد رضا بگوید،اول طفره رفت؛,ولی دست آخر یکی از خاطرات رو تعریف کرد: محمدرضا 11 سال بیشتر سن نداشت ؛کلاس پنجم بود.توی خونه دراز کشیده بود و داشت مشق هاشو مینوشت. خودم بلند شدم و رفتم دوتا بربری داغ و برشته گرفتم و برگشتم خونه. بوی خوش بربری داغ که توی خونه پیچید،محمد رضا از روی کتاب و دفتر پرید و اومد طرف من تا تکه ای نون بگیره. هنوز دستش به نون نرسیده بود که ... مکثی کرد و گفت:بابا.....مگه نونوایی خلوت بود؟! گفتم نه بابا اتفاقا خیلی هم شلوغ بود . بادی به غبغب انداختم و .. : ولی چون شاطر منو میشناخت بدون نوبت دوتا نون داد و منم زود اومدم خونه اخمهاش در هم رفت و گفت: بابا.....شما حق مردم رو رعایت نکردید....این نون حرومه خوردنش؛ شما باید میرفتید تو صف می ایستادید و مثل بقیه مردم نون میگرفتید اصلا به اون نون دست نزد و رفت نشست سر درسش. 🌷شهید محمدرضا تفعلی🌷 شهادت:27/12/64....عملیات والفجر 8 (بهشت زهرا ق26 ر 98 ش4) 🥀🕊 @baShoohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا