رفاقت با شهدا
روایت اول؛ بخشندگی شهید محمدرضا دهقان یکی از دلیرانی است که دل به دریای عاشقی زد و پا به میدان دفاع
#اولین حضور در مسجد
دوساله بود که او را همراه خودم برای نماز عیدفطر به مسجد محل بردم، مسجد دوقدمی خانه، وسط کوچه بود. قبل از شروع نماز کلی خوراکی و اسباببازی جلویش گذاشتم تا مشغول شود.
در قنوت رکعت اول حواسم به سمت محمدرضا کشیده شد، از لای انگشتان دستم نگاهش کردم. بچه خوشخوراکی بود، خوراکیهایش را مشت میکرد و میخورد و در همان چند دقیقه اول همه را نوشجان کرده بود. خیالم راحت بود که مشغول است. اواخر رکعت اول بود که متوجه شدم محمدرضا نیست. با نگرانی نمازم را تمام کردم، از صدای اعتراض نمازگزاران متوجه شدم دستهگلی به آب داده است، شرمنده شدم، چادرم را سرم کشیدم و سریع رفتم محمدرضا را از صف اول بغل کردم و به سرعت از مسجد خارج شدم، حتی کفشهایم را هم نپوشیدم و پابرهنه به خانه برگشتم.
محمدرضا همه مُهرها را برده در صف اول روی هم سوار کرده بود و داشت با آنها بازی میکرد. چون بچه بازیگوشی بود کنترلش سخت بود و من دیگر تا وقتی که تشخیص دادم او را با خودم مسجد و هیئت نبردم، اما مسجد و هیئت را به خانه آوردم و روی اعتقادات بچهها کار کردم.
هدایت شده از نایت کویین
سلام دوستان عزیز☺️🌻
من مربی خیاطی هستم☺️
برای اولین بار در ایتا کانالی رو تاسیس کردم که آموزش #رایگان داره😇
🔹تخصصی ترین آموزش ها
🔹نکات ریز
🔹مدلسازی
🔹#راحتترین متد با تن خور فوق العاده
همه و همه توی آموزش های رایگانم هست😎
مدام کلاس می ری و بی فایده ست🙁
ایرادی نداره بیا اینجا تا #تجربیات بیش از ۱۰سالم رو در اختیارت بذارم 😌
بیا اینجا به آسونی #بِبُروبِدوز🧥👚👕👖👔👗
🌹#اولین کانال آموزش خیاطی کاملا رایگان ایتا که آموزشاش کپی از اینترنت نیست همه تدریس خودم هست👇
https://eitaa.com/joinchat/454098969Cfb9fc7dac2