eitaa logo
رفاقت با شهدا
3.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
677 ویدیو
15 فایل
بِســـمِ الله الرّحمـــنِ الرّحیـــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده🕊 تأسیس1399/2/25
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ;شب وروزم بی تو میگذرد. انگار بدون تو هم می شود زندگی کرد... آقا ببخش سرم،گرم زندگیسیت...😔✋ السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی 💬شهید مهدی زین الدین رحمه الله علیه 📌هرکس شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم اورا پیش یاد می کنند...❤️ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ‏ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم #اولیا_خدا #شب_جمعه❤️ 📌فرستادن و در شب وعصر جمعه هدیه به امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه فراموش نشود. اللهم انانرغب الیک فی دوله الکریمه
بسم الله الرحمن الرحیم : ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن   رحمی به من سوخته ی بی سر و پا کن 😔✋ اغثنی یااباصالح المهدی ادرکنی 💬شهید مهدی زین الدین رحمه الله علیه 📌هرکس شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم اورا پیش یاد می کنند...❤️ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ‏ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم #اولیا_خدا #شب_جمعه❤️ 📌فرستادن و در شب وعصر جمعه هدیه به امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه فراموش نشود. اللهم انانرغب الیک فی دوله الکریمه
بسم الله الرحمن الرحیم : ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن   رحمی به من سوخته ی بی سر و پا کن 😔✋ اغثنی یااباصالح المهدی ادرکنی 💬شهید مهدی زین الدین رحمه الله علیه 📌هرکس شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم اورا پیش یاد می کنند...❤️ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ‏ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم #اولیا_خدا #شب_جمعه❤️ 📌فرستادن و در شب وعصر جمعه هدیه به امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه فراموش نشود. اللهم انانرغب الیک فی دوله الکریمه
بسم الله الرحمن الرحیم : ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن   رحمی به من سوخته ی بی سر و پا کن 😔✋ اغثنی یااباصالح المهدی ادرکنی 💬شهید مهدی زین الدین رحمه الله علیه 📌هرکس شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم اورا پیش یاد می کنند...❤️ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ‏ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم #اولیا_خدا #شب_جمعه❤️ 📌فرستادن و در شب وعصر جمعه هدیه به امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه فراموش نشود. اللهم انانرغب الیک فی دوله الکریمه
‍ | دلنوشته ❤️ | برای فرزند شهید می‌دانم آنقدر کوچکی که هنوز نفهمیده‌ای در غربت، چه بر سر بابا آوده‌اند... اما بالأخره تمام می‌شود این روزگار شیرین بی‌خبری کودکانه‌ات.. فقط؛ کاش پیش از آنکه داستان یتیم شدنت را بگویند، داستان را برایت بگویند! از یتیمی سه ساله بگویند و دست‌های بسته‌اش و تازیانه و خار و... کاش پیش از آنکه از سرِ بریدهٔ بابا برایت بگویند، از آن سرِ بریده بگویند که در خرابه میهمان سه ساله‌اش شد.... کاش از اول تا آخر فقط برایت بگویند: لایوم کیومک أباعبدالله(علیه‌السلام) 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 @baShoohada
عکسی ز شهیدان همه اعصاب مرا ریخت بهم تو سر نعش عزیزان چه کشیدی . . . . 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
~🕊 🌴✨ 🍁آقامهدی علاقه‌ بسیار زیاد و خاصی به خاندان پیامبر داشت و به صورت مداوم اشعار مداحی امام حسین(ع) و روضه حضرت زهرا(س) را بر لب داشت، اُنسی که با داشت، مثال‌زدنی بود، آقامهدی در طول عمرش بیش از ۷۰ بار به زیارت امام حسین(ع) مشرّف شده بود. 🍁سفر زیارتی امام حسین را هیچ‌وقت و تحت هیچ شرایطی ترک نکن، حتی اگر شده سالی یک‌مرتبه آن هم در موقع شهادت امام حسین(ع) خود را به کربلا برسان؛ حتی اگر شده فرش خانه‌ات را بفروش و مقدمات سفر را مهیّا کن و این سفر را ترک نکن. در طول سفر اربعینی که با هم بودیم، هرگاه برای استراحت در نقطه‌ای می‌نشستیم، ایشان همان‌جا کفش‌های مرا بیرون می‌آورد و می‌گفت: کف پاهایت را مالش می‌دهم تا درد پاهایت که از پیاده‌روی زیاد ناشی شده است، کاهش پیدا کند. ✍🏻به روایت همسر ♥️🕊 . 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
دو شهید یکی در و یکی در شهید حمیدرضا زمانی و شهید میثم مدراوی 🌹اللهم الرزقنا.... 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
.‍ . دلم شده ست... برای آوینی! برای چمران! برای علم الهدی! برای خرازی! برای هاشمی! برای ابراهیم هادی! دلم تنگ شده ست برای باقری... . برای کاوه و همت! برای ! برای کاظمی! دلم تنگ شده ست برای برونسی... . میگویم!! اصلا دلم برای تنگ شده... تمام نداشته هایم را؛ میبینم در آنهایی‌که داشتند... . شجاعت مصطفوی... غیرت ، بصیرت ... اخلاص، پشتکار، صفا، محبت... ، ایثار و ایمان... . در این بین... و را بیشتر عاشقم... امام نیز آوینی پسند است! و را استاد خود می‌داند! . . رفقا! کجایید؟! که ببینید ما، اینجا... هر روز و هر ساعت... تیر خلاصیِ ؛ نصیبمان می‌شود... و ما در ماندگانِ مسیرِ خداییم... . . . : راه کاروان از میان تاریخ می گذرد؛ و هر کس در هر زمره که می‌خواهد ما را بشناسد! داستان را بخواند؛ اگر چه خواندن داستان را سودی نیست! اگر کربلایی نباشد... . پی نوشت: خدایا! این دلِ من با خانه تکانی هم رو به راه نمی شود... بساز بفروش کسی سراغ ندارد!؟ 🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
💚 چهار سال مریض بود . کلی دوا و دکتر کردیم فایده نداشت . آخرین بار بردیمش پیش بهترین متخصص اطفال تو اصفهان . معاینه اش کرد و گفت:کبدش از کار افتاده . شاید تا فردا صبح زنده نماند . پدرش سفره (ع) را نذر کرد . آقا شفایش داد . دفعه آخری که رفت جبهه ازش پرسیدم کی بر میگردی؟ جواب داد: هر وقت که راه کربلا باز شود . توی عملیات والفجر یک شده بود مسئول دسته دوم گروهان حضرت ابوالفضل . وقتی شهید شد شانزده سالش تمام شده بود شانزده سال بعد هم برگشت . درست شب وقتی برگشت اولین کاروان زائرهای ایرانی رفت کربلا . راه باز شده بود...🕊 🌷   🥀🕊 @baShoohada 🥀🕊
که برات میدهد 🌸🌿🌸 این گوشه ای از قصه علیرضای۱۶ ساله است که با همه ی ما در کربلا وعده کرده است..❤️😢🌷 بسم الله ایام عید نوروز برای دیدار اقوام به اصفهان رفتیم . روز آخر تعطیلات به گلزار شهدا و سر مزار شهید خرازی رفتم وسط هفته بود و کسی در آن حوالی نبود با گریه از خدا خواستم تا ما هم مثل شهدا راهی کربلا شویم. توی حال خودم بودم. برای خودم شعرمیخواندم.از همان شعرهایی که شهدا زمزمه میکردند: این دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد ای خدا ما را کربلایی کن بعد از آن با ما هرچه خواهی کن هنوز به مزارش نرسیده بودم. یک دفعه سنگ قبر یک شهید توجهم را جلب کرد. با چشمانی گرد شده بار دیگر متن روی سنگ را خواندم. آنجا مزار شهید نوجوانی بود به نام علیرضا کریمی👇💐 اوعاشق زیارت کربلا بوده، و درآخرین دیدار به مادرش چنین گفته: میروم و تا راه کربلا باز نگردد باز نمیگردم!!  در روزی هم که اولین کاروان به طور رسمی راهی کربلا میشود پیکر مطهرش به میهن باز میگردد!! این را از ابیاتی که روی سنگ مزارش نوشته بود فهمیدم. حسابی گیج شده بودمد. انگار گمشده ای را پیدا کردم. گویی خدا میخواهد بگوید که گره کار من به دست چه کسی باز میشود.😭 همان جا نشستم .حسابی عقده دلم را خالی کردم. با خودم میگفتم :این ها در چه عالمی بودند و ما کجائیم؟! این ها مهمان خاص امام حسین علیه السلام بودند. ولی ما هنوز لیاقت زیارت کربلا را هم پیدا نکرده ایم.بار دیگر ابیات روی قبر را خواندم: گفته بودی تا نگردد باز، راه راهیان کربلا عهد کردی برنگردی سرباز مهدی پیش ما و.... با علیرضا خیلی صحبت کردم.از او خواستم سفر کربلای مرا هم مهیا کند. گفتم من شک ندارم که شما در کربلایی تورا بحق امام حسین ع ما را هم کربلایی کن با صدای اذان به سمت مسجد حرکت کردم. درحالی که یاد آن شهید و چهره ی معصومانه اش از ذهنم دور نمیشد.  روز بعد راهی تهران شدیم.آماده رفتن به محل کار بودم. یک دفعه شماره تلفن کاروان کربلای روی طاقچه ، نظرم را جلب کرد. گوشی تلفن را برداشتم. شماره گرفتم. آقایی گوشی را برداشت. بعد از سلام گفتم: ببخشید، من قبل عید مراجعه کردم برای ثبت نام کربلا، میخوام ببینم برای کی جا هست؟ یک دفعه آن آقا پرید تو حرفم و گفت: ما داریم فردا حرکت می کنیم. دو تا از مسافرامون همین الان کنسل کردن،اگه میتونی همین الان بیا!! نفهمیدم چطوری ظرف نیم ساعت از شرق تهران رسیدم به غرب. اما رسیدم . مسئول شرکت زیارتی را دیدم و صحبت کردیم. گفت:فردا هفت دستگاه اتوبوس از اینجا حرکت می کنه. قراره فردا بعد از یک ماه،مرز باز بشه و برای اربعین کربلا باشیم. اما دارم زودتر می گم، اگه یه وقت مرز رو باز نکردن یا ما را برگردوندن ناراحت نشین! گفتم:باشه اما من گذرنامه ندارم. کمی فکر کرد و گفت:مشکل نداره،عکس برای شناسنامه خودت و خانمت رو تحویل بده. بعد ادامه دادم: یه مشکل دیگه هم هست،من مبلغ پولی که گفتید رو نمی تونم الان جور کنم. نگاهی تو صورتم انداخت. بعداز کمی مکث گفت: مشکلی نیست، شناسنامه هاتون اینجا میمونه هروقت ردیف شد بیار. با تعجب به مسئول آژانس نگاه میکردم انگار کار دست کس دیگه ای بود. هیچ چیز هماهنگ نبود. اما احساس میکردم ما دعوت شدیم. از صحبت من با آن آقا ده روز گذشت. صبح امروز از مرز مهران عبور کردیم، وارد خاک ایران شدیم! حوادث این مدت برای من بیشتر شبیه خواب بود تا بیداری. هشت روز قبل،با ورود کربلا ، ابتدا به حرم قمر بنی هاشم رفتیم .در ورودی حرم، برای لحظاتی حضور علیرضا ، همان شهید نوجوان ،را حس کردم. ناخودآگاه به یادش افتادم. انگار یک لحظه او را در بین جمعیت دیدم. بعد از آن هرجا که می رفتم به یادش بودم. نجف،کاظمین ،سامرا و... سفر کربلای ما خودش یک ماجرای طولانی بود. اما عجیبتر این که دست عنایت خدا و حضور شهید کریمی در همه جا می دیدم. در این سفر عجیب ،فقط ما و چند نفر دیگر توانستیم به زیارت سامرا مشرف شویم. زیارتی بود باور نکردنی. هرجا هم می رفتیم ابتدا به نیابت امام زمان(عج) و بعد به یاد علیرضا زیارت می کردیم..این مدت عجیب ترین روزهای زندگی من بود. پس از بازگشت بلافاصله راهی اصفهان شدم. عصر پنج شنبه برای عرض تشکر به سر مزار علیرضا رفتم . هنوز چند کلامی صحبت نکرده بودم که آقای محترمی آمدند. فهمیدم برادر شهید و شاعر ابیات روی سنگ قبر است. داستان آشنایی خودم را تعریف کردم. ماجراهای عجیبی را هم در آنجا از زبان ایشان شنیدم. عجیب تر این که این نوجوان شهید در پایان آخرین نامه اش نوشته بود: به امید دیدار در کربلا-برادر شما ✋🌷 علیرضا با همه ما در کربلا وعده کرده بود.💞 📚مسافر کربلا 🥀🕊 @baShoohada 🕊
حتما بخوانید👇👇 یادمه حاج حسین یکتا میگفتن؛ اون دنیا معلوم نیست برای ما سلام الله علیها و رو بیارن برای حساب رسی! یکی از 🌹 رو میارن میشه و اعمال مون رو بر اساس اعمال خواهند سنجید... ان شا الله اون دنیا مجلسی تشکیل خواهد شد! به ریاست شهید ...🌹 نمایندگانی از جنس چمران، باکری، آوینی، زین الدین، همت، کاظمی، خرازی، بابایی و کاوه و ... و سخنگوی هیات رییسه! جاویدالاثر حاج و خواهند کرد مسئولان خائنی که و مردم را ندیدند و جیب و را ترجیح دادند... ندیدند پسر و دختر جوان کشور را و اسیرِ حزب بازی خودشان شدند... و مُهر را بر پیشانی رییس جمهوری می‌زنند که به بار آورد... مسئولین بی درد... و آن روز مصادره خواهد کرد اموال با تصاحب کرده‌ی نجومی بگیران را به نفع ... دلمان می‌خواهد... که پای شکنجه‌ شده‌ی خود را در جلسه سازمان ملل به همگان نشان داد و شد سند جنایت ... شهید حسین علم الهدی: نه چپ، نه راست، صراط مستقیم... بی تفاوت نباشیم... به قول شهید آوینی آن که شیعه بودن دارد! قطعا امتحان را پس خواهد داد... سید علی تنها نخواهد ماند... 🥀🕊🥀🕊🥀 @baShoohada