فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مقام زن غربی به روایت تصویر
◀️دانلود کنید و از دستاوردهای شکوهمند غرب برای زن آگاه شوید.
تمدن غرب فرصتی بود تا شیطان بتواند انتقام انحراف خود را از فرزندان آدم بگیرد
قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (الحجر/39)
✍عالیه سادات
______________________________
🔴 #نیمه_پنهان_غرب 👇
https://eitaa.com/joinchat/3959554299C7b558c3f51
🌹🌼🌼🌼🌼🌹
💫به "درد" هم اگر خوردیم
زیباست...
💫به شانه بار هم "بُردیم"
زیباست...
🌹
💫در این دنیا که پایانش
به "مرگ" است،
💫برای هم اگر "مُردیـم"
زیباست....
🌹🌼🌼🌼🌼🌹
سلام✋
صبحتون بخیر🌼
دنیاتون زیبا🤲
غلامرضا کریم الهی، دانشجوی ۹۲ ساله مقطع دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه بعد از دفاع از رساله دکتری خود و کسب نمره ۲۰ فارغ التحصیل شد.
@basij_asatid
4_5803094200987683594.mp3
10.93M
#انسان_شناسی ۲۸
#استاد_شجاعی
#استاد_میرباقری
❣یه قلبِ سالم، گرسنه میشه!
هوس میکنه!
از گرسنگی، ضعف میکنه!
و ....
🔸گرسنهی ذکر میشه!
هوسِ قرآن میکنه ،
اگر نماز بهش نرسه ، از گرسنگی به ضعف میفته!
-اگر گرسنه مون نمیشه!
-اگر هوس نمیکنیم!
-اگر به ضعف نمیافتیم؛
یعنی یه جای کار ایراد داره ❗️
@basij_asatid
❇️ بازی با آبروی خانواده
يک روز در اينترنت با سامان آشنا شدم. کمکم ارتباطمان صميميتر شد. همه کارهايش را دوست داشتم. بدون آنکه ذرهاي روي رفتارهاي بدش فکر کنم. او آدم تندخويي بود بههیچ عنوان حس مسئوليتپذيری و کار ثابتي در زندگياش نداشت.
وقتی پدرم متوجه ارتباط ما شد و از من دربارۀ ارتباطم با سامان پرسيد، به دروغ گفتم: « قراره به خواستگاريام بياد و هنوز تو مرحلۀ آشنايي هستيم». موضوع را با سامان هم درميان گذاشتم. او هم پذيرفت که به خواستگاري بيايد. با اين کار سامان در ذهنم تبديل به يک قهرمان شد! دل توي دلم نبود؛ اما وقتي پدرم با سامان روبهرو شد، او را اصلاً فرد مناسبي براي زندگي با من نديد و به سامان گفت که مرا فراموش کند. او چند بار ديگر هم با پدرم صحبت کرد؛ ولي در نهايت بازهم نتوانست رضايت او را جلب کند؛ اما من پنهان از خانوادهام به ارتباطم با سامان ادامه دادم.
در چشم برهم زدني چند سال گذشت و سامان ديگر حاضر نشد به خواستگاريام بيايد. چند بار به او گفتم ديگر نميخواهم با او ارتباطي داشته باشم؛ اما بازهم اصرار ميکرد که اشکالي ندارد تا زمان ازدواج من، رابطهمان همينطور حفظ شود.
يک روز با من تماس گرفت و گفت که دوست دارد با من به مسافرت برود من اول از حرفش جا خوردم و گفتم نميتوانم اين پيشنهاد را قبول کنم؛ ولي بازهم مثل قبل با شگرد مخصوص خودش طوري قانعم کرد که هيچ اتفاق بدي نخواهد افتاد و ميدانستم اگر به پدرومادرم بگويم که ميخواهم تنها به مسافرت بروم، هرگز قبول نخواهند کرد؛ پس منتظر یک فرصت مناسب شدم. اين فرصت با فوت ناگهاني یکی از اقواممان در شهرستان و مسافرت خانوادهام بهدست آمد.
از اينکه بعد از مدتها کنار سامان بودم خيلي خوشحال بودم؛ اما اين خوشحالي ديري نپاييد؛ چون وقتی هنگام عبور از پليس راه، پليس دستور ايست داد؛ با کمال ناباوري ديدم که سامان توقف نکرد و با سرعت زياد از آنجا عبور کرد. خيلي وحشت کرده بودم؛ اما پليس به ما رسيد و او مجبور به توقف شد. در بازرسي از خودروی سامان چند بطري مشروبات الکلي و مقداري مواد مخدر کشف شد.
تازه آن زمان دليل فرار سامان را فهميدم. اين پايان کار نبود و تحقيقات پليس نشان داد سامان مجرمي سابقهدار است که چند سال قبل با سپردن وثيقه از زندان آزاد شده بود. روزهايي را که مجبور بودم با پدرم به مجتمع قضايي بعثت بروم فراموش نميکنم. با اينکه مدتي از آن روزهاي تلخ ميگذرد؛ اما آبرويم پيش خانوادهام رفت و ديگر نميتوانم در چشمان پدر و مادرم نگاه کنم!
📌 نظر کارشناس
🔹 ۱- ارتباط و دوستی دختران و پسران با هم بهدلیل کششهای غریزی و جنسی بین آنان و نیز احساسات عاطفی دختران؛ منجر به علاقه و عشقی میشود که چشم دل آنان؛ بهویژه دختران را کور میکند و همانگونه که در این ماجرا دختر جوان به آن اعتراف میکند، موجب شد که نتواند خصوصیات اخلاقی بدِ سامان را ببیند و در نتیجه عشق بیمبنایی نسبت به او پیدا کرده و پشیمانی بهبار آورد.
🔹 ۲- بیتوجهی به تجربیات و نظرات دلسوزانۀ والدین نیز موجب آسیبپذیری دختران میشود، بهگونهای که به تعبیر این دختر؛ روی نگاهکردن به چشم والدین را نداشته باشند.
🔹 ۳- برقراری ارتباط پنهانی، مسافرت و خلوتکردن با سامان از دیگر خطاهای بزرگ این دختر جوان است که زمینۀ هر نوع سوء استفاده از او را فراهم میکرد که به لطف الهی در مراحل اولیه با دخالت پلیس ناکام ماند؛ اما فراموش نکنیم که در بسیاری از موارد، عواقب سوء این ارتباطات به مرحلۀ غیرقابل برگشت رسیده و عفت دختران جوان توسط پسران هوسباز و شهوتران لکهدار میشود.
✅ برگرفته از کتاب گمگشتگان، تالیف دکتر سید عظیم قوام.
@basij_asatid
✨﷽✨
🌹🌼🌼🌼🌼🌹
خدایا🤲
از من انسانی بساز که خودت میخواهی💫
تا کاری را انجام دهم که تو میخواهی …💫
الهی آمین🤲
🌹🌼🌼🌼🌼🌹
سلام✋
صبحتون بخیر🌼
روزتون خدایی🤲
11.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️خاخامهای یهودی:
جمهوری اسلامی نباید ۴۰ سالگیش رو ببیند
اگر به ۴۰ برسد قدرتش چندین برابر خواهد شد و یهود را نابود خواهد کرد
🔹️ برژینسکی در جلسه ناتو آتلانتیک شمالی :
دنیا وارد یک پیچ تاریخی شده که تابلوهای این پیچ را خمینی و خامنه ای نصب کردهاند!
@basij_asatid
❇️ ۶۰- معجون فالگیر!
چند سال قبل ديپلم گرفتم؛ اما نتوانستم در رشتۀ مورد علاقهام در دانشگاه قبول شوم و ادامه تحصيل بدهم. وقتي با سرزنش و ملامت اطرافيان مواجه شدم، تصميم گرفتم با تمام توان تلاش کنم تا بتوانم در دانشگاه قبول شوم؛ اما تشویش و دلهره يک لحظه رهايم نميکرد. دائم کابوس ميديدم و نگراني شديدي داشتم؛ تا اينکه از طريق يکي از دوستانم با مردي فالگير آشنا شدم و شنيدم او با قدرت جادويياش ميتواند مرا بدون دردسر به خواستهام برساند. همه دوستانم از او تعريف ميکردند و ميگفتند معجونهايش معجزه ميکند!
نشانی او را از دوستم گرفتم و پس از تعيين وقت قبلي، وارد محل کارش در زيرزمين نيمهتاريک يک خانه قديمي شدم. او در انتهاي يک اتاق تاريک نشسته بود و چراغ سبزرنگي از سقف اتاقش آويزان بود. از حضور در چنين مکاني وحشت کرده بودم و ميخواستم برگردم؛ اما از فکر اينکه قرار است همه مشکلاتم بهدست مرد رمال برطرف ميشود، باعث شد آن وضعيت را تحمل کنم. با خودم گفتم چند دقيقه زيرزمين ترسناک را تحمل ميکنم؛ اما در عوض به همه آرزوهايم ميرسم.
چند دقيقهاي طول کشيد تا سفره دلم را براي او باز و همه خواستههايم را مطرح کردم. مرد رمال پس از دقايقي گفتوگو و شنيدن مشکلاتم، گفت در قبال دريافت ۲۰۰ هزار تومان ميتواند طلسم زندگيام را بشکند. او گفت هرکس سراغش رفته بيجواب نمانده و خوشبخت شده است؛ سپس از داخل يک خمره، مايعي را داخل يک ليوان ريخت و مواد ديگري هم به آن اضافه کرد و به من داد.
در فضايي ترسناک و تاريک، معجون مخصوص را خوردم؛ اما چند دقيقه بعد پلکهايم سنگين شد و به خواب عميقي فرو رفتم. ديگر نفهميدم چطور شد؛ اما وقتي بيدار شدم فهميدم رمال شيطانصفت مرا مورد آزار و اذيت قرار داده است! وقتي با اعتراضهاي تند و تهديدآميزم روبهرو شد، تهديد به آبروريزي کرد. من هم از ترس، چارهاي جز سکوت نداشتم؛ اما سرانجام تصميم به شکايت گرفتم.
📌 نظر کارشناس
🔹 ۱- رسیدن به هر مقصودی، سازوکار مخصوص به خود را دارد و نیازمند تلاش و زحمت است و با جادو نمیتوان به اهداف خود دست یافت؛ مثلاً برای قبولی در دانشگاه باید با برنامهریزی، مطالعه و تلاش زیاد به هدف خود نائل شد.
🔹 ۲- از یکطرف وسوسههای دوستان و از طرف دیگر تنبلی و فکر رسیدن به موفقیت بدون زحمت، موجب میشود که در دام افراد سودجو و کلاهبردار گرفتار شویم. در این مورد زنان و دختران باید بیشتر مراقب خود باشند؛ زیرا بهدلیل داشتن عواطف و احساسات شدید، زودتر فریب چربزبانی و حیلهگری افراد شیاد را میخورند.
✅ برگرفته از کتاب گمگشتگان، تالیف دکتر سید عظیم قوام.
@basij_asatid