📸 #گزارشتصویرے
❇ جشن نیمه شعبان
#نیمهشعبان😍
#هئیتمحبانالرضاعلیهالسلام
#هیئتروضةالرضاعلیهالسلام
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛بِابي انتَ و امـــــــي💛
💛یاعلیبنموسیالرضا 💛
#امام_رضا
#چهارشنبه_های_رضایی
#بطلب_آقاجان
📍 @basij_emamzadehasan
🍃پیامبر رحمت (ص):
امام همچون کعبه است که باید بهسویش روند،
نه آنکه او بهسوی آنها بیاید.
📚بحار الانوار، ج۳۹، ص۳۵۳
#سیرهمعصومین
#فرج
📍 @basij_emamzadehasan
kami-dir-tar-5.mp3 - راديو صداي ميقات.mp3
3.11M
توی اون لیست یه اسم عجیب بود. از روی کنجکاوی رفتم سراغش. نعیم .
یه سرایدار افغانستانی .
وجود چنین کسی توی اون جلسه خصوصی برام عجیب بود...
#داستانصوتی
#کمیدیرتر
📍 @basij_emamzadehasan
به گدایت نظری کن
که به امید عطا
شب جمعه شده و
آمده مسکین به حرم
#شب_زیارتی
#دلتنگحرم
#امام_حسین
📍 @basij_emamzadehasan
1_913569196.mp3
2.8M
بین اون اسم ها یک نفر به اسم حاج عباس بود...
که مخارج هیئت کامل دست اون بود...
تو بازار فرش به سختی تونستم پیداش کنم...
رفتم سراغش تا پیام امام رو بهش برسونم...
#داستانصوتی
#کمیدیرتر
📍 @basij_emamzadehasan
🍃امیرالمؤمنین عليه السلام:
به خاطر عيب هايى كه در خود مى دانى، عيب برادرت را بپوشان.
📚غررالحكم، حدیث ۲۲۹۰
#سیرهمعصومین
#سَتّارَالعُیُوب
📍 @basij_emamzadehasan
kami-dir-tar-7.mp3 - راديو صداي ميقات.mp3
3.81M
اسم من ...
اسم اسدِ
جوون بیست و چند ساله ای که یه دوره سفر کردم ...
و با کسایی که باید یه چیزایی رو میفهمیدن صحبت کردم...
#داستانصوتی
#کمیدیرتر
📍 @basij_emamzadehasan
kami-dir-tar-8.mp3 - راديو صداي ميقات.mp3
2.03M
حسین آدم به ظاهر معنوی و خوبی بود ...
همون بود که من چند سال دنبالش بودم
با خودم گفتم این آدم میتونه راه رسیدن به امام زمان رو نشونم بده...
#داستانصوتی
#کمیدیرتر
📍 @basij_emamzadehasan
مرحوم ملا احمد نراقی گوید: در کنار فرات صیادان زیادی برای ماهیگیری مینشستند.
نوجوانی با پای معلول، کنار فرات میآمد و مبلغی میگرفت و دست به هر تور ماهیگیری که میخواست میزد و تور او پر ماهی میشد.
این نوجوان هر روز برای یک نفر این کار را میکرد و بیشتر انجام نمیداد. گمان کردم علم طلسم بلد است. روزی او را پیدا کردم،دیدم حتی سواد هم ندارد.
علت را جویا شدم. گفت: من مادر پیری داشتم که برای درمان او مجبور بودم در همین مکان ماهیگیری کنم، روزی تمساحی پای مرا گرفت و قطع کرد. نزد مادر آمدم و گریه کردم.
او دعا کرد و گفت: «خدایا پسر مرا بدون نیاز به وجودش روزی آسانی بده که او سلامتی خود را به خاطر من از دست داد.» بعد از مرگ مادرم وقتی من در فرات تور میاندازم، از بین همه صیادها ماهیها وارد تور میشوند. و حتی وقتی که من تور در فرات نمیاندازم، کافی است دستم را به توری بزنم، همه ماهیهای روزی من که بهخاطر دعای مادر من است در آن تور جمع میشوند.
پ.ن : روزی خدا هم در گوش کردن به حرف پدر و مادر است.
#داستانک
📍 @basij_emamzadehasan