متوكل، حضرت(امام هادی علیه السلام) را به مجلس شراب کشاند، تا خبر همه جا بپیچد که، علی بن محمد، میهمان متوكل بود؛ بساط شراب و عیاشی هم در مجلس چیده شده بود! شما ببینید این خبر چه تأثیری بر جا می گذاشت. حضرت، با دید یک انسان مبارز به قضیه نگاه کرد و مقابل این توطئه ایستاد. حضرت به دربار متوکل رفت، و مجلس شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد. یعنی با گفتن حقایق و خواندن شعرهای شماتت بار، متوکل را مغلوب کرد؛ به طوری که در اخر حرفهایش، متوکل بلند شد، برای حضرت غاليه آورد و او را با احترام بدرقه کرد. حضرت به او گفت: «تو خیال می کنی اینجا نشسته ای، پنجه مرگ تو را فرا نخواهد گرفت؟» و همین طور مراتب عمل موت را تا کرم هایی که به جان متوکل خواهد افتاد. بیان فرمود. حضرت، مجلس را به کل متحول کرد و از دربار بیرون رفت. در مبارزه ای که شروع کننده آن، خلیفه ای تندخو و قدرتمند بود و طرف دیگر، یک جوان بی دفاع، طرف به ظاهر ضعیف تر، دست به یک جنگ روانی زد؛ مبارزه ای که در آن نیزه و شمشیر کاربرد ندارد. ما اگر بودیم اصلا نمی توانستیم این کار را بکنیم. این امام است که می تواند موقعیت را بسنجد و طوری سخن بگوید که خلیفه را خشمگین نکند ممکن بود حضرت مثلا بلند شود و همه شیشه های شراب را به زمین بریزد. این عکس العمل خوبی نبود و نتیجه ای هم از آن گرفته نمی شد، اما حضرت، طوری دیگر عمل کرد. این بُعد قضیه خیلی مهم است.
#کتاب_انسان_۲۵۰_ساله
#کتابخوانی
🇮🇷بسیج خواهران دانشگاه بين المللی مذاهب اسلامی
ایتا | تلگرام