همسر شهید سیاهکالی: دانشگاه بودم 4 اردیبهشت بود و #تولد آقا حمید.شب قبلش #افسرنگهبان بود و منزل نبود. وقتی داشتم از دانشگاه میومدم تو راه یه #کیک سبز رنگ که روش طرح #قلب بود براش خریدم. رسیدم داخل منزل دیدم وسط پذیرایی از #خستگی خوابش برده و پتو انداخته روش😔سریع کیک رو گذاشتم روی میز و بیدارش کردم و چاقو رو دادم دستش و تولدشو تبریک گفتم.😄 تا کیک رو دید اول یه #گاز از کیک زد، بعد شروع کرد بریدن کیک،گفت ازم عکس بگیر😭 #دلتنگی #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷 🍃🌹🍃🌹 @basij_oqm

بسم الله النور ای نور روزها و شب هایم تو کجایی؟ آقا این روزها دلمان بدجور برای نیامدنت گرفته است😔 روزهایی که حالمان را خوش می‌کرد و تو را از یادمان میبرد حالا به ما لطف کرده است و لذتش را گرفته است تا کمی به خود بیاییم و ببینیم که نیامدی و ما در کجای این نیامدنت دست داریم😔🥺 بیشترکه با خودم تفکر می کنم می‌بینم آن روزهایی را هم که به اسم تو شب رساندیم فقط به اسم تو بوده و هدف چیز دیگر😞 سه شنبه هایی که به غفلت گذراندیم ،جمعه هایی را که بر سر خواندن ندبه ات و خواب صبحگاهی با خود کلنجار می رفتیم و در آخر نفس بر محبت و لطف غلبه پیدا می‌کرد😞😭 اگر غیر از این بود و هدف تو بودی تا حالا باید می آمدی. اما حالا پشیمانیم و افسوس که پشیمانی سودی ندارد،اما پشیمان می مانیم تا نکند این پشیمانی در حق ما معرفت به خرج دهد و ما برای آمدنت معرفت خرج کنیم😔 نکند به بهانه آمدن ما تو هم بیایی😔🤲 #سه_شنبه_های_مهدوی #دلتنگی ✍:ف.حسینی