💠 ثبت نام تسهیلات قرض الحسنه اشتغال آغاز شد
🗓باز پرداخت ۷ ساله
❎ تسهیلات شخصی ۱۵۰ میلیون تومان
✅ تسهیلات کارفرمایی ۴ میلیارد تومان
سامانه
🌐 Ebsvam.ir
🔻پیگیری و معرفی به بانک از طریق بسیج سازندگی ناحیه
👈لطفا به متقاضیان و جامعه هدف تحت نظر خود اطلاع رسانی بفرمایید.
🔹️ قرارگاه اقتصاد مقاومتی بسیج
•┈┈••••✾•یاحسین(ع)•✾•••┈┈•
🏴بسیج مساجد و محلات
صبحتون معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)
به رسم ادب هرصبح:
السلام علی رسول الله وآل رسول الله
السلام علیک یابقیة الله فی ارضه(عج)
السلام علیک یااباعبدالله الحسین
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
السلام علیکم جمیعاو رحمت الله و برکاته💐
و لعن الله علی اعدائهم اجمعین...🔥
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
🔻 الهى رضا بقضائک
حضرت آیتالله خامنهای:
🔹️ در تمام لحظات اين سفر پرحادثه و پرماجرا، انسان از کلمات و از گفتار حسينبنعلى علیه السلام به خوبى احساس مىکند که تمام اين حرکات و سکنات در راه خدا و براى خداست. بعد هم در آن لحظات آخر از جمله کلماتى که از حضرت نقل شده است و همه شنيدهايم این است: «الهى رضا بقضائک، تسليما لأمرک»، اين روح حادثهى کربلاست، تسليم در مقابل خدا. مجالس ما بايد اين روح را در مردم به وجود بياورد. ۱۳۵۹/۸/۱۶
#ما_ملت_امام_حسینیم
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
ziyarat-ashura-01.mp3
28.02M
🏴 زیارت عاشورا با صدای علی فانی
#امام_حسین(علیهالسلام)
#محرم
#قرارعاشقی
#چله_زیارت_عاشورا
🔸التماس دعا🙏
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
*🌺 [اللّهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُم و اهلِک اَعدائهُم اَجمَعین]🌺*
📸تصاویری از واکنش های کاربران فضای مجازی در انتقاد به حضور رژیم صهیونیست در بازی های المپیک
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
« اجتماع کودکان خمین در حمایت از کودکان مظلوم غزه »
#همه_میاییم_همراه_با_پدر_و_مادر
همصدا و هم ناله با کودکان مظلوم غزه
سه شنبه ،دوم مرداد ۱۴۰۳ ، ساعت شش تا اذان مغرب
میدان مدرس خمین
🔸عروسکت رو هم با خودت بیار
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
بسیج فرهنگیان خمین
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی #قسمت_پنجاه_و_سوم 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ سخنرانی اش مفصل بود
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
#قسمت_پنجاه_و_چهارم
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
نشست و خواندن دعا را شروع کرد. واقعاً فراموشم نمیشود آن شب را سوز صداش تا اعماق وجود آدم را می سوزاند. از همان اول تا آخر دعا به شدت گریه کردیم. خیلی با شور بود. آخر دعا به حالت عجز و زاری گفت دعا کنین ان شاء الله این عملیات پیروز بشه که باز دوباره نخوایم بعد از دو سال همین جا بمونیم یا خدای نکرده بریم عقب تر..... آن شب را تا صبح منتظر دستور حمله ماندیم بعد از اذان صبح هم خبری
نشد. در تمام طول این مدت صدای تیراندازی و درگیری به گوش میرسید.
حدود هفت و هشت صبح بود که آقای غلامپور از پشت بیسیم با عبدالحسین حرف زد و دستور حمله را داد قبلش ما یک شناسایی کلی از منطقه کرده بودیم. اسم رمز عملیات را به بچه ها گفتیم و با همان اطلاعات کم زدیم به خط دشمن
از لابه لای نیزارها رفتیم جلو عجیب بود؛ حتی یک تیر هم به طرف ما شلیک نمیشد تازه وقتی پاگذاشتیم روی در دشمن دیدیم عراقی ها به سرعت
باد و طوفان دارند فرار میکنند همه مات و مبهوت نگاهشان میکردند برای همه سؤال شده بود که چرا فرار میکنند؟
گفتم به احتمال قوی از دیشب تا حالا تحت فشار روحی بودن امروز صبح تا ما رو دیدن دیگه نتونستن طاقت بیارن
یکدفعه عبدالحسین از گرد راه رسید داد زد پس چرا وایستادین شماها؟
برین دنبالشون برین گویی وضعیت دستمان آمد پا گذاشتیم به تعقیبشان تا ایستگاه حسینیه دنبالشان رفتیم و تا جایی که جا داشت ازشان اسیر گرفتیم و غنایم جنگی
تازه آن جا فهمیدیم کار اصلی را بچه های تیپ بیست و یک امام رضا (سلام الله علیه و نیروهای دیگر کرده اند. از سمت ایستگاه حسینیه از کارون رد شده و دشمن را بریده بودند دشمن هم منطقه پادگان حمید و کلی از خاک ما را
گذاشته و در رفته بود.
در همان حیص و بیص تعقیب عراقیها برخوردیم به بیست سی تا جنازه
سوخته از شهدای مظلوم خودمان بودند و از بچه های تیپ بیست و یک فهمیدیم شب قبل نیروهای ما توی این منطقه اولش موفق نبودند چند تا شهید میدهند که دشمن وحشیانه جنازه مطهر آنها را می ریزد روی هم و آتش می زند
با دیدن آنها حال عبدالحسین از این رو به آن رو شد نشست کنار جنازه ها و شروع کرد به خواندن فاتحه از چشمهاش معلوم بود میخواهد گریه کند ولی نکرد میدانستم به ملاحظه روحیه بچه هاست. شاید اگر به اش یادآوری
نمی کردم که باید برویم به این زودی ها بلند نمی شد.
تو ایستگاه حسینیه گردان را جمع و جور کردیم برای احتیاط دست اسیرها را بستیم. غنایم را هم یک جا جمع کردیم هنوز نفسمان تازه نشده بود که سید هاشم درچه ای با عباس شاملو و غلامپور از گرد راه رسیدند. سید هاشم عبدالحسین را بغل کرد و گفت چه کار کردی آقای برونسی؟ میگن گردان کولاک کرده
عباس شاملو پی صحبت او را گرفت و گفت شما خط قدیمی دب حردان و در ناشکستنی عراق رو، بالأخره شكستين.
پیش خودم گفتم الآنه که عبدالحسین شروع کنه به تعریف کردن که گردان ما از خط گذشت و چقدر اسیر گرفت و چقدر غنیمت گرفت و چه ها کرد و چه ها نکرد.
ولی خلاف حدسم شد. او خنده معنی داری کرد و گفت نه برادر جان گردان برونسی خط رو نشکسته ما وقتی رسیدیم بچه های حزب الله به حول و قوه الهی خط رو شکسته بودن
به دور و برش اشاره کرد و گفت زحمت این ایستگاه حسینیه رو هم بچه های تیپ بیست. و یک کشیدن و جاهای دیگه رو هم لشکر حضرت
رسول (صلی الله علیه و آله و نیروهای دیگه آزاد کردن
درچه ای ماتش برد انگار مثل بقیه انتظار همچین جوابی را نداشت. ناباورانه گفت ولی همه جا صحبت از پیروزی شماست میگن خیلی گل
کاشتین.
عبدالحسین نه برد و نه آورد رک و پوست کنده گفت دروغ میگن گردان ما کاری نکرده الآن هم همه شون صحیح و سالم اینجا هستن حتی از دماغ
یکی شون خون نیومده
مکث کرد. ادامه داد: الآن هم منتظر دستورم که بگین برو طرف شلمچه آقای درچه ای لبخند زد گفت: شما دیگه تحت فرمان تیپ بیت المقدس هستین باید با آقای کلاه کج صحبت کنین
کل گردان رفتیم توی خط جفیر و کوشک کنار در ایران آن جا باید پدافند می کردیم و جلو پاتکهای دشمن را میگرفتیم تا ساعت یازده شب با چند تا فرمانده دیگر مشغول بودیم نیروها را توی سنگرها تقسیم کردیم و قشنگ آرایش دادیم در این میان دل و جان همه تو عملیات بیت المقدس بود. اهمیت عملیات این بود که نوک حمله به طرف شلمچه و خرمشهر می رفت حدود یازده و نیم شب عبدالحسین آمد رفته بود تو جلسه تیپ پیش خودم میگفتم اگر
بیادش حتماً گرفته و ناراحته
به خلاف انتظارم خوشحال بود یعنی بیش از حد شاد و خوشحال نشان می داد؛ همین طور میگفت و میخندید با سابقه ای که از او داشتم معمولاً
این طور وقتها که نمی توانست در عملیات شرکت کند حالش گرفته میشد. چند تا سؤال از وضعیت گردان پرسید به بعضی جاها خودش سر کشید.
خاطرش که جمع شد مثل اینکه با خودش حرف بزند گفت: خوب حالا یک جانشین هم میخواد گردان
بسیج فرهنگیان خمین
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی #قسمت_پنجاه_و_سوم 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ سخنرانی اش مفصل بود
چشمهام گرد شد پرسیدم جانشین برای چی؟ صدام بلند بود انگشت سبابه اش را گذاشت روی نوک بینی اش آهسته
گفت: هیس
از همان اول حدس زده بودم که باید سری توی کار باشد اما چیزی نمی گفت بالأخره جانشین هم برای خودش تعیین کرد. به اش گفت: هوای
گردان رو خوب داشته باش
طرف پرسید شما جایی میرین حاج آقا؟
عبدالحسین گفت: جایی میخوام برم معلوم هم نیست کی بر می گردم؛ ولی
حداکثرش تا صبح فرداست
بریم.
خدا حافظی کرد و رفت حتی مرا هم توی نم گذاشت کمی بعد دیدم با یک موتور آمد پیشم بی هیچ مقدمه ای گفت: سوار شو
فکر کردم حتماً شوخی میکند. گفتم کجا به سلامتی؟ گفت: کاریت نباشه تو فقط بشین ترک موتور
هیچ اثری از شوخی توی چهره اش نبود کاملاً جدی و مصمم گفتم
خطمون این جاست کارمون این جاست کجا بریم؟!
گفت: همه چی الحمد الله خاطر جمع شده سوار شو بریم
نگاهم بزرگ شده بود. عبدالحسین فرمانده ای بود که تحت هیچ شرایطی
نیروهایش را تنها نمیگذاشت پرسیدم: آخه خبری شده؟
با ناراحتی گفت تو چه کار داری به این حرفها؟ سوار شو دیگه خواه ناخواه سوار شدم تا یک مسیری رفتیم دقیقاً یادم نیست کجا بود که
موتور را نگه داشت. گفت بپر پایین
پیاده شدم موتور را گوشه ای گذاشت و خودش هم آمد. تو تاریکی شب به
یک سنگر بزرگ اشاره کرد و گفت بیا بریم اونجا تجهیزات بگیریم
کلمه تجهیزات، معمولاً با شرکت در عملیات همراه می شد. مثل شوک زده ها
گفتم: تجهیزات؟!
دستم را گرفت و دنبال خودش کشاند. گفت: بله تجهیزات
:گفتم میخوای چه کار کنی حاجی؟ گفت: امشب قراره به امید خدا و چهارده معصوم علیهم السلام)، کار عملیات
رو یکسره کنن و قال قضیه خرمشهر رو بکنن گفتم خوب این چه ربطی داره به ما؟
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein
♦️برگزاری اردوی زیارتی و سیاحتی به مناسبت گراميداشت شهدای مدافع حرم و سالروز شهادت شهید محسن حججی ♦️
زیارت قبر مطهر شهید محسن حججی با حضور خانواده محترم شهید وزیارت قبور مطهر شهدای تخت فولاد
🗓زمان: جمعه 19 مرداد ماه 1403
✏️زمان ثبت نام: 1لغایت 14مرداد ماه
شماره هماهنگی و ثبت نام:
09189650133
📍و همچنین بازدید از مکان های تفریحی به همراه صبحانه،ناهار،شام
📍هزینه هرنفر:
اتوبوس 230 هزار تومان
خودرو شخصی(هر نفر ) 70 هزار تومان
─┅═🇮🇷 💠 🇮🇷═┅─
🌐 بسیج فرهنگیان خمین
https://eitaa.com/basijfarhangian_khomein