#شعر_امام_علی🦋🔗
#فارسی🌀
🦋علی روزی که امد روز نور باران بود
🦋و در زمین پر شور تر ز همه یاران بود
🦋او امد و نور امد و مهر ازلی امد
🦋خنده نشست بر لب ملائک و علی امد
#Poem_about_imam_Ali✨🌙
#English☀️
✨A voice coming from the sky
✨talking about a shining star
✨heaven is full of angles
✨how happy the Shias are
http://Eitaa.com/basijianZahraei
🔗💔🔗💔🔗💔
🔗💔🔗💔🔗
🔗💔🔗💔
🔗💔🔗
🔗💔
🔗
رمان مگر چشم تو دریاست✨🌊
روایت مادر شهیدان، محمد،عبدالحمید،رضا و نصرالله جنیدی🖇🥀
#قسمت_اول
✨بسم رب الشهدا و صدیقین✨
از زبان مادر شهیدان
#دفتراول 🌱چشم های پدر!🌱
شب هشتم خواب دیدم. صدای آقایی را شنیدم که می گفت:«تو مگر خوب شدنی هم هستی که این قدر التماس میکنی؟!»
خوبم را به کسی نگفتم؛اما انگار بغض شده بود توی دلم. داشتم دیوانه می شدم. آن روز صبح چه حالی که نداشتم! زمین و آسمان روی سرم خراب شده بود. بهار بود و باران شدیدی می بارید. حس کردم آسمان هم دارد به حال من گریه میکند. کسی که دکتر ها جوابش کرده اند و امیدش از همه جا ناامید شده، آمده مشهد، آن وقت به او بگویند که «تو مگر خوب شدنی هم هستی... .» انگار راست راستی رفتنی شده بودم.
صبح که از خواب پا شدیم، دوباره می خواستند مرا ببرند حرم. اما این بار گفتم خودم می خواهم تنهایی بروم. مادرم نمی گذاشت. هیچ اعتنایی نکردم. چادرم را سر کردم و رفتم سمت در اتاق. آمد جلو پاپیچم شد که«تنها نرو...تو مریضی...اگه اتفاقی برات بیفته، کی میخواد به دادت برسه؟!» حاج آقا اولش سکوت کرد و چیزی نگفت؛ اما وقتی حالم را دید، گفت:«زن عمو، بزار راحت باشه. بزار خودش بره.»
#ادامه_دارد...🌱
Eitaa.com/basijianZahraei
راسی!...
دقت کردین شب میلاد اقا امیر المومنین ماه چقدر خوشگل از بین ابرا اومده بیرون؟😍🌙
کلی هم ستاره تو اسمونه...✨🌍
اگه ندیدی یه سر برو نگاه کن. خیلی قشنگه...🙃💞
التماس دعای فراوااااااان📿📿 به امید اینکه امشب از خونه ی امیر المومنین, مهربان ترین پدر دنیا, دست پربیاییم بیرون...💙🔗✨
Eitaa.com/basijianZahraei