❇ #غیرتی
📸شهید مدافع حرم #سید_مجتبی_ابوالقاسمی از #دزفول
⭕روایتی از تلاش های سید مجتبی در #هفته_دفاع_مقدس
💢اواخر شهریورماه قرار بر این بود که به همراه تعدادی از دوستان در دانشگاه جندی شاپور دزفول فضاسازی هایی متناسب با هفته ی دفاع مقدس انجام دهیم. امکاناتی را که #دانشگاه در اختیارمان گذاشته بود، کافی نبود و تجهیزات دیگری هم نیاز داشتیم. هیچ کس دلسوز کار نبود و پیگیر ماجرا نمی شد و کم کم کار داشت نصفه و نیمه رها میشد.
▪️تنها کسی که می توانست گره گشای این مشکل باشد، سید بود. هم غیرت داشت و هم معرفت. به ویژه اینکه مسئله در خصوص شهدا و هشت سال دفاع مقدس هم بود. موضوع را با او در میان گذاشتیم. گفت: «نگران نباشید! مشکلی نیست! شما یه لیست از نیازهاتون بنویسید و به من بدین. جورِش می کنیم ان شاءالله!»
▪️بعد از پایان وقت اداری، رفت و هماهنگی هایی با سپاه انجام داد و تجهیزات مورد نیازمان را تهیه کرد. این در حالی بود که این مسئله اصلاً ارتباطی با مسئولیت سید در دانشگاه نداشت. میتوانست مانند بسیاری از مسئولین بگوید: «این مسئله به من ارتباطی نداره!» و پایش را عقب بکشد. ما طبق شناختی که از مرام و معرفتش داشتیم، کار را به او واگذار کردیم و او هم بدون هیچ مزد و منتی پیگیری کرد و به سرانجام رساند.
✍🏻راوی: حسین بصیری (دوست شهید)
📕منبع: کتاب «سید زنده است»
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @basijiyanegomnam
#ویژگی_های_اخلاقی
🔰 نقل از #مادر_شهید مدافع حرم #علی_حسینی_کاهکش
🔹با بچه ها خیلی رفتار خوبی داشت و برایش فرقی نمیکرد که بچه آشنا باشد یا غریبه.
نوه هایم که به خانه می آمدند، علی مانند آنها بچه میشد، آنها را روی دستانش بلند میکرد و حسابی سرگرمشان میکرد. گاهی به او میگفتم علی کوچولو، تو از اینها کوچک تری.
🔸همیشه کنار مزارش میگویم علی غیر از پسرم #رفیق من بود، همراهم بود. حتی زمانی که برای رفتن به #دانشگاه میرفت #آبادان من همراهی اش میکردم، اگر کاری داشت در شهرهای دیگر از شب قبلش میگفت «مامان هستی؟» من هم میگفتم هستم مامان و همراهش میرفتم.
👈به خودش #ادکلن میزد و همیشه #منظم بود و به نظافتش رسیدگی میکرد و هر کاری که داشت به وقتش انجام میشد.
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @basijiyanegomnam
#ویژگی_های_اخلاقی
▪️نقل از همسر شهید مدافع حرم #عادل_سعد
🔻عادل چهارمین شهید طایفه سعد بود که در شهر حلب سوریه به شهادت رسید او پیش از این رزمندهی جبهه #فلوجه عراق بود من حتی برای دیدنش در همان ایام به شهر حله عراق رفتم و چند روزی در خانه دوستش در کنارش بودم بار دوم که پیشش رفتم یکی از دو دخترم را نیز همراهم بردم. دوستش دکتر حیدری میگفت: عادل تمام حقوق خودش را بین بچه های سوری تقسیم میکرد با اینکه دخترِ دم بخت داشت.
شهید اصرار داشت که بعد از شهادتش کوله پشتیاش را به دست تنها پسرش احمد برسانیم در کولهاش یک #انگشتر یک ساعت یک #قرآن یک #تسبیح و یک دست لباس نظامی بود شاید میدانست که احمد میگوید اینها را ۵ سال نگه میدارم تا بزرگتر بشوم و راه پدرم را ادامه بدهم. دخترم میگوید: « در بین راه #دانشگاه وقتی چشم پدرم به عکس شهید مدافع حرم #محمد_زلقی افتاد.»
گفت: «تصویر بعدی عکس من است» عادل چندین روز قبل از ازدواج دخترش سمانه به شهادت رسید.
🗓شهادت: ۱۵ شهریور ۹۵، حلب
🥀مزار شهید: شهرک انقلاب #دزفول
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @basijiyanegomnam
#ویژگی_های_اخلاقی
🔻مادر شهید مدافع حرم #عارف_کایدخورده:
عارف جان #دانشجو بودند که به شهادت رسیدند، اما جدای از #دانشگاه در دورههای آموزشی زیادی حضور پیدا میکردند و از کودکی در رشتههای ورزشی #شنا، تیراندازی با #تپانچه و کمان و رشتههای رزمی شرکت میکردند و تخصص اصلی ایشان در تیراندازی با تپانچه بود و دارای رتبههای برتری در مسابقات شهرستانی و استانی بودند و حتی مربی تیراندازی ایشان برای حضور در تیم ملی از عارف جان دعوت کرده بود که پسرم در پاسخ به این درخواست گفته بود من کارهای مهمتری دارم که باید انجام دهم و بهتر است از یکی دیگر از دوستان برای حضور در تیم ملی دعوت کنید.
پسرم علاوه بر اینکه ورزشکار بودند، در حوزه هنر نیز فعالیت داشتند و به قول یکی از فرماندهان گردانشان، عارف دایرة المعارفی از همه خوبیها بود. اگر بخواهم در مورد فعالیتهای ورزشی و هنوری پسرم بگویم به اندازه یک کتاب حرف دارم، اما به همین بسنده میکنم که عارف جان در تئاتر کار میکرد و علاوه بر آن کارگردان بود و بازیگری در #تعزیه را نیز انجام میداد و دارای تندیس و لوحهای تقدیر بسیاری است. پسرم حتی دورههای آشنایی با #پهپاد را گذرانده و تقریبا میتوانم بگویم که از هیچ آموزشی غافل نشده است.
فعالیتهای عارف جان محدود به قبل از مدافع حرم شدنش نیست و پسرم حتی در میدان رزم هم با شجاعت و دلاوری به رزم با داعشیان پرداخته و مدام فیلم و گزارشهای تصویری از دلاوریهای همرزمانش در میدان نبرد تهیه میکرده است.
البته چندباری به عارف جان گفتم که چرا به دانشگاه نمیروی و مدرک تحصیلی ات را تکمیل نمیکنی؟ که در پاسخ به من گفت: شما دوست داری چه رشتهای بخوانم؟ گذراندن دوره دانشگاه برای من مثل آب خوردن است، اما ترجیح میدهم دورههایی را بگذرانم که سختتر از دروس دانشگاهی باشد، اما به این حال هرچه شما بگویید انجام میدهم که بعد از آن اقدام به ثبت نام در دانشگاه کرد و به تحصیل در رشته کارشناسی #روانشناسی دانشگاه آزاد #تنکابن استان مازندران کرد.
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @basijiyanegomnam
#شهیدانه
📸شهید مدافع حرم
#احمد_حیاری
#شوش
🔻هنگامی که در در دانشگاه امام حسین مشغول تحصیل بود در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۸۶ در شهرستان شمیرانات تهران کمربند زرد در رشته #تکواندو دریافت کرد و در تاریخ سوم آذر ماه سال ۱۳۸۶ نیز کمربند سبز خود را در همین رشته از هیئت تکواندو استان اصفهان گرفت.
احمد که حالا جوانی برومند شده بود و لباس پاسداری به تن داشت در تاریخ ۲۶ اردیبهشت سال ۱۳۸۷ عقد میکند و پس از ازدواج خداوند در تاریخ ۵ تیرماه سال ۱۳۹۱ یک دختر آنها می دهد که نامش را فاطمه میگذارند تا شیرینی زندگیشان دو چندان شود.
دختر دوم شهید حیاری نیز در حالی به دنیا میآید که پدرش در بهشت میهمان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و دیگر شهیدان است.
در سال ۱۳۹۰ در #دانشگاه پیام نور واحد پیام نور #شوش_دانیال تحصیلات دانشگاهی خود را آغار کرد و قبل از شهادت ترمهای پایانی تحصیلات خود برای گرفتن مدرک کارشناسی در رشته #علوم_سیاسی را میگذراند.
به علت شایستگیهایی که در زمان حضور در سپاه شوش از خود نشان داد در تاریخ ۵ مرداد ۱۳۹۲ به پیشنهاد فرمانده تیپ پیاده حضرت مهدی #اندیمشک فرمانده گردان امام حسین بسیج شهرستان شوش شد و تا زمان شهادت در این سمت خدمت میکرد.
شهید حیاری در مرداد ماه سال ۱۳۹۴ به سوریه اعزام شد و در روز چهارشنبه چهارم شهریور ماه یعنی چند روز بعد از حضور در این کشور به شهادت میرسد و به آرزوی همیشگی خود دست مییابد
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @basijiyanegomnam
#شهیدانه
روایتی درباره از خود گذشتگی و ایثار شهید مدافع حرم #علیرضا_حاجیوند_قیاسی
🔻آقا علیرضا روزهایی که #دانشگاه کلاس داشت. اگر ساعت حضورش داخل دانشگاه با وعده های غذا تداخل پیدا میکرد غذا نمیگرفت و میومد خونه غذا میخورد. دلیلش رو پرسیدیم گفت: وقتی دانشجوهای شهرستانی میان اگر غذای رزرو نداشته باشن مجبور میشن هزینه زیادی برای غذاشون پرداخت کنن و غذا از بیرون تهیه کنن، نمیشه، این غذا سهم اوناست.
رابطه خیلی صمیمی با اساتید برقرار میکرد، طوری که وقتی دیر میرفت دانشگاه سراغش رو میگرفتن.
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @basijiyanegomnam
#سالگرد_شهادت
▪️در پایان سال بخشی از حقوق خود را
خرج خریدهای #دانشگاه میکرد و میگفت:
ممکنه توی وقت اداری تلفن شخصی جواب داده باشم یا کارهای بسیج رو پیگیری کرده باشم! ممکنه بخشی از حقوقی که میگیرم شبهه داشته باشه، اینطوری دیگه خیالم راحته که دِینی گردنم نیست!
📖منبع :کتاب"سید زنده است"
📸شهید مدافع حرم
#سید_مجتبی_ابوالقاسمی
#دزفول
🗓شهادت ۱۶ آذر ۹۴
📿شادی روحشان #صلوات
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @basijiyanegomnam
#سالگرد_شهادت
◾️کارمند بود و برای رفتن به #سوریه باید مرخصی میگرفت. به اندازهی یک دورهی حضور در سوریه هم که مرخصی طلب نداشت؛ بنابراین باید پیگیر مرخصی بدون حقوق میشد.
گفتم: «سید! تو که مرخصی نداری! اوضاع #دانشگاه رو هم که خودت بهتر میدونی! اگر بفهمن که یکی دو ماه میخوای بری مرخصی، بلافاصله اخراجت میکنن!»
صورتش را برگرداند و نگاهی به من انداخت و لبخند زد. لبخندی که شیرینیاش را با تمام وجود حس کردم. گفت: «محمد! دنیا خیلی کوچیکتر از اینه که آدم پابندش بشه! کُلِّ این دانشگاه واسه خودشون!»
✍🏻 راوی: محمد باقر امین راد (دوست)
📚 منبع : کتاب «سید زنده است»
📸شهید مدافع حرم
#سید_مجتبی_ابوالقاسمی
#دزفول
🗓شهادت ۱۶ آذر ۹۴
📿 شادی روحشان #صلوات
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @basijiyanegomnam