#زندگینامه_طلبه_‌شهیدرسول‌کرمی 🌷بیست و هشتم آذر ماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان مراغه، از توابع استان آذربایجان غربی ، غنچه‌ای به جهان لبخند زد که عطر دل‌انگیز ایمان و نسیم‌ سبز آرامش فردا مرهون او شد؛ نامش را «رسول» نهادند دوران کودکی را با نجوای زلال آیه‌های نور و در حرارت مهربانی‌ها پشت سر نهاد. ✅پدرش«بهمن» کارمند بود؛ مادری مؤمنه داشت که مربی قرآن بود و از همان دوران کودکی تأثیر مطلوبی در تربیت قرآنی رسول گذاشته بود؛ بنابراین خیلی زود با مهر و سجاده آشنا شد و عطر قرآن را با شامه جان، احساس کرد. 👨‍🎓برای تحصیل دوره ابتدایی، وارد دبستان امیرکبیر مراغه شد. او با توکل و تلاش این دوره را پشت سر نهاد و جهت ادامه تحصیل راهی مدرسه ابوذر غفاری شد. کودک سبز انقلاب آن روزها در ابتدای راه بود و دستان پاک چون اویی را لازم داشت. تا از پای این نهال مقدس، علف‌های هرز نفاق را وجین سازد. 👌او که از نوجوانی در بین دانش آموزان از نظر قرآن زبانزد همگان بود، با حضور در پایگاه مقاومت بسیج و به تن کردن لباس خاکی؛ اما پررمز و راز آن و نیز برپایی کلاس‌های آموزش قرآن در اندازه‌های خود کوشید تا بر غنای معنوی فضای شهر بیافزاید. 💠دوران دبیرستان ناتمام ماند؛ چرا که شهید برآن شده بود تا با ورود به حوزه علمیه، برگ دیگری از زندگی معنوی‌اش را رقم زند. در سال ۱۳۶۰حوزه علمیه بناب، اولین میعادگاه پاک او در این عرصه گردید. سالی بعد[۱۳۶۱] او مهمان حوزه ولی عصر -عجل‌الله‌تعالی‌فرجه- در شهر تبریز شده بود و پس از آن[۱۳۶۲] نیز زمانی را در حوزه علمیه چیذر تهران به تحصیل علم، همت گمارد. ❤️وی فردی متخلق به اخلاق اسلامی، مهربان، خوش برخورد با دوست، آشنا و غیر آشنا بود؛ علاقه شدیدی به مطالعه داشت و بیشتر اوقات فراغت شهید صرف مطالعه کتب درسی حوزه علمیه و سایر کتب معنوی و مذهبی می شد؛ تا وقت فراغتی می یافت مشغول مطالعه می شد تا از این رهگذر بر علم و آگاهی خود بیافزاید. ✅سال ۱۳۶۰ که آمد او رفتنی شد. اولین اعزام و حضور اودر واحد تخریب، نگار ضمیر او را با واژه‌های ایمان، شهامت و شهادت مأنوس‌تر کرده بود؛ همچنین سال های ۶۲-۱۳۶۱ دومین و سومین مرحله اعزامش را رقم زد؛ واحد دیده‌بانی و اطلاعات عملیات، عرصه‌های دیگرحضور شهید بود. 🌹 آخرین سکانس عاشقانه پرستویی مهاجر بود که با عضویت بسیجی(رزمی تبلیغی) راهی دیار عاشقان شد و سرانجام در چهاردهم بهمن سال ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه در عملیات کربلای ۵ دست از جهان شست تا به جانان رسید؛ اصابت ترکش به سر و سینه اش وسیله ای شد که او پر باز کند تا بر دوست. 🥀پیکر این کبوتر خونین‌بال از تبار سبز حوزه علمیه پس از تشییع درگلزار شهدای[گلشن زهرا] مراغه به خاک سپرده شد. 🌺پدر این شهید عزیز از #جانبازان دفاع مقدس و همچنین برادران وی #سیروس و #اصغر نیز به شهادت رسیده اند. ✨شادی روح مطهر #جانباز بهمن کرمی و سه فرزند عزیزش صلوات

✍️ به بهانه #روز_جانباز ⁉️ ماجرای مجروحیت شدید و یا به اصطلاحِ امروزی، #جانباز شدنِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، بیش از یک قرن پیش و در جریان ترور نافرجام ایشان توسط عوامل انگلیس ♦️ شيخ فضل اللّه نورى از جمله عالمان بزرگى بود كه در جایگاه مرجعیت دینی پایتخت و رهبرى نهضت اسلام خواهی و ضد استکباری، نقش اساسی را ايفا نمود و زمينه هاى تحصن مردم عليه استبداد و استکبار زمان را در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) فراهم آورد. #مرجع_شهید از جمله رادمردانى بود كه در برابر بيگانه سر تسليم فرود نياورد از اين رو طرح ترور شيخ، در سفارت انگليس خبیث و توسط عوامل انجمن مخفی فراماسونری تهیه شد و به دست جوان عیاش ماجراجو و دین ستیزی به نام كريم دواتچی(دواتگر) داده شد تا به هنگام بازگشت شيخ به منزل به مورد اجرا در آيد. در اثر اين ترور، شيخ به شدت از ناحیه پای چپ مجروح شد، و تعدادى از همراهان ایشان نیز زخمى شدند.[شیخ تا آخر عمر مبارکش می‌لنگید و از درد ناشی از آن رنج می‌برد و مجبور به استفاده دائم از عصا بود]. نقل است یکی از یاران شیخ با فداکاری خود را حائل کرد بود و مانع از فرجام این عمل شوم شد(طلبه شجاع، حاجی آقای دماوندی).ضارب دستگیر شد، شيخ او را با بزرگواری بخشيد. در بازجويى از وى، اسامى افرادى به ميان آمد كه با سفارت انگليس در ارتباط بودند. عاقبت كريم! درست هشت سال پس از شهادت مرجع شهید(ره)، او توسط هم تیمی هایش به جرم قتل و اخاذی، ولی در واقع، حذف درون گروهی! به قتل رسيد. وى عضو گروه تروریستی كميته مجازات از شاخه های نظامی انجمن مخفی فراماسونری انگلیس در ایران بود که با هدف از بين بردن افراد مانع و مخالف با سیاست های مورد نظر انگلیس در مشروطه، تشکیل شده بود! 🇮🇷کانال رسمی پایگاه مقاومت بسیج مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه↙️👇 ╭┅───🇮🇷🇮🇷───┅╮ 🆔@basijmarkaz eitaa.com/joinchat/2142634072C384cd9186e 🌹┈••✾•🌺•✾••┈🌹