eitaa logo
🇵🇸بسیج مداحان شهرستان نیشابور
575 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
878 ویدیو
39 فایل
کانال رسمی بسیج و کانون مداحان نیشابور
مشاهده در ایتا
دانلود
behar_617.apk
6.26M
📲 برنامه بحارالاشعار 🎤 🟢کاملترین برنامه برای مداحان و سخنرانان 🔸بیش از 0️⃣3️⃣ هزار شعر و سبک مداحی 🔸هزاران شعر ویژه ماه مبارک رمضان 🔸هزاران شعر ویژه محرم 🔸هزاران شعر ویژه فاطمیه 🔸ادعیه و زیارت نامه های مورد نیاز مداحان 🔸صد ها متن مقتل و روایت مستند 🔸امکان فیش برداری برای جلسات 🔸دفتر یادداشت تخصصی مداحی 🔸امکان دریافت اشعار موضوعی 🔸بخش راهنما و آموزش امکانات برنامه 🔹همین حالا نسخه جدید را نصب کنید.
[WWW.MESBAH.INFO]Shahadat-Hazrat-Roghayeh[07].mp3
6.4M
🎤حاج امیر کرمانشاهی آسمون داره برای من گریه میکنه پا به پای گریه‌های من گریه میکنه چشم من دیگه بعیده که وا بشه بابا عمه زینبم به جای من گریه میکنه گوشه منو داد موی منو باد از نفس افتاد دیگه رقیه روی منو چنگ سر منو سنگ آخ شده دلتنگ دیگه رقیه دستام سوخت بابا، پاهام سوخت بابا از بس گریه کردم، پلکام سوخت بابا پا برهنه جا میمونمو پشت مرکبا باورم نمیشه که رو نیزس سر بابام من رو خاک ویرونه که خوابم نمیبره شد صدای تازیونه لالایه شبام دلش میگیره که پیره پیره باید بمیره دیگه رقیه نداره معجر روزای آخر شده کبودتر دیگه رقیه شبهای تارم، گریه شد کارم با برده فروشا، توی بازارم دونه دونه آبله‌ی پاهامو میشمورم گریه میکنم میسوزمو غُصه میخورم جای دستاشونو میبینی روی صورتم جای چکمه هاشونو ببین روی چادرم قدش خمیده موهاش سفیده نفس بریده دیگه رقیه منو یه نامرد از مو بلند کرد آخ داره سردرد دیگه رقیه @BASIJMD
4_6037233488430629099.mp3
7.27M
بانوای حاج _______________________ دلم گرفته دوباره این شبا برا حرم گرفته میبینی بازم چه جوری روز و شبمو ازم گرفته دلم اسیره غروب کربلا و که یادم نمیره هر دفعه آقا عکس ضریح و میبینم گریم میگیره خوابتو دیدیم دوباره انگار که به آرزوم رسیدم باشه قبوله اصلا برای دیدنت جونمو میدم چیزی ندارم فقط میتونم سرمو برات بیارم یه حالی میشم وقتی رو سجده سر رو تربتت میزارم بمیرم از غمت آقا همه آرزومیم اینه وقتی ارباب من باشی، نوکری خیلی شیرینه آقام آقام حسین آقا آقام آقام حسین آقا دوای دردم این دفعه که بیام دیگه بر نمیگردم مثل همیشه بزرگی کن اگه که من جوونی کردم منو صدا کن مثل قدیم تو روضه ها به من نگاه کن حالم خرابه این روزا آقا برا من خیلی دعا کن منو و عاشق یک دل، منم عاشق یک دل داده که دلش دستت اقتاده، همه دار و ندارم و خود آقا بهم داده آقام آقام حسین آقا آقام آقام حسین آقا دل بی قراره ولی همیشه یه نفر هوامو داره هرچی که باشم مگه میشه امام رضا تنهام بزاره صاحبمونه یه عمره رو قلبم دارم ازش نشونه خودش غریبه نمیزاره که نوکرش غریب بمونه گلو بریده مثل تو کشته ای غریب کسی ندیده بمیره مادر کی اومده موی سر تو رو کشیده چه نا مرتب سرت به روی نی، تنت به زیر مرکب سرت جدا شد جلو چشای خواهرت بی چاره زینب چقدر فاصله افتاد بین سر تا تن ای وای چقدر دردسر شد اون کهنه پیراهنت ای وای آقام آقام حسین آقا آقام آقام حسین آقا @BASIJMD
4_5816727153034660719.mp3
978.6K
😭😭 همه دنیا همه دینم حسین است تمام عشق وایینم حسین است نباشد بهتر از نامش نداریم که نام خوب وشیرینم حسین است قنوت صبح و شام وتر وشفعم همه ایات و یاسینم حسین است محرم روز گار دل سیاه است که درد یار دیرینم حسین است مریض عشق اوهستم خدایا دعا و مرغ امینم حسین است خدایا کربلا را کن مزارم که قبر وحشر و تمکینم حسین است دلم هرگز نخواهد غیر او را بهر جا هر چه میبینم حسین است میان روضه اش دل قد کشیده برای اینکه تسکینم حسین است مگیرید از من این صبح وسعادت که مذهب‌کیش و ایینم‌حسین است 😭 @BASIJMD
4_5906523206818204562.mp3
2.05M
سالها باشد که بر مهرت دچارم یا حسین روز محشر چشم برلطف تو دارم یا حسین قلب خود را کرده ام غمخانه ی غم‌های تو هر محرم در عزایت اشکبارم یاحسین روز عاشورا بسوزم همچو زینب خواهرت داغدار داغهای پر شمارم یا حسین من به درگاه حسینی نوکری ناقابلم این مرا باشد نشان افتخارم یا حسین گرچه من لایق نیم.،اما قبولم کن شها عشق تو باشد همه دار وندارم یا حسین کربلایت کعبه ی آمال مردان خداست بهر دیدارش همیشه بیقرارم، یا حسین ای خوشا سیر حرم‌ها داخل بین الحرم نام زیبای تو بر لبها شعارم یا حسین ✍(اسماعیل تقوایی) @BASIJMD
4_5800960822012282456.mp3
1.74M
شب های عاشقی محرم پیچیده تو صحرا ، عجب بوی سیبی با گریه می خونم ، امون از غریبی ای وای ، قسم به اون شکسته سینه بیا بریم حسین مدینه داغ تو خواهرت نبینه چه کربلایی ، چه نینوایی میاد از این دشت ، بوی جدایی خوابتو دیدم ، رو نیزه هایی حسین ، عزیز زهرا پر از اضطرابم ، پر از اشکه چشمام که دنیا رو بی تو ، یه لحظه نمیخوام اینجا ، پر از سپاه کینه دوزه قراره پیر بشم یه روزه تو خیمه معجرم بسوزه اعوذ بالله ، من الکربلا تو هر قنوتم ، میخوام از خدا تو رو نبینم ، روی نیزه ها حسین ، عزیز زهرا @BASIJMD
4_5931366998465317007.mp3
5.64M
امام زمان مناسب برای همه مجالس يا نُورَ الْمُسْتَوْحِشينَ فِى الظُّلَمِ فانوس شب‌های تاریک منی درسته من از تو خیلی دور شدم اما حس می‌کنم نزدیک منی يابنَ طه وَ الْمُحْكَمات يَابنَ يس وَ الذّاريات يَابْنَ الطّورِ وَ الْعادیات یا بن الحسن باعث عزتم خلوص نیتم فُزتُ بِحُبِ المَهدی کردی حمایتم دادی هویتم فُزتُ بِحُبِ المَهدی مأمن و باورم صحبت آخرم فُزتُ بِحُبِ المَهدی " لبیک لبیک یا صاحب زمان " لا یُمکِنُ الفرار مِن حُکومَتِک دنیا تحت امر صاحب الزمان کاش اسم من هم باشه در زمره‌ٔ سربازان عصر صاحب الزمان  یَابْنَ الْأَعْلامِ اللّائِحَةِ یَابْنَ الْعُلُومِ الْکامِلَةِ یَابْنَ السُّبُلِ الْواضِحَةِ یا بن الحسن سید هاشمی امیر فاطمی منتقم کرب‌و‌بلا کلید فتح باب وارث بو تراب منتقم کرب‌و‌بلا با تیغ حیدری می‌کنی محشری منتقم کرب‌و‌بلا " لبیک لبیک یا صاحب زمان " @BASIJMD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو وقتی اومدی گفتم که تقصیر دل من بود تو که دیدی بابات خوابه چه وقت گریه کردن بود حالا که اومدی پیشم بازم آغوشتو وا کن بغل کن بغضمو بازم غریبی‌مو تماشا کن حالا که اومدی پیشم بزار خلوت کنم با تو بزار تعریف کنم، بعدش ببین من پیر شدم یا تو ببخش حرفای تعریفی‌م دیگه حرفای خوبی نیست ببخش واسه پذیرایی خرابه جای خوبی نیست خرابه بسترش خاکه خرابه بالشش خشته تو خیلی خاکی‌ای اما برای دخترت زشته برای دخترت زشته که خونَش این طوری باشه بزار چیزی نگم شاید تو حرفام دلخوری باشه کدوم خانوم با این حالش پیش مهمون معذب نیست ببخش از راه طولانی سر و وضعم مرتب نیست اگه مهمون داری باید براش با جون مهیا شی خجالت می‌کشی وقتی نتونی از زمین پاشی نگی من بی ادب بودم نگی این دختر عاشق نیست نمی‌تونم پاشم از جام پاهام پاهای سابق نیست حالا چشمای کم سومو به هر چی جز تو می‌بندم به زورم باشه پا می‌شم به زورم باشه می‌خندم مگه تو صورتم امشب بغیر از خنده چی دیدی که از وقتی پیشم هستی یه بار حتی نخندیدی یکی دستش تو تاریکی به گونم خورده، چیزی نیست یکی از من یه گوشواره امانت برده، چیزی نیست می‌خوام امشب سرت تا صبح به روی دامنم باشه می‌خوام امشب شب خوبِ ازینجا رفتنم باشه دیگه چشماتو واکردی منم با بغض می‌خندم بیا آغوشتو وا کن منم چشمامو میبندم
ا﷽ا از زبان زجر(لعنت الله علیه) خسته ام بس که بین این صحرا در پی تو دویده ام ای طفل چکمه هایم خراب شد از بس خار از آن کشیده ام ای طفل نام من را شنیده ای تاحال خوب بشنو که نام من زجر است از من و شغل من چه می دانی کار هر صبح و شام من زجر است دیدم از دور با کسی انگار درد دل بی حساب میکردی چه کسی را در این بیابان ها مادر خود خطاب میکردی به امید کمک مباش ای طفل احدی بین دشت هرگز نیست زحمتم دادی و نمی دانی در مرامم گذشت هرگز نیست وقتی از روی ناقه با لگدم به روی خاک با سر افتادی باید این را حساب میکردی که تو با بد کسی درافتادی از همان لحظه نیزه پدرت با غضب در زمین فرو رفته همه فهمیده اند کار من است از منِ زجر آبرو رفته از زبان حضرت رقیه(سلام الله علیها) بس کن ای زجر کم گزافه بگو گرچه طفلم ولی یلی هستم جز خدا از کسی نمی ترسم نوه مرتضی علی هستم اگر آهم درآید از سینه کار تو اشک و آه خواهد شد هرکسی با رقیه در افتد روزگارش سیاه خواهد شد تو مرا هر چقدر هم بزنی باز هم جان نمی سپارم من مقصد آخرین من شام است با حبیبم قرار دارم من من خبر دارم او شهید شده ورنه بی من نمی رود سفری خواستم عمه غصه کم بخورد زده ام خویش را به بی خبری من اگر که تو را حلال کنم ولی از حرمله نمیگذرم از کلام رباب فهمیدم پیش لشکر خجل شده پدرم قصد دارم در انتهای قیام آبروی یزید را ببرم بعد هم با خیال آسوده می روم، می روم سوی پدرم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🩸جملاتی که دل سنگ را آتش می‌زند... | درد و دل‌های حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها با سر بریده پدر در خرابه شام ... در نقل‌ها آمده است: 🥀 در يكي از شب‌هاي اقامت اسيران در خرابه شام، حضرت رقيه (عليهاالسلام) پدرش را در خواب مي‌بيند و پريشان از خواب برمي خيزد. او گريه كنان مي‌گويد: من پدرم را مي‌خواهم! هر چه اهل خرابه خواستند او را ساكت كنند، نتوانستند. 📋 فَعَظُمَ ذلكَ عَلىٰ أهلِ الْبَيتِ، فَضَجّوا بِالْبُكاءِ و جَدَّدوا الْأحزانَ، و لَطِمُوا الْخُدودَ، و حَثّوا عَلىٰ رُؤوسِهِم التُّرابَ، و نَشَروا الشُّعورَ ▪️داغ همه از گريه او تازه تر گرديد و همه به گريه و زاري پرداختند و بر صورت ها لطمه زذند و خاک بر سر ریختند و موی پریشان کردند. 🥀 صدایشان به گوش یزید رسید. آن ملعون گفت چه شده است؟ گفتند: دختر خردسال امام حسين (عليه‌السلام) پدرش را خواب ديده است و او را مي‌خواهد. 📋 قالَ ارْفَعُوا رَأسَ أبيها و حَطّوهُ بَينَ يَدَيْها لِتَنظُرَ إليه، و تَتَسَلّىٰ به. فَجاؤوا بِالرَّأسِ الشَّريفِ إلَيْها مُغَطّىٰ بِمِنْدِيلٍ دِيبَقِيٍّ، فَوَضَعَ بَينَ يَدَيْها، ▪️یزید گفت: سر بريده پدرش را برایش ببرید تا به آن نگاه کند و آرام بگیرد. پس آن سر مطهر را در درون طبقي نهادند و روي آن را با پارچه اي پوشاندند و جلوي او گذاشتند. 🥀 شدت ضعف و گرسنگي، كودك را به توهّم انداخته بود. او گريه مي‌كرد و مي‌گفت: من كه غذا نخواستم؛ من پدرم را مي‌خواهم. مأموران گفتند: اين پدرت است. وقتي رقيه سلام‌الله‌علیها روپوش را كنار زد، دید سر بريده پدر است. آن را برداشت و به سينه چسباند و دلسوزانه مي‌گفت: 📋 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الّذِي خَضَبَكَ بِدِمَائِكَ؟ ▪️اي پدر! چه كسي صورتت را با خون سرت رنگين كرد؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِي قَطَعَ وَرِيدَكَ؟ ▪️ چه كسي رگ‌هاي گلويت را بريد؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِي اَيتَمَنِي عَلي صِغَرِ سِنِّي؟ ▪️چه كسی مرا در اين خردسالی يتيم كرد؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن بَقِيَ بَعدَكَ نَرجُوهُ؟ ▪️ای پدرجان! به چه کسی بعد از تو امید داشته باشیم؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِليَتِيمَةِ حَتَّي تَكبرُ؟ ▪️چه کسی یتیمت را سرپرستی می کند تا بزرگ شود؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلنِّسَاءِ الحَاسِراتِ؟ ▪️چه كسي بانوان را در پناه خود مي‌گيرد؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلاَرَامِل المُسبَيَاتِ؟ ▪️چه كسي زنان بيوه شده را آشيان مي‌دهد؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلعُيُونِ البَاكِيَاتِ؟ ▪️چه كسي اشك از چشم‌هاي اشك بار پاك مي‌كند؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن لِلضَّايِعَاتِ الغَريبَاتِ؟ ▪️چه كسي زنان آواره را مأوا مي‌دهد؟ يَا اَبَتَاه! مَن لِلشُّعُورِ المَنشُورَات؟ ▪️چه كسي موهاي پريشان مان را مي‌پوشاند؟ 📋 يَا اَبَتَاه! مَن بَعدُكَ؟وَا خَيبَتَاه مِن بَعدِكَ، وَا غُربَتَاه! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي لَكَ الفِدَاءُ! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي قَبلَ هَذَا اليَومِ عُميَاءٌ! ▪️ پس از تو كه... واي بر خواري پس از تو؟ واي از غريبي! كاش پيش از ديدن اين روز كور مي‌شدم! 📋 یاَ اَبَتَاهُ! لَيتَنِي تَوَسَّدتُ التُّرَابَ وَ لا اَریٰ شَيبَكَ مُخضَباً بِالدِّمَاءِ ▪️كاش چهره در خاك مي‌بردم و محاسن تو را خونين نمي ديدم. 🥀 سپس آن قدر گريه كرد تا از هوش رفت و ناله اش براي هميشه خاموش گرديد. صداي گريه بالا گرفت و مصيبتي ديگر بر دل داغدار اهل بيت علیهم‌السلام نشست. 📚نفس المهموم،ص۴۵۶ 📚أسرار الشّهادة،ص ۵۱۵ ✍ سلام تازه ز ره آمده، گلویت کو؟! سلام همسفر نی سوار من بابا چقدر حرف برای تو داشتم حالا بیا کمی بغلم کن قرار من، بابا من از خرابه نشینی و گریه خسته شدم تو هم ز سنگ لب بام و ضربه خسته شدی منم شبیه رخ عمه ام شکسته شدم تو هم ز نیزه نشینی پدر شکسته شدی تمام درد تنم را ز یاد بردم من تنور خانه ی خولی چه کرد با سر تو تو چوب خوردی و من هم لگد عزیز دلم فدای نرگس چشمت سه ساله دختر تو شنیده ای سر بازار ها چه شد یا نه؟! شنیده ای سر بازار زیورم گم شد مپرس معجر خود را چگونه گم کردم فقط بدان سر بازار معجرم گم شد به عمه گفته ام امروز شانه ای بزند به گیسوان پریشان و مختصر مویم از آن زمان که تو رفتی همه کسم شده است تمام درد و دلم را به عمه میگویم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه ساله، سه سـال از گل کمتر نشنیده و اگرچه شب های کربلا زیادی شب اند و تاریک؛ اما رقیه دلش مثل ِ همیشه روشن است... آخر اینجا پاسبان ِ خیام عباس است و تا عمو هست امنیت هست و بابا هست و داداش علی اکبر هست. اما امان از غروب عاشورا و بی عمو ماندن امان از لحظهٔ خطابِ علیکن بالفرار😭 امان از چهل منزل اسیری و صدای تازیانه امان از نیمه شب خرابهٔ شام و بهانهٔ های غریبانه برای دیدن بابا واحد رسانه بسیج وکانون مداحان شهرستان نیشابور @BASIJMD