#شبی_با_شهدا
✅ همسر شهید:
پیکرش به طور کامل سوخته بود و اسـتخوان هایش درهم شـکسـته بود، بعد از دیدن پیکرش دیگر آرام و قرار نداشتم.
در خواب به سراغم آمد و دلسـوزانه گفت؛ چرا این قدر ناراحتی؟ من از اینکه تو با دیدن جنازه ام اذیت شـدی ناراحتم.!
بعد با حالتی خاصی گفت، باور کن قبل از شـهادت تعداد زیادی تانک عراقی را منهدم کردم و لحظه ی شـهادت هیچ چیز نفهمیدم.
چرا که حضرت اباالفضل علیه السلام در کنارم بود و آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشـریف در بالای سـرم نشستـه بودند.
''شهید سید احمد رحیمی''
🔰 با #بسیجیان_بافق همراه شوید:
🆔 @basijnews_bafgh
#شبی_با_شهدا
#شهید_حمید_باکری
🔹 در زمانی که چروک بودن لباسها و نامرتب بودن موها نشانه بیاعتنایی به ظواهر دنیا بود، حمید خیلی خوشگل و تمیز بود. پوتین هایش واکس زده و موهایش مرتب و شانه کرده بود. به چشمم خوشگلترین پاسدار روی زمین میآمد.
🔸 روح و جسمش تمیز بود. وقتی میخواست برود بیرون، میایستاد جلوی آینه و با موهایش ور میرفت. به شوخی میگفتم:
ول کن حمید! خودت را زحمت نده، پسندیدهام رفته.
میگفت:
فرقی نمیکند، آدم باید مرتب باشد.
📚 کتاب نیمه پنهان ماه، جلد سوم
🔰 با #بسیجیان_بافق همراه شوید:
🆔 @basijnews_bafgh
#شبی_با_شهدا
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی
#مدافع_حرم
🔹مرضیه بدیحی، همسر شهید:
خواب دیدم شهید سید مجتبی علمدار با جوانی دیگر وارد کوچه ما شدند. وقتی به من رسیدند دست روی شانه آن جوان زدند و گفتند: این جوان همان کسی است که شما از ما درخواست کردید و متوسل به امامزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف شدید.
💕 روزی که عبدالمهدی به خواستگاریاش میآید، مرضیه همان کسی را میبیند که در آن خواب، شهید علمدار به او نشان داده بود. در همان جلسه اول صحبت با شهید کاظمی متوجه میشود که عبدالمهدی نیز همین چند روز پیش خانه شهید علمدار بوده و با بچههای بسیجشان به دیدار مادر شهید رفته است.
🔹 عبدالمهدی میگفت:
من قبل از ازدواج، زمانی که درس طلبگی میخواندم، خواب عجیبی دیدم. رفتم خدمت آیتالله ناصری و خواب را برای ایشان تعریف کردم. ایشان از من خواستند که در محضر آیتالله بهجت حاضر شوم و خواب را برای وی تعریف کنم.
🔹 وقتی به حضور آیتالله بهجت رسید ایشان دست روی زانوی او گذاشت و پرسیدند: جوان شغل شما چيست؟
گفت: طلبه هستم.
آیتالله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشی. ️
دوباره پرسیدند: اسم شما چیست؟
گفت: فرهاد
آقا گفت: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را عبدالصالح يا عبدالمهدی بگذار.
✅ شما در شب امامت امامزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف به شهادت خواهيد رسيد. شما يكی از سربازان امام زمان هستيد و هنگام ظهور امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف با ايشان رجوع میکنید.
🔰 با #بسیجیان_بافق همراه شوید:
🆔 @basijnews_bafgh
#شبی_با_شهدا
🔹 حسین از همان اول تعلقی به دنیا نداشت.
💵 هم آنجایی که کسب و کار خوبی داشت ولی همه را کنار گذاشت تا لباس پاسداری بپوشد.
⛓ هم آنجایی که هر وقت یکی از رفقا به مشکلی بر میخورد حسین سریعا ورود میکرد تا مشکل را رفع کند.
🏴 اوج رهایی حسین از این دنیا زمان روضهها بود. مخصوصا زمانی که روضه حضرت رقیه خوانده میشد.
❤️ حسین عاشق روضه سه ساله #امام_حسین علیهالسلام بود، وصیت کرده بود: اگر شهید شدم سر مزارم روضه #حضرت_رقیه سلاماللهعلیها بخوانید.
📚 روایتی از دوست شهید
#شهید_حسین_ولایتیفر
🔰 با #بسیجیان_بافق همراه شوید:
🆔 @basijnews_bafgh