eitaa logo
🇵🇸بصیر🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
5هزار ویدیو
629 فایل
امیرالمومنین علی «علیه السلام»: {..اين پرچم مبارزه را جز افراد آگاه و بااستقامت و عالم به جايگاه حق بدوش نمی‌كشند..} ویراستی👇 https://virasty.com/r/1mt 📚کتابخانه 🇮🇷بــصـیر🇮🇷👇👇👇 eitaa.com/basir110213/19500 خادم کانال:✍( #عمّار ) @ammar1395
مشاهده در ایتا
دانلود
از خصوصیات مهم حضرت امام این بود که همیشه را در می خواندند و به نافله اهمیت می دادند. این خصوصیت از همان آغاز جوانی، وقتی که هنوز بیشتر از بیست سال نداشتند، در ایشان وجود داشت. چند تن از دوستان نقل می کردند: مدت زیادی در این فکر بودیم و بارها به طرق مختلف ایشان را امتحان کردیم، مثلاً درست اول وقت نماز، سفره غذا را می انداختیم و یا وقت رفتن به مسافرت را اول وقت نماز قرار می دادیم. اما ایشان می فرمودند: "شما غذایتان را بخورید. من هم نمازم را می خوانم. هر چه که بماند من می خورم." و یا در موقع مسافرت می فرمودند: "شما بروید، من هم می آیم و به شما می رسم." مدتها از این مسئله گذشت و نه تنها ایشان نماز اول وقتشان ترک نشد، بلکه ما را هم واداشتند که در اول وقت نمازمان را بخوانیم. 🆔 @basir110213
از خصوصیات مهم حضرت امام این بود که همیشه را در می خواندند و به نافله اهمیت می دادند. این خصوصیت از همان آغاز جوانی، وقتی که هنوز بیشتر از بیست سال نداشتند، در ایشان وجود داشت. چند تن از دوستان نقل می کردند: مدت زیادی در این فکر بودیم و بارها به طرق مختلف ایشان را امتحان کردیم، مثلاً درست اول وقت نماز، سفره غذا را می انداختیم و یا وقت رفتن به مسافرت را اول وقت نماز قرار می دادیم. اما ایشان می فرمودند: "شما غذایتان را بخورید. من هم نمازم را می خوانم. هر چه که بماند من می خورم." و یا در موقع مسافرت می فرمودند: "شما بروید، من هم می آیم و به شما می رسم." مدتها از این مسئله گذشت و نه تنها ایشان نماز اول وقتشان ترک نشد، بلکه ما را هم واداشتند که در اول وقت نمازمان را بخوانیم.
از خصوصیات مهم حضرت امام این بود که همیشه را در می خواندند و به نافله اهمیت می دادند. این خصوصیت از همان آغاز جوانی، وقتی که هنوز بیشتر از بیست سال نداشتند، در ایشان وجود داشت. چند تن از دوستان نقل می کردند: مدت زیادی در این فکر بودیم و بارها به طرق مختلف ایشان را امتحان کردیم، مثلاً درست اول وقت نماز، سفره غذا را می انداختیم و یا وقت رفتن به مسافرت را اول وقت نماز قرار می دادیم. اما ایشان می فرمودند: "شما غذایتان را بخورید. من هم نمازم را می خوانم. هر چه که بماند من می خورم." و یا در موقع مسافرت می فرمودند: "شما بروید، من هم می آیم و به شما می رسم." مدتها از این مسئله گذشت و نه تنها ایشان نماز اول وقتشان ترک نشد، بلکه ما را هم واداشتند که در اول وقت نمازمان را بخوانیم.