🚨 ماجرای عجیب عکس گرفتن رهبرانقلاب با مدافعین حرم به گزارش همشهری آنلاین،‌ در بحبوحه فعالیت‌های تروریستی گروه داعش در سوریه و رهسپار شدن مدافعان حرم مستشاری ایران برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س)، قبل از اعزام جمعی از رزمندگان مدافع حرم به دیدار رهبر انقلاب رفتند. عبدالفتاح اهوازیان یکی از افراد حاضر در این جمع بود. او که از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است،‌ هم اکنون فرمانده قرارگاه نصرت و مشاور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. اهوازیان درباره آن دیدار بیان داشت:‌ پس از پایان دیدار و موقع خداحافظی، مسؤولان بیت ما را صدا زدند و گفتند: حضرت آقا شما را خواسته است؛ لطفاً برگردید. اهوازیان مانند دیگر مدافعان حرم از این درخواست رهبر انقلاب تعجب کرد. در آن هنگام به یاد ماجرای حضرت یوسف (ع) و برادرش افتاد و به همرزمانش با مزاح گفت: کسی انگشتر، تسبیح و مهر آقا را برنداشته است؟! بالاخره آن جمع دوباره به محضر رهبر انقلاب شرفیاب شدند. معظم‌له فرمودند: به عکاس بگویید بیاید. سردار اهوازیان بعد از فرمایش رهبر انقلاب طاقت نیاورد و پرسید: عکس ما را برای چه می‌خواهید؟ فرمودند: جمع شما بوی شهادت می‌دهد.😭 دو نفر در این جمع بودند که حاج قاسم به اسم صدایشان کرد و دو انگشتر هدیه رهبر را به سردار "هادی کجباف" و "نادر حمید" داد و دستانشان را بوسید. این دو نفر پس از گرفتن هدیه‌ به شدت گریه کردند. بعد، این جمع عازم دفاع از حرم شد و در عملیات بعدی سردار هادی کجباف و نادر حمید به شیوه‌ بسیار عجیبی به شهادت رسیدند. 🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما 🌐 https://rubika.ir/Yaranenghlab1401

♦️ماجرای درگذشت فرزند سردار حاج قاسم سلیمانی در غیاب او! 🔹حاج قاسم پسرشان بیمار شده بود و باید بین ماندن در کنار فرزند و ماموریت یکی را انتخاب می‌کرد. شهید سلیمانی ماموریت را انتخاب کرد و برای رهایی گروگان‌های ایرانی به افغانستان رفت. 🔹حاج قاسم سلیمانی نتوانست بالای سر پسرش باشد و پسرش هم در اثر بیماری در بیمارستان فوت شد. حتی حاجی بالای سر پدر و مادرش هم در زمانی که در بستر بودند، نتوانست برسد چون در سوریه بود و بعد از فوت آنها رسید. 🔸مقایسه کنید از خود گذشتگی حاج قاسم برای امنیت مردم را با فرخ‌نژاد که گفت پسرم را ترجیح میدهم به کل ٨٠میلیون ایرانی! 🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما

داعشی ها محاصره اش کردن تا تیر داشت با تیر جنگید تیرش تموم شد داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد... تشنه بود آب جلوش می ریختن رو‌ی زمین فهمیدن حاج قاسم توی منطقه اس برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش 😭 کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن به حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم 😭 اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید... 😭 ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت: اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی... اصلا من آمدم فدا بشم برای حضرت زینب... اصلا من آمدم سرم رو بدم... یا علی یا زهرا... میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن ‌برای حاج قاسم... 😭 امنیت ما اتفاقی نیست عزیزان چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم... 😭💔 #شهید_رضا_اسماعیلی 🕊🌱 🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما