🛑 اوس شعبون طالبان
مش قربون اصلاح طلبان!
✍ محمد ایمانی
🔹صادق زیباکلام به روزنامه شرق گفته "تندروها تصور میکنند حالا که آمریکا از افغانستان خارج شده، یک شکست بزرگ را تجربه کرده؛ پس ایران دست برتر را دارد و میتوان مذاکرات را به تعویق انداخت. توجه ندارند که اتفاقا آمریکا در افغانستان سیاست تازهای را پیش گرفته و طالبان نیروی مورد اعتماد این کشور است. هیچ بعید نیست در آینده، شاهد ائتلاف عربستان، افغانستان، پاکستان و آمریکا باشیم".
♦️اگر طالبان نیروی مورد اعتماد آمریکاست، مدعیان اعتدال و اصلاحات در ایران هم نقش مشابهی را بازی می کنند. بنابراین وقتی احمق های درجه یک آمریکایی، برای درگیر کردن ایران در افغانستان و جنگ مذهبی بی سرانجام نقشه می کشند، بلافاصله غربگراها در ایران بر خلاف رویه همیشگی، غیرتی می شوند و از جنگ با طالبان دم می زنند!
🔹غربگرایان باید پاسخ دهند اگر جنگ را -حتی در موقعیت دفاعی- تخطئه می کنند، حالا چرا طرفدار ورود جمهوری اسلامی به خاک افغانستان و جنگ با طالبان شده اند، بی آن که خودشان داوطلب رفتن به چنین جنگی باشند؟ (حتی تصورش هم مضحک است که مثلا زیباکلام یا تاجزاده و لافزن های شبیه آنها لباس رزم به تن کنند!!)
♦️اما مذاکره با آمریکا. همه این فضا سازی ها و تهدید تراشی ها برای این است که ایران، از آمریکای عهدشکن و زمین خورده، بترسد و بدون اعتنا به تجربه تلخ برجام که با همدستی غربگرایان و آمریکا و اروپا تبدیل به جنازه شد، بازی مار و پله مذاکره را دوباره از صفر شروع کند و دوباره امتیاز بدهد!
🔹شما بگویید! در این بازی کثیف، طالبان خطرناک تر است، یا پادوهای اجاره ای که عصا زیر بغل آمریکا می گذارند و موضع زیر سوال او را رفوکاری می کنند؟ آیا شنیده اید این جماعت، زبان به اعتراض گشوده و لا اقل یک بار گفته باشند آمریکای عهدشکن باید تحریم ها را بی قید و شرط (طبق تعهدات برجامی) لغو کند؟!
♦️هرگز! فقط برای توقعات زورگویانه آمریکا توجیه می تراشند، بی آن که درباره چک برگشت خورده برجام و انبوه وعده های دروغین در هشت سال گذشته پاسخگو باشند. آنها ماموران و بازیگران نمایشی هستند که عروسک گردان آن آمریکاست.
🔹می گویند پلنگ ناصر الدین شاه در اثر بی دقتی مامور قفس مرد. اوس شعبون برای لاپوشانی تصمیم گرفت در پوست پلنگ برود. اما شاه هنگام بازدید از حیوانات، اصرار کرد پلنگ را به قفس شیر بیندازند و او تماشا کند. همین کار را هم کردند!
♦️اوس شعبون زهر ترک شده بود که شیر درنده با او چه خواهد کرد. اما در همین گیر و دار، صدایی شنید که می گوید "نترس اوس شعبون! منم مش قربون، مامور قفس شیر"!
🌐 نسخه سمّی مذاکره و جنگ
از کجا آب می خورد ؟!
✍ محمد ایمانی
🔹تحولات چند دهه اخیر افغانستان، دو درس غیر قابل انکار دارد و هرکس می کوشد این دو درس را انکار کند، با عقل و مصلحت می ستیزد؛
🔻درس اول: شوروی ده سال و آمریکا بیست سال، در افغانستان مداخله نظامی کردند، اما با سرشکستگی خارج شدند. بنابراین کسانی که ادعا می کنند ایران باید در این کشور مداخله نظامی کند، ما را شریک در شکست مستکبران می خواهند. آنها متهمند که نقشه آمریکا برای کشاندن ایران به باتلاق را توجیه می کنند.
🔻درس دوم: آمریکا پشت دولت غربگرای اشرف غنی و ارتش افغانستان را خالی کرد و بدین ترتیب طالبان که متهمند توسط آمریکا فربه شده اند، بدون کمترین درگیری ظرف چند هفته، تمام این کشور را تصرف کردند. غربگراها در این کشور احساس خیانت می کنند، اما از نگاه آمریکا، "تاریخ مصرف" آنها تمام شده بود.
🔹آمریکا و غرب، مشابه همین خیانت را با یاسر عرفات، صدام، حسنی مبارک، معمر قذافی و هر سیاستمدار دیگری مرتکب شدند که ملت و استقلال خود را فروخت، به آمریکا و اروپا اعتماد کرد و بازی در نقشه های غرب را پذیرفت . آمریکا حتی بارها به متحدانی مثل فرانسه و آلمان و ژاپن و... خیانت کرد، بدون کمترین شرمندگی!
🔹با وجود این دو درس غیر قابل انکار (و تجربه تلخ برجام)، چرا باید برخی محافل، خواستار اعتماد دوباره و مذاکره با آمریکا شوند؟ و همزمان که ۱۸۰ درجه بر خلاف واقعیات، ایران را ضعیف و ناچار از مذاکره وانمود می کنند، خواستار درگیر کردن ایران در جبهه دیگری با طالبان شوند؟!
🔹آیا غیر از این است که به اعتراف اغلب تحلیلگران در غرب و از جمله نشریه فارین پالیسی، "ایران، پیروز درگیری های خاورمیانه است و بنابراین نمی پذیرد که به آمریکا امتیاز بدهد "؟!
🔹این نشریه تخصصی آمریکایی اخیرا نوشت "ایران احتمالا ایده امتیاز دادن را یک وضعیت غیرضروری میداند: متحدان منطقه ای ایران، از جمله سوریه و حزبالله، گروههای معارض را از خاک سوریه بیرون راندهاند. حوثیها در حال پیروزی در جنگ یمن هستند و ایران، از مدتها قبل داخل دولت های عراق و لبنان متحد دارد. ایران نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش داده و در جنگ سردی که درگیر آن بوده، پیروز شده است".
🔹با این اوصاف، آیا "تحریف دو درس فوق الذکر" و "نشاندن پیروز تحولات منطقه در جایگاه ضعف و ناچاری به جای آمریکا"، وطن فروشی و خیانت یا دست کم، سفاهت نیست؟
📝 ✍ امیرحسین ثابتی
تا دیروز میگفتند «نه غزه نه لبنان» تا سیاست کمک به کشورهای دیگر را نفی کنند.
امروز میگویند چرا ایران در افغانستان دخالت نمیکند؟
پس قبول کردید که حرفتان درباره بی خیالی نسبت به بقیه کشورها غلط بود؟
قبول کردید که باید به دیگران کمک کرد؟
نگران نباشید! جمهوری اسلامی کارش را بلد است.
✅ایران، طالبان و احمد مسعود
✍ مهدی فرمانیان
🔰 طالبان در کمتر از ده روز از قندهار به کابل رسید. هیچ گروه و حزبی در مقابل طالبان نایستاد و کابل با پنج میلیون جمعیت در کمتر از دو ساعت به تصرف طالبان درآمد. اکنون تنها فردی که در مقابل طالبان ایستاده است، احمد مسعود در دره پنجشیر است. لذا بسیاری از افراد در دوگانه حق طلبی و مصلحت اندیشی مانده اند که کدام را ترجیح دهند. به همین علت نکاتی تقدیم می گردد:
👈 ۱ . ایران در دوران گذشته، از طالبان زخم های فراوانی خورده است. لذا هیچ کس در ایران علاقه ای به سرکار آمدن طالبان ندارد، اما در دوره جدید برخی رفتارهای طالبان هم تغییر کرده است. قطعا این تغییر رفتار، تاکتیکی است، اما نمی توان آن را نادیده گرفت. باید بر این تاکتیک تاکید کرد و مطالبات مردم افغانستان را از این روزنه دنبال کرد و به یک روش همیشگی تبدیل کرد.
👈 ۲ . حق طلبی ایران اقتضا می کند به احمد مسعود کمک کند، اما این سوال مطرح است که آیا از پنجشیر به سلامت بیرون می آید؟ آیا این حق طلبی باعث هرج و مرج بیشتر در افغانستان نمی شود؟ آیا آمریکا برای ایران نقشه نکشیده است؟ فضا غبارآلود است و بیم فتنه های فراوان می رود. لذا عقل حکم می کند تا احتیاط را شیوه رفتار خود کند.
👈 ۳ . آمریکا بیست سال با آن همه امکانات و تجهیزات نتوانست کنترل افغانستان را به دست آورد، اگرچه همراهان متعددی هم داشت. بنابراین در این موقعیت حساس کنونی، ورود نظامی به افغانستان و کمک به احمد مسعود به هیچ وجه عاقلانه نیست، اما کمک های انسان دوستانه هم نباید فراموش شود. هم به مردم پنجشیر و هم به آوارگان لب مرز. امروز موکب های حسینی باید در مرزهای شرق ایران برپا شود. حسین اکنون آنجا ایستاده است.
👈 ۴ . رفتار مردم افغانستان در مقابل طالبان نشان می دهد مردم افغانستان از جنگ خسته اند و تاب ایستادن در مقابل اسلام طالبانی با روحیه پشتونوالی را ندارند، لذا به نظر می رسد ورود ایران به جنگ در افغانستان و کمک به احمد مسعود، حتی به مصلحت مردم افغانستان نیست.
👈 ۵ . به نظر می رسد میدان مبارزه در افغانستان تغییر کرده و به جای مبارزه مسلحانه، باید به صورت فرهنگی و سیاسی وارد شد. مثل محکومیت حمله طالبان به پنجشیر از سوی وزارت خارجه ایران یا بیانیه های شورای علمای شیعه افغانستان.
👈 ۶ . ورود ما به جنگ در افغانستان هیچ توجیه بین المللی و قانونی ندارد. لذا همه کسانی که امروزه از احمد مسعود حمایت می کنند، قطعا با ورود ایران برای کمک به وی، به عنوان دخالت خارجی از آن یاد کرده و هجمه سنگین تبلیغات رسانه ای را علیه ایران به راه خواهند انداخت.
👈 ۷ . باید رسانه ها این مطلب را به وضوح برای مردم توضیح دهند که ما نگران مردم افغانستان هستیم و از بسیاری از عملکردهای طالبان بیزاریم، اما باید در هر حال از جنگ پرهیز کنیم و راههای دیگر را دنبال کنیم.
👈 ۸ . به همین دلیل در دوگانه حق طلبی و مصلحت اندیشی، باید از ورود به جنگی ناخواسته در افغانستان پرهیز کرد و از راه های قانونی و سیاسی و رسانه ای کار را پیگیری نمود.
👈 ۹ . در پایان از هر دو طرف دعوا تقاضا داریم اسلحه ها را به زمین گذاشته و به یکدیگر یک فرصت جدید برای تفکر و اصلاح بدهند.
«بسمالله، بفرمائید ثبتنام کنید!»
🔹برادر عزیزمان آقای حسن عباسی نظر شنیدنی و جالبی مطرح کردهاند که اگر با یک پیوست اجرایی و عملیاتی همراه شود میتواند ادعاهای یک جریان سیاسی غربگرا و پُر مدعا را نیز به بوته راستیآزمایی کشانده و نقش تعیینکنندهای در جدایی آب از سراب داشته باشد. برادر عباسی نوشتهاند:
« اصلاحطلبانی که امروز علم جنگ برداشته و نظام را به مداخله در فتنه پنجشیر تحریص میکنند، همان کسانی هستند که در زمان اشغال کویت توسط صدام و حمله آمریکا به عراق، صدام را خالد بن ولید خوانده و خواستار مداخله ایران در جنگ خلیجفارس به نفع صدام شدند». در این باره گفتنی است:
1⃣باید به نوشته ایشان اضافه کرد که مروری گذرا بر مواضع مدعیان اصلاحات به وضوح نشان میدهد نظری متفاوت با خواست و منافع آمریکا - و اسرائیل- نداشتهاند بهگونهای که برای پیشبینی موضع آنها درباره فلان موضوع، میتوان به موضع آمریکا در آن خصوص مراجعه کرد. این خصیصه ذلتبار مدعیان اصلاحات (البته برخی از آنها و نه همه آنان) بیرون از دایره ادعاست و به آسانی قابل دیدن و اثبات است. بهعنوان مثال و فقط به عنوان مثال بخوانید؛
2⃣وقتی آمریکا و متحدان غربی و عبری و عربی آن برای اشغال سوریه و خارج کردن این کشور از محور مقاومت همداستان شده و ائتلافی با نام فریبنده « دوستان سوریه» ! تشکیل داده و سیل اسلحه و مهمات را برای تروریستهای تحت مدیریت خود به سوریه گُسیل داشتند، ایران و حزبالله لبنان که این حرکت را در تقابل با منافع و موجودیت مقاومت (از جمله ایران اسلامی) میدانستند به کمک دولت سوریه شتافتند، در آن هنگام مدعیان اصلاحات جیغ بنفش میکشیدند که چرا باید به سوریه برویم؟! یعنی دقیقاً همسو با آمریکا و متحدانش و در دشمنی آشکار با مردم وطن خود (بخوانید وطنفروشی)!
3⃣آمریکا (به اعتراف صریح هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا در کتاب خاطراتش -HARD CHOICE- انتخاب سخت) تروریستهای تکفیری داعش را ساخت و اسرائیل و انگلیس و فرانسه و عربستان و امارات و ... را به حمایت سیاسی و تسلیحاتی این گروه وحشی فراخواند. سران داعش بیمهابا و به صراحت اعلام کردند که هدف نهایی آنها ایران اسلامی است و حرکتی که از موصل عراق آغاز کردهاند در ایران به نتیجه نهایی میرسد! حفاظت از جان و مال و ناموس مردم ایران و عراق و سوریه و ... برای ایران یک وظیفه قطعی دینی و ملی و انسانی بود و بیتوجهی به آن گناهی بزرگ و نابخشودنی بود. درک این نکته بدیهی برای کودنترین افراد هم قابل درک بود و بسیار بعید بوده و هست که مدعیان اصلاحات از فهم آن عاجز بوده باشند! ولی این فرقه غربگرا قتلعام زن و مرد و کودک هموطن خویش به دست داعش و بهاسارت و کنیزی گرفتن دختران مظلوم این مرز و بوم از سوی تروریستهای داعش را فقط به این علت که خواست آمریکا و اسرائیل است بر مخالفت با خواست دشمنان تابلودار وطنشان ترجیح دادند و فریاد برآورده و زمین و زمان را به هم دوختند که چرا باید جوانانمان را برای مقابله با داعش به سوریه و عراق اعزام کنیم؟! و بهگونهای سخن میگفتند که انگار اعزام نیرو به سوریه و عراق، صدقه دادن به آنهاست و اصلاً به روی نامبارک خود نمیآوردند که ایران اسلامی در این حرکت از جان و مال و ناموس ملت خود دفاع میکند و ...
بیهوده نبود که نتانیاهو میگفت اصلاحطلبان اصلیترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند! و گفتنی است شعار « نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» را تارنمای وزارت خارجه رژیم صهیونیستی به مدعیان اصلاحات پیشنهاد -بخوانید دیکته-کرده بود.
4⃣اکنون هم که آمریکا در افغانستان با شکست مفتضحانهای روبهرو شده است و آرزوی دیرینه خود که برپایی جنگ مذاهب و اقوام و کشاندن پای ایران به این توطئه است را برباد رفته میبیند، همان فرقه سیاسی غربگدا برخلاف سر و صدای قبلی که سوریه و عراق و داعش به ما چه ربطی دارد (بخوانید چون به زیان آمریکاست) امروز جیغ میکشند که چرا علیه طالبان (به نفع آمریکا) وارد جنگ نمیشویم؟!
5⃣حالا یک پیشنهاد منطقی و همهپسند در میان است و آن اینکه یک تیپ از مدعیان اصلاحات تشکیل شود و مدعیان اصلاحات جهت اعزام به افغانستان در آن ثبتنام کرده و برای مبارزه به پنجشیر و یا هر نقطه دیگر افغانستان اعزام شوند.
🔸نام « تیپ اصلاحاتیون» ! هم اسم با مسمایی برای این تیپ است! اگر در ادعای خود صادق هستید، بسمالله، بفرمائید در این تیپ ثبتنام کنید ! بهانه نیاورید که این حرکت با سیاستهای رسمی نظام ناهمخوان است! چرا که، اولاً ؛ تاکنون کدام حرکت شما با سیاستهای نظام همراه بوده است ؟! ثانیاً؛ کدام موضع و اقدامتان با خواست آمریکا ناهمخوان بوده است؟!
📝 #حسین_شریعتمداری
⁉️چرا تروریست ها در کردستان موفق نمیشوند؟!
✅هسته تشکیلات مخفی حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا) موسوم به عقاب های زاگرس (هەڵۆکانی زاگرۆس) در داخل ایران ، در روزهای اخیر اقدام به ترور دو نفر از از بسیجیان اهل سنت منطقه شمالغرب کشور در شهرستان های مهاباد و پیرانشهر در آذربایجان غربی نموده است.
🔰آنچه که از پس زمینه فعالیت های تروریستی گروهک های ضد انقلاب کردی در شمال غرب کشور به عیان قابل مشاهده است را می توان در چند نکته خلاصه کرد:
1⃣ در کشور عزیزمان ایران،همه اقوام در تمام ساختار سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی و امنیتی آن نقش های بی بدیلی دارند و در پست ها و مناصب مدیریتی هیچ قوم و زبانی بر دیگر ارجحیت ندارد ،از این رو در منطقه شمالغرب کشور بخش اعظمی از امنیت را هموطنان کرد زبان بر عهده گرفته اند و در این زمینه موفقیت های بیشماری نسبت به قبل از انقلاب به دست آورده اند و این راهبرد دستاوردهای انکار ناپذیری نیز برای اهل سنت غرب و شمالغرب ایران به همراه داشته است.
چنین گزاره هایی برای گروهک های ضد انقلاب به هیچ وجه قابل تحمل نیست که مردم کردزبان با مسوولیت پذیری سرنوشت کشور خود را بدست بگیرند.
2⃣ امروز اغلب مرزداران سرزمینی شمالغرب کشور از مردمان بومی و کرد زبان همان منطقه انتخاب شده اند و این نشان می دهد که لایه های امنیتی در این منطقه ریشه در ساختارهای سیاسی و اجتماعی شمال غرب دارد.
3⃣ ایجاد فضای آشوب و تهدید و یا ترور شهروندان بومی و کرد زبان منطقه شمالغرب نه تنها خدشه ای در اراده مردم در حفظ امنیت ندارد بلکه باعث انزجار بیشتر مردم کرد زبان نسبت به گروهکهایی می شود که لباس کردی می پوشند اما مردم کرد زبان را از نعمت امنیت و زندگی محروم می کنند و فرزندان آنها را که در پاسداری از این مرز و بوم شب و روز ندارند را ترور می کنند.
4⃣این تناقض آشکار در راهبردهای گروهک های ضد انقلاب کردی باعث فاصله گرفتن مردم از آنها شده است، چرا که از یک طرف ادعای زنگی خوب ،همراه با امنیت و دموکراتیک را برای آنان بیان می کنند و از طرف دیگر عاملان ترور این مردم هستند و گستراندن فضای ترور و تهدید در این شهرها باعث فرار سرمایه و در نتیجه تخریب زیرساخت های اقتصادی این شهرها و مردمان ساکن در آن ها می شود.
5⃣توان این گروهک ها _ با اشاره به فعالیت چندین ساله آنها در شمال غرب _ نشان می دهد که آنها توانایی لازم برای تاثیر ایدئولوژیک و عقلانی بر مردم کردزبان شمال غرب را نداشته و حتی الامکان خود را از انجام اقدامات غیر تروریستی ناتوان میبینند.نگاه واقع بینانه اندک طرفداران گروههک های معاند نیز این گفته را تصدیق می کند.
✍محمد رضوی قره قشلاق
⛔️ از اصرار برای تسلیم ایران مقابل داعش و آمریکا تا خیمه شب بازی حمایت از پنجشیر/ دم خروس گروهبان های مجازی آمریکا در ایران
🔹به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا چند وقتی است که برخی از مهره های سوخته جریان اصلاحات در فضای مجازی و رسانه در نقش خود برای حمایت از پنجشیر افغانستان و مقابله با طالبان فرو رفته و مشغول خیمه شب بازی جدید شدند.
🔹تأمل در این موضوع که همان افرادی که در سال های اخیر کشور خودشان ایران را از مبارزه با داعش منع می کردند و پیشنهاد مذاکره با ابوبکر بغدادی را در رسانههای خود منتشر میکردند و یا از طریق رسانههای روزمینی و زیرزمینی عملیات روانی گسترده برای تسلیم شدن ایران در مقابل فشارهای آمریکا را پیش می بردند تا این که موفق شدند تأسیسات هستهای کشور را سیمان و بتن بریزند و کشور را با بحران هایی مانند کمبود برق در ماههای اخیر مواجه کرده و حتی به شدت پیگیر بودند تا ایران تاسیسات موشکی خود را نیز تحویل بدهد، چطور میشود که اکنون یاد مقاومت پنجشیر در برابر طالبان افتادند و از طرفداری مذاکره به جنگ طلبی در توییتر روی آورده اند؟
🔹در حالیکه سیاست جمهوری اسلامی ایران در برابر چنین جنگ های داخلی یا تجاوز های خارجی به کشور ها همواره سیاستی ثابت و مشخص بوده و حمله طالبان به پنجشیر نیز محکوم شده است اما این کاسه داغتر از آش شدن اصلاحطلبها یک پیام مشخص دارد.
🔹ماجرای جنگ پنجشیر و طالبان درست بعد از شکست فضاحت بار آمریکا و فرار تحقیر آمیز آنها از افغانستان اتفاق افتاده و این یک ماموریت است که گروهبان های سایبری آمریکا در ایران مانند امثال تاج زاده ها، زیباکلام ها و عباس عبدی ها به دنبال دستور بنگاه های جاسوسی و رسانه ای آمریکایی به دنبال دامن زدن به بحران های افغانستان با حمایت از جنگ های داخلی در این کشور باشند و برخلاف سناریو ها و بازیگری های گذشته خود چندان حرفی از مذاکره و صلح به میان نیاورد... این یعنی دم خروس هماهنگی کامل و سیستماتیک یک جریان سیاسی در ایران با دولت آمریکا!
◀️جنگ احد رسانهای و تکلیف دولت رئیسی
🔰تفاوتهای دولت روحانی و دولت رئیسی از حیث رسانهای
⭕️خلاف آنچه رایج شده، دولتهای یازدهم و دوازدهم از حیث رسانهای، تبحر و مهارتی مثالزدنی داشتند و از انفعال و کمکاری و تفرعن و ویژهخواری، تصویر تسلط، فرزانگی، بزرگمنشی و قهرمانی ساختند. به صورت مشخص میتوان به برجام به عنوان برنامه محوری اداره کشور اشاره کرد که از یک سند پراشکال حقوقی و تفسیرپذیر اتکاءناپذیر که نه وضعیت اقتصادی را بهبود بخشید و نه عزت را به پاسپورت بازگرداند، چگونه آفتاب تابان و مانع جنگ و قحطی ساختند. اتفاقاً در مجموعه دولت روحانی، شکلی از رسانهمداری حاکم بود که توانست کشور را با همه بیتوجهی به اولویتها و نیازمندیها ۸ سال اداره کند و جز در موارد خونباری همچون آبان ۹۸ که تاریکترین نقطه حکمرانی جمهوری اسلامی ایران را رقم زد، به صورت اعجابآوری، رئیسجمهور و دولتمردان را از مخمصههای عجیب در تصمیمگیری نجات دهد. از همین روست که تکلیف نخست رهبر معظم انقلاب برای دولت سیزدهم «بازسازی» است:
«همّتتان را متمرکز کنید بر اینکه یک بازسازی انقلابی و البتّه عقلانی و فکورانه در همهی عرصههای مدیریّتی انشاءالله به وجود بیاید؛ یعنی حرکت بر روی ریل انقلاب، در بخشهای مختلف مدیریّتیای که در کشور هست. در همهی بخشها؛ بخشهای اقتصادی، بخشهای سازندگی، بخشهای مربوط به سیاست خارجی و دیپلماسی، بخشهای خدمترسانی به مردم، بخشهای علمی و فرهنگی و غیره؛ در همهی این بخشها یک تحرّک انقلابی باید به وجود بیاید.»
⭕️اما در روزهایی که از دولت رئیسی گذشته است، در حوزه رسانهای همچنان با مجموعهای از اشتباهات، کجسلیقگیها و غفلتها روبروییم. گویی در همچنان بر همان پاشنه میچرخد و رسانه، اضافی، زائد و غیرتخصصی دیده میشود. دولت رئیسی با بحرانها و معضلات متعدد سیاسی و اقتصادی پرشماری روبروست اما پیش از همه باید به دنبال ساخت یک برنامه جامع رسانهای باشد تا بداند چگونه انتخابهایش را تبیین کند و اولویتهایش را تشریح نماید. در دولت روحانی، این مهم مبتنی بر دو عنصر «غریزه سیاستمداران» و «پروژه ذینفعان» پیش میرفت. برای اولی کافی است به کنش محمدجواد آذری جهرمی و محمدجواد ظریف در شبکههای اجتماعی توجه کنیم که چگونه خود را از تیررس منتقدین نجات دادند و نیازها و اولویتهایی مانند «توسعه زیرساخت» در مورد وزارت ارتباطات و «تماس با جهان» در مورد وزارت خارجه را برای شهروندان ایرانی حیاتی کردند. و در مورد دومی کافی است به انبوه حرکتهای توئیتری مانند «انسولین نیست» و «روحانی تنها نیست» که کوشش داشتند معادلات ساده ضعف در تصمیمگیری و اجرا را به عوامل دیگری همچون دولت پنهان نسبت دهند، توجه کنیم.
⭕️دولت رئیسی اما نه اولی را دارد و نه دومی را. اولی را بلد نیست و دومی را قبول ندارد. از این روست که انتخاب وزرا و مدیرانش در عین هوشمندی تمسخر میشود یا برجسته نمیشود. دولت رئیسی رسانه را در حکم یک پیوست هم قبول ندارد و گمان میبرد رسانه کار مهرههای درجه سه و چهار است و حل مسائل واقعیتر از بازنمایی آنهاست. اینجاست که اقدامات ارزشمندی مانند بازدید سرزدهها یا مشورت با کارشناسان یا حتی کاهش قیمت سیمان، آنچنان که باید در جامعه دیده نمیشود. رئیسی دو موجودی بیشتر ندارد: اخلاص و اعتماد مردمی. هر دوی این دو موجودی، از جمله داراییهای نرم به شمار میآیند که کمیتپذیر نیستند و قابل انکار و فرسایشند. از این روست که او در کنار برنامه تحول دولت و اولویتدهی به چالشهایی مانند کرونا و معیشت، باید به فکر ارتقای اعتماد عمومی، تابآوری ملّی و سرمایه اجتماعی باشد. چیزی که در دیدار رهبر معظم انقلاب در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری نیز برجسته شد:
«امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانهای است؛ برای اینکه بر افکار عمومی مردم مسلّط بشوند مبالغ هنگفت هزینه میکنند، کارهای بسیار انجام میدهند؛ فکرهای بسیاری را در مجموعههای فکری برای این کار استخدام میکنند تا بتوانند با جنگ روانی، با تبلیغات گوناگون، افکار عمومی کشورها را -از جمله بیشتر از همه امروز کشور ما را که هدف سوءنیّت قدرتهای بزرگ است- قبضه کنند و در اختیار بگیرند. وقتی افکار عمومی یک ملّت در اختیار بیگانه قرار گرفت، حرکت آن ملّت هم طبعاً طبق میل آن بیگانه پیش خواهد رفت.»
🛑 از فتنه سبز تا فتنه #پنجشیر
🔻 تا دیروز چند تظاهرات علیه طالبان برگزار شد کسی را دستگیر نکردند، پس یقیناً فتنه دیگری میخواستید برپا کنید که دمتان را قطع کردند...
🔻برای یمن لال بودید، علیه سوریه و لبنان و غزه شعار دادید، حالا مثلاً اشکریزان گروه مقاومت شده اید!!
🔻 این غرب پرستانی که شعار دفاع از #پنجشیر سر می دهند ، فقط درحال اجرای ماموریتی هستند که جدیداً اربابانشان ابلاغ کرده اند و کاملا واضح است که حاضر نیستند حتی یک ساعت هم برای ادعایشان اسلحه به دست بگیرند.