eitaa logo
بصیر
368 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
449 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بادکنک بایدن، به جای بدهی هنگفت؟! 🔹جو بایدن، خواستار سخت‌گیری بر ایران است نه گشایش؛ «سیاست ترامپ شکست خورد. روش‌ هاى زيركانه‌ تری براى سخت‌گيرى بیشتر علیه ايران وجود دارد». دموکرات‌ ها بارها گفته‌اند به تعهدات برجامی ایران بسنده نمی‌ کنند و امتیازات جدید می‌ خواهند. ♦️مشاوران بایدن می‌ گویند ایران، هم باید دائمی‌ سازی بندهای رو به پایان برجام را بپذیرد و هم، توانمندی نظامی و نفوذ (امنیت) منطقه‌ای خود را واگذار کند. اینها در حالی است که دموکرات‌ها با تحریم‌های جدید، تعهدات برجامی را به استهزا گرفتند. 🔹بایدن حتی اگر وانمود کند، قطعا به تعهدات برجامی بر نمی‌گردد؛ او هم تحریم‌ های ترامپ را فرصت فشار بیشتر می‌داند. اما حتی اگر هم اراده‌ای برای بازگشت به برجام داشت، تحریم‌ هایی که با هماهنگی اوباما و ترامپ در کنگره تصویب شده، مانع از این کار می‌ شد. ♦️آرزو اندیشی درباره انتخابات آمریکا برای کسانی که هفت سال تمام، مرتکب سوء‌مدیریت فاحش شدند، کارنامه نمی‌ سازد. زمزمه دوباره رفتار التماسی، معنایی جز این ندارد که راسا هیچ هنر و کفایتی ندارند و نباید در این نُه ماه باقی‌مانده نیز، انتظار همت و تدبیر و تلاش از آنها داشت! 🔹آنها اقتصاد را با دلار 3700 تومانی تحویل گرفتند و با تدابیر وارونه، به 33 هزار تومان رساندند. هیچ وعده و ادعای جدیدی از این کلان بدهکاران طلبکار نما مسموع نیست. سی هزار تومان گران شدن ارز و سپس هشت هزار تومان ارزان شدن آن، مایه عار است، نه افتخار. ♦️مردم ما هر چه با احترام به تولیدکننده می‌نگرند، از زندگی انگلی دلالان منزجرند. اولی زحمت می‌کشد، ارزش افزوده می‌آفریند و تولید قدرت می‌کند. اما دومی، به سودای سود نامشروع و برای عافیت خود، زندگی مردم را در معرض دستبرد قرار می دهد. 🔹نگاه برخی محافل به حکمرانی، مدیریت و سیاست خارجی، همین سبک دلالانه است، نه تولیدکننده قدرت و سرمایه و اعتبار. به جای این که نگاه درون‌زا به اقتدار و اقتصاد و امنیت ملی داشته باشند و برای آن تدارک کنند، دلالی بیگانه را می‌کنند. ♦️درباره تعامل با آمریکا، حقیقت همان است که چندی قبل آقای ظریف گفت: «توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد». و به تعبیر آقای عراقچی: «نتیجه پایبندی به برجام، تحریم‌های بیشتر بود. درسی که از برجام گرفتیم این بود که مقاومت بهتر از رویکرد فعلی دولت در سیاست خارجی جواب می دهد».
🔴بطلان یک ادعا؛ اثبات یک حقیقت مهم 🔹واقعیت های چند ماه اخیر، بر ادعای مدیرانی که می گفتند اقتصاد با رفتن ترامپ و آمدن بایدن رونق می گیرد، خط بطلان کشید. 🔹معلوم شد این طیف، هیچ درک و دریافت درستی ندارند. 🔹ضمنا معلوم شد در کنار خباثت همیشگی آمریکا که تلاش می شد انکار شود، علت اصلی مشکلات، بی عملی و بد عملی همین مدیران اشرافی غربگراست. 🔹اکنون معلوم شده کنار رفتن مدیران ناتوان در دولت که آدرس های غلط می دهند یا همه مشکلات را صرفا به کاخ سفید حوالت می دهند و هیچ هنری از خود به نمایش نمی گذارند، بخش مهمی از راه حل مشکلات اقتصادی است.
چند ملاحظه درباره مناظره اول ۱- مناظره اول هفت نامزد به پایان رسید. "تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد". آنها باید قبل از هر چیز، ادب و اخلاق خویش را نشان می دادند و دادند. امروز یک کلاس درس ملی و عملی بودکه "ادب مرد به ز دولت اوست"، یعنی چه؟ برخی نامزدها همین جا رفوزه شدند. ۲- "برنامه"، انتظار مردم و کارشناسان از نامزدهاست. امروز قرار بود درباره مشکلات و برنامه های اقتصادی سخن گفته شود اما برخی نامزد ها از همان آغاز کوشیدند بحث را سیاسی و مجادله ای کنند. چرا؟ اگر آقایان همتی و مهرعلیزاده برنامه قابل دفاعی داشتند، چرا از بحث اقتصادی و ارائه برنامه گریزان بودند و بنا را بر توهین و تهمت و عصبانی کردن دیگر نامزدها گذاشته بودند؟ ۳- نکته کلیدی همین جاست. "برنامه" مهم است، اما نه به اهمیت "کارنامه". کارنامه، ابزار مهم راستی آزمایی دعاوی نامزدهاست. نامزدهایی که خود و ائتلاف متبوع آنها به عنوان ائتلاف حاکم بر دولت، بخش اصلی صورت مسئله و گرفتاری مردم هستند، چگونه وعده جدید بدهند و چه کسی از آنها، چک های برگشت خورده را دوباره و سه باره قبول می کند ؟ ۴- بی ادبی و بد اخلاقی و پنجه کشیدن به صورت دیگر نامزدها، از همین جا آغاز می شود؛ حمله به نامزدهایی که کارنامه دارند و در میان مردم درخشیده اند. در حالی که رای آقایان همتی و مهرعلیزاده در نظر سنجی های دولتی مختلف، زیر دوتا سه درصد و بعضا زیر یک درصد بوده، رای آقای رئیسی بالای چهل درصد است. برخی سیاست بازان معتقدند وقتی چیزی برای اثبات خود نداری، سیمای دیگران را بخراش و زشت منظرشان کن! مردم اما تفاوت ها را کنندگان یا تعطیل کنندگان واحد های تولیدی را با احیا کنندگان این واحد ها می فهمند. ۵- متاسفانه دو نامزد ائتلاف حاکم بر دولت، اختیار خودشان را ندارند، به همین دلیل هم طبق دیکته پدرخوانده ها و اتاق های جنگ روانی، وسط مناظره اقتصادی، دیکته های سیاسی را روخوانی کردند! بی آن که مثلا آقای همتی، چند جمله هم درباره کارنامه خود در ریاست بانک مرکزی، هفت برابر شدن نقدینگی، چهار برابر شدن قیمت ارز در دوره وی، یا جابجایی رکورد های تورم و بیکاری و ضریب چینی و رشد منفی اقتصادی یا زبان بی سابقه سهامداران بورس در دولت متبوع خود سخن بگوید! ۶- آقای مهرعلیزاده، طوری از رشد و رونق اقتصادی در دولت خاتمی، سخن گفت که انگار مردم در انتخابات سال ۸۴، بر علیه عملکرد ائتلاف دیگری جز ائتلاف حاکم بر دولت اصلاحات، قیام کردند و جز همین مردم، دست رد به سینه هاشمی و معین و کروبی و مهر علیزاده زدند. آن روز، مردم از ائتلاف اشرافی کارگزاران و مشارکت و مجمع روحانیون (ائتلاف خاتمی و هاشمی) به ستوه آمده بودند که دست رد به نامزد های آنان زدند و به نظر می رسد امروز هم بسیج ملی مشابهی برای گذاشتن نقطه پایان بر مدیریت اشرافی مدعیان اعتدال و اصلاحات در حال شکل گیری است. همین هم موجب شده تا پدرخوانده ها، نامزدهای پیاده خود را وادار به انتحار برای زدن نامزدهای دارای کارنامه و برنامه کنند. اینها بشارت پیروزی طیف خدمتگزار و مومن به توانمندی های مردم است.
⚠️ آزمون بزرگ طالبان 🇮🇷🇦🇫 همسایگان به گردن هم حق دارند. اما افغانستان و ایران، فقط همسایه نیستند. افغانستان، قرن‌ها پاره تن ایران بوده، و فرهنگ و مردمش، با ما عجین بوده است. دست استعمار انگلیس، میان ایران و افغانستان جدایی انداخت، چنانکه میان بسیاری از ملت‌های منطقه. ❇️ افغانستان معاصر، بالغ بر چهل سال درگیر ‌اشغال و جنگ و ترور بوده است. ابتدا شوروی کمونیستی به مدت ۹ سال (دی ۱۳۵۸ تا دی ۱۳۶۷) این کشور را به‌اشغال خود درآورد. پس از آن، افغانستان درگیر جنگ‌های داخلی شد که به غلبه طالبان انجامید. از ۱۵ مهر ۱۳۸۰ تا کنون هم به مدت بیست سال در ‌اشغال آمریکا بوده است.! ⚠️جنگ و قدرت‌نمایی نظامی و خونریزی، آن هم به مدت چند دهه، موجب مرگ صدها هزار نفر و آوارگی میلیون‌ها نفر شده، و ملت رنج کشیده افغانستان، دیگر تحمل دوره جدیدی از جنگ و سیطره و سیاست مبتنی بر زور اسلحه را ندارد. هیچ کس با هیچ بهانه‌ای حق ندارد دور جدیدی از ناامنی و خشونت و ارعاب را در این کشور دامن بزند. ✳️ با خروج ‌اشغالگران آمریکایی، هیچ توجیهی برای میدان‌داری اسلحه و جنگ وجود ندارد؛ مگر اینکه طالبان بخواهد ادامه رویکرد نامشروع انگلیس و شوروی و آمریکا باشد. برخی فعالان طالبان می‌گویند این گروه، آن سازمان تندرو و تکفیری و خشن ۲۰ سال قبل نیست و با امثال داعش، مرزبندی دارد. ❎ این ادعا صرفا در عمل و با توقف درگیری‌ها قابل اثبات است. اگر قرار باشد زور و سلاح و خشونت، طرف ذی‌حق را مشخص کند، طبیعی‌ترین اتفاق، دور تازه‌ای از جنگ و خشونت و نسل‌کشی و آوارگی در افغانستان است؛ همان پدیده شومی که ترجیح آمریکا و انگلیس و ارتجاع عبری- عربی برای منطقه است. آزمون بزرگ طالبان درباره اینکه در جبهه مردم افغانستان و امت اسلام قرار دارد یا در جبهه دشمنان، همین مرزبندی با راهبرد خبیثانه برای گرفتار کردن منطقه در جنگ و خشونت است. 🔹آمریکا و پادوهای منطقه‌ای آنها شاید بدشان نیاید که ایران را مثل خود -احمق- شان، درگیر یک چالش نظامی در همسایه شرقی کنند، یا از آن طرف، در مقابل آتش‌افروزی و ایجاد ناامنی، منفعل نگه دارند و هزینه‌های امنیتی و سیاسی و اقتصادی برای ایران بتراشند. ✅ ایران، چاره کار را در پایان دادن به «گروکشی‌های مبتنی بر اسلحه»، و برقراری قانون اساسی مشترک و مکانیسم‌های برآمده از آن می‌بیند؛ به نحوی که حقوق همه اقوام و مذاهب تامین گردد و نقطه پایان بر چند دهه جنگ و خشونت و ویرانی گذاشته شود. این، حق ملت شریف افغانستان -به عنوان یکی از با هوش‌ترین و با فرهنگ‌ترین ملت‌های منطقه- است که آتش ناامنی و سایه شوم جنگ از سرش دور شود. 🇮🇷 موضع نظام ایران، عدم دخالت در امور همسایگان در عین هوشیاری، رصد تهدیدها، و مواجهه هوشمند با راهبرد آمریکا بوده است. ایران اهل مداخله در هیچ کشوری نیست؛ همچنانکه نسبت به نقشه‌های دشمن، غافل یا منفعل نمی‌ماند. به تعبیر امیر مومنان (ع) در نامه ۶۲ نهج‌البلاغه؛ «إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ. انسان رزمنده، بیدار است و هرکس به خواب رود، دشمنش نمی‌خوابد.»
🌐 تشویشِ پسا چریدن! ♦️معاون فراری سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان (مشاور احمد غنی)، قبلا مدعی بود "تشویش نکنید؛ نیروهای آمریکایی، مسئولیت امنیت کابل را (بر عهده) می گیرند"؛ 🔹اما پس از فرار توییت زده " به هیچ ابرقدرت، اتکا و اعتماد نکنیم. هیچ ملتی با اتکا و وابستگی به قدرت های جهان به عزت و استقلال نخواهد رسید"! ♦️دیر درس گرفتن این عنصر غربگرا، مخاطب را یاد کلام حکیمانه امیرمومنان (ع) می اندازد که فرمود: 🔹"برای امور پیش نیامده، به واسطه آنچه واقع شده استدلال کن چرا که امور دنیا شبیه هم هستند. و از کسانی نباش که اندرز سودی به آنان نمی‌بخشد؛ مگر زمانی که به آزار و رنج برسد؛ که عاقل با تربیت پند می‌پذیرد؛ و چهارپایان، اندرز نمی‌ پذیرند جز با زدن". (نامه ۳۱ نهج‌البلاغه) ♦️حضرت همچنین خطاب به کج فهمان غافل و سرگرم تعیّش دنیا فرمود: "چهارپایانی را مانید که شبان، آنها را در کشتزاری وباخیز و دردانگیز بگرداند. گوسفندی را مانید که بچرد تا فربه شود و زیر کارد رود و نداند از او چه خواهند و با او چه کنند؟ اگر به او خوبی کنند، روز خود را روزگار خویش پندارد و سیری‌اش را پایان کار". (خطبه ۱۷۵ نهج‌البلاغه) ✍
📌20 بزرگ‌تر از 200 ! درباره تفاوت دو مدیریت ✍ 📌فرق است میان دولتمردی که دستور سه برابر کردن قیمت بنزین را می‌دهد و می‌گوید خود من هم صبح جمعه خبردار شدم، با دولتمردی که صبح جمعه در استان‌های دوردست، شنوای درد دل مردم و تولید‌کنندگان و کشاورزان در مناطق مختلف است. 📌فرق است میان مدیری که با خودروی شاسی‌بلند اسکورتی از میان کارگران عبور می‌کند یا از چهره مردم نظرسنجی می‌کند(!)، با مدیری که میان کارگران معدن در طبس می‌رود و همان جا دستور رسیدگی به مشکلات بیمه و دستمزد و مسکن‌شان را صادر می‌کند. تفاوت هست میان مدیری که آن قدر در دفتر کارش رسوب کرد تا دغدغه «زخم بستر» گرفتن او سوژه مردم شد، با دولتمردی که وسط میدان مدیریت می‌کند و نگرانی درباره او، ابتلا به کروناست. ✅ دوست و دشمن، فاصله میان این دو نوع مدیریت را می‌فهمند. توده‌های مردم از این تغییر، امید و نشاط و انگیزه مشارکت در پویش ملی پیشرفت را پیدا می‌کنند، و دشمنانی که تا دیروز به مدیریت علیل از ‌اشرافیت و غربگرایی امید بسته بودند، به دست و پا می‌افتند.... 🔻ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/225708/
🔻دهن کجی اینستاگرام این بار به ٣٤٠ هزار دنبال کننده 🔹شبکه اینستاگرام، صفحه روزنامه کیهان را بست. کیهان در اینستاگرام ٣٤٠ هزار نفر دنبال کننده دارد. 🔹این رفتار سانسور گرانه، به رویه ای دامنه دار در شبکه های آمریکایی تبدیل شده است. برخی اخبار چند سال اخیر را مرور کنید: ❌فیسبوک، ۹۳ حساب مرتبط با ایران را مسدود کرد. ۱۹۴ حساب در اینستاگرام هم مسدود شد. ⭕️فیس بوک و توییتر، ۶۵۲ حساب کاربری ایرانی را بستند. ❌توییتر، ۲۸۰۰ حساب کاربری ایرانی مسدود کرد. ⭕️توییتر، حساب کاربری باشگاه خبرنگاران جوان و خبرگزاری مهر را از دسترس خارج کرد. ❌اینستاگرام، هشتگ "می_آیم_چون" را که دعوت عمومی به جشن و راهپیایی 22 بهمن 97 بود، بست. ⭕️اینستاگرام، دسترسی شبکه پرس تی وی (با ۱۵۶ هزار دنبال کننده) را به حساب کاربری خود قطع کرد. ❌شرکت گوگل، حساب‌ کاربری شبکه‌های خبری "پرس ‌تی‌وی" و "هیسپان‌ تی‌وی" را در یوتیوب و جی‌میل بست. ⭕️ توئیتر، حساب کاربری شبکه العالم با بیش از ۷۰۰ هزار دنبال کننده را بست. ❌اینستاگرام صفحه رسمی "شبکه خبر" را بست. ⭕️واتس‌اپ وابسته به شرکت فیس بوک، حساب کاربری ده‌ها خبرنگار فلسطینی را به خاطر پوشش سرکوبگری های اسرائیل بست. ❌توئیتر، خبرنگار آمریکاییِ افشاکننده تعداد زخمی ها در حمله موشکی ایران به پایگاه عین الاسد را بست. ⭕️اینستاگرام، صفحات آقایان رئیسی، محسنی اژه ای، ولایتی، رضایی و... را بست. ❌اینستاگرام، حدود ۱۰ هزار حساب کاربری ایرانی را با دنبال کنندگان میلیونی بست. ⭕️ اینستاگرام، صفحه سخنگوی (اسبق) وزارت خارجه ایران را بست. ❌اینستاگرام، پیج خبرگزاری اصلاح طلب ایلنا و سایت انتخاب را به دلیل انتشار اخبار مربوط به سردار سلیمانی بست. ⭕️اینستاگرام، صفحات خبرگزاری های مهر تسنیم را بست. ❌اینستاگرام، پیج روزنامه جوان با٧٠هزار فالوئر را بست. ⭕️اینستاگرام، صفحه مادر ایرانی-آمریکایی کشته شده در کابل را بست. ❌اینستاگرام، پیج‌ برخی کسب‌وکارهای ایرانی از جمله دیجی‌کالا، دیوار و اسنپ را بست. ‼️پیش از این، آذری‌ جهرمی وزیر وقت ارتباطات در واکنش به بستن صفحات مرتبط با نام شهید سلیمانی در اینستاگرام نوشته بود :«‌وقتی دهان یک مرد را می‌بندی، به دنیا میگی از چیزی که او ممکنه بگه، می‌ ترسی»⁩. ✅حرف درستی استی است اما رویکرد منفعلانه در قبال زورگویی شبکه های عاریتی، کفایت نمی کند. اولا باید با قاطعیت با این شبکه ها سخن گفت و برای شان شرط گذاشت؛ چه این که آنها به خاطر دسترسی ده ها میلیون کاربر ایرانی، عایدی های بسیار هنگفتی دارند. ثانیا باید تدبیر اساسی برای شبکه مطمئن اطلاعات کرد.
🔴ناوگان حمار! 🔹آمریکا در ماجرای نفتکش و نفت دزدی، دو نوبت سیلی خورد؛ یکی ده روز قبل که مغلوب نقشه هوشمندانه و مهارت و اقتدار (عقلانیت انقلابی) سپاه پاسداران شد؛ و نوبت دوم، امروز که در مقابل عملیات رسانه ای گرفتار آمد و مجبور شد مقابل دیدگان افکار عمومی دنیا، در میان باتلاق خود ساخته دست و پا بزند. 🔹اقدام سپاه به یک معنا، تلافی هوشمندانه گستاخی چند ماه قبل آمریکایی ها در دست درازی به محموله نفتی فروخته شده ایران به ونزوئلا بود. آمریکا اما این بار در دریای عمان، خود در دام افتاد و ناوگانش مجبور شد در برابر قدرت نمایی سپاه تسلیم شود. 🔹دقت کنید: ناوگان آمریکا ده روز قبل، به مدت شش ساعت با نیروی دریایی سپاه دست و پنجه نرم کرده و سرانجام در وضعیتی تحقیر آمیز، مجبور شده نفت و نفتکش را برای ایران بگذارد و عقب نشینی کند؛ بی آن که صدایش را دربیاورد. خزیدن به تاریکی و پنهان داشتن فاجعه! 🔹اما حالا که ماجرا با روشن شدن نور افکن ها و انتشار تصاویر غیر قابل انکار رو شده، آمریکایی های نابغه (!) تغییر فاز داده و روایت های بامزه ای منتشر می کنند؛ 🔹نیوزویک به نقل از یک مقام پنتاگون خبر می دهد "نیروهای ایرانی هفته گذشته یک نفتکش را در دریای عمان توقیف کرده‌اند و نیروهای آمریکایی، فقط حادثه را تماشا نموده و با نیروهای سپاه پاسداران مقابله نکرده اند". 🔹شش ساعت حضور در مجاورت نیروهای ایرانی برای تماشای چی؟! بخوانید وضعیت دزد شوکه و میخکوب، پس از گرفتار شدن! 🔹از آن طرف، خبرگزاری آسوشیتدپرس نوشته "ایران یک نفتکش تحت پرچم را در دریای عمان توقیف کرده"، تا بار تحقیر را از دوش واشنگتن بردارد و چنین وانمود کند که ماجرا ربطی به آمریکا ندارد. باز هم جای سوال باقی است که: پس ناوهای آمریکا در آن شش ساعت، چه غلطی می کرده اند؟ 🔹آنها دقیقا مشغول ارتکاب چه کاری بوده اند که با محاصره نفتکش مذکور و عملیات هلی برن تکاوران قهرمان ایرانی مواجه شده، شش ساعت کلنجار رفته و سرانجام با دریافت پیام های تهدید و پُر زور یافتن سُنبه طرف ایرانی، عقب نشینی را بر درگیری بیشتر ترجیح داده اند؟! 🔹"مانند حمار در باتلاق"، حکایت وضعیت مقامات آمریکایی پس از دریافت دو سیلی آبدار مرحله ای از سپاه پاسداران است. این سیلی در دو نوبت نواخته شد؛ اولی خورد و دومی، صدا کرد!
📌امیدها و الزاماتِ اصلاحات اقتصادی هوشمند 1⃣ اقتصاد ما بیش از آنکه از تحریم‌های خبیثانه دشمن آسیب ببیند، از سوءتدبیر برخی مدیران آسیب‌دیده و اکنون که تحولات مثبتی در سه قوه پدید آمده، حجت بر مسئولان تمام است تا با همت و تدبیر و عقلانیت انقلابی، تدریجا نابسامانی اقتصاد را به سامان و رونق تغییر دهند. کارهای موقت و مسکّن‌وار برای کاهش فشار اقتصادی، حتما ضروری است. اما اهل انصاف و خرد انتظار ندارند همه نتایج تلخ سوءتدبیرهای هشت ساله، مثلا در صد روز و دویست روز برطرف شود. 2⃣ دستگاه‌ها باید پیش از اتخاذ هر تصمیم مهمی، به اندازه کفایت با یکدیگر هم‌افزایی کرده باشند، و پیوست‌های رسانه‌ای لازم برای اقناع عمومی فراهم کرده باشند؛ پس از آن با قاطعیت و جدیت، پای اجرای تصمیمات بایستند و تذبذب و تعلل به خرج ندهند. 3⃣ درسی که از تجارب دهه گذشته می‌توان گرفت، اهمیت همفکری و هم‌افزایی بدنه سه قوه (و نه صرفا سران قوا) است؛ همچنان که درون هر یک از سه قوه و زیر مجموعه‌های آنها هم باید هماهنگی حاکم باشد. این‌گونه نشود که تصمیمات یک مجموعه دولتی با رویکرد مجموعه دیگر در داخل دولت، تعارض داشته باشد؛ یا مثلا رئیس‌جمهور ناچار به مداخله و لغو دستور صادره - مثلا درباره قیمت خودرو- شود. 4⃣به‌عنوان یک نمونه دیگر، درموضوع لایحه تعیین تکلیف ارز دولتی- که دو فوریت و یک فوریت آن تصویب نشد- حق دولت است که لایحه دو فوریتی بدهد و حق نمایندگان مجلس هم هست که پس از بررسی، فوریت را رد کنند. 🔹 اما می‌توان با همفکری بیشتر، به وضعیتی از تعامل رسید که در بسیاری از موارد، یا لایحه‌ای با قید دو فوریت تقدیم نشود، و یا اگر واقعاً فوریت‌دار است، مورد تایید قرار گیرد. در همین موضوع مهم تعیین تکلیف قیمت ارز، باید دید که آیا می‌توان برای نرخ ارز، مستقلا - بدون جایابی آن در پازل راهبرد کلی تحول اقتصادی- تدبیر کرد؟ به ‌نظر می‌رسد بدون ‌ترسیم آن راهبرد کلی، چه تثبیت نرخ فعلی و چه حذف و افزایش آن، نتواند تغییر مورد انتظار را به همراه داشته باشد. «اصلاحات اقتصادی»، کلّ به هم پیوسته‌ای است که اجزای آن باید در تناسب با هم اجرایی شود. وگرنه ادبیاتی مانند «قیمت‌گذاری دستوری، تعدیل و واقعی کردن قیمت‌ها، آزادسازی اقتصاد و...»، گمراه‌کننده خواهد بود. 🔹با همین ادبیات گمراه‌کننده، هم در دولت سابق و هم دولت سازندگی، شوک‌های ویرانگر به جامعه داده شد. یا چگونه ۱۸ میلیارد دلار را ظرف دو ماه حراج کردند و دو سال بعد، ارز ۴۲۰۰ تومانی را حتی از واردات کالاهای اساسی دریغ کردند و به تورم بی‌سابقه دامن‌ زدند. 🔸عجیب اما واقعی است که در جلسه ۲۱ فروردین ۹۷ - بدون کار کارشناسی درست و با وجود مخالفت بانک مرکزی و وزارت اطلاعات و...- نرخ من‌درآوردی ۴۲۰۰ تومان از زبان رئیس دولت وقت تصویب شد؛ و شگفت‌تر، رفتار نشریاتی است که معاون اول رئیس‌جمهور را به هنگام اعلام عمومی نرخ، در قامت «سوپرمن» تصویر کرده بودند، اما حالا تیتر می‌زنند: «دلار ۴۲۰۰ تومانی، استخوانی در گلوی دولت»! 5⃣شرط حذف یارانه پنهان، دادن یارانه هدفمند صرفا به دهک‌های پایین است و پیش نیاز آن، جمع‌آوری اطلاعات لازم در سامانه‌های ذی‌ربط است. همچنین از الزامات اصلاحات اقتصادی هوشمندانه، اصلاح نظام‌های مالیاتی و بانکی، اصلاح ساختار معیوب بودجه، ساماندهی نظام توزیع و نظام تامین اجتماعی، افزایش بهره‌وری، و تقویت پول ملی است. علت برخی بحران‌های پدید آمده در دولت‌های مدعی سازندگی و اعتدال، بی‌اعتنایی به همین الزامات بود. 6⃣ از دیگر الزامات مهم، حمایت از افکار عمومی در برابر بمباران تبلیغاتی بدخواهان است. بدون فعالیت رسانه‌های روشنگر و نقّاد، ضریب خطا در تصمیمات اجرایی افزایش می‌یابد؛ اما ضمنا انحراف رسانه‌ها از این کارکرد، می‌تواند مجال تحول مصلحانه را نابود سازد. 🔹 دروغ، شانتاژ، تهمت، تخریب و دادن آدرس‌های گمراه‌کننده، رسانه را تبدیل به دشنه‌ای در قبضه دشمنان می‌کند. دستگاه قضایی، دستگاه‌های دولتی ذی‌ربط و مجلس، همان‌قدر که موظفند مجال فعالیت سالم را برای نقدهای رسانه‌ای فراهم کنند، وظیفه دارند راه شانتاژ، تحریف، دغلبازی و دروغ‌پراکنی و تشویش اذهان را ببندند. در اینجا هیچ دستگاه حاکمیتی حق ندارد ژست مدارا بگیرد؛ که به تعبیر سعدی «ترحّم بر پلنگ تیزدندان- ستمکاری بود بر گوسفندان». ✍ 🍃✨🍃
🔴رئیسی متشکریم 🔹شاید از یاد برده باشیم که همین سه چهار ماه قبل، با چه وضعیت بحرانی دست و پنجه نرم می کردیم. 🔹از یک طرف، کرونا روزانه بیش از 700 نفر را قتل عام می کرد و شاهد ازدحام و نارضایتی مردم بودیم که ساعت ها در صف می ایستادند و آخر سر، بسیاری از آنها نمی توانستند واکسن بزنند؛ 🔹از طرف دیگر در اثر بی تدبیری برخی مدیران و رها شدگی مسئولیت، تشکیل صف های آزار دهنده برای دارو و مرغ و گوشت و تخم مرغ و روغن و...، رویدادی تلخ و تکراری شده بود... 🔹آقای رئیسی و دولت او، مسئولیت های بر زمین مانده بسیاری دارند که باید به انجام برسانند و احیای تدریجی رونق اقتصاد و ارزش پول ملی، یکی از دشوار ترین آنهاست. 🔹اما تا همین جا قدردان مدیرانی هستیم که هم بر حفظ سلامت مردم همت گماشتند -در حالی که همین حالا کرونا در برخی کشورهای پیشرفته، بالغ بر 1600 نفر در روز قربانی می گیرد- و هم با انجام تدابیر لازم، صف های اعصاب خُرد کن را برچیدند. 🔹آقای رئیسی! از این که در همین سه ماه، آن صحنه های تلخ را از میان مردم ما جمع کردید، متشکریم. هر چند که با این توانستن، انتظارات مردم از شما بیشتر شده است.
"رئیس جمهور"؛ یک تصویر متفاوت 🔹سخنان دیروز دانشجویان در حضور آقای رئیسی، نوعا مطالبه گرانه و انتقادی بود. از جوان پر نشاط دانشجو هم جز این انتظاری نیست که مطالبه گر باشد و در متن همین پویش تجربه بیاندوزد. این طبیعت دوران جوانی و دانشجویی است ♦️اما برخی مخالفان سیاسی آقای رئیسی که از هیچ سوژه و بهانه ای برای حمله دریغ نمی کنند، ضمن انتشار این سخنان انتقادی به شکلی ذوق زده، تحلیل های قالبی خود را هم روی آن گذاشتند. اما حرف دل زلال جوان دانشجو کجا، و کینه توزی و عقده گشایی سیاست بازان کجا؟ 🔹حق هم دارند؛ لابد چشیدن نوبرانه، ذوق و هیجان هم دارد. سال ها بود چنین نشست صریح و صمیمانه ای میان یک دولتمرد ارشد و دانشجویان دیده نشده بود. ♦️خداوند پدر رئیسی را بیامرزد که تصویر "ایزوله" و "تاکسیدرمی" شده مدیریت از اتاق ریاست -و به شکل ویدئو کنفرانسی- را شکست و به جای یکطرفه حرف زدن، نقد های جوانان دانشجو را شنید. وقتی هم خواست پاسخ بدهد، نه مانند دولتمرد سابق، زبان به دشنام و هتاکی گشود، و نه طعنه زد و تحقیر و تمسخر کرد. 🔹دیروز - و هر روز قبل از آن- کسی از رئیسی نشنید که توهین و تهمت هایی مثل "بی‌ سواد، حسود، بی‌ دین، افراطی، کاسب ‌تحریم، بی‌ شناسنامه، مزدور، جیب‌ بر، بیکار، متوهم، دین‌ نشناس، بزدل، مستضعف فکری، به جهنم که می‌ لرزید، مفسد، عقب‌ مانده، مخلوقات ترسو، لرزان، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، کودک صفت و..." را مثل نقل و نبات، نصیب منتقد خود کند. ♦️هر کس حق دارد درباره عملکرد صد روزه آقای رئیسی یا یکایک اعضای دولت وی، قضاوت کند؛ حتی سیاست بازانی که در پایان هشت سال مدیریت آقای روحانی، هنوز هم می گفتند "تقصیر دولت قبل است"، و حالا می گویند چرا رئیسی ظرف سه ماه، نابسامانی (به ارث رسیده) اقتصادی را جمع نکرد! 🔹اما رئیسی هیچ کاری نکرده باشد، همین که نشاط نقد جدی و بحث آزاد اندیشانه در حضور دولتمردان -بدون ترس از توهین و تحقیر و تمسخر و پیگرد- را به فضای عمومی کشور باز گردانده باشد، خدمت بزرگی کرده است. ♦️همین که قرار نیست صاحب نظران و منتقدان از ترس انواع تهدید ها و تخریب ها سکوت کنند و ناگهان چشم باز کنیم و ببینیم چهار یا هشت سال فرصت خدمت تبدیل به تهدیدی ویرانگر شده، رویداد مبارکی است؛ و البته که شرط پاسداشت آن، رعایت عقلانیت و انصاف و اخلاق است. ✍
نقشه اتاق فکر فتنه در لندن "انتقام از آیت الله خمینی" بود 🔹سایت «جرس» به عنوان ارگان حلقه لندن و با مدیریت کدیور، در تاریخ 5 خرداد 1392، مقاله‌ای تحت عنوان «آیت‌الله خمینی در برابر آیت‌الله خمینی» منتشر کرد که ماهیت منافقانه سران جنبش شبز را بیشتر نشان می دهد. این مقاله خواستار انتقام از امام و رهبری به واسطه تحریف مکتب امام (ره) توسط امثال خاتمی و موسوی و برخی منسوبان به امام شده بود: 🔻"ما محتاج نظریه‌ای مناسب با فضای سیاسی برای گذار هستیم. این گذار باید بر گسل شکاف میان اطرافیان آیت‌الله خمینی رخ دهد. یک دسته از شاگردان آیت‌الله خمینی همراه آقای خامنه‌ای هستند. دسته دیگر در عوض، چند سال است (خصوصا پس از جنبش سبز) به دموکراسی‌خواهی ]!![ نزدیک می‌شوند. 🔻در این دسته موسوی و کروبی و خاتمی و هاشمی و بیت خمینی هستند. استراتژی ما باید مانور روی این شکاف باشد. باید کمک کرد تمایز این دو دسته هر روز واضح‌تر شود. در این دید نباید با آیت‌الله خمینی همان معامله‌ای را کرد که با آقای خامنه‌ای می‌کنیم. آقای خمینی را باید به عنوان بخشی از تاریخ نقد کرد، منتها توجه کرد که او به همراه بیتش همچون متنی است که دو قرائت هرمنوتیکی کاملا متضاد از آن می‌شود کرد... 🔻البته که دموکراسی تعریف مشخصی دارد و یحتمل، دموکراسی دینی بی‌معناست. با این حال آقای خمینی و مجموعه سخنان او در وضعیت کنونی سیاست ایران، حکم متن مقدس قرآن یا انجیل را دارد. در قرآن و انجیل هم آیاتی داریم که به خونریزی و قتل تشویق می‌کند و هم آیاتی که به رحمت و بخشش و نوعی انسان‌گرایی توصیه می‌کند. 🔻یک راه برخورد این است که نگاهی ذات‌گرا داشته باشیم و بگوییم این متون کلا تولیدکننده خشونت‌اند. یک راه دیگر هم همین است که همچون نواندیشان دینی بر آیات انسان‌گرایانه این متون مقدس بیشتر تاکید کنیم و به عنوان مثال آیات جهاد و خونریزی را تاویل کنیم (مثلا آنها را فقط مربوط به زمان خاص نزولشان بدانیم) در یک جامعه مذهبی روش دوم بیشتر جواب می‌دهد"! 🔹جرس در توضیح بیشتر می‌نویسد: 🔻«محتملا در وضعیت خاص ایران تا اطلاع ثانوی آیت‌الله خمینی حکم متن مقدسی را دارد که باید آن را به نفع خود تأویل کرد. هیچ اندیشیده‌ایم چرا عده زیادی در میان اندیشمندان دنیا از لاک گرفته تا مارتین لوتر و سروش و مجتهد شبستری کوشیده‌اند بگویند دین با دموکراسی یا حقوق بشر سازگار است، به جای اینکه بر تضاد این دو به نحوی ذاتگرایانه انگشت نهند؟ 🔻یکی از توجیه‌های مهم این رویکرد آن است که توجه شود دین از منظر هویتی برای بسیاری از انسانها مهم است، و بر این اساس بهتر است دموکراسی‌خواهان یا حقوق بشر دوستان به‌جای آنکه خود را در برابر دین قرار دهند، از نیروی آن استفاده کنند. هکذا است داستان آقای خمینی در وضعیت بغرنج کنونی ما در ایران... 🔻قرار نیست دموکراسی را با معیار خاتمی و هاشمی بسنجیم. البته که دموکراسی معیارهایی مستقل دارد. بلکه قرار است کوشش کنیم شکاف طرفدار دموکراسی- استبداد را عمیق‌تر کنیم. 🔻در این نگاه اصلاح‌طلبانی چون هاشمی یا خاتمی در حال شدن و تغییر به واسطه فشار از سوی بدنه حامی‌شان نگریسته می‌شوند نه هویت‌هایی لزوما ثابت. برای این شدن و تغییر البته آنان را باید مورد خطاب قرار داد و نقد کرد. تغییرات موسوی و کروبی پس از جنبش سبز، مثال‌های امکان چنان تغییری است.»