eitaa logo
بصير
2.5هزار دنبال‌کننده
78هزار عکس
71.7هزار ویدیو
2.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خط حزب الله
درس‌هایی از پیامبر(ص) 📝شدید با 🔰از همان ابتدایی که (ص) در مدینه شکل گرفت، دشمنان آن هم شروع به کار کردند. پیامبر(ص) در دوران حکومت خود، حداقل با سه گروه دشمن مواجه بود: 1️⃣دشمن اول، قبایل نیمه وحشی‌: که اطراف مدینه زندگی می‌کردند «و تمام زندگی آنها عبارت از جنگ و خونریزی و غارت و به جان هم افتادن و از همدیگر قاپیدن است.» 28/2/80 پیامبر «در هر کدام از آنها اگر نشانه‌ی صلاح و هدایت بود، بست ... و بر و پیمان خودش، بسیار پافشاری می‌کرد و پایدار بود.» 28/2/80 اما آنهایی که شریر و بودند، «پیغمبر سراغ آنها رفت و آنها را منکوب کرد و سر جای خودشان نشاند..» 2️⃣دشمن دوم، و اهل قریش: «پیغمبر احساس کرد اگر بنشیند تا آنها سراغش بیایند، یقیناً آنها فرصت خواهند یافت؛ لذا سراغ آنها رفت؛ منتها به طرف مکه حرکت نکرد. راه کاروانىِ آنها از نزدیکی مدینه عبور می‌کرد؛ پیغمبر تعرّض خودش را به آنها شروع کرد، که جنگ بدر، مهم‌ترینِ این تعرّض‌ها در اوّلِ کار بود. پیغمبر تعرّض را شروع کرد؛ آنها هم با تعصّب و پیگیری و لجاجت به جنگ آن حضرت آمدند. تقریباً چهار، پنج سال وضع این‌گونه بود؛ یعنی پیغمبر آنها را به حال خودشان رها نمی‌کرد؛ آنها هم امیدوار بودند که بتوانند این مولود جدید - یعنی نظام اسلامی - را که از آن احساس خطر می‌کردند، ریشه کن کنند. و جنگ‌های متعدّد دیگری که اتّفاق افتاد، در همین زمینه بود.» آخرین جنگ پیامبر(ص) با این دشمنان، بود و پس از آن، ماجرای پیش آمد و پیامبر(ص) با آنان پیمان صلح امضا کرد. اما سال هشتم بعثت، «که کفّار کرده بودند، پیغمبر رفت و مکه را فتح کرد، که فتحی عظیم و حاکی از تسلّط و اقتدار آن حضرت بود.» 3️⃣دشمن سوم، یهودی‌ها: «یعنی که علی‌العجاله حاضر شدند با پیغمبر در مدینه زندگی کنند؛ اما دست از موذیگری و اخلالگری و تخریب برنمی‌داشتند... پیغمبر تا آن‌جایی که می‌توانست، با اینها مدارا کرد؛ اما بعد که دید اینها مدارابردار نیستند، مجازاتشان کرد. هرکدام از این سه قبیله عملی انجام دادند و پیغمبر بر طبق آن عمل، آنها را مجازات کرد. اوّل، بودند که به پیغمبر خیانت کردند؛ پیغمبر سراغشان رفت و فرمود باید از آن‌جا بروید؛ اینها را کوچ داد و از آن منطقه بیرون کرد و تمام امکاناتشان برای مسلمان‌ها ماند. دسته‌ی دوم، بودند. اینها هم خیانت کردند لذا پیغمبر فرمود مقداری از وسایلتان را بردارید و بروید؛ اینها هم مجبور شدند و رفتند. 🔰 دسته‌ی سوم بودند که پیغمبر امان و اجازه‌شان داد تا بمانند؛ اینها را بیرون نکرد؛ با اینها پیمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلاتشان وارد مدینه شود؛ اما اینها ناجوانمردی کردند و با دشمن پیمان بستند تا در کنار آنها به پیغمبر حمله کنند!... بعد که قریش و هم‌پیمانانشان شکست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مکه رفتند، پیغمبر به مدینه برگشت. همان روزی که برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعه‌های بنی‌قریظه می‌خوانیم؛ راه بیفتیم به آن‌جا برویم؛ یعنی حتّی یک شب هم معطل نکرد؛ رفت و آنها را محاصره کرد. بیست‌وپنج روز بین اینها محاصره و درگیری بود؛ بعد پیغمبر همه‌ی مردان جنگی اینها را به قتل رساند؛ چون خیانتشان بزرگ‌تر بود و قابل اصلاح نبودند.» بنابراین در هیچکدام از این قضایا، پیغمبر نکرد اما در مقابل نقض عهد آنان، ساکت نماند و پاسخ خیانت‌شان را با کامل داد. @Khattehezbollah
🔻 تحلیلگران بخوانند: 🔴 درس‌هایی از پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) 🔻 از همان ابتدایی که (صلي الله عليه و آله و سلم) در مدینه شکل گرفت، دشمنان آن هم شروع به کار کردند. پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) در دوران حکومت خود، حداقل با سه گروه دشمن مواجه بود: 1️⃣ دشمن اول، قبایل نیمه وحشی‌: که اطراف مدینه زندگی می‌کردند «و تمام زندگی آنها عبارت از جنگ و خونریزی و غارت و به جان هم افتادن و از همدیگر قاپیدن است.» ۸۰/۲/۲۸؛ پیامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) «در هر کدام از آنها اگر نشانه‌ی صلاح و هدایت بود، بست ... و بر و پیمان خودش، بسیار پافشاری می‌کرد و پایدار بود.» اما آنهایی که شریر و بودند، «پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) سراغ آنها رفت و آنها را منکوب کرد و سر جای خودشان نشاند..» 2️⃣ دشمن دوم، و اهل قریش: «پیغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) احساس کرد اگر بنشیند تا آنها سراغش بیایند، یقیناً آنها فرصت خواهند یافت؛ لذا سراغ آنها رفت؛ منتها به طرف مکه حرکت نکرد. راه کاروانىِ آنها از نزدیکی مدینه عبور می‌کرد؛ پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) تعرّض خودش را به آنها شروع کرد، که جنگ بدر، مهم‌ترینِ این تعرّض‌ها در اوّلِ کار بود. پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) تعرّض را شروع کرد؛ آنها هم با تعصّب و پیگیری و لجاجت به جنگ آن حضرت آمدند. تقریباً چهار، پنج سال وضع این‌گونه بود؛ یعنی پیغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) آنها را به حال خودشان رها نمی‌کرد؛ آنها هم امیدوار بودند که بتوانند این مولود جدید - یعنی نظام اسلامی - را که از آن احساس خطر می‌کردند، ریشه کن کنند. و جنگ‌های متعدّد دیگری که اتّفاق افتاد، در همین زمینه بود.» آخرین جنگ پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) با این دشمنان، بود و پس از آن، ماجرای پیش آمد و پیامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) با آنان پیمان صلح امضا کرد. اما سال هشتم بعثت، «که کفّار کرده بودند، پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) رفت و مکه را فتح کرد، که فتحی عظیم و حاکی از تسلّط و اقتدار آن حضرت بود.» 3️⃣ دشمن سوم، یهودی‌ها: «یعنی که علی‌العجاله حاضر شدند با پیغمبر در مدینه زندگی کنند؛ اما دست از موذیگری و اخلالگری و تخریب برنمی‌داشتند... پیغمبر تا آن‌جایی که می‌توانست، با اینها مدارا کرد؛ اما بعد که دید اینها مدارابردار نیستند، مجازاتشان کرد. هرکدام از این سه قبیله عملی انجام دادند و پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بر طبق آن عمل، آنها را مجازات کرد. اوّل، بودند که به پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) خیانت کردند؛ پیغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) سراغشان رفت و فرمود باید از آن‌جا بروید؛ اینها را کوچ داد و از آن منطقه بیرون کرد و تمام امکاناتشان برای مسلمان‌ها ماند. دسته‌ی دوم، بودند. اینها هم خیانت کردند لذا پیغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود مقداری از وسایلتان را بردارید و بروید؛ اینها هم مجبور شدند و رفتند. 🔹دسته‌ی سوم بودند که پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) امان و اجازه‌شان داد تا بمانند؛ اینها را بیرون نکرد؛ با اینها پیمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلاتشان وارد مدینه شود؛ اما اینها ناجوانمردی کردند و با دشمن پیمان بستند تا در کنار آنها به پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) حمله کنند!... بعد که قریش و هم‌پیمانانشان شکست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مکه رفتند، پیغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) به مدینه برگشت. همان روزی که برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعه‌های بنی‌قریظه می‌خوانیم؛ راه بیفتیم به آن‌جا برویم؛ یعنی حتّی یک شب هم معطل نکرد؛ رفت و آنها را محاصره کرد. بیست‌وپنج روز بین اینها محاصره و درگیری بود؛ بعد پیغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) همه‌ی مردان جنگی اینها را به قتل رساند؛ چون خیانتشان بزرگ‌تر بود و قابل اصلاح نبودند.» بنابراین در هیچکدام از این قضایا، پیغمبر(صلي الله عليه و آله و سلم) نکرد اما در مقابل نقض عهد آنان، ساکت نماند و پاسخ خیانت‌شان را با کامل داد. https://eitaa.com/Basir_MN
✡️ نقش‌ یهود در تحریف غدیر خم (۵) 💥 عملكرد یهود در برابر اسلام (٢) 1️⃣ از جمله‌ تلاش‌های‌ برای‌ شكست‌ اسلام‌، ترویج‌ و افكار یهودی، در بین‌ مسلمانان‌ بود. مثلاً گروهی‌ از صحابه‌ اقدام‌ به‌ تعلیم‌ تورات‌ و نوشتن‌ آن‌ كرده‌ بودند که پیامبر (ص) با آن برخورد کردند. 2️⃣ در روایات‌ فراوانی‌ از كتب‌ معتبر شیعه‌ و سنّی‌ می‌خوانیم كه بیشتر از همه‌ مشتاق‌ فراگرفتن‌ تورات‌ و تعلّم‌ از بوده‌ است‌. این روایات به‌ احادیث تهوّک مشهور است‌. 4️⃣ خلیفهٔ دوم روزی‌ به‌ پیامبر گفت‌: اهل‌ كتاب‌ احادیثی‌ را برای‌ ما می‌گویند كه‌ به‌ دل‌ می‌نشیند و ما را وامی‌دارد كه‌ آنها را بنویسیم‌. پیامبر فرمودند: ای‌ پسر خطاب‌، آیا همان‌گونه‌ كه‌ یهود و نصاری‌ متحیّرند شما نیز دچار سرگردانی‌ و تردید شده‌اید؟!... 5️⃣ در نقلی‌ دیگر خلیفهٔ دوم با نوشته‌ای‌ که از یهود تعلیم‌ گرفته‌ بود به حضور پیامبر رسید و گفت:‌ برادری‌ از را دیدم‌ و این‌ مطالب‌ را برایم‌ از نوشت‌، آیا بر شما عرضه‌ بدارم‌؟‌ رنگ‌ چهرهٔ پیامبر از شدت‌ ناراحتی سرخ‌ شد و فرمودند: قسم به‌ كسی‌ كه‌ جان‌ محمد در دست‌ اوست‌، اگر موسی‌ در میان‌ شما بیاید و از او تبعیت‌ كنید و مرا ترک نمائید، به‌ حتم‌ گمراه‌ شده‌اید‌. 6️⃣ در خبر دیگری‌ كه‌ حكایت‌ از تكرار أخذ مطالب‌ یهود توسط‌ خلیفهٔ دوم دارد، پیامبر به‌قدری ناراحت‌ و خشمگین‌ شدند كه‌ انصار فریاد السلاح‌ السلاح‌ سر دادند و آنگاه‌ كه‌ گرداگرد منبر پیامبر حلقه‌ زدند، آن‌ حضرت‌ فرمودند: من‌ همه‌چیز را برای‌ شما آورده‌ام‌، راهی‌ روشن‌ و به‌دور از هرگونه‌ ناپاكی‌ در برابر شما گشودم‌، پس‌ سرگردان‌ نشوید و اجازه‌ ندهید سرگردانان شما را مجذوب‌ خود كنند. 7️⃣ علاوه‌ بر كه‌ از برخورد شدید پیامبر (ص) نسبت‌ به‌ ارتباط‌ مسلمانان‌ با افكار حكایت‌ دارد، قرآن‌ نیز در آیات‌ متعدد مسلمانان‌ را از اتخاذ اهل كتاب‌ به‌عنوان‌ اولیاء نهی‌ نموده‌ و آیات‌ دیگری‌ مبنی‌ بر تحذیر مسلمانان‌ از یهود نازل‌ شده است. اين‌همه‌ نشانگر خطری‌ است‌ كه‌ مسلمانان‌ را در این‌ زمینه‌ تهدید می‌نمود و ضمناً نشان‌ می‌دهد در میان‌ مسلمانان‌ در فراگیری‌ بعضی‌ مطالب‌ از یهود، اقبال‌ عمومی وجود‌ داشته‌ است‌. 8️⃣ از جمله مطالب منحرفی که از طریق توراتِ تحریف‌شده میان مسلمانان ترویج می‌شد، قصصی بود كه‌ به‌قصد تخریب‌ مقام‌ عصمت‌ و قداست‌ انبیای الهی‌ تنظیم‌ شده‌ بودند، که نه‌‌تنها در آنها از عصمت‌ و قداست‌ انبیاء خبری‌ نبود بلكه‌ رسولان‌ حق را تا حد انسان‌های‌ شهوترانی كه‌ از هیچ جنایتی‌ ابا ندارند پایین‌ می‌كشیدند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود https://eitaa.com/Basir_MN