🔵 #علی_لاریجانی؛ از ارادت به #هاشمی تا رفاقت با #روحانی
ماجرای وابستگی سیاسی لاریجانی به خردهجریان اعتدال، به روایت هاشمی رفسنجانی!
#حافظه_تاریخی #پیشینه_سیاسی_خردهجریان_اعتدال
▫️آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۷۷ خود چنین نوشته است:
▪️علی لاریجانی پیشنهاد داشت، حزبى تشكيل شود كه براساس افكار و روشهاى #اعتدال، بهطور غيررسمى، تحت هدايت من باشد.
آقاى على لاريجانى، [رییس سازمان صداوسیما] آمد. از روند امور در كار دولت و رهبرى، اظهار نگرانى کرد و از اينكه خودشان بتوانند امور را سامان دهند، اظهار يأس نمود و گفت، با جمعى از همفكرانشان از چپ و راست و ميانه، راهچاره را منحصر در ميداندارى شما دانستيم.
گفتم، هنوز فكر مىكنم بايد تلاش كنيم، #انقلاب از #وابستگى به افراد و #شخص_من، #نجات يابد و كمكها را بدون نام و غيرعلنى داشته باشيم.
پيشنهاد داشت، حزبى تشكيل شود كه براساس افكار و روشهاى اعتدال، بهطور غيررسمى، تحت هدايت من باشد.
اخیرا مطلع شدم که جمعی از مدیران دولت من، بنا دارند چنین حزبی تشکیل دهند و او را هم دعوت به همکاری کردهاند.
گفت، به اين صورت كه رهبرى به دانشگاه رفتند و حملهاى كه به روشنفكران شد، موافق نبوده. از كسالت رهبرى هم مطلع بود و ناراحت.
از قدرت آقاى [علیاکبر] ناطقنورى، براى اداره جناحشان هم مأيوس است و ادامه داد، جلسه و مذاكرات ساماندهى اقتصادى دولت، بىنتيجه بوده و آقاى خاتمى، تصميمى نميگيرد. از برنامه دوم خرداد در دانشگاه تهران هم انتقاد داشت. از اينكه جناح مقابل هم انتقادات را متوجه سوت و كفزدن كرده، ناراضى است.
عصر دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، از وضع رهبرى و كمشدن محبوبيت و سلامتى ايشان، اظهارنگرانىكرد.
راجع به حزب در حال تأسیس [اعتدال و توسعه] صحبت شد؛ هم نمیخواهد مسئولیت رسمی داشته باشد و هم مایل است تحت تاثیر او باشند.
اخیرا آنها به آقای دکتر [حسن] حبیبی توجه کردهاند. گفت آقای [علی] لاریجانی هم برای [تاسیس] حزب پیگیری میکنند.
▫️منبع: در جستجوی مصلحت، خاطرات سال ۷۷، صص ۱۹۵ و ۱۹۶؛ خاطرات روز سهشنبه ۱۲خرداد ۱۳۷۷.
🔶پ.ن:
۱. پیوند نامرئی و ناگسستنی آقای علی لاریجانی با جریان آقای هاشمی و تلاش او برای تأسیس حزب سیاسی زیرنظر آقای هاشمی، نکته بسیار مهمی است که در بازشناسی ریشههای بسیاری از مناسبات و عملکرد او در دوران روحانی، بسیار حائز اهمیت است.
راز حمایتهای فائزه هاشمی از لاریجانی را باید در همین پیوند وثیق فکری/سیاسی جستجو کرد!
۲. با نزدیک شدن به پایان دوران حکمرانی هاشمی در قوه مجریه، مریدان و نزدیکان وی برای #بقا در کرسی قدرت، به تأسیس حزب سیاسی اقدام کردند. نتیجه این اقدامات رانتی و موسمی، تشکیل حزب #کارگزاران سازندگی بود که جمعی از اعضای هیئت دولت هاشمی در رأس آن عضویت داشتند و همین امر موجب تذکر صریح رهبری و مخالفت ایشان گردید.
کارگزاران اما همچنان به کار خود ادامه داد و در انتخابات سال ۷۶ هم از خاتمی حمایت کرد و کرسیهای اقتصادی دولت اصلاحات را در دست گرفت!
#کرباسچی بعنوان شهردار تهران که به #فساد_اقتصادی متهم بود، نماد حزب کارگزاران است که در خاطرات سال ۷۷ هاشمی، سرنخهای فراوانی از حمایتهای هاشمی و خاتمی از وی وجود دارد که جای تحلیل و بررسی جدی دارد.
۳. حزب کارگزاران که به نوعی در طیف #جناح_چپ دستهبندی میشد و از آن بعنوان نماد جریان #چپ_مدرن(بخوانید چپنماهای نئولیبرال) نام برده میشد.
۴. بعد از تجربه تأسیس کارگزاران، طیف دیگری از مریدان و نزدیکان فکری هاشمی نیز به فکر تأسیس #حزب_اعتدال_و_توسعه افتادند که طیف راستگرای یاران هاشمی را شامل میشد که به ظاهر در جناح راست دهه هفتاد فعالیت داشتند.
طبق خاطرات هاشمی، نتیجه ایده مشترک و همکاری سیاسی امثال #حسن_روحانی و #علی_لاریجانی بود.
۵. راز پیوستگی دو طیف چپنما و راستگرا از مریدان سیاسی آقای هاشمی در دولت روحانی را باید در مهندسی سیاسی هاشمی در تأسیس دو حزب کارگزاران و اعتدال و توسعه بازیابی کنیم.
این دو حزب در حقیقت مأموریت یافتند که دو جناح سیاسی اصلی کشور را به خدمت آقای هاشمی درآوردند و لذا خردهجریان اعتدال که #برجام_خسارتبار و وضعیت اسفبار معیشتی فعلی، نمودی از کارنامه سیاه آن است، در فرایندی پیچیده و پنهانی، در تدارک مصادره و استخدام دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب برآمد! بدون آنکه هزینهای بپردازد.
https://eitaa.com/Basir_MN
🔥پروتستانتیسم اصلاح طلبان
#اصلاحات_پلاس
🔻وجود سلایق مختلف در سپهر سیاسی هر کشور نه تنها مضر نیست بلکه فرصتی است برای رشد و پیشرفت و از این رو هیچگاه در سیاست کلان نظام اسلامی موضوعی به نام حذف یکی از جناحها یا جریانات مهم درون ساختار مطرح نبوده است.
🔻این قاعده شامل #جناح_چپ دیروز و #اصلاحات_امروز هم میشود.
🔻جریان اصلاحات از گروههای متفاوتی تشکیل شده است که بعضی از آنها با بعضی دیگر دارای فاصلههای بسیار زیاد هستند.
🔻به عنوان مثال بخشی از بدنه جریان اصلاحات دارای باورهای مذهبی بوده و معتقد به مبانی نظام اسلامی هستند که مرحوم دعایی یک نمونهای از ایشان بود.
🔻اما بخشی دیگر که بسیاری از آنها با پول بیت المال مسلمین در خارج تحصیل کردهاند، نه تنها از مبانی جمهوری اسلامی عبور کردهاند بلکه از باورهای اسلامی و دینی به شدت فاصله گرفته یا حتی در عمل، به ضدیت با احکام اسلامی مانند حجاب و منع مشروب خواری و ... مشغول شدهاند.
🔻به طور طبیعی آن بخش از جریان اصلاحات که با صراحت با احکام اسلام و مبانی نظام جمهوری اسلامی مانند ولایت فقیه «مبارزه» میکنند نیروهای درون نظام اسلامی محسوب نمیشوند و طبعاً انتظار اینکه بخواهند در مناصب نظام حضور داشته باشند کاملاً بیمعناست.
🔻به عبارت دیگر رفتارهای ضد دینی و براندازانه بخشهایی از بدنه و عمده سران اصلاحات موجب شده است که بخش پایبند و باورمند در بدنه جریان اصلاحات نه در رقابتهای درون گروهی چندان موفق به بروز و ظهور شود و نه در فضای حاکمیتی به خاطر عملکردهای ناشی از تحمیلات سران جریان، بتواند ظرفیت کنشگری کسب کند.
🔻بنابراین به نظر میرسد به منظور بهرهگیری کشور از ظرفیت تمام جریانهای سیاسی سالم، بخشهایی از جریان اصلاحات که صادقانه معتقد به اسلام و مبانی نظام اسلامی هستند می بایست دامن خود را از سوختن به آتش تندرو های بی اعتقاد به اسلام و نظام جدا کنند و با نگارش مرامنامهای مبتنی بر تمامیت قانون اساسی، جریانی نو و قدرتمند در درون اصلاحات ایجاد کنند.
🔻قطعا اگر این #جریان_نو بتواند در برابر تمامیت خواهی بخش فاسد و برانداز اصلاح طلبی بایستد هم مورد استقبال قابل توجه در بدنه عمومی جریان مواجه خواهد شد و هم حاکمیت با آغوش بازتری پذیرای ایشان خواهد بود.
🔻اصلاح طلبی رادیکال بخاطر پیرگرایی افراطی، معارضه جدی با اسلام و انقلاب اسلامی به پایان ظرفیت خود رسیده است #پروتستانتیسم در درون اصلاحات کاملا ضروری است.
✍حمیدرضا ابراهیمی
https://eitaa.com/Basir_MN