eitaa logo
بصير
2.6هزار دنبال‌کننده
81.9هزار عکس
76.2هزار ویدیو
2.8هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 ؛ از ارادت به تا رفاقت با ماجرای وابستگی سیاسی لاریجانی به خرده‌جریان اعتدال، به روایت هاشمی رفسنجانی! ▫️آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۷۷ خود چنین نوشته است: ▪️علی لاریجانی پیشنهاد داشت، حزبى تشكيل شود كه براساس افكار و روش‌هاى ، به‌طور غيررسمى، تحت هدايت من باشد. آقاى على لاريجانى، [رییس سازمان صداوسیما] آمد. از روند امور در كار دولت و رهبرى، اظهار نگرانى کرد و از اينكه خودشان بتوانند امور را سامان دهند، اظهار يأس نمود و گفت، با جمعى از همفكرانشان از چپ و راست و ميانه، راه‌چاره را منحصر در ميدان‌دارى شما دانستيم. گفتم، هنوز فكر مى‌كنم بايد تلاش كنيم، از به افراد و ، يابد و كمك‌ها را بدون نام و غيرعلنى داشته باشيم. پيشنهاد داشت، حزبى تشكيل شود كه براساس افكار و روش‌هاى اعتدال، به‌طور غيررسمى، تحت هدايت من باشد. اخیرا مطلع شدم که جمعی از مدیران دولت من، بنا دارند چنین حزبی تشکیل دهند و او را هم دعوت به همکاری کرده‌اند. گفت، به اين صورت كه رهبرى به دانشگاه رفتند و حمله‌اى كه به روشنفكران شد، موافق نبوده. از كسالت رهبرى هم مطلع بود و ناراحت. از قدرت آقاى [علی‌اکبر] ناطق‌نورى، براى اداره جناح‌شان هم مأيوس است و ادامه داد، جلسه و مذاكرات سامان‌دهى اقتصادى دولت، بى‎نتيجه بوده و آقاى خاتمى، تصميمى نمي‌گيرد. از برنامه دوم خرداد در دانشگاه تهران هم انتقاد داشت. از اينكه جناح مقابل هم انتقادات را متوجه سوت و كف‌زدن كرده، ناراضى است. عصر دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، از وضع رهبرى و كم‌شدن محبوبيت و سلامتى ايشان، اظهارنگرانى‌كرد.‌ راجع به حزب در حال تأسیس [اعتدال و توسعه] صحبت شد؛ هم نمی‌خواهد مسئولیت رسمی داشته باشد و هم مایل است تحت تاثیر او باشند. اخیرا آنها به آقای دکتر [حسن] حبیبی توجه کرده‌اند. گفت آقای [علی] لاریجانی هم برای [تاسیس] حزب پیگیری می‌کنند. ▫️منبع: در جستجوی مصلحت، خاطرات سال ۷۷، صص ۱۹۵ و ۱۹۶؛ خاطرات روز سه‌شنبه ۱۲خرداد ۱۳۷۷. 🔶پ.ن: ۱. پیوند نامرئی و ناگسستنی آقای علی لاریجانی با جریان آقای هاشمی و تلاش او برای تأسیس حزب سیاسی زیرنظر آقای هاشمی، نکته بسیار مهمی است که در بازشناسی ریشه‌های بسیاری از مناسبات و عملکرد او در دوران روحانی، بسیار حائز اهمیت است. راز حمایت‌های فائزه هاشمی از لاریجانی را باید در همین پیوند وثیق فکری/سیاسی جستجو کرد! ۲. با نزدیک شدن به پایان دوران حکمرانی هاشمی در قوه مجریه، مریدان و نزدیکان وی برای در کرسی قدرت، به تأسیس حزب سیاسی اقدام کردند. نتیجه این اقدامات رانتی و موسمی، تشکیل حزب سازندگی بود که جمعی از اعضای هیئت دولت هاشمی در رأس آن عضویت داشتند و همین امر موجب تذکر صریح رهبری و مخالفت ایشان گردید. کارگزاران اما همچنان به کار خود ادامه داد و در انتخابات سال ۷۶ هم از خاتمی حمایت کرد و کرسی‌های اقتصادی دولت اصلاحات را در دست گرفت! بعنوان شهردار تهران که به متهم بود، نماد حزب کارگزاران است که در خاطرات سال ۷۷ هاشمی، سرنخ‌های فراوانی از حمایت‌های هاشمی و خاتمی از وی وجود دارد که جای تحلیل و بررسی جدی دارد. ۳. حزب کارگزاران که به نوعی در طیف دسته‌بندی می‌شد و از آن بعنوان نماد جریان (بخوانید چپ‌نماهای نئولیبرال) نام برده می‌شد. ۴. بعد از تجربه تأسیس کارگزاران، طیف دیگری از مریدان و نزدیکان فکری هاشمی نیز به فکر تأسیس افتادند که طیف راستگرای یاران هاشمی را شامل می‌شد که به ظاهر در جناح راست دهه هفتاد فعالیت داشتند. طبق خاطرات هاشمی، نتیجه ایده مشترک و همکاری سیاسی امثال و بود. ۵. راز پیوستگی دو طیف چپ‌نما و راست‌گرا از مریدان سیاسی آقای هاشمی در دولت روحانی را باید در مهندسی سیاسی هاشمی در تأسیس دو حزب کارگزاران و اعتدال و توسعه بازیابی کنیم. این دو حزب در حقیقت مأموریت یافتند که دو جناح سیاسی اصلی کشور را به خدمت آقای هاشمی درآوردند و لذا خرده‌جریان اعتدال که و وضعیت اسف‌بار معیشتی فعلی، نمودی از کارنامه سیاه آن است، در فرایندی پیچیده و پنهانی، در تدارک مصادره و استخدام دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب برآمد! بدون آنکه هزینه‌ای بپردازد. https://eitaa.com/Basir_MN
🔥پروتستانتیسم اصلاح طلبان 🔻وجود سلایق مختلف در سپهر سیاسی هر کشور نه تنها مضر نیست بلکه فرصتی است برای رشد و پیشرفت و از این رو هیچگاه در سیاست کلان نظام اسلامی موضوعی به نام حذف یکی از جناح‌ها یا جریانات مهم درون ساختار مطرح نبوده است. 🔻این قاعده شامل دیروز و هم می‌شود. 🔻جریان اصلاحات از گروه‌های متفاوتی تشکیل شده است که بعضی از آنها با بعضی دیگر دارای فاصله‌های بسیار زیاد هستند. 🔻به عنوان مثال بخشی از بدنه جریان اصلاحات دارای باورهای مذهبی بوده و معتقد به مبانی نظام اسلامی هستند که مرحوم دعایی یک نمونه‌ای از ایشان بود. 🔻اما بخشی دیگر که بسیاری از آنها با پول بیت المال مسلمین در خارج تحصیل کرده‌اند، نه تنها از مبانی جمهوری اسلامی عبور کرده‌اند بلکه از باورهای اسلامی و دینی به شدت فاصله گرفته یا حتی در عمل، به ضدیت با احکام اسلامی مانند حجاب و منع مشروب خواری و ... مشغول شده‌اند. 🔻به طور طبیعی آن بخش از جریان اصلاحات که با صراحت با احکام اسلام و مبانی نظام جمهوری اسلامی مانند ولایت فقیه «مبارزه» می‌کنند نیروهای درون نظام اسلامی محسوب نمی‌شوند و طبعاً انتظار اینکه بخواهند در مناصب نظام حضور داشته باشند کاملاً بی‌معناست. 🔻به عبارت دیگر رفتارهای ضد دینی و براندازانه بخش‌هایی از بدنه و عمده سران اصلاحات موجب شده است که بخش پایبند و باورمند در بدنه جریان اصلاحات نه در رقابت‌های درون گروهی چندان موفق به بروز و ظهور شود و نه در فضای حاکمیتی به خاطر عملکردهای ناشی از تحمیلات سران جریان، بتواند ظرفیت کنشگری کسب کند. 🔻بنابراین به نظر می‌رسد به منظور بهره‌گیری کشور از ظرفیت تمام جریان‌های سیاسی سالم، بخش‌هایی از جریان اصلاحات که صادقانه معتقد به اسلام و مبانی نظام اسلامی هستند می بایست دامن خود را از سوختن به آتش تندرو های بی اعتقاد به اسلام و نظام جدا کنند و با نگارش مرامنامه‌ای مبتنی بر تمامیت قانون اساسی، جریانی نو و قدرتمند در درون اصلاحات ایجاد کنند. 🔻قطعا اگر این بتواند در برابر تمامیت خواهی بخش فاسد و برانداز اصلاح طلبی بایستد هم مورد استقبال قابل توجه در بدنه عمومی جریان مواجه خواهد شد و هم حاکمیت با آغوش بازتری پذیرای ایشان خواهد بود. 🔻اصلاح طلبی رادیکال بخاطر پیرگرایی افراطی، معارضه جدی با اسلام و انقلاب اسلامی به پایان ظرفیت خود رسیده است در درون اصلاحات کاملا ضروری است. ✍حمیدرضا ابراهیمی https://eitaa.com/Basir_MN