بصير
🔵 آيت الله شريعتمداري: من بالاخره عليه امام اعلام جنگ ميکنم. https://eitaa.com/Basir_MN
👆👆👆
1️⃣ نفر اول یک #جاسوس ایرانی به نام سرتیپ #فرازیان با اسم رمز " اس. دی. جانوس/13 " بود که از مقامات سابق #ساواک بوده است. این فرد از طریق یک سرمایه دار طرفدار شریعتمداری به نام #مرتضی_موسوی، مجرای ارتباطی سیا با شریعتمداری بوده است، اما به جهت اینکه فرازیان از مقامات سابق ساواک بوده و احتمالاً امنیت طرح عملیات سیا را به خطر میانداخته، به عنوان کانال اصلی درنظر گرفته نمیشود، ولی به هر حال وی حداقل تا 20 خرداد 58 به عنوان واسطه فعالیت میکرده و خصوصاً از همین کانال بوده که #شریعتمداری از #سیا تقاضای #پول کرده است.
2️⃣ نفر دوم، یک #جاسوس دیگر ایرانی به نام #منوچهر_نیکپور با اسم رمز " اس. دی. بیپ/1 " میباشد که یک سرمایه دار فراری بوده و در تاریخ 20 شهریور 58، سیا قصد داشته از طریق او و یک تاجر دیگر به نام #علی_اکبر_شهلا که جلسات منظم هفتگی با شریعتمداری داشته، کانال دیگری با شریعتمداری برقرار کند.
3️⃣ کانال سوم و در حقیقت #مجرای_اصلی ارتباط با شریعتمداری، جاسوسی به نام " اس. دی. ولید/1 " بود. این فرد یک تاجر تحصیل کرده آمریکاست که فرزند یکی از تجار متوفی بازار بود و یکی از #جاسوسان_بسیار_برجسته و فعال سیا بوده است و علاوه بر همکاری در طرح تماس با شریعتمداری، در زمینههای دیگر نیز با سیا کار میکرده است.
🔺این فرد ابتدا در تاریخ 10 اردیبهشت 1358 با شریعتمداری ملاقات میکند و در طی آن متوجه #استقبال غیر منتظره شریعتمداری میشود. این فرد بار دیگر در تاریخ 5 خرداد با شریعتمداری ملاقات میکند و پیام #دوستی دوستان آمریکایی که شریعتمداری دقیقاً میدانسته همان دولت آمریکاست را برای وی میبرد و در این ملاقات، شریعتمداری از اس. دی. ولید میخواهد که به #حزب_خلق_مسلمان بپیوندد و بعدها او به توصیه سیا وارد حزب خلق مسلمان شریعتمداری میشود.
🔺از آنجا که سیا نمیخواسته به لحاظ جهات امنیتی مستقیماً با شریعتمداری برخورد کند، لذا از او میخواهند که فرد مورد اعتمادش را برای تماس، به شیطان بزرگ معرفی کند و شریعتمداری، #پسرش یعنی حسن را به سیا معرفی میکند که همان گونه که از اسناد برمی آید، بعداً حسن شریعتمداری در تاریخ 20 خرداد 58 با گلگروف، کفیل قرارگاه #سیا در تهران، ملاقات میکند و زمینه برای ملاقاتهای بعدی آماده میشود .6
https://eitaa.com/Basir_MN
⁉️نقش آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری در کودتای نقاب (نوژه)چه بود؟/بخش سوم
🔴به مناسبت سالگرد کودتای نافرجام نوژه
🔹آقای #هاشمی_رفسنجانی نیز طی مصاحبهای با #خبرگزاری_جمهوری_اسلامی در تاریخ اول اردیبهشت 1361 میگوید؛ «یک مرجعی که لااقل خود را #مرجع میداند بشنود که بنا است کودتایی شود . این حداقل آن است که خودشان هم اعتراف کردهاندکه از این کودتا مطلع شدهاند. بالاخره در کودتا عده زیادی شهید و کشته و زخمی میشوند. چطور میتواند یک نفر که خود را مرجع میداند این مسئله برایش اهمیت نداشته باشد. کوچکترین چیزی که در این رابطه وجود دارد این است که ایشان از توطئه کودتا مطلع شده و آن را به امام و مسئولان و مردم اطلاع ندادند. اگر همین مقداری که خودشان اعتراف کردند باشد یک چنین شخصی نمیتواند مرجع تقلید باشد.»( افشای چهره دوم شریعتمداری، ص 13)
🔸4- تامین وجوه مالی برای رویارویی مسلحانه علیه انقلاب اسلامی
شریعتمداری از وجوه دریافتی از #سازمان_سیا، برای خرید اسلحه به منظور رویارویی مسلحانه با نظام اسلامی استفاده میکرد. در گزارش سرّی سازمان سیا به تاریخ 28 تیر 1358، مرتضی موسوی (از سران #حزب_خلق_مسلمان) با صراحت به این موضوع اشاره کرده و میگوید: «...شریعتمداری از پول ما جهت خرید اسلحه لازم استفاده مینمود.» گزارشی که بعداً در بهمن ماه 1358 منتشر شد نیز حاکی از آن بود که حزب خلق مسلمان مبلغ 36 میلیون تومان وجه نقد به #کردستان فرستاده بود تا از طریق گروههای ضدانقلابی حزب دمکرات کردستان و سازمان کومله، سلاح خریداری نماید. سازمان سیا همواره مترصد اعمال نفوذ در جمهوری اسلامی و حمایت از اشخاص و جریانهایی بود که در راستای ساقط کردن نظام اسلامی ایران، تلاش میکردند( حمایت آمریکا از گروههای میانهرو در ایران، ص6.)
🔹چنانچه #محسن_رضایی میگوید: «عباسی داماد آقای شریعتمداری، گفته است که آقای شریعتمداری نه تنها در جریان امر بوده بلکه مبلغ 500 هزار تومان نیز به مهدوی پرداخت کرده بود...»
🔸علاوه بر این براساس اعترافات خود شریعتمداری: «...ین که به #سیدمهدی_مهدوی پول فرستادم هرچند به عنوان قرض به ایشان داده شده است و این کار را نوعی تأیید عملی از فرد توطئهگر تلقی کردهاند، پشیمانم و استغفار میکنم.»( محمد محمدی ریشهری، خاطرهها ، ص268.)
🔹 5- تلاش برای ایفای نقش رهبر جایگزین
شریعتمداری در مرحله دوم کودتا نقش مهمتری را برعهده داشت. براساس نقشه کودتا قرار بود بعد از حمله به #جماران (که هدف از آن از میان برداشتن حضرت امام بود) شریعتمداری وارد عمل شود. در طراحی کودتا، خانهای در حوالی یوسف آباد برای انتقال شریعتمداری از قم به تهران اجاره شده بود. شریعتمداری در این خانه مستقر میشد و به عنوان رهبر مذهبی، کودتا را تایید میکرد. در مراحل بعد زمانی که رادیو و تلویزیون به دست کودتاچیان تصرف میشد، وی مستقیماً یا به وسیله نوار و اعلامیه با مردم سخن میگفت و مردم را به همکاری با کودتا فرامیخواند. کودتاگران به منظور اجرای این مراحل به صورت مستقیم با پسر شریعتمداری در ارتباط بودند. به اعتراف یکی از عوامل کودتا: «با آقای شریعتمداری با پسر ایشان وارد صحبت شدیم. پسرشان از جانب آقای شریعتمداری قول همه گونه همکاری را دادند.»(مؤسسه مطالعات سیاسی، کودتای نوژه، ص171.)
Bonyadtarikhbook.ir
https://eitaa.com/Basir_MN
غائلهآفرینی مدعیان مرجعیت
امام در مواجهه با جریان انحرافی شریعتمداری/۱
▫️تلاش برای جلوگیری از #لغزش سیدکاظم شریعتمداری، از همان سالهای نهضت اسلامی آغاز شد. در سال1357، زمانی که امام در پاریس حضور داشتند، چهار نفر از روحانیون ماموریت یافتند نزد شریعتمداری رفته و برای جلوگیری از انحراف او بکوشند. آیتالله مرتضی مطهری، موسوی اردبیلی، سید ابوالفضل زنجانی و چند تن دیگر مأمور به این کار میشوند ولی در این زمینه موفقیتی کسب نمیکنند.(خاطرات آیت الله مهدوی کنی ، ص 102)
▪️یکی از خطرناکترین اقداماتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی زیر چتر حمایت شریعتمداری انجام گرفت؛ تأسیس #حزب_خلق_مسلمان بود. این حزب به فعالیتهای ضدانقلابی و #جدایی_طلبانه در آذربایجان مشغول بود. از جمله اقدامات حزب خلق مسلمان در تقابل با جمهوری اسلامی میتوان به مخالفت این حزب با #همهپرسی_قانون اساسی اشاره کرد. آنها در این مسیر شریعتمداری را نیز حامی خود میدیدند، به گونهای که پس از برگزاری رفراندوم قانون اساسی و حضور مردم در این همهپرسی، اعضای حزب، به بهانه دفاع از مرجعیت به ایجاد آشوب و اغتشاش در آذربایجان دست زدند.
▫️در همین زمان روزنامه #خلق_مسلمان در یکی از شمارههای خود به نقل از شریعتمداری نوشته بود: «اگر توافقها مو به مو اجرا نشود امنیت آذربایجان را تعهد نمیکنیم.»(کودتای نوژه، ص90) پس از این آشوبها، آنها دامنه فعالیتهای خود را به شهرهای قم، مشهد و تهران نیز گسترش دادند.پس از این غائله، شریعتمداری با وجود سیل اعلامیهها و نامههایی که از او انحلال حزب را خواستار شدند، حاضر نشد این حزب را محکوم کند.
▪️افراط گرایی در حزب خلق مسلمان تا حد زیادی ناشی از احساس پشت گرمی به حمایت آمریکایی ها بوده است. شریعتمداری تا آخرین ماه های رژیم سلطنت راضی به تغییر رژیم نبود و ارتباط وی ،در شرایط از هم پاشیدگی ساواک، با ماموران اطلاعاتی ارتش ادامه یافته بود.
▫️اضطراب ناشی از این اعتیاد اطلاعاتی، مرحوم شریعتمداری را پس از سقوط رژیم سلطنت (به رغم ادعاهای علنی همراهی با نظام نوپا) در اولین ملاقات وی با « فرانک باروز» رئیس اتاق بازرگانی ایران و آمریکا می توان دید؛ آنجا که او از نداشتن اطلاعاتی دقیق از اوضاع به میهمان آمریکایی خود شکایت می کند و نتیجه گیری «گلگروف» مامور قرارگاه سیا در تهران ارز این ملاقات چنین است که تماس با شریعتمداری از طریق رابط های ایرانی بایستی گسترش پیدا کند. شریعتمداری در این دیدار با انتقاد از امام به خاطر دامن زدن به فضای مخالفت با آمریکا، احساسات ضد آمریکایی در ایران را نشانه ای از عدم حاکمیت عقل در اداره کشور دانست. این ملاقات در شرایطی انجام شد به چاپ یک مقاله به قلم مرحوم صادق خلخالی در انتقاد به اقدام تشتت آفرین تشکیل حزب خلق مسلمان گردانندگان حزب مزبور را به راه اندازی اولین غائله در تبریز ترغیب کرده بود. آنها عوام فریبانه مقاله مرحوم خلخالی را با مقاله رشیدی مطلق در سال 56 علیه امام مقایسه می کردند.(نقش آفرینان عصر تاریکی ، ص 55)
▪️ارزیابی گلگروف از مجموع چنین وقایعی، این بود:«همان طور که ستاد متوجه خواهد شد شریعتمداری همراه با طالقانی و خاقانی، آیت الله بلند مرتبه خوزستان در بعضی مسائل بین خود و خمینی هرچه بیشتر (تمایز) قائل می شوند و محبوبیت شریعتمداری ظاهرا رو به افزایش است.»(اسناد لانه جاسوسی ،ج 6،ص 34) /بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
https://eitaa.com/Basir_MN
🔵 بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/۱۰
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 1 از 3]
🔳مرحوم حجتالاسلام و المسلمین فلسفی از وعاظ شهیر ایران و مورد وثوق مراجع و علمای اعلام بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بالاگرفتن ماجرای اختلافات جریان شریعتمداری با امام و انقلاب اسلامی، به رسم سنتهای اخلاقی حوزه علمیه، تلاش فراوانی برای اصلاح ذاتالبین انجام داد که این تلاشها با کارشکنی و عدم همکاری آقای شریعتمداری، به شکست انجامید.
🔘مرحوم فلسلفی در خاطرات خود به تشریح ماجرا پرداخته و چنین میگوید:
«بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آنکه امام به قم تشریف بردند و در منزل کوچکی نزدیک رودخانه ساکن شدند امام در اتاق کوچکی می نشستند و ملاقات های ایشان هم آنجا بود. نماینده پاپ را نیز در همین اتاق پذیرفتند و آن بیانات مشهور را خطاب به او در همین اتاق ایراد نمودند.
در آن هنگام من قم بودم یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدم امام تنها بود. شروع سخن ایشان گفتگو درباره #حزب_خلق_مسلمان بود. امام فرمودند ما می¬دانیم که اجانب به خصوص #آمریکا با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه می¬زنند. حالا اول کار است که آمده¬اند و حزب درست کرده¬اند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریه خارجی دارد. این کلمه خلق را داخل عنوان حزب گذارده¬اند _ مثل اینکه کلمه #دموکراسی را می¬خواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران _ خلق مسلمان هم یعنی همین. خلق در فارسی همین توده است.
امام افزود اینها می¬خواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خون¬های مسلمانان است. می¬خواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند.
بعد امام فرمود مشکل این است که آقای #شریعتمداری به نام یک آیتالله وابستگی خودش را به این حزب اعلام کرده و آن را وابسته به خود معرفی کرده است. یعنی بین این حزب و بین آقای شریعتمداری ارتباط هماهنگی و همرنگی برقرار است. این کار خیلی خطرناک است. ممکن است تمام زحمت ها به هدر برود. اینکه گفتم شما بیایید برای این است که بگویم پیش آقای شریعتمداری بروید و به طور خصوصی از قول من به ایشان بگویید این کار را اجانب کردهاند شما که این مطلب را پذیرا شدهاید یا اگاهید یا نا اگاه مصلحت شما این است که فورا در جراید و رادیو و تلویزیون اعلام کنید که از این حزب برکنار هستید و مسائل آن به هیچ وجه به شما ارتباط ندارد تا حیثیت شما محفوظ باشد.
من همان موقع حرکت کردم و به منزل آقای شریعتمداری رفتم و به ایشان که در اتاق دیگری بود پیام دادم که آقا من حرف خصوصی با شما دارم وقتی که آمد پیام امام را به ایشان رساندم؛ اصل پیام این بود که آقای شریعتمداری بنویسد و امضا کند که من به هیچ وجه به این حزب ارتباط ندارم و این حزب نیز به من وابستگی ندارد.
https://eitaa.com/Basir_MN
👇👇👇
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/۱۰
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 1 از 3]
🔳مرحوم حجتالاسلام و المسلمین فلسفی از وعاظ شهیر ایران و مورد وثوق مراجع و علمای اعلام بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بالاگرفتن ماجرای اختلافات جریان شریعتمداری با امام و انقلاب اسلامی، به رسم سنتهای اخلاقی حوزه علمیه، تلاش فراوانی برای اصلاح ذاتالبین انجام داد که این تلاشها با کارشکنی و عدم همکاری آقای شریعتمداری، به شکست انجامید.
🔘مرحوم فلسلفی در خاطرات خود به تشریح ماجرا پرداخته و چنین میگوید:
«بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آنکه امام به قم تشریف بردند و در منزل کوچکی نزدیک رودخانه ساکن شدند امام در اتاق کوچکی می نشستند و ملاقات های ایشان هم آنجا بود. نماینده پاپ را نیز در همین اتاق پذیرفتند و آن بیانات مشهور را خطاب به او در همین اتاق ایراد نمودند.
در آن هنگام من قم بودم یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدم امام تنها بود. شروع سخن ایشان گفتگو درباره #حزب_خلق_مسلمان بود. امام فرمودند ما می¬دانیم که اجانب به خصوص #آمریکا با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه می¬زنند. حالا اول کار است که آمده¬اند و حزب درست کرده¬اند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریه خارجی دارد. این کلمه خلق را داخل عنوان حزب گذارده¬اند _ مثل اینکه کلمه #دموکراسی را می¬خواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران _ خلق مسلمان هم یعنی همین. خلق در فارسی همین توده است.
امام افزود اینها می¬خواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خون¬های مسلمانان است. می¬خواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند.
بعد امام فرمود مشکل این است که آقای #شریعتمداری به نام یک آیتالله وابستگی خودش را به این حزب اعلام کرده و آن را وابسته به خود معرفی کرده است. یعنی بین این حزب و بین آقای شریعتمداری ارتباط هماهنگی و همرنگی برقرار است. این کار خیلی خطرناک است. ممکن است تمام زحمت ها به هدر برود. اینکه گفتم شما بیایید برای این است که بگویم پیش آقای شریعتمداری بروید و به طور خصوصی از قول من به ایشان بگویید این کار را اجانب کردهاند شما که این مطلب را پذیرا شدهاید یا اگاهید یا نا اگاه مصلحت شما این است که فورا در جراید و رادیو و تلویزیون اعلام کنید که از این حزب برکنار هستید و مسائل آن به هیچ وجه به شما ارتباط ندارد تا حیثیت شما محفوظ باشد.
من همان موقع حرکت کردم و به منزل آقای شریعتمداری رفتم و به ایشان که در اتاق دیگری بود پیام دادم که آقا من حرف خصوصی با شما دارم وقتی که آمد پیام امام را به ایشان رساندم؛ اصل پیام این بود که آقای شریعتمداری بنویسد و امضا کند که من به هیچ وجه به این حزب ارتباط ندارم و این حزب نیز به من وابستگی ندارد.
https://eitaa.com/Basir_MN
ادامه در صفحه بعد👇🏽