🟢دینستیزان و «مصادره راهبران دینی»!
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از خیانتهای بزرگ دینستیزان از اواخر دوران قاجاریه تا زمان حاضر این بوده و هست که با سوء استفاده از جهل مردم و بیتفاوتی بسیاری از عالمان دینی، بزرگان عرفان و ادب و اخلاق ایرانی را که قرنها به عنوان راهبران دینی و اخلاقی و الگوهای عرفان و حکمت اسلامی شناخته میشدند، به عنوان مدافعان «می» و «شراب» و «همجنسبازی» و «لاابالیگری جنسی» و مخالفان «فقه» و «شریعت» و «مناسک دینی» و «حکومت دینی» و اخیراً نیز به عنوان «مخالفان قدیمی حجاب اجباری!» را معرفی کرده و می کنند!
بزرگانی چون فردوسی و سعدی و مولوی و #حافظ در رأس این دستبردهای ناجوانمردانه بوده و هستند.
فیالمثل مدتی است عدهای از دینستیزان با استناد به کتاب تاریخ ادبیات ایران، نوشته #ادوارد_براون، داستان خاکسپاری حافظ را چنین دینستیزانه بافیدهاند:
«ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ از دنیا میرود ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ میریزند ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، به این ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ!
ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ برمیخیزند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮّ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ میدهد ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ...
ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ میدهند
ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ میکند ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ میشود:
ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ
ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ
ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ میشوند ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ میافکنند. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ پیکر حافظ انجام میشود ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ ...»
🔻این در حالی که است که
اولاً، در زمان وفات حافظ اساساً هنوز کتابی با عنوان «دیوان حافظ» وجود نداشته است! حافظ در زمان خود مجموعه اشعار و غزلیاتش را گردآوری نکرده بود؛ و بعدها یکی از شاگردانش به نام محمد گلندام با سختیهای فراوانی اقدام به این کار کرد.
ثانیاً، مسأله تفأل به دیوان حافظ از مسائل متأخر است و در آن زمان اساساً چنین فرهنگی در میان عوام مردم وجود نداشته است؛
ثالثاً، هیچ مخالفتی با محل دفن حافظ وجود نداشته است؛
رابعاً، به دلیل جایگاه دینی و عرفانی و معنوی و قرآنی حافظ، جنازه او را در بهترین جای مصلای شهر دفن کردند؛
خامساً، حافظ در زمان خودش از مفسران و حافظان قرآن و حدیث شناخته میشده است و نه بیدین و شرابخوار! و مخالف حجاب و ضد ولایت فقیه!
یکی از اساتید بزرگ حافظ متکلم و اندیشمند بزرگ اسلامی میرسید شریف گرگانی بود که «هرگاه در مجلس درسش شعر خوانده مى شد مى گفت به عوض اين ترّهات به فلسفه و حكمت بپردازيد. امّا چون شمسالدّين محمّد مى رسيد، علّامه گرگانى مى پرسيد: بر شما چه الهام شده است؟ غزل خود را بخوانيد. شاگردان علّامه به وى اعتراض مى كردند: اين چه رازى است كه ما را از سرودن شعر منع مى كنى ولى به شنيدن شعر حافظ رغبت نشان مى دهى؟ و استاد در پاسخ مى گفت: شعر حافظ همه الهامات و حديث قدسى و لطايف حكمى و نكات قرآنى است.»
و سادساً، اساساً چنین دروغی در کتاب «تاریخ ادبیات ایران» ادوارد براون وجود ندارد! بلکه یک دروغ دیگری است که خود وی هم تصریح کرده است که از منبع نامعتبری آن را نقل می کند!
#روشنفکری
#دینستیزی
https://eitaa.com/Basir_MN
🟢فوتبال، فرهنگ و روشنفکرنمایان!
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تحلیلگران روشنفکرنما و مدعیان آگاهی از فرهنگ عمومی و دینی ایرانیان هر حادثهای را که کمترین ضدیتی با ارزشهای ایرانی اسلامی ما داشته باشد، با انواع و اصناف تحلیلهای «سطل ماستی» مورد بحث قرار میدهند! کافی است کوچکترین ناهنجاری اخلاقی یا خلاف شرعی در یک روستای دورافتاده رخ بدهد تا اینها دهها نوشته کوتاه و بلند و میزگردهای تحلیلی درباره دینگریزی مردم و مخالفتشان با حکومت اسلامی و ... آن برپا سازند! البته معتقدم تحلیلهای چنین افرادی پشیزی ارزش ندارد. تحلیلگران مگسی، که عاشق کثافتها و پلشتیها هستند، نمیتواند رایحه خوش واقعیت را استشمام کنند. واقعیت فرهنگ دینی و اسلامی و ملی فوتبالیستهای ایرانی را میتوانستیم به وضوح در بازی مقابل ژاپن مشاهده کنیم.
این فرهنگدانان و روشنفکرنمایان از دیشب که تیم ملی فوتبال ایران در یک بازی شجاعانه و با یک انسجام کمنظیر و یک مدیریت تمام ایرانی و باورمندانه، توانست تیم قدرتمند ژاپن را با همه مهرهها و سرمایهگذاریهای دو دهه اخیرش شکست دهد، هیچ تحلیلی در این موضوع ارائه ندادهاند. [برخلاف سال قبل که شاهد برخی از رفتارهای هیجانی و احساسی ناصواب از سوی تعدادی از فوتبالیستها بودیم؛ که اینان هفتهها و ماهها مشغول تحلیلهای جامعهشناختی و روانشناختی و دینشناختی و ... بودند! البته از همان جنس تحلیلهای سطلماستی و آبدوغ خیاری و ...!]
توسل محبی به حضرت ابوالفضل عباس (او نوشت تا زنده است نوکری حضرت عباس را، به دلیل امداد آشکارش نسبت به او، خواهد کرد) و استمداد پورعلیگنجی از امام رضا علیه السلام برای گل شدن پنالتی جهانبخش؛ اطمینان یکی دیگر از بازیکنان از گل شدن پنالتی جهانبخش به این دلیل که «مادر»ش در ورزشگاه بود و «دعای مادر» در حق فرزند مستجاب میشود. سجده شکر جهانبخش بعد از به ثمررساندن گل پیروزی. باور به عنایت و تقدیر الهی در سخنان مهدی طارمی: مهدی طارمی میگوید دست خدا را در اخراج خودم در بازی سوریه دیدم و مصلحت این اخراج را در بازی ایران با ژاپن مشاهده کردم و «به بازیکنان گفتم شاید با حضور من نتوانید ژاپن را ببرید و مدل بازی من مقابل ژاپن کارایی نداشته باشد» و دهها سخن و عمل دینی و مذهبی دیگر از سوی بازیکنان و کادر تیم ملی و حتی تماشاچیان این بازی.
آیا اینها جای تحلیل ندارد؟!
آیا نفوذ دین و دینداری تا اعماق وجود بازیکنان فوتبال جای تحلیل ندارد؟!
آیا چنین جوانان و نوجوانانی را میتوان دینگریز و دینستیز دانست؟! [البته این به معنای توجیه خطاهای آنها نیست]
🔻توجه:
مسأله من برد تیم ملی مقابل ژاپن نیست. اساساً در این نوع مسابقات، بازی آنقدر باید ادامه پیدا کند که بالاخره یک تیم برنده شود و یک تیم بازنده. آنچه که مهم است نمایش فرهنگ دینی و مذهبی ملت ایران و نمایان کردن فضایل اخلاقی و انسانی ایرانیان توسط فوتبالیستهای جوان بود. این مسابقه نمایشی تمامعیار از فرهنگ ملی و مذهبی و اخلاقی ما و آیینهای از فضایل اخلاقی ملت ایران بود. آنچه که هستیم و آنچه که دنیا باید از ایران و ایرانی بداند و ببیند، نمایش داده شد. نمونهای از شعار «ما میتوانیم» به وقوع پیوست. غیرت و عزت و شجاعت ایرانی، قبل از بازی و حین بازی کاملاً نمایان بود. حتی اگر نتیجه را میباختیم بازهم برنده بودیم. ادب اخلاقی سرمربی تیم، در پاسخ به پرسشهای خبرنگاران، به ویژه در پاسخ به خبرنگار ژاپنی، الگویی از اخلاق پهلوانی ایرانیان بود.
#ورزش
#روشنفکری
https://eitaa.com/Basir_MN
تأملاتی دربارهٔ روشنفکری در ایران.pdf
2.69M
💎 دانلود کتاب
📖 تأملاتی دربارهٔ روشنفکری در ایران
✍ شهریار زرشناس
📝برای فهم و شناخت ماهیت و حقیقت جریان روشنفکری در ایران، پیش از هرچیز باید به فهم و درک حقیقت #روشنفکری و #روشنگری در غرب نائل آمد؛ زیرا جریان روشنفکری در ایران چه به لحاظ تاریخی و چه از زاویهٔ تئوریک و نظری، محصول و نتیجهٔ بسط فرهنگ و تفکر جدید غربی و نشانهٔ ظهور و تحقّق ناقص، سطحی و تقلیدیِ مراتب نازلی از «عقل جدید» و جهانبینی عصر روشنگری است. در این کتاب ابتدا دربارهٔ روشنفکری غرب سخن گفته شده و سپس مبانی نظری و کالبدشکافی تئوری و ادوار تاریخی روشنفکری در ایران بررسی شده است.
🏷 منبع: کانال کتابخانه تاریخ ما
https://eitaa.com/Basir_MN