eitaa logo
بصير
2.7هزار دنبال‌کننده
87.7هزار عکس
83.2هزار ویدیو
3.1هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 کتاب آقا روح الله 💠 بخش ۲۷ (صفحه ۲۲۵) 📝قلدر ضد ... 🔷به هر حال با شکست نقشه جمهوری خواهی رضاخان، نوبت به و اهل قلم وابسته رسید تا سیاست های انگلیس را پیاده کنند. احمد شاه که تا دیروز با القاب جلیل، تعظیم و تکریم می شد، به یک باره در روزنامه ها به احمد علاف، بی خبر، بی هنر و بی کفایت تغییر نام داد و فردی عاشق اهل بیت و علما و شخصی متعبد نام گرفت. 📝آقا روح الله جوانی حدودا ۲۰ ساله و مشغول به تحصیل دروس حوزوی بود که برادر بزرگش نامه ای برای ایت الله مدرس نوشته و به دستش داد تا به تهران ببرد‌، او می گوید: 🔷 من رفتم پیشش- خدا رحمتش کند-اخوی ما در نامه نوشته بود که یک رئیس غله است که آدم فاسدی است. دو تا سگ دارد یکی اش را اسمش را سید گذاشته، یکی اش را شیخ! شما بروید بگویید که این را از اینجا بیرونش کنند. من رفتم به ایشان گفتم. گفت بکشیدش! گفتم آخر چطور بکشیم! گفت من می نویسم، بکشیدش. 🔷آقا روح الله گاهی را در قامت تدریس نیز مشاهده می کرد. او می گوید: تاریخ مرحوم مدرس را دیده اید‌. یک سیدِ خشکیده لاغر، لباس کرباسی، یکی از فخش هایی که آن شاعر به او داده بود همین بود که تنبان کرباسی پوشیده. همچون آدمی در مقابل آن قلدری که هر کس آن وقت را ادراک کرده می داند که زمان غیر زمان بود، آن وقت یک قلدری بود که شاید تاریخ ما کم مطلع بود. در مقابل او هم چوایستاد، در مجلس، در خارج، که یک وقت گفته بود: سید جان از من چه می خواهی؟ گفته بود می خواهم که تو نباشی! ادامه دارد... https://eitaa.com/Basir_MN