eitaa logo
بصیر| علی اکبر وحیدی
3.2هزار دنبال‌کننده
833 عکس
688 ویدیو
348 فایل
دغدغه های بصیرتی یک طلبه به صورت جزوه های قرآنی ، احادیث زیبا ، تدریس ،سخنرانی , روضه و صوت ها ارتباط با ادمین : @yamahdy_a کانال تفسیر آیات نماز https://eitaa.com/joinchat/2278425009Ceeabf730db کانال سیاسی «احدی الحسنیین» @hosnayayn کانال بصیر: @basir_v
مشاهده در ایتا
دانلود
4-حاج آقا وحیدی فاطمیه 17 آذر 401.MP3
39.79M
شب چهارم (فاطمیه) ✅ اگر در ایجاد کوتاهی کردیم یا بصیرت افزایی تأثیر نداشت،نوبت خون می رسد! ⭕️ بصیرت و شهادت در مدینه ⭕️ بصیرت و شهادت در کربلا ⭕️ بصیرت و شهادت در انقلاب و فتنه ها ⭕️ خاطرات شهداء فاطمه زهرا سلام الله علیها تربت حیدریه، مسجد جامع ۱۴۰۱/۹/۱۷
⭕️ داستانی بسیار تکان دهنده در توضیح آیه 16 از سوره لقمان: يٰا بُنَيَّ إِنَّهٰا إِنْ تَكُ مِثْقٰالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ أَوْ فِي اَلْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اَللّٰهُ إِنَّ اَللّٰهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ : «اى پسرک من، اگر[عمل تو] هم وزن دانه ی خردلى و در تخته سنگى یا در آسمان ها یا در زمین باشد، خدا آن را مى آورد، که خدا بس دقیق و آگاه است. ✅✅✅داستان برو بالاتر: توی بیمارستان فیروز آبادی، دستیار دکتر مظفری بودم. روزی از روزها دکتر مظفری ناغافل صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان ‌دادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم.  دکتر گفت که اینبار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید. به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر!  بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!  بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!  تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر. عفونت از این جا بالاتر نرفته. لحن و عبارت «برو بالاتر» خاطره بسیار تلخی را در من زنده می كرد... خیلی تلخ.  دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین در محله پامنار زندگی می کردیم. قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل. مردم ایران و تهران بشدت عذاب و گرسنگی می کشیدند.  که داستانش را همه می دانند...  عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه می کردند و عده ای از خدا بی خبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی می کردند. شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم.  پدرم هر قیمتی که می گفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر... بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم.  چقدر آشنا بود. وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت: بچه پامنار بودم. گندم و جو می فروختم. خیلی سال پیش. قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم.. دیگر تحمل بقیه صحبت‌هایش را نداشتم. از مکافات عمل غافل مشو خود را به حیاط بیمارستان رساندم. من باور داشتم که از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو ز جو. اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم. دکترمرتضی عبدالوهابی، استاد آناتومی دانشگاه تهران سروش https://sapp.ir/basir_v ایتا eitaa.com/basir_v
مجلس ترحیم.mp3
34.74M
مجلس ترحیم مرحوم -سلام_الله_علیها قم، بیت النور ۱۴۰۱/۹/۲۷
بسم الله الرحمن الرحیم فهرست برخی داستان های زیبا بارگذاری‌شده درکانال بصیر: ۱ .داستان برو بالاتر (متن) https://eitaa.com/basir_v/1621 ۲ .داستان سید علی اکبر کوثری (متن) https://eitaa.com/basir_v/1598 ۳ .داستان کلاغی که مامور خدا بود (متن) https://eitaa.com/basir_v/1721 ۴ حکایت تفسیر قرآن ابن عباس و معاویه (متن) https://eitaa.com/basir_v/59 ۵. داستان رسول ترک https://eitaa.com/basir_v/3337 ۶. خاطرات شهید حججی(۱) آشنایی https://eitaa.com/basir_v/2734 ۷. خاطرات شهید حججی (۲) فقراء و اخلاص https://eitaa.com/basir_v/2735 ۸. خاطرات شهید حججی (۳) حل مشکلات مردم https://eitaa.com/basir_v/2736 ۹. خاطرات شهید حججی (۴) اشک یتیم https://eitaa.com/basir_v/2737 ۱۰. خاطرات شهید حججی (۵) اخلاص https://eitaa.com/basir_v/2738 ۱۱. خاطرات شهید حججی (۶) گریه پیرزن https://eitaa.com/basir_v/2739 متاسفانه بخاطر گذشت زمان بعضی از فیلم ها و صوت های دارای داستان دانلود نمیشه، اگر در مطالب ذخیره شده پیدا کردم مجددا بارگذاری می کنم. التماس دعا
سلام علیکم یکی از مؤیدهای عدم تحریف قرآن در عصر حاضر ، حافظ قرآن شدن کربلایی کاظم ساروقی است که مورد امتحان و آزمایش بسیاری از مراجع قرار گرفت امروز توفیق داشتم لحظاتی به مقبره کربلایی کاظم رفتم و بعضی از عکس ها و خاطرات علما از ایشان را یادداشت کردم که برای استفاده همه شما بزرگواران آنها را بارگذاری می کنم. التماس دعا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇