هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
📜 آبرو برای چه میخواهم؟!
✏️ انفاق، نه به ثروت، كه به توانايى ما بستگى دارد.جايى كه برادر من توان قرض ندارد و اعتبار ندارد، من كه توانايى دارم و اعتبارش را دارم، به قرضكردن سزاوارترم.
✏️ او با اين قرض، كمرش مىشكند و فكرش مشغول مىشود؛ اما من كه وسيعتر و قوىترم، نه كمرم مىشكند و نه فكرم مشغول مىشود، حداكثر از آبرويم مايه بگذارم...
✏️ خب، چه اشكالى دارد؟ مگر آبرو را براى چه مىخواهم؟ آبرويى كه كارى را از پيش نبرد و گرهاى نگشايد، نبودنش بهتر.
✏️ يكى از بزرگان از ثروتمندى ارادتمند، بيش از يك ميليون تومان قرض گرفته بود و به بيچارهها رسانده بود.
هنگام احتضار آن بزرگمرد، اين ثروتمند در بالينش نشسته بود و به كار خود فكر مىكرد كه با اينهمه پول، چه خواهم كرد و چه خواهند كرد. در اين فكر بود كه اشكهاى آن بزرگ او را به خود آورد. پرسيد: چرا ناراحت هستيد؟ چرا اشك مىريزيد؟ بزرگمرد، آرام، با زبانى كه مرگ رفتهرفته رمقش را مىگرفت، گفت: اكنون من بر حق وارد مىشوم و او از نعمتهايى كه به من داده، بازخواست خواهد كرد.
اگر از من بپرسد، تو اعتبار داشتى كه دو ميليون قرض بگيرى و اين پولى بود كه آنها مىدادند و صدمه نمىخوردند و آخرسر هم مىتوانستند با ما حساب كنند، من چه جواب بدهم؟
ثروتمند به خود آمد كه اين مرد از اعتبارش مسئول است و من از دارايىام مسئول نيستم؟!
📄 برشی از کتاب
📚انفاق
#سیاست
#عین_صاد | عضو شوید 👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2964258817C4593522bca