eitaa logo
بصیران پویا
332 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
10.7هزار ویدیو
666 فایل
کانال جهادتبیین،بصیرت افزایی وروشنگری ثامن حوزه شهیده نسرین افضل قم
مشاهده در ایتا
دانلود
... منابع قوی و غنی حوادث کربلا من در سابق خیال می کردم علت این تحریف ها، این است که وقایع راستین را کسی نمی داند که چه بوده است ولی بعدها که مطالعه کردم، متوجه شدم هیچ حادثه ای در تاریخ چهارده قرن گذشته، به اندازه ی حادثه ی کربلا، تاریخ و نقل قول معتبر و غنی ندارد. ۱ _ یکی از چیزهایی که سبب شده متن حادثه ی کربلا محفوظ بماند و هدفش شناخته شود، خطبه های خوانده شده است. خطبه ها در آن زمان حکم اعلامیه را داشت. خطبه زیاد است، هم قبل از حادثه ی کربلا و هم در خلال آن و هم بعد از آن. که در کوفه و شام و جاهای دیگر خطبه ها خوانده شده است. با همین خطبه ها به مردم اعلام می کردند که چه گذشت و قضایا چگونه بوده و هدف چه بوده است. ۲ _ رجزهایی که در کربلا خوانده شده، مخصوصاً رجزهای اباعبدالله که منبع خوب و قوی از بیان وقایع و اهداف کربلا هستند. ۳ _ و اما نامه ها، در قضیه ی کربلا نامه های زیادی بین امام حسین و اهل کوفه و اهل بصره مبادله شده است و حتی بین دشمنان نیز نامه های زیادی رد و بدل شده است. یزید برای ابن زیاد و یا ابن زیاد برای عمر سعد و . . . همه ی اینها در تاریخ اسلام ثبت و ضبط شده است و خود شاهدی بر سندیّت کربلا است. پس قضیه ی کربلا، قضایای روشنی است و سراسر افتخار می باشد. ادامه دارد... @basiranpouya
... شب عاشورا در شب عاشورا امام اصحابشان را جمع کردند و فرمودند: اصحابی بهتر از شما سراغ ندارم، اهل بیتی بهتر از اهل بیتم سراغ ندارم و مُنتهای رضایت را از شما دارم. همه ی شما را آزاد می گذارم و بیعتم را از روی شما بر میدارم. این دشمنان جز شخص من با کس دیگری کاری ندارند، شب تاریک است، از این تاریکی استفاده کنید و بروید. امّا همه ی آنها میگویند: آقا چطور چنین چیزی ممکن است، جواب پیغمبر را چه بدهیم، وفا کجا رفت؟ محبت، عاطفه، انسانیّت کجا رفت؟ یکی می گوید مگر یک جان چه ارزشی دارد که فدای مثل شمایی شود؟ دیگری می گوید: ای کاش ۷۰ بار زنده می شدم و ۷۰ بار خودم را فدای شما می کردم. دیگری می گوید: هزار بار و دیگری می گوید: ای کاش امکان داشت جانم را فدای شما کنم سپس بدنم را آتش بزنند و خاکسترش کنند و به باد دهند و دوباره مرا زنده کنند. وقتی امام حسین به آنها خبر کشته شدن همه شان را در روز عاشورا داد همه ی یارانش آن خبر را مژده ی بزرگی تلقّی کردند. ادامه دارد... @basiranpouya
... مکتب عملی امام حسین (ع) نگذارید حادثه ی عاشورا فراموش شود. حیات شما، زندگی شما، انسانیت و شرف شما به این حادثه بستگی دارد. عزاداری حسین بن علی واقعاً فلسفه ی بسیار عالی و صحیحی دارد و هر چه در این راه کوشش کنیم، بجاست. شهادت حسین بن علی، حیات تازه ای در عالَم اسلام دمید. در روح، موج به وجود آورد، شجاعت و صلابت به وجود آورد، در بدنها، خونها را به حرکت و جوشش درآورد، تن ها را از رخوت و سستی خارج کرد. بعد از شهادت امام حسین، یک رونقی در اسلام بوجود آمد. امام با حرکت قهرمانانه ی خود، روح مردم مسلمان را زنده کرد و به اجتماع اسلامی شخصیت داد. وای به حال آن اجتماعی که این حس شخصیت را از دست بدهد. آلمانها گفتند ما در جنگ جهانی دوم همه چیزمان را از دست دادیم غیر از شخصیّت مان را. و دیدید دوباره از اول مملکتشان را ساختند. ادامه دارد... @basiranpouya
... عامل دوم تحریف واقعه ی عاشورا تمایل انسان به اسطوره سازی و افسانه سازی و قهرمان پرستی در تمام تاریخ دنیا وجود دارد. این حسِ قهرمان دوستی، باعث شده است در باره ی قهرمانهای ملّی و دینی جعل و تحریف صورت گرفته است. البته بعضی از غلو ها و جعلیات در مورد شخصیتهایی مانند بوعلی سینا، شیخ بهایی و... شاید به جایی ضرر نرساند ولی غلو در باره ی شخصیتها و اتفاقاتی که نقش کلیدی و سندی و حجیّت برای مردم دارند، یک انحراف و تحریف بزرگی را شکل می دهد. قسمتی از تحریفاتی که در مورد کربلا صورت گرفته به خاطر حسِّ اسطوره سازی است. ما نباید یک سند مقدس را در اختیار افسانه ساز ها قرار دهیم. آیا صحیح است در تاریخ عاشورا، حادثه ای که ما دستور داریم هر سال آن را بصورت یک مکتب، زنده بداریم، اینهمه افسانه وارد شود؟ @basiranpouya
... عوامل تحریف 🔹️عوامل عمومی یعنی به طور کلی اغراض و اهداف دشمنان همیشه این بوده که تاریخ ها را دچار تحریف کنند و اختصاص به عاشورا هم ندارد. در دنیا نهضتهای مقدس را به اِفساد و اِخلال و ایجاد اختلاف متهم می کنند و در مورد واقعه ی عاشورا حکومت امویان نیز خیلی کوشش کرد تا قیام عاشورا را متهم کند. از همان روز اول که مسلم بن عقیل به کوفه وارد شد، یزید به ابن زیاد می نویسد: مسلم به کوفه آمده و هدفش اِخلال و اِفساد و ایجاد اختلاف در میان مسلمانان است، برو و او را سرکوب کن. قبل از شهادت حضرت مسلم، ابن زیاد به او می گوید: پسر عقیل چرا آمدی به کوفه و وضع آرام و مطممئن کوفیان را به آشوب و تفرقه کشاندی؟ مسلم هم مردانه جواب داد: ما که از خودمان نیامدیم بلکه کوفیان نامه ها و تقاضاها برایمان نوشتند که پدر تو زیاد، در سالهای حکومتش، نیکان را کشته و بدان را بر نیکان دیگر مسلّط کرده است با انواع ظلم ها و اجحاف ها و از ما برای برقراری عدالت دعوت کردند. پس ما برای اصلاح امور و برقراری عدالت قیام کرده ایم. الحمدلله علت قیام تحت تاثیر این تحریف معنایی (معنوی) قرار نگرفت ولی یکسری تحریف های لفظی آن هم از طرف دوستداران قیام عاشورا صورت گرفت که ان شاءالله به آن خواهیم پرداخت. ادامه دارد... @basiranpouya
... عامل سوم تحریف واقعه ی عاشورا این عامل، یک عامل به خصوصی است. آنهم اینکه عده ای مانند مکتب ماکیاول می گویند" هدف وسیله را توجیه می کند" یعنی هدف ما که گریاندن بر امام حسین است، مقدس و خوب است، پس به هر وسیله ای که شده می توانیم اشک مردم را در بیاوریم. همین قدر که اشک مردم با هر تحریف و جعل و داستان های دروغینی در بیاید، اشکالی ندارد. در دستگاه امام حسین (ع) هر گناهی که بکنید بخشیده می شود، چون هدف خیلی مقدس است. نه خیر، امام حسین(ع)، کشته شد تا مقرّرات اسلامی و قوانین اسلام زنده شود، نه آنکه بهانه ای شود تا پا روی قوانین اسلام گذاشته شود. انسان وقتی که در تاریخ سیر می کند، می بیند بر سر این حادثه ی عظیم عاشورا چه بلایی آورده اند، که اگر کسی بخواهد بر امام حسین گریه کند، باید بر این تحریف ها و دروغ ها گریه کند. ادامه دارد...
... روضه خوانی قبلاً روضه خوانی نداشتیم، از پانصد سال پیش که کتابی به زبان فارسی به نام "روضة الشهدا" به دست ملّاحسین کاشفی نوشته شد، مردم از روی این کتاب می خواندند و به این مجالس روضه می گفتند. از وقتی این کتاب روضة الشهدا دست مردم افتاد، دیگر کسی تاریخ واقعی امام حسین به زبان عریی را نخواند. مرحوم حاجی نوری استاد شیخ عباس قمی می گوید: در شصت هفتاد سال پیش هم آقای ملا دربندی تمام حرفهای روضة الشهدا را به اضافه ی چیزهای دیگر را جمع کرد کتابی نوشت به نام اسرار الشهادة که آنهم سراسر دروغ و جعل اسناد کربلا است. قبل از اینها مردم به منابع اصلی مراجعه می کردند. مثلا شیخ مفید کتاب ارشاد معروفش را نوشته است که خیلی متقن است. ما اگر به کتاب ارشاد شیخ مفید خودمان و یا از اهل تسنن مثل طبری، ابن اثیر، یعقوبی، ابن عساکر، خوارزمی و... نگاهی بیاندازیم از نگاه به کتابی مثل روضة الشهدا و یا اسرار الشهاده که سراسر کذب است، بی نیاز هستیم. ‌من نمیدانم این بی انصاف در کتاب روضة الشهدا حتی اسامی یاران امام حسین و دشمنان امام را نیز جعلی بیان کرده و افسانه وار داستان سرایی کرده است. ادامه دارد...
... روضه خوانی قبلاً روضه خوانی نداشتیم، از پانصد سال پیش که کتابی به زبان فارسی به نام "روضة الشهدا" به دست ملّاحسین کاشفی نوشته شد، مردم از روی این کتاب می خواندند و به این مجالس روضه می گفتند. از وقتی این کتاب روضة الشهدا دست مردم افتاد، دیگر کسی تاریخ واقعی امام حسین به زبان عریی را نخواند. مرحوم حاجی نوری استاد شیخ عباس قمی می گوید: در شصت هفتاد سال پیش هم آقای ملا دربندی تمام حرفهای روضة الشهدا را به اضافه ی چیزهای دیگر را جمع کرد کتابی نوشت به نام اسرار الشهادة که آنهم سراسر دروغ و جعل اسناد کربلا است. قبل از اینها مردم به منابع اصلی مراجعه می کردند. مثلا شیخ مفید کتاب ارشاد معروفش را نوشته است که خیلی متقن است. ما اگر به کتاب ارشاد شیخ مفید خودمان و یا از اهل تسنن مثل طبری، ابن اثیر، یعقوبی، ابن عساکر، خوارزمی و... نگاهی بیاندازیم از نگاه به کتابی مثل روضة الشهدا و یا اسرار الشهاده که سراسر کذب است، بی نیاز هستیم. ‌من نمیدانم این بی انصاف در کتاب روضة الشهدا حتی اسامی یاران امام حسین و دشمنان امام را نیز جعلی بیان کرده و افسانه وار داستان سرایی کرده است. ادامه دارد... @basiranpouya
... روضه های راست اگر کسی تاریخ عاشورا را بخواند، می بیند از زنده ترین و مستند ترین و پر منبع ترینِ تاریخها است. مرحوم آخوند خراسانی فرموده بودند: آنها که به دنبال روضه ای راست هستند بروند خطبه هایی که امام حسین (ع) در مکه و کربلا و در بین راه خوانده اند را ببینند و یا خطابه هایی که در آنها با اصحابشان حرف زده اند و حتی سوال و جواب هایی که با حضرت شده و نامه هایی که بین امام حسین و دیگران رد و بدل شده را بخوانند. و البته اظهارات کسانی که در عاشورا بودند و زنده ماندند، مثل دشمنان حضرت، وقایع نگار لشگر عمربن سعد به نام حمید بن مسلم و وقایع نگار لشگر ابا عبدالله (غلامی به نام عُقبَه بن سَمعان) که چون گفته بود غلامم آزادش کرده بودند و البته امام سجاد و... پس نقطه ی ابهامی در تاریخ امام حسین وجود ندارد. ادامه دارد... @basiranpouya
... تحریف معنوی واقعه ی عاشورا آن چه که باعث می شود اثر و خاصیت حادثه ی بزرگ عاشورا در جامعه کم شود، تحریفات معنوی واقعه ی عاشورا است که اثر سوء تحریفات معنوی از تحریفات لفظی خیلی بیشتر می باشد. تحریف معنوی یعنی، از کلمات واقعه ا ی، هیچ چیزی کم یا زیاد نمی کنیم، ولی طوری آن را توجیه و تفسیر می کنیم که بر خلاف معنی و هدف واقعی آن بشود. یعنی علل، انگیزه، هدف و منظورهای آن حادثه کلاً عوض می شود. اباعبدالله نهضتی فوق العاده با عظمت و مقدس کرده است. و تمام شرایط مقدس بودن یک نهضت در قیام او دیده می شود که در هیچ قیامی در دنیا وجود ندارد. پس، عاشورا از یک طرف، علل و انگیزه هایی دارد و از طرف دیگر هدفها و منظور های عالی دیگری دارد که اگر اینها را بدانیم، می فهمیم که چرا باید عاشورا زنده بماند. ادامه دارد... @basiranpouya
... نحوه ی تحریف معنوی از دو راه حوادث و قضایا را تحریف معنوی می کنند بطوری که شنونده و یا خواننده معنی دیگری را بفهمد و به اصل ماجرا پی نبرد. ۱_ تحریف در علل و انگیزه ها ۲_ تحریف در منظور و هدف ها در حادثه ی عاشورا امام حسین (ع) در نهضت خود انگیزه ای داشت، ولی تحریف کنندگان برای او چیز دیگری تراشیدند. همانطور که معاویه تحریف کننده ی قهاری بود و حتی جمله ی پیامبر در مورد مرگ عمّار را تحریف معنوی کرد. پیامبر به عمار گفته بود: "ای عمار تو را دسته ای می کشند که سرکش و یاغی اند" و بعد ها که عمار به دست لشگریان معاویه کشته شد، معاویه گفت (تحریف معنوی جمله ی پیامبر) چون عمار در لشگر علی بود، پس علی باعث کشته شدن اوست و علی او را کشت پس علی جزو گروه سرکش است و با ابن تحریف معنوی، حضرت علی را سرکش و یاغی معرفی کرد و خود و یاران خبیثش را پاک و مطهر جلوه داد. ادامه دارد... @basiranpouya
... شرط سوم مقدس بودن نهضت تک بودن، فرد بودن آن است. یعنی، برقی باشد که در میان یک ظلمت کامل، بدرخشد و ندائی باشد در میان سکوت ها و حرکتی باشد میان سکون ها ی مطلق. یعنی در شرایطی که جامعه در خفقان، تاریکی، ناامیدی، سکون، سکوت و... قرار دارد و مردم قدرت حرف زدن ندارند. ناگهان مردی (حسین ابن علی ) پیدا می شود و همه ی سکوت ها را می شکند و حرکتی می زند و نوری می شود در ظلمت حاکم بر جامعه و دیگران بدنبالش راه می افتند. آیا نهضت امام حسین (ع) این چنین نبود؟ آری حسین بن علی چنین نهضتی کرد که مقدس و ماندگار و دوست داشتنی شد. ادامه دارد... @basiranpouya
... دلیل نهضت امام حسین و تحریف آن امام حسین بن علی (ع) دلیل نهضت خود را در کمال صراحت این چنین معرفی می کند: "دنیای ما را فساد گرفته است، امّت جدّم فاسد شده اند، من قیام کرده ام برای اصلاح امت جدّم و هدفی جز امر به معروف و نهی از منکر ندارم." امام حسین خودش می گوید: من نهضت کرده ام برای اینکه دین را زنده کنم و با مفاسد مبارزه کنم، نهضتِ من، یک نهضتِ اِصلاحی است. اما، ما چیز دیگری گفتیم و دو تحریفِ معنویِ عجیب و ماهرانه کردیم. ( یا جاهلانه). ۱_ گفتیم امام حسین کشته شد تا کفارّه ی گناهان مسلمانان شود. ۲_ گفتیم یک دستور خصوصی بوده و خداوند به او گفته بود برو خودت را به کشتن بده. که انشااله مختصراً هرکدام را توضیح خواهیم داد. ادامه دارد... @basiranpouya
... تحریف معنوی هدف قیام عاشورا ۱_ عده ای از مسلمانان می گویند امام حسین شهید شده است تا گناهان ما بخشیده شود، یعنی او ما را بیمه کرده و هر چقدر گناه کنیم ولی در عوض اگر اشکی بر او بریزیم باعث بخشودگی گناهان ما می شود. یعنی نغوذبالله امام حسین میگوید؛ من شرکت بیمه ی از گناه برایتان درست کرده ام، هر چقدر دلتان میخواهد گناه کنید و بد باشید، اشک بر من شما را از آتش جهنم در امان میدارد! والله اگر کسی روزه دار باشد و این حرف را از قول امام حسین بگوید روزه اش باطل می شود. اباعبدالله برای مبارزه با گناه قیام کرد. البته لازم به ذکر است که این فکر ما را یاد دنیای مسیحیت می اندازد و ملت مسلمان، ندانسته خیلی چیزها از مسیحیت بر ضد اسلام گرفته است. (متاسفانه) همان اصول اعتقادی مسحیت که فادی نامیده میشود. الفادی لقبی است که برای حضرت عیسی( ع) گذاشتند یعنی عیسی به دار کشیده شد تا کفاره ی گناهان امت باشد. ادامه دارد... @basiranpouya
... تحریف هدف عاشورا (۲) عده ای می گویند: میدانید برای چه امام حسین نهضت کرد و کشته شد؟ ما میگوییم چرا؟ آنها(تحریف کنند گان عاشورا) می گویند: یک دستور خصوصی بود و به او گفتند برو خودت را به کشتن بده! پس به من و شما ربطی ندارد و فقط برای او بوده است. یعنی هدف امام قابل پیروی کردن نیست و به دستورات اسلام که عمومی و کلی است ربطی ندارد. جواب: اصلا این حرف درست نیست واحتیاجی به دستورخصوصی نیست، زیرا دستور خصوصی ر ا وقتی میدهند که دستورهای عمومی خداوند کافی نباشد و اگر ما قبول کنیم که دستور خصوصی بوده، پس حادثه ی کربلا و عملِ امام حسین(ع) را از مکتب عملی بودن، خارج کرده ایم و اثر حا دثه ی کربلا را عقیم کرده ایم. حسین بن علی (ع) یک مکتب بوجود آورد که همان مکتب عملی اسلام است. امام حسین می فرمایند: "اسلام دینی است که به هیچ مومنی (حتی نفرموده به امام) اجازه نمی دهد که در مقابل ظلم و ستم و مفاسد و گناه بی تفاوت بماند." پس تحریف معنی هدف عاشورا، از تحریف لفظی در عاشورا، صد درجه خطرناکتراست. یعنی حادثه ی عاشورا را از یک مکتب قابل پیروی توسط آزادگان جهان خارج می کنند. ادامه دارد... @basiranpouya
... علت زنده نگه داشتن عاشورا چرا ائمه ی اطهار گفته اند این نهضت باید زنده بماند و فراموش نشود و مردم باید برای امام حسین (ع) گریه کنند؟ چرا ما نام حسین بن علی را زنده نگه میداریم؟ چرا هر سال باید یاد او را تجدید کنیم؟ چرا؟ چرا؟ - آیا فقط و فقط برای تسلّی دل مادرشان حضرت زهرا (س) است؟ با اینکه میدانیم در بهشت همراه فرزند بزرگوارشان هستند. - آیا چون امام حسین (ع) بدست یک عده مردم تجاوزکار، بی تقصیر کشته شده است؟ با اینکه میدانیم روزانه هزاران نفر در تمام دنیا بی تقصیر بدست آدمهای مقصر ومتجاوز کشته میشوند. - آیا بخاطر اینکه امام حسین (ع) بطور تأثّر آوری کشته شده و خونش هدر رفته است؟ با اینکه میدانیم روزانه هزاران نفر در دنیا به طرز فجیعی کشته میشوند و خونشان هدر می رود. - آیا ... پس برای چه باید همه ساله محرم و حادثه ی عاشورا را زنده نگه داریم، و برای مصیبتهای امام حسین و خاندان محترم شان اشک بریزیم؟ بر سر وسینه زنیم؟ در این راه خرج ها کنیم؟ و آن اجر و مزد ها که در احادیث آمده است برای چیست؟ ادامه دارد... @basiranpouya
... آنها که توصیه کردند، عزای حسین بن علی باید زنده بماند برای این بوده که: _ هدف امام حسین، مقدس بود. _ امام حسین، یک مکتب بوجود آورد. _ می خواستند مردم، همیشه این مکتب عملی را ببینند. _ هرگز نمونه ای از یک مکتب عملی در دنیا پیدا نمی کنیم. _مانند شخص و شخصیت حسین بن علی (ع) در دنیا نمونه ای ندارد در: ابتلاء به مصیبت در حادثه ی عاشورا (چه برای خودش و چه برای خاندانش)، در تجلّی جلوه ی توحید درخداشناسی، در ایمان کامل به جهان دیگر، درمقام رضا و تسلیم در برابر پروردگار و از صبر، از مردانگی، از طُمأنینه ی نفس، از ثبات و استقامت، از عزّت و کرامت نفس، از آزادیخواهی و آزادی طلبی و از اینکه در فکر و خدمت دیگر انسان ها باشد. آنوقت می گویید چرا نام حسین بن علی باید زنده باشد؟ زیرا بدیل ندارد و مثل و مانندی ندارد. و بدانید زنده نگه داشتن نام و نهضت امام حسین (ع) برای این است که پرتوی از روح حسین بن علی بر روح ما و شما بتابد. ادامه دارد... @basiranpouya
... کدام اشک ارزش دارد؟ اگر اشکی که ما برای امام حسین (ع) میریزیم، در مسیر هماهنگی روح ما باشد، پرواز کوچکی است که روح ما با روح حسینی می کند. اگر ذرّه ای از غیرت، حریّت، ایمان، تقوی و توحیدِ امام حسین(ع) بر ما بتابد و چنین اشکی از چشم ما جاری شود، آن اشک بی نهایت قیمت دارد. اگر گفتند آن اشک به اندازه ی بال مگس هم که باشد یک دنیا ارزش دارد، باور کنید. اشکی که برای عظمت و شخصیت حسین بن علی باشد ارزش دارد. اشکی که نشانه ای از هماهنگی با امام حسین و پیروی کردن از او باشد ارزش دارد. بله حتی به اندازه ی بال مگس باشد. ادامه دارد... @basiranpouya
... روح شکست ناپذیر سبحان الله! امام‌حسین (ع) در روز عاشورا چندین بار خطبه در حد اعلاء خواند، به حدی که پس از حضرت علی ( ع) کسی این چنین خطبه ی پر شوری در دنیا نخوانده است. اباعبدالله (ع) که جوانانش جلوی چشمش کشته می شوند و در اوج تشنگی آسمان را تیره و تار می بیند و در ظاهر همه چیزش را از دست داده، ولی با خطبه هایی که می خواند دشمن را شکست روحی می دهد و دشمنان در مقابل منطق اباعبدالله می شکستند. تا جایی که، عمر سعد از لشگریان خود ترسید که مبادا سخنان حسین بن علی بر آنها تأثیر گذارد و از آنجایی که روح دشمن شکست خورده بود و حتی از سرداران لشکرش مانند حر بن ریاحی به همراه سی نفر، به امام حسین پیوسته بودند. پس عمر سعد به لشکریانش دستور داد فریاد بزنید و به دهانهایتان بزنید تا صدای حسین را کسی نشنود. آیا این علامت شکست دشمن و پیروزی حسین بن علی (ع) نیست؟ آیا این بزرگداشت همه ساله نمی خواهد؟ اگر گفتند عزای اباعبدالله را زنده نگه دارید برای این است که این نکته ها را بفهمیم و عظمت امام حسین را درک کنیم تا معرفت امام، ما را بالا ببرد، ما را انسان کند، ما را اهل حق و عدالت و آزادگی کند و یک مسلمان واقعی از ما ساخته شود. پس مکتب حسین(ع) یک مکتب انسان ساز است. ادامه دارد... @basiranpouya
... تحربفی دیگر، زین العابدین بیمار ما همیشه امام زین العابدین را به صورت یک مریض زرد رنگِ تب داری که همیشه عصا بدستش است و کمر خم کرده و راه می رود و آه می کشد معرفی کرده ایم !!! زین العابدین بیمار ... ایشان لقب های بسیاری دارند السّجاد، ذوالثفنات، و ... فقط در ایام حادثه ی عاشورا امام سجاد بیمار بودند (شاید تقدیر الهی بود تا امام زنده بماند و نسل امام حسین از این طریق محفوظ می شد) البته چندین بار دشمنان میخواستند امام سجاد را بکشند، ولی چون بیمار بودند می گفتند اِنَّهُ لِمابِهِ او خودش دارد می میرد. همین تحریف باعث شده عده ای آه بکشند و ناله کنند و خودشان را به موش مردگی بزنند تا مردم به آنها احترام بگذارند و بگویند: آقا را ببینید درست مانند امام زین العابدینِ بیمار است. خیر. اینگونه نیست. امام سجاد (ع) با امام حسین و امام باقر، از نظر مزاج و بنیه هیچ فرقی نداشتند. حتی امام سجاد (ع) بعد از حادثه ی کربلا چهل سال در کمال سلامت زنده ماندند. فلسفه ی امامت بعنوان سرمشق و الگو است ولی وقتی چهره ی این شخصیت امام سجاد، آنقدر مشوّه و خراب شد دیگر این شخصیت خیالی، قابل و لایق پیروی کردن نیست. واقعاً خطر تحریف ضربه ای غیرمستقیم و خنجر از پشت زدن است. ادامه دارد...
... دو چهره ی واقعه کربلا حادثه ی عاشورا و واقعه ی کربلا دو صفحه دارد. ۱_ صفحه ی سیاه ظلمانی کربلا: از نظر جنایاتی که در کربلا شده است مانند کشتن بی گناهان، کشتن جوانان، کشتن شیر خوار، اسب بر بدن مردگان دوانیدن، آب به انسان ها ندادن، شلاق زدنِ زن و بچه، اسیری بردن زن و بچه و . . . قهرمان حادثه، شمر، یزید بن معاویه، عمر سعد، خولی و... است. در اینجا ما فقط باید مرثیه سرایی کنیم و مصیبت زده باشیم. در این صفحه مَلَک هم به خونریزی انسان در نزد خدا اعتراض می کند و بشر سر افکنده است. ۲_ صفحه ی نورانی و افتخار کربلا: در این صفحه، حماسه است تجلّیِ حقیقت و حق پرستی و انسانیت است. جنبه ی حماسی کربلا بر جنبه ی جنائی آن می چربد. حسین (ع) که فقط یک تنِ کشته شده ی سر جدا نیست، بلکه او یک مکتب است که بعد از کشته شدنش، زنده تر می شود. حضرت زینب (س) هم به یزید گفت: "وَ لا تُمیتُ وَ حَیَّنا مطمئن باش تو نمی توانی برادر مرا بکشی و بمیرانی." او نمرد بلکه زنده تر شد. _حتی بنی امیه بعدها فهمید کشته ی حسین بن علی از زنده اش مزاحم تر و خطر ناک تر است. زیرا حتی تربت او کعبه ی صاحبدلان است. _ ویا متوکل عباسی یک زمانی فهمید سر مغنیه ی کاخش (زنی که مسئول رقاصه ها و آوازخوان ها) پنهانی به زیارت قبر امام حسین رفته است. من نمی گویم آن صفحه ی تاریک را نباید دید بلکه باید دید و خواند و مرثیه سرایی کرد ولی باید این مرثیه خوانی ها مخلوط شود با حماسه ی امام حسین و در رثای یک قهرمان مبارز با ظلم و انحراف. ادامه دارد... @basiranpouya
... حماسه ی حسینی کلمه ی حماسه یعنی شدت، صلابت، شجاعت و حمیّت. اشعار حماسی، داستان های حماسی، افسانه های حماسی، رجز های حماسی، سخنان و سخنرانی های حماسی، حادثه های حماسی، شخصیت های حماسی و ... داریم اما حماسه ی حسینی با همه ی آنها تفاوت های اساسی دارد. در تمام حماسه ها، جنبه ی قومی گرایی، نژادگرایی، هم وطنی گرایی، همشهری گرایی، ملی گرایی و... کاملا موج می زند و در همه ی داستانها و اشعار واقعی و تخیلیِ حماسی، اختصاص به یک قوم و نژاد مشخص، آب و خاک یک مکان معین کاملاً ملموس است. اما حماسه ی امام حسین (ع) غیر از همه ی آنها است زیرا حسین (ع) یک شخصیت حماسه ی انسانیت و بشریت است نه حماسه قومیّت و ملیت خاصی. سخن حسین، حادثه ی حسین، روح حسین، همه چیز حسین علیه السلام هیجان است، تحریک است، درس است، القاء نیرو است، سرود و نشید انسانیت است. چون حماسه ی حسین (ع) بالاتر از یک حماسه ی صرفاً قومی و عربی و ویا بقول ایرانی ها چون زنش ایرانی بوده، ایرانی و شرقی و ملی و.... می باشد.‌ از نظر برتری و قوّت و قدرت حماسه از جنبه های انسانی بسیار بالایی برخوردار است به حدی که در دنیا حماسه ی امام حسین، بی نظیر است. ادامه دارد... @basiranpouya
... علماء و تحریفات وظیفه ی علماء، در دوران ختم نبوّت مبارزه با تحریفات است حتی اگر مردم خوششان نیاید. وظیفه ی علماست که مشت دروغگویان را باز کنند و با اکاذیب مبارزه کنند. فقها در باب غیبت مطلبی دارند و می گویند یکی از موارد استثناء غیبت، جُرحِ راوی است. یعنی اگر شخصی حدیثی از امام و یا پیامبر روایت می کند و متوجه شدید که در آن تحریف رخ داده است، بر علماء است که او را رسوا کنند. اینجا مرده و زنده هم ندارد. یک عالِمی ممکن است در یک زمینه خیلی بزرگ هم باشد مانند ملا حسین کاشفی که مرد خیلی ملایی هم بوده است، ولی کتاب روضه الشهدایش پر از دروغ باشد به همه دروغ بسته حتی درمورد ابن زیاد و عمر سعد. که در آن نوشته است ابن زیاد، پنجاه خروار زر سرخ به عمر سعد داد که آمد کربلا و دست به این کار زد! هر کس بشنود می گوید، پس عمر سعد خیلی هم تقصیر نداشته، به هر کسی پنجاه خروار طلا بدهند این کارها را در کربلا می کرد. یعنی این اغراق و تحریف، خاصیت حادثه ی کربلا را از بین می برد و حقیقت مکتب امام حسین را بی اثر می کند و دشمنان را تطهیر می کند. و یا ملا آقای دربندی که آدم خوبی بوده و واقعا نسبت به امام حسین مخلص بوده و فقه و اصول را هم خوب می دانسته ولی در کتاب اسرارالشهاده خود حادثه ی کربلا را به کلی تحریف کرده، زیر و رو کرده است. آیا ما به خاطر اینکه او عالِم بوده و مخلص امام حسین بوده، باید در باره ی کتاب ضعیفش سکوت کنیم؟ خیر، باید جُرح شود و این وظیفه ی عالِم است. ادامه دارد... @basiranpouya
... بیعت و انحراف تاریخ اسلام مورخین نوشته اند سَمُرُه بن جُندَب هشت هزار مثقال، زر گرفت و یک حدیث در مورد حضرت علی (ع) جعل کرد. بنابراین، برای آنها تغییر دادن و انحراف در تاریخ ایجاد کردن، کار مشکلی نبود، چون آنها بیعت را به زور می گرفتند، تاریخ را هم به زورِ پول می نوشتند. بعدها هم که نمی گفتند، امام حسین به زور و جبر بیعت کرد. آن وفت امام را می بینیم که به تنهایی در مقابل تقاضای نامشروع یک قدرت بسیار بسیار جبار ایستاده است و حاضرنیست رأی و عقیده ی خویش را بفروشد و تظاهر کند. بعد از آنکه اصحاب امام حسن علیه السلام سستی نشان دادند و امام حسن با معاویه صلح نامه ای امضاء کرد، در آن صلح نامه آمده بود که اگر معاویه می خواهد حکومت کند، به مدت محدودی حکومت کند و پس از آن مسلمانان خودشان انتخاب کنند. تا آن زمان مسئله ی خلافت و حکمت، موروثی نبود و فقط دو تفکر بر جامعه ی مسلمانان حاکم بود. ۱ _ خلافت مسلمین فقط و فقط شایسته ی کسی است که پیغمبر اکرم (ص) به امر خدا او را منصوب کرده باشد (حضرت علی و فرزندانش ). ۲_ مسلمانان خودشان حق دارند خلیفه ای را برای خود انتخاب کنند. اما معاویه، در فکر موروثی کردن حکومتش بود و بیعت کردن امام حسین (ع) یک انحراف بزرگ در اسلام و امامت و خلافت بوجود می آورد. ادامه دارد... @basiranpouya
... بیعت و تبدیل خلافت به سلطنت طبق صلحنامه ی بین امام حسن (ع) و معاویه، قرار نبود که یک خلیفه، تکلیف مردم را برای تعیین خلیفه ی بعدی معیّن کند و برای خودش جانشین تعیین کند. که اگر این چنین شود هم خلاف نظر رسول الله است و هم خلاف نظر مسلمانان. و معاویه مخصوصاً امام حسن (ع) را با مسمومیت کشت، تا مدعی برای رهبری مسلمانان وجود نداشته باشد. معاویه تصمیم داشت تا نگذارد خلافت از خاندان ابو سفیان بیرون برود و به قول مورّخین خلافت را تبدیل به سلطنت کند. البته خودش می دانست کار سختی است و فعلاً زمینه مساعد نیست و در باره ی جانشینِ پس از خودش خیلی فکر می کرد و با دوستان خاصِّ خودش حرف می زد ولی جرأت اظهار آن را نداشت و فکر نمی کرد عملی شود.‌ آن طوری که مورخین نوشته اند، کسی که معاویه را به این کار تشجیع و تشویق کرد و مطمئن ساخت که این کار عملی است، مُغیره بن شُعبه بود. مردی از دُهات عرب که خیلی نقشه کِش و زیرک بود. او که قبلا حاکم و والی ‌‌‌کوفه بوده و از اینکه معاویه او را عزل کرده بود، خیلی ناراحت بود و الان هم به خاطر طمعی که به حکومت کوفه داشت نقشه کشید و رفت نزد یزید و آتش عشق به خلافت بر جهان اسلام را در دل یزید روشن و شعله ور ساخت. ادامه دارد.... @basiranpouya