eitaa logo
بصیر عماریون (مُلک سلیمانی)
1.3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
22 فایل
#عمـــــاریون_رهبــــــــریم 🔮در شـــام شـــوم خواص کور نور بصیــــرت عمــار آرزوست #ما_ملت_امام_حسینیم 🆔 @basirammareyon 🆔 @porsemanammareyon 🆔 @Tebammareyon 🆔 @hafezanammareyon
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃 ✨ گردنبند با برکت پيرمرد فقیري خدمت پیامبر خدا رسيد و درخواست کمک کرد. حضرت محمد(ص) فرمودند: «اكنون چيزي ندارم ولي برو به خانه ي دخترم فاطمه.» پيرمرد به خانه ي حضرت فاطمه(س) رفت و گفت: «فقيري هستم که خدمت پدرت رسيدم، مرا به سوي شما راهنمائي نمود. اي دخت پيامبر! گرسنه‌ام، سيرم كنيد. برهنه‌ام، پوششي به من بدهيد، فقيرم، چيزي به من عطا نمائيد.» حضرت فاطمه كه هيچ غذائي در خانه سراغ نداشتند، گردنبند خود را به فقیر دادند و فرمودند: «این گردنبند را بفروش و زندگي خودت را با آن اصلاح كن.» پيرمرد برگشت و جريان را خدمت رسول الله عرض كرد. عمار ياسر به پیرمرد گفت: «من اين گردنبند را به بيست دينار و يك لباس و يك حيوان سواري و غذایی كه سيرت كند مي‌خرم.» پيرمرد گردنبند را به عمار فروخت. عمار، گردنبند را از پيرمرد گرفت و خوشبو نمود و در پارچه اي گذاشت و به غلامش گفت: «اين گردنبند را برای فاطمه ببر. تو را هم به فاطمه بخشیدم.» حضرت فاطمه(س) علیها گردنبند را گرفتند و غلام را آزاد نمودند. هنگامي كه غلام به آزادي رسيد خنديد. علت خنده اش را پرسيدند. جواب داد: «خنده من از برکت اين گردنبند است! گرسنه اي را سير كرد. برهنه اي را پوشانيد و تهيدستي را بي نياز كرد و غلامي را آزاد نمود. و با این وجود باز هم نزد صاحبش برگشت!»